جنبش دانشجویی در قلب امپریالیسم جهانی، طوفانی دیگر در نظم کهنۀ بینالمللی
خیزش دانشجویان دانشگاه کلمبیا در آمریکا از اواخر فروردین ماه سال جاری علیه نسلکشی رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی، با سرعتی باورنکردنی فراگیر شده است. این جنبش که بهسرعت چندین دانشگاه معتبر آمریکایی، از جمله دانشگاه هاروارد و پنسیلوانیا، را در برگرفت، هماکنون در دانشگاههای کانادا و چندین کشور اروپایی انفجاری از اعتراض علیه همدستی دولتهای متبوع این کشورها با جنایتکاران جنگی اسرائیل را پدید آورده است.
تفاوت ماهوی این جنبش با مبارزات مشابه در دهۀ ۶۰ میلادی علیه دولت وقت آمریکا در جنگ با ویتنام در آن است که این بار علیه نظم امپریالیستی حاکم بر جهان برآمده است. در جنگ ویتنام، دولت آمریکا با گسیل جوانان این کشور به جبهههای جنگ نهتنها میلیونها کشته از مردم آن سرزمین بهجا گذاشت، بلکه موجب کشتار وسیع جوانان آمریکایی در آن جنگ نیز شد. اما امروز آمریکا و اروپا بدون گسیل نفرات نظامی به سرزمینهای اشغالی، با مداخلۀ همهجانبه در کشتار و ویرانی غزه سهم گرفتهاند. بنابراین، اگر در جنگ ویتنام انگیزۀ بخشی از مردم آمریکا، و از جمله دانشجویان، علاوه بر مخالفت با جنگ، دادخواهی علیه قتل برادران و پسران و همسران خود در آن جنگ بود، امروز اعتراض همبستۀ دانشجویان در شمال جهانی نهتنها علیه جنگ و نسلکشی در غزه، که علیه نظام سرمایهداری جهانی و فریاد علیه همکاری شرکتهای بزرگ سرمایهداری آمریکا و اروپا با جنایتکاران جنگی در اسرائیل است. این واقعیت خصلت جنبش دانشجویی کنونی در جهان غرب را منحصر بهفرد کرده و نشان از ارتقای آگاهی در میان دستهای از جوانان و رشد مبارزات آنان در برچیدن نظام فرتوت و کهنۀ حاکم بر جهان دارد.
تمامی شعارها و گفتگوهایی که توسط این دانشجویان در دو هفتۀ گذشته ارائه داده شده نشان میدهد که آنها دیگر تنها از زاویۀ حقوق بشری و صلحخواهی علیه جنگ و کشتار برنخاستهاند. آنها خواهان برچیده شدن روابط مالی ـ اقتصادی و سرمایهگذاری شرکتهای بزرگ و همچنین دانشگاههای جهان غرب در اسرائیل و قطع کمکهای نظامی ـ امنیتی به این دولت اشغالگر هستند. چنین مطالبات اساسی، این جنبش را سرآمد جنبشهای مشابه معاصر میکند.
بنا بر دادههای اسناد کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا، بسیاری از سرمایهداران بزرگ آمریکایی و اروپایی به اسرائیل خدمات تکنولوژیکی، فنی و رفاهی میدهند. دانشگاه کانزاس آمریکا، لایپزیک آلمان، و تورنتوی کانادا به اسرائیل خدمات نظامی و امنیتی میدهند. دانشگاه تیرینیتی وسترن کانادا، مجموعۀ دانشگاههای بریتانیا معروف به گروه راسل، و دانشگاه جرج میسون آمریکا، روابط میلیون دلاری با صنایع نظامی اسرائیل دارند. دانشگاه مکگیل کانادا نزدیک به دو میلیون دلار در شرکت لاکهید مارتین اسرائیل، که بزرگترین تولید کنندۀ تسلیحات نظامی اسرائیل است، سرمایهگذاری کرده است….
دانشجویان معترض با آگاهی نسبت به چگونگی و چرایی عملکرد نهادهای مالی و شرکتهای سرمایهگذاری غربی، که تاکنون به بقای صهیونیسم و پیشبرد سیاستهای جنگ افروزانه و تجاوزکارانۀ این رژیم انجامیده است، در واقع به جنگ یک نظام جهانخوار امپریالیستی و صهیونیسم نژادپرست رفتهاند.
این دسته از دانشجویان، که علل و عوامل جنگافروزی و نسلکشی در غزه و ادامۀ آن در رفح را سودجویی اینگونه شرکتها دانسته و آن را در خدمت نظام سطلهگر امپریالیستی میدانند، خواهان قطع این روابط هستند. بههمین دلیل، با آنکه با سرکوب خشن پلیسهای محلی روبرو هستند و هزاران نفر از آنان دستگیر، مصدوم، و تهدید به اخراج از دانشگاهها شدهاند، و دهها تن از اساتید مبارز با عزل از مناصب خود و بیکاری روبهرو گشتهاند، تاکنون حاضر به عقبنشینی نشدهاند. شواهد حاکی از آن است که شعلۀ فروزان آگاهی که این جوانان در جهان برافروختهاند، با فرونشاندن مقطعی آن توسط دستگاههای سرکوب پلیسی و امنیتی در این کشورها نیز مانع گسترش امواج آگاهی بخش آن در سراسر دنیا نخواهد شد. این جنبش نهتنها پرده از بسیاری روابط پنهان سرمایهداری جهانی با دولت اشغالگر اسرائیل برداشت، بلکه چهرۀ واقعی آزادی و دموکراسی غربی را نیز پیش چشم جهانیان عریان کرد.
این جنبش روی دیگری نیز دارد و آن جدا کردن صفوف آزادیخواهان واقعی و مدافعان راستین صلح از مجموعۀ خاموش روشنفکران و سیاستپردازان در سطح جهان و نیز در کشور ما است، که از آغاز نسلکشی اسرائیل در غزه زبان در کام کشیده و در برابر این فاجعۀ عظیم تاریخ بشری سکوت پیشه کردهاند. در این دورۀ تاریخساز تحولات بینالمللی و نقش کارساز دانشجویان و اساتید در آن، جای جنبش دانشجویی ایران که زمانی نقش درخشانی در پیشبرد روندهای ملی وبینالمللی به سود تودههای مردم داشتند، بهشدت خالی است. در این میان نقش اساتید غربگرا و شارلاتانهای سیاسی کشور در کسوت جناحهای مختلف سیاسی حقیقتاً نابخشودنی است. نسلهای امروز و فردای ایران و جهان این نفرات و جناحها را که چشم و گوش بر این بیداد در سرزمینهای اشغالی بستهاند، هرگز نه فراموش خواهد کرد و نه خواهد بخشید. همانگونه که تاریخ گورهای دستهجمعی کودکان در نوار غزه را فراموش نخواهد کرد.
از سوی دیگر، طوفانی که جنبش دانشجویی شمال جهانی در دایرۀ معرفت و اگاهی بشری به راه انداخته است، هرگز فراموش نخواهد شد. این جنبش، در کنار طوفان الاقصی که نقطۀ عطفی در معادلات و مناسبات منطقهای و بینالمللی بود، در دستیابی مردم فلسطین و جبهۀ مقاومت منطقه به اهداف خود اثرگذار خواهد بود. این جنبش توانست در وادار کردن جو بایدن به اعتراف به استفادهٔ اسرائیل از تسلیحات ارسالی آمریکا در کشتن مردم غیرنظامی غزه، و همچنین رأی ۱۴۳ کشور عضومجمع عمومی سازمان ملل متحد در حمایت از پذیرش عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل، به سهم خود نقش بازی کند. ادامۀ این جنبش دانشجویی و گسترش آن به کشورهای جنوب جهانی میتواند به فروپاشی نظام نژادپرست اسرائیل و تضعیف سیاستهای سلطهگرانه و جنگافروزانۀ ایالات متحدۀ آمریکا و متحدان غربی آن یاری رساند.
امیدواریم که دانشجویان ترقیخواه و انساندوست میهن ما نیز به کارزار سرنوشتساز دانشجویی در سراسر جهان بپیوندند و در احقاق حقوق مردم فلسطین و پایان بخشیدن به نسلکشی در سرزمینهای اشغالی توسط رژیم صهیونیستی اسرائیل سهم بگیرند.