مسألۀ حجاب و شرایط خطیر لحظه
سالهاست که اسرائیل، این «ناو هواپیمابر آمریکا» در آسیای غربی، نهتنها با کُشت و کُشتار مردم فلسطین، تخریب خانه و کاشانهٔ آنان و غارت اموالشان، تکه تکه از زمینهای این کشور بلا زده را میبلعد و پیشمیرود، بلکه در سرتاسر این منطقه، بهویژه کشور ما ایران، مشغول توطئه و ایجاد خرابکاری و آشوب است.
با پیروزی انقلاب مردم ایران و از دست رفتن جایگاه ویژهٔ اسرائیل و آمریکا و تمامی امتیازات آنان در رژیم شاه، اشغال سفارت آمریکا در تهران، و تحویل سفارت اسرائیل به نمایندگان ملت فلسطین، دشمنی لجوجانه و کینهتوزانهٔ اسرائیل و آمریکا با مردم و میهن ما همهٔ مرزهای انسانی را پشت سر گذاشته است. در طول سالها، آمریکا هر نوع توطئه و تحریم ممکن علیه مردم ما را به اجرا گذاشته است، و اسرائیل نیز مستقیم یا غیرمستقیم در پشت هر نوع خرابکاری یا حادثهٔ تروریستی که در کشور ما رخ داده است قرار داشته و دارد. حمله به کنسولگری ایران در دمشق پایتخت کشور سوریه، که در عرف دیپلماتیک بهمثابه خاک میهن ما محسوب میشود، آخرین جنایت تروریستی اسرائیل نبوده و نخواهد بود، چرا که موجودیت اسرائیل بر پایهٔ نژادپرستی و تروریسم بنا شده است.
از فردای پاسخ کوبنده و شگفتانگیز میهنمان ایران به دستدرازیها و تجاوزات دولت نژادپرست و جنایتکار اسرائیل، که موجی از غرور و شادی در داخل و خارج، بهویژه در جنبش سراسری مقاومت، ایجاد کرد، دستهای آشکار و پنهانی در کار بودهاند تا این غرور ملی را سرکوب و شور و شادی مردم را تبدیل به یأس کنند. این بار نیز برای برهم زدن آرامش جامعه و تلخ کردن شیرینی گوشمالی رژیم کودککش اسرائیل توسط نیروهای نظامی میهن ما، دوستان ناآگاه و دشمنان آگاه با هم از زاویهٔ مسألهٔ حجاب وارد شدهاند.
یکی از نکات مسألهآفرین در جامعهٔ ما، که از ابتدای انقلاب تاکنون سر و سامان ملّی-مذهبی نگرفته و همواره با افراط و تفریط همراه بوده، مسألهٔ حجاب است که اکثراً از همین زاویه و در بزنگاههای معینی مورد سوء استفادهٔ دشمنان آگاه و ناآگاه داخلی و خارجی قرار گرفته و میگیرد.
در کشور ما قوانین دولتی آنطور که باید مفهوم همگان نیست و از همین رو، قوانین آسمانی و شرعی بیشتر جا باز کرده است. