بریکس و منافع ملی ایران
گروه «۱۰ مهر» ــ
دولت ابراهیم رئیسی در آستانۀ تشکیل در سال ۱۴۰۰، با شعار و برنامۀ «ریلگذاریهای جدید» آغاز بهکار کرد. هرچند این ریل گذاریها در عرصۀ اقتصاد بهدرستی پیش نرفت و به سلطۀ نئولیبرالیسم غربگرا خدشه وارد نیاورد، اما در سیاست خارجی و تعیّن بخشیدن به جایگاه ایران در آرایش جدید جهانی و مقاومت در برابر نیروی برتریطلب امپریالیستی، موفقیتهای چشمگیری داشته است.
اقدامات این دولت در دو سالی که از تأسیس آن میگذرد در برقراری و یا احیای مناسبات همهجانبه با کشورهای منطقه و جنوب جهانی، نهتنها به تقویت و تثبیت جهان متکثر و چندصدایی کمک نموده، بلکه امیدهایی نیز در زمینۀ برونرفت از بحران فرسایندۀ اقتصادی کشور آفریده است. تازهترین این قدمهای کارساز، پیوستن ایران به بریکس و همپیمان شدن با کشورهایی است که بنا به اظهارات ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور فدراسیون روسیه، در اجلاس اخیر بریکس «نمایندۀ آرمانهای اکثریت جهانی هستند». بنا به گفتۀ سخنگویان اعضای اولیهٔ بریکس، شرط پذیرش اعضای جدید به این گروه؛ قدرت، ثروت، اعتبار و موقعیت، و پرهیز از تکروی و مداخله در امور داخلی یکدیگر و یا گرایش به سلطهجویی از طرف کشورهای عضو است.
ایران یکی از کشورهایی است که حائز این شرایط بوده و عضویت آن در بریکس یک سال پس از درخواست دولت ایران، توسط اعضای پنجگانۀ این بلوک قدرتمند و تأثیرگذار جهانی، در پانزدهمین اجلاس بریکس در روزهای نخستین شهریور ۱۴۰۲ در ژوهانسبورگ بهرسمیت شناخته شد. حضور دائمی ایران در بریکس از ژانویۀ ۲۰۲۴ / دی ماه ۱۴۰۲، یک نقطۀ عطف سیاسی و اقتصادی در تحولات جاری کشور ما خواهد بود. ابراهیم رئیسی رئیس جمهور در سخنرانی خود در اجلاس بریکس، حضور ایران در این مجموعۀ اقتصادهای نیرومند را «فصل جدید» برای کشور خواند. او همچنین آمادگی دولت خود را برای حمایت از حرکت بهسوی دلارزدایی و استفاده از ارزهای ملی مورد نظر گروه بریکس اعلام نمود. حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجهٔ جمهوری اسلامی ایران، نیز عضویت ایران در بریکس را تقویت چندجانبهگرایی و زمینهسازی برای پیشبرد دیپلماسی و اهداف دیپلماتیک نامید.
عضویت ایران در بریکس برای بسیاری از رسانهها و محافل سیاسی داخل و خارج کشور غافلگیرکننده و ناگهانی بود. اما از قرائن پیدا است که دولت رئیسی راه عملگرایی بدون هیاهوی تبلیغاتی را در پیش گرفته و فارغ از جنجالهای تبلیغاتی و سیاسی موجود، به سیاست ریلگذاریهای وعده داده شده در آغاز ریاست جمهوری خود پرداخته است. اما این موفقیت پراهمیت سیاسی دولت او در عرصۀ بینالمللی، خوشایند سرمایهداران بخش خصوصی و غربگرای وطنی نیست. این نیرو بیم آن دارد که بر اثر سیاستهای اقتصادی ناظر بر دلارزدایی در سطح بینالمللی، خنثی کردن تحریمها، و برون رفتن از اقتصاد وابسته به نفت و فروش مواد خام در سطح کشوری، منافعش، که در وابستگی به غرب و حفظ حکمرانی دلار است، محدود شود و یا بهمخاطره افتد. لذا میتوان پیشبینی کرد که آنها برای مختل کردن چنین روندی بیکار نخواهند نشست.
از آنجا که یکی از مزایای بزرگ شرکت در گروه یازدهگانۀ جدید بریکس تبادل و تجارت و پیشبرد برنامههای اقتصادی و تقویت راههای ترانزیت است، بیتردید صاحبان سرمایههای بزرگ در ایران برای تأسی جستن از یکدیگر، و نیز عقیم گذاشتن برنامههای احتمالی دولت در دوری جستن از غرب و عبور از دلار، وارد میدان خواهند شد. عدم هوشیاری دولت در کنترل مناسبات و چگونگی سرمایهگذاری و سودبَری توسط این سرمایهداران، که بند نافشان به غرب بسته است، میتواند چرخۀ موفقیت دولت در ورود به بریکس را کند و یا متوقف کند. در چنین حالتی، خطر انحصار درآمدهای تازه توسط این گروه رانتخوار اقتصادی و تهیتر شدن سفرههای مردم وجود دارد. همنوایی دولت با این جنایتکاران اقتصادی، یا مسامحه و غفلت در برابر نقشهها و سوءاستفادهای آنها، میتواند نتیجۀ شرکت در بریکس را بهضرر اقشار و طبقات تهیدست و زحمتکش جامعه تغییر دهد. در اینصورت، نه عضویت در بریکس و نه هیچ موفقیت دیگری در سیاست خارجی دولت ابراهیم رئیسی، یک پیروزی ملی بهحساب نخواهد آمد. برعکس، یک چنین روندی تنها به هرچه فربهتر شدن رانتخواران اقتصادی، و هرچه گستردهتر شدن شکاف طبقاتی در جامعه، منجر خواهد شد.
عضویت در بریکس و یا هر نهاد و گروه اقتصادی ـ سیاسی ـ امنیتی بینالمللی باید در خدمت تأمین حقوق و منافع ملی و تضمین امنیت کشور باشد. این مهم در گرو سیاستی است که دست چپاولگران نئولیبرال غربگرا را از برنامهریزیهای انحصارطلبانۀ اقتصادی در این معاهدات کوتاه کند. تنها با نظارت برنامهریزی شدۀ دولت، اخذ مالیات، و اعمال کنترل بر روندهای سرمایهگذاری و تجاری در بریکس و نظایر آن است که پیروزی ایران در غلبه بر بحران اقتصادی کمرشکن موجود بهسود معیشت و سفرههای مردم ایران تضمین خواهد شد. آزادی تشکلهای مردمی جهت ارائه و پیشبرد مبارزات برحق آنها در دستیابی به حقوق مسلم خود یکی از الزامات درنگناپذیر برای بهرهمند شدن تمامی مردم کشور از نتایج عضویت در بریکس و شانگهای و دیگر نهادها و پیمانهای بینالمللی است.
ما از عضویت کشور عزیزمان در گروه مقتدر و آیندهساز بریکس استقبال میکنیم و امیدواریم دولت رئیسی بتواند این روند را در راستای تضمین منافع تمامی مردم ایران، بهویژه کارگران و زحمتکشان میهنمان، جهت دهد.