خجسته باد ۸ مارس روز جهانی زن
گروه «۱۰ مهر»، ضمن بزرگداشت روز جهانی زن، و احترام به یاد زنانی که بر اثر حملات جنایتکارانۀ رژیم صهیونیستی به غزه جان خود را از دست دادهاند، فرارسیدن این روز خجسته را به همهٔ زنان ایران و جهان تبریک میگوید.
روز هشتم مارس ۲۰۲۴، برابر با ۱۸ اسفند ۱۴۰۲، روز گرامیداشت زنان و احترام به حقوق و کرامت انسانی آنان در سراسر جهان است. بسیاری از دولتها در سراسر دنیا این روز مهم را بهرسمیت شناخته و دهها کشور آن را بهعنوان تعطیل رسمی و جشن زنان اعلام کردهاند. تشکلهای زنان، و بسیاری از دولتها، در این روز مبارزات برابریخواهانۀ زنان و همچنین دستاوردها و پیشرفتهای آنان را در امور مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی ارج میگذارند و به بررسی خواستهای زنان و راههای برآورده کردن آنها میپردازند.
آنچه در چنین روزی تأسف عمیق مدافعان حقوق زنان در ایران را بر میانگیزد خودداری دولت ایران از بهرسمیت شناختن این روز جهانی است. متأسفیم که میبینیم پس از گذشت ۴۵ سال از انقلاب ضدامپریالیستی و مردمی ایران در دفاع از استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی، در نتیجهٔ سلطه و تداوم برخی تنگنظریهای قشری و مردسالارانه، زنان ایران همچنان از داشتن بسیاری از حقوق اجتماعی خود محروم ماندهاند. این کمبود مهم در روند انقلاب اکنون به حربهای در دست مخالفان جمهوری اسلامی ایران برای سیاهنمایی وضعیت زنان ایران، و استفاده از این حربه برای وارد آوردن ضربه به امنیت داخلی کشور بدل شده است.
طی این دههها، سیاهنمایان تا آنجا که توانستهاند از «پایمال شدن کامل» حقوق زنان در ایران سخن گفتهاند و جهانیان را به دخالت در امور داخلی ایران برای «رها سازی» زنان میهن ما از دست «زنستیزان حاکم» دعوت کردهاند. اما واقعیت این است که بهرغم همهٔ مشکلاتی که زنان میهن ما طی این سالها با آن روبهرو بودهاند، وضعیت عینی زنان ایران برخلاف آنچه که ادعا میشود فقط «سیاه» نیست و نشانههای بسیار چشمگیری از پیشرفت، هرچند بسیار بهدور از آنچه که باید باشد، در آن دیده میشود.
اگر هدف نه سیاهسازی مورد خواست دشمنان بلکه کمک به مبارزات زنان ایران است، باید تصویری دقیق و واقعی از وضعیت آنان، شامل همهٔ کمبودها و دستاوردها، ارائه داد تا راهکارهای عملی در خدمت پیشبرد مبارزات زنان میهن ما تدوین و بهاجرا گذاشته شود. همانطور که بارها شاهد بودهایم، هر شکل از سیاهنمایی وضعیت تنها میتواند مورد بهرهبرداری دشمنان مردم ایران قرار گیرد.
نگاهی اجمالی به دستاوردهای زنان ایران
بر کسی پوشیده نیست که زنان ایران در پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ نقشی بسیار پراهمیت و مؤثر داشتند. این نقش پس از انقلاب نیز در همۀ ابعاد جامعه ادامه یافت و امروز سیمای زن ایرانی را به نمونهای از رشد و ترقیخواهی زنان در غرب آسیا بدل کرده است. با نگاهی به آمار رسمی و مشاهدات عینی از پیشرفت زنان ایران، میتوان به درستی این ادعا پی برد.
طبق گزارش ستاد حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران، در عرصۀ علمی و آموزشی، تعداد زنان در هیأتهای علمی افزایش داشته و نرخ باسوادی زنان که قبل از انقلاب ۳۵/۳ درصد بوده، تا سال ۱۴۰۱ به ۹۵ درصد افزایش یافته است. میزان دسترسی زنان و مشارکت آنان در آموزش عالی در سال ۵۷ برابر با ۲/۱ درصد بوده که این میزان در سال ۱۴۰۱ به ۴۱/۲ درصد (۲۰ برابر) رسیده است. ۵۶ درصد از دانشجویان دانشگاههای دولتی کشور را زنان تشکیل می دهند. نسبت زنان عضو هیأت علمی دانشگاهها به بیش از ۳۳/۳ درصد رسیده و ۳۴ درصد از زنان عضو هیأت علمی در دانشگاههای علوم پزشکی کشورمان هستند. زنان در مسابقات علمی و کسب عنوان نیز رشد چشمگیری داشته و رقمی نزدیک به ۵۰۰ نفر از صاحبان رتبه در المپیادهای علمی را بهخود اختصاص دادهاند. سهم جمعیت شاغل زنان فارغالتحصیل آموزش عالی به بیش از ۴۴ درصد رسیده و تا سال ۱۴۰۱ نزدیک به ۵ میلیون نفر از زنان ۱۵ سال به بالا در حوزههای اقتصادی فعال بودهاند، که از آن میان ۴۰۰۰ زن کارآفرین در کشور ثبت شده و مدیریت ۲۰ درصد از مراکز کارآفرینی نیز بهعهدۀ زنان بوده است.
این گزارش همچنین بر رشد فزایندۀ زنان در عرصۀ قدرت و تصمیمگیری تأکید کرده و از رشد ۲۵ در صدی زنان در مشاغل مدیریتی در سال ۱۴۰۰ خبر میدهد. بنا به دادههای این مرکز، در حال حاضر، ۱۱۲۱ زن قاضی و ۴ سفیر، ۳ فرماندار، ۸ شهردار، ۶۲ معاون فرماندار، ۱۵ معاون استاندار، ۵۲ بخشدار و ۲۳۹۳ دهیار زن در کشورمان در حال فعالیت هستند. همچنین ۹۸ درصد از متخصصین جراح زنان و زایمان و ۴۰ درصد از پزشکان متخصص و ۳۰ درصد پزشکان فوقتخصص در کشور زن هستند.
در حوزۀ درمان و حراست از سلامت زنان باردار و نوزادان، براثر خدمات آموزشی و توانمندسازی، میزان مرگ و میر «مادر و نوزاد» نسبت به پیش از انقلاب ۱۵ برابر کاهش داشته و از ۲۰۰ در صدهزار مرگ و میر پیش از انقلاب به زیر ۲۰ در صدهزار پس از انقلاب رسیده است. نرخ مرگ و میر نوزادان نیز کاهشی چشمگیر داشته و به ۸/۲ در صد در هر صدهزار تولد رسیده است.
این گزارش همچنین به رشد زنان در حوزههای ورزش و رسانه و نویسندگی و مطبوعات پرداخته و نوشته است که یک میلیون و چهارصد هزار جمعیت سازمان یافتۀ بانوان ورزشکار تا سال ۱۴۰۱ در عرصههای مختلف ورزشی مشغول به تمرین و مسابقات مربوطه بودهاند. آمار، رشد ۲۵ درصدی حضور داوران ملی و بینالمللی زن در عرصههای مختلف ورزشی نسبت به چهل سال گذشته را نشان میدهد. کسب مدال طلا و نقره در مسابقات بینالمللی توسط برخی از ورزشکاران زن از جمله شاخصهای پیشرفت زنان درعرصۀ ورزش بوده است.
در زمینۀ ادبیات و سینما نیز بیش از ۲۳ هزار مؤلف زن و بیش از ۱۰۰۰ ناشر، ۹۰۳ زن فیلمساز در عرصۀ سینما و ۲۰۰۰ زن متخصص در پشت صحنۀ سینما مشغول به فعالیت هستند. عدهای از زنان فیلمساز کشور تاکنون موفق به کسب ۱۱۴ جایزهٔ ملی و ۱۲۸ جایزهی بینالمللی در جشنوارههای مطرح شدهاند.
در عین حال، در همان گزارش به برخی خواستههای زنان نیز اشاره شده است. این خواستها عبارتند از :
درخواست تأسیس دادگاه خانواده، درخواست زنان بیوه برای جلوگیری از قطع مستمری شوهر پس از فوت و تعلق آن به همسر، ضرورت حضور قضات زن در دادگاهها، رسیدگی به وضع کودکان بیسرپرست، حق برخورداری وراثت قانونی از حقوق بازنشستگی از سوی زنان کارمند، حمایت از حقوق زنان و کودکان در نهاد قوۀ قضائیه، منع ازدواج زودهنگام دختران، مجوز سقط جنین، اعطای تابعیت ایرانی به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی، مرخصی زایمان و امکان خدمت نیمهوقت بانوان از سوی زنان شاغل، بیمۀ اجتماعی زنان خانهدار، درخواست ایجاد یک زندان تخصصی برای زنان، درخواست امکان حضور در استادیومهای ورزشی و ….
بنا به دادههای رسمی، به برخی از این درخواستها رسیدگی شده و برخی از آنها نیز بهاجرا درآمده است، که جملهٔ آنها اجرایی کردن بیمۀ خدمات درمانی و اجتماعی زنان خانهدار در بخشهای بزرگی از جوامع شهری و روستایی وعشایری است.
ضرورت تأمین و تضمین همهجانبۀ حقوق زنان
همانطور که دیده میشود، در گزارش یاد شده جای حقوق و مطالبات زنان کارگر و زحمتکش کشور خالی است. این در حالی است که زنان کارگر و کارمند و دیگر اقشار زحمتکش جامعه هنوز دچار تبعیض در زمینههای مزد و قوانین مربوطه هستند.
در این گزارش همچنین خبری از حضور زنان در برخی عرصههای هنری مانند موسیقی به چشم نمیخورد. محرومیت جامعه از شنیدن صدای خوانندگان زن و حضور قانونی زنان در عرصۀ هنرهای موسیقیایی، از نواقص چشمگیر عملکرد حکومت در دوران پس از انقلاب است.
دوگانهسازیهای تصنعی در پارهای از عرصههای حقوق اجتماعی زنان از جمله گسلهای جدی کشور است که طی دهههای گذشته به اهرمی در دست دشمنان ملت بدل شده است. یک نمونهٔ مهم مسألهٔ حجاب است که امروز به یک مسألۀ امنیتی در کشور بدل شده و ضمن به بار آوردن مصائب و رنج فراوان برای هم میهنان ما، امنیت ملی شهروندان را نیز بهخطر انداخته است. محوری کردن مسألهٔ حجاب به بهای فراموش کردن مشکلات محوری دیگر و نپرداختن به آن ها، از سوی هرکس که باشد، تنها در خدمت ضدانقلاب قرار میگیرد.
افزون بر آن، زنان هنوز در پارهای از حیطههای زندگی، مانند حق طلاق و خروج از کشور بدون مجوز همسر، از تحقیر و بیحقوقی رنج میبرند. زنکُشی به دلایل ناموسی و اِعمال خشونتهای خانگی هنوز از زخمهای چرکین جامعۀ ما است. و زندانهای سیاسی کشور صدها زن مبارز را در خود جای دادهاند.
گروه «۱۰ مهر» در «کارپایهٔ سیاسی» خود بر ضرورت «تضمین حقوق برابر زنان با مردان در همۀ عرصههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی» تأکید ورزیده و از مبارزات حقطلبانهٔ همۀ زنان ایران که از راههای قانونی و غیرخشونتآمیز صورت میگیرد قاطعانه حمایت میکند. ما از قانونگذاران و قوۀ مجریۀ کشور نیز میخواهیم که در اسرع وقت به رفع تبعیضهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی درحق زنان کشور اقدام کنند.
وضع قوانین تبعیض آمیز علیه زنان، توسل به خشونت قانونی و سرکوب زنان حقطلب ایران بهمعنای تضییق آشکار حقوق حقه و انسانی آنها است. مخالفت سیاسی شمردن هرگونه حقخواهی زنان و پرکردن زندانهای سیاسی ایران از زنان مدافع آزادیهای دموکراتیک و اجتماعی، علاوه بر تحمیل رنج بر خانوادههای آنها، به تشدید گسلهای اجتماعی و باز کردن دست دشمنان خارجی و ایادی داخلی آنها در بهرهبرداری از وضعیت نابسامان موجود جهت تهدید منافع ملی و امنیت کشور یاری میرساند.
ما ضمن دفاع خللناپذیر و همیشگی خود از مبارزات مدنی و مطالباتی برحق زنان میهنمان، روز هشتم مارس، روز جهانی همبستگی زنان، را گرامی میداریم.
لجاجت و پافشاری بخشی از مسؤلین نظام در اجرای احکام حجاب اجباری نه تنها مشکلی از مسائل عدیدهای که در حال حاضر حاکمیت با آن دست به گریبان است را حل نخواهد کرد بلکه باعث ریزش حمایت اگر نگوییم نیمی از ملت ولی بخش وسیعی از زنان میشود.