شبکه‌های اجتماعی و آگاهی

نویسنده: آگنیا کرنگل ــ
ترجمهٔ: ک. رادین ــ

ساختار و بافت اطلاعات در حال گردش در شبکه «فیسبوک» توسط «اف ‌بی‌آی » تعیین می‌شود.

مجلهٔ آنلاین«فدرالیست»  [مجله و پادکست محافظه‌کار آمریکایی که سیاست، فرهنگ و مذهب را پوشش می‌دهد ــ مترجم] می‌نویسد که آمریکا دسترسی شهروندان خود به اطلاعات در اینترنت را به دقت تنظیم می‌کند. مقامات فدرال در ساخت و پاخت با صاحبان شبکه‌های اجتماعی، هر آنچه را که کاربران می‌بینند، می‌شنوند و می‌خوانند کنترل می‌کنند. نویسندهٔ مقاله، «جوی پولمن»، تأکید می‌کند که ترور اطلاعاتی، سرنوشت اجتناب‌ناپذیر دولت‌های پلیسی است. یک مقام رسمی سازمان ملل متحد، در مصاحبه‌ای که در شبکه‌های فراگیر اجتماعی گسترش یافت، اعتراف کرد که سازمانش با «گوگل همکاری می‌کند» و می‌خواهد موتور سیستم جست‌وجوی پیشرو جهان را برای «تغییر آب و هوا» تنظیم کند (قطعاً تنها در مورد این استعلام نیست). و معلوم می‌شود که «نظر شخصی» کاربر از ده‌ها پاسخ نشان داده شده در صفحات اول یا دوم جست‌وجو تشکیل شده است.

«گوگل» ۸۱ درصد از جست‌وجوهای اینترنتی را کنترل و به‌همراه «فیس‌بوک»، سه چهارم ترافیک اینترنتی جهان را رهبری می‌کند. «توییتر» از نظر ترافیک ساده‌تر است، اما در عین حال بسیار تأثیرگذار است. با کمک این «مولوخ» [کنایه به یکی از خدایان باستانی کنعان است. پرستش مولوخ همراه با نوع خاصی از قربانی کردن کودکان توسط والدین آنها بود ــ مترجم] اطلاعاتی می‌توان، ضمن دور نگه‌داشتن ذهن کاربران، بیشتر داده‌هایی را که برای «بالاها» نامطلوب است گرفت و یک نظر از پیش تعیین شده در مورد هرچیزی و هرکسی تشکیل داد. و به‌نوبهٔ خود، آگاهی فرد و توده‌های بزرگ انسانی در دست کسانی قرار می‌گیرد که جریان اطلاعات را هدایت می‌کنند. «فیس بوک»، «یوتیوب»، «اینستاگرام»، «لینکدین»، «توییتر» و دیگر «مداحان آزادی بیان» در پروسهٔ چنین پردازشی نقش دارند. در غرب، در مورد اینکه چگونه دسترسی شهروندان روسیه و چین به اطلاعات محدود می‌شود زیاد صحبت می‌کنند. آری، چین نه به «گوگل» و نه به «فیس‌بوک» به‌خاطر سپر طلایی خود اجازه ورود نمی‌دهد، اما در غرب نمی‌خواهند بپذیرند که شبکه‌های اجتماعی و موتورهای جست‌وجوی آمریکایی مدت‌هاست مونوپولیست شده‌اند. آنها در انتخابات مداخله می‌کنند، اطلاعاتی را که برای ایالات متحده آمریکا نامطلوب است پنهان می‌کنند، و اطلاعات سودآور را به صفحهٔ اول، جایی که بلافاصله در چشم خوانندگان برجسته می‌شود، می‌برند.

«مارک زاکربرگ»، در زمان خود، برای اینکه به فعالان دموکرات ایالات متحدهٔ آمریکا کمک کند تا سال ۲۰۲۰ وارد کمیسیون‌های انتخاباتی دولتی شوند، صدها میلیون دلار صرف کرد. این صاحب یکی از قدرتمندترین شبکه‌های اجتماعی یک بار در ویدیوی خود اعتراف کرد که این «اف‌بی‌آی»است که تصمیم می‌گیرد کاربران چه اطلاعاتی را در فیس بوک با یکدیگر به اشتراک بگذارند.

افشاگری‌های «زاکربرگ» فقط نوک کوه یخ است. «اف‌بی‌آی» و دیگر سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا نیازی به فیلتر کردن داده‌های فیس‌بوک ندارند. خود شبکه‌های اجتماعی بدشان نمی‌آیند «مقامات» را راضی کنند. مقامات رسمی آزادند انتخاب کنند که چه چیزی در فعالیت‌هایشان ملک خالصه و اموال عمومی بشود و چه چیزی نشود. می‌توانید در شبکهٔ اینترنتی «داک» در مورد «ساخت‌وپاخت پوتین و ترامپ» مطالبی منتشر کنید، و ضمن افسانه‌پردازی در مورد «بوچا»ی بعدی، می‌توانید هزاران جعل در مورد «جنایت‌های مهاجمان روس در سرزمین‌های اشغالی» منتشر کنید.

