خلق قهرمان فلسطین تسلیم نخواهد شد
آنچه در غزه میگذرد همه آن چیزی است که فاشیستهای آلمان در اردوگاههای مرگ اما بهدور از گوشها و چشمها انجام میدادند، با این تفاوت که ابزار مرگ صهیونیستها از پیشرفتهترین ادوات جنگی هستند و شیوههای آدمکشی آنها نیز از تنوع حیرتانگیزی برخوردار است. همۀ این فجایع باورنکردنی در فضای باز و پیش چشم میلیاردها سکنۀ کرۀ زمین صورت میگیرد.
اسرائیل همزمان با توسل به ابزار سختِ کشتار، مانند بمبهای آتشزنۀ فسفری و موشکباران و توپ و تانک و هرگونه سلاح سبک و سنگین دیگر، به ابزار نرم قتلعام مانند قطع آب و برق و سوخت و کمکرسانیهای دارویی و غذایی به مردم جنگزدۀ غزه، متوسل شده است. صهیونیستها با بمباران نانوائیها و مخازن آب و بیمارستانها و درمانگاه ها، دست به کشتار اسیران، فقیران، بیماران، گرسنهها و تشنهها زدهاند.
سخنگوی وزارت امور داخلی غزه اعلام کرده است: آنچه رسانهها دربارۀ کشتار و جنایات اسرائیل بیان میکنند قطرهای از دریا و بسیار ناچیز است. همهٔ نانواییها بهعلت حملات اسرائیل تعطیل شدهاند که این گواهیدهندهٔ فاجعۀ خطرناکی است.
دکتر احمد المندری، مدیر سازمان بهداشت جهانی در بخش مدیترانهٔ شرقی، نیز گفتهاست: حدود ۱۵ بیمارستان از مجموع ۳۵ بیمارستان غزه دیگر کار نمیکنند.
تنها در حملهای به یک نانوائی در غزه، ده نفر جان خود را از دست دادند و با بمباران یک نانوایی مجهز به برق، تأمین نان برای بیش از صدهزار سکنۀ اطراف این نانوائی متوقف شد. با تعطیلی نانوائیها و نرسیدن نان بهدست مردم، خطر مرگ جمعی بر اثر گرسنگی، ساکنان غزه را تهدید میکند. ممانعت از رسیدن سوخت به مراکز تولید و بیمارستانها و درمانگاهها، ابعاد فاجعه در غزه را از کنترل خارج کرده و میرود تا این منطقۀ ۳۶۰ کیلومتر مربعی به گورستان دو میلیون ساکنان آن بدل شود.
هماکنون خبر از فاجعۀ جسدخوری توسط سگهای سرگردان در خیابانها و اماکن متروکه و ویرانههای حاصل از بمبارانهای بیوقفۀ اسرائیل، به گوش میرسد؛ رویدادی که در کتابها میخواندیم و به اعصار گذشته تعلق داشت. اگر در قرون گذشته تنها مردان در جنگهای تنبهتن کشته میشدند، اینک با حملات مدرنترین ادوات جنگی و توسط مدعیان آزادی و حقوق بشر، انسانها بهطور گروهی از زن و مرد و پیر و جوان و کودک و نوزاد بهیکباره از بین میروند و بازماندگان نیز بر اثر گرسنگی و جراحات جنگی و بیماری جان خود را از دست میدهند.
همۀ این اقدامات ضدبشری دولت اسرائیل با هدف بهتسلیم کشاندن مردم مقاوم غزه و تن دادن آنها به کوچ اجباری و واگذاری سرزمین خویش به صهیونیستهای اشغالگر است. اما تاکنون هیچکدام از این حربههای نابکارانه در شکستن قدرت مقاومت مردم غزه، موفق نبوده است. جهان شاهد آن است که مردی با سر و روی خونین از زیر آوارها بیرون کشیده میشود و سلام بر مقاومت را فریاد میکشد. پژواک سخنان کودکی که جلوی دوربینها «جانم فدای غزه، همۀ هستی ما فدای فلسطین» را فریاد میزد، و یا فریاد آن کودکی که با شهامت در مقابل دریچۀ دوربین چشم بر چشم قاتلان خانوادهاش دوخته بود و میگفت «گیرم که مرا هم کشتید، با فردائیان من چه میکنید؟» هنوز در گوش جهانیان باقی است.
بنا به برخی گزارشات، عدهای از ساکنان غزه که از امکانات مالی و یا ارتباطات برخوردارند، تن به مهاجرت دادهاند، اما اکثریتی که در غزه مانده و یا میمانند، یا از اقشار تهیدست غزه هستند و یا به مقاومت در برابر اسرائیل پایبندند. این دسته از مردم غزه، پایه و مایۀ اصلی قدرت فزایندۀ جبهههای مقاومت و نیروهای مسلح جانباز این جبههها در فلسطین اشغالی و منطقه هستند. این مقاومت عامل اصلی پیروزی مردم غزه در جنگی نابرابر علیه صهیونیسم و همدستان غربی آن است.
اقدامات کورکورانۀ ارتش اسرائیل علیه مردم غزه، از سویی نشانۀ زوال این دولت متجاوز و تلاش عصبی آن برای حفظ بقای خویش است، و از سوی دیگر برحق بودن مبارزات مردم بهپا خاستۀ فلسطین در دفاع از حقوق و موجودیت خویش را نمایان کرده است. آنچه امروز در غزه میگذرد با همۀ وقایع تلخ و سهمگین آن، حکایت از نبرد سرنوشتسازی دارد که میان دو دنیای میرا و بالنده در سراسر جهان، جریان دارد. تاریخ به ما میگوید: جهان در دست باورمندانی خواهد بود که آیندۀ آن را رقم میزنند.
سعدی یا گرچه سخن دان و مصالح گویی. به عمل کار براید به سخنداانی نیست. بدرود