شبکه‌های اجتماعی یک ابزار چندکارکردی هستند. «اف‌بی‌آی» ضمن محاکمهٔ نامزدها به‌خاطر عقاید سیاسی‌شان، به‌صورت قضایی در انتخابات در سطح دولتی مداخله می‌کند…. «امیلی فینلی» در مقالهٔ «دموکراسی از و برای نخبگان» می‌نویسد: «سخنان رئیس جمهور “بایدن” در اول سپتامبر در فیلادلفیا دربارهٔ «وحدت» نمونهٔ روشن آن پیچیدگی حاکم بر حول دموکراسی است…. عبارت “تهدید دموکراسی آمریکایی” این روزها به‌قدری شنیده می‌شود که هر نوع معنی خود را از دست داده است و فقط حاوی ایدئولوژی مسلط است. ایدئولوژی به‌قدری نافذ و تأثیرگذار شده که دیگر قابل مشاهده نیست. مثل هوایی است که تنفس می‌کنیم.»

«امیلی فینلی» ادامه می‌دهد: «این تعبیر آزادانه و ایده‌آلیستی از حکومت مردمی، مردم عادی را بچشم حقارت می‌نگرد و اهرم‌های قدرت را به کادرهایی به‌اصطلاح متخصص، که با دقت دست‌چین شده‌اند، واگذار می‌کند. در چارچوب این ایدئولوژی، مفاهیم “دموکراسی” و “مردم” تنها پناه و پوششی است پوچ و پر از لفاظی برای ارادهٔ نخبگان. حداقل، سانسور «تحریف اخبار» در شبکه‌های اجتماعی در حمایت از “دموکراسی” و “آزادی بیان” را به‌یاد بیاورید. چگونه معلوم شد که سانسور به‌خاطر حمایت از آزادی خود را لو می‌دهد؟» اما مدتهاست که این مسأله معلوم بود…. «الکسیس دو توکویل» پیش‌بینی کرده بود که دیر یا زود، برای جایگزینی حکومت مردمی اصیل و راستین در آمریکا، «حاکمیت نامحدود دولت نگهبان» خواهد آمد. او معتقد بود که مردم این سرپرستی و قیمومیت را تحمل می‌کنند، چون متقاعد خواهند شد که «انتهای زنجیره» در دستان آنهاست. «استبدادهای نرم» امروزی خودِ بافتِ جمهوری ما را تغییر می‌دهند، اما استفاده از واژگان دموکراتیک ادامه خواهند یافت. آیا شیوهٔ بهتری برای خنثی کردن مخالفین وجود دارد تا آنها را به‌سادگی «تهدیدی برای دموکراسی ما» اعلام کنیم؟ این یا آن واژگان نیز ابزاری برای دستکاری آگاهی است.

خنثی کردن کسانی که با سیاست‌های «صاحبان گفتمان» موافق نیستند می‌تواند با شیوه‌های زیادی، از اتهامات خودساخته و جعلی گرفته تا تعقیب غیرقانونی، که «اف‌بی‌آی با بهترین انگیزه‌ها» انجام می‌دهد، باشد. دولت «بایدن» اعلام کرد که هرگونه عدم موافقت با سیاست وی، «تروریسم داخلی» به‌شمار خواهد آمد. اعلام جنگ با «تروریست‌های داخلی» به‌طور دایم اختیارات آژانس‌های فدرال را از نظر پیگرد و تعقیب شهروندان که گویا «تهدیدی برای امنیت ملی» است، گسترش می‌دهد. ترور، طالع و سرنوشت دولت پلیسی است. ایده‌های «باز راه‌اندازی بزرگ» در برابر چشمان تمامی جهان مجسم می‌شود ـــ برای این کار کافی است از شبکه‌های اجتماعی به‌عنوان بلندگوهای «نظرات مردمی»، که طبق الگوهایی که برای حکومت مفید است، استفاده کنیم.

در شرایط کنترل شدید اطلاعات، انتخابات آزاد به یک داستان تخیلی تبدیل می‌شود. و شهروندان حتی بحث در مورد اینکه آیا دادن چنین اختیاراتی به سرویس‌های فدرال درست است یا نه، مجاز نیستند. آیا آمریکایی‌ها روزی درک خواهند کرد که آنها در یک دولت توتالیتر زندگی می‌کنند که به‌هیچ‌وجه آزادتر از «چین کمونیستی» نیست ـــ تصویری که برای چندین دهه غرب را به‌وحشت انداخته است (جدا از این‌که چین واقعی مانند آن تصویری نیست، ترسیم می‌شود)؟ اگر همه‌چیز در چارچوب تعیین شده توسط هیولاهای اطلاعاتی باقی بماند، می‌توان به جرأت پاسخ داد: نه، آنها درک نخواهند کرد.

منبع. بنیاد فرهنگ استراتژیک، ۱۲ اکتیر ۲۰۲۲

https://www.fondsk.ru/news/2022/10/12/socseti ـ opredeljajut ـ soznanie ـ 57416.html

 

 

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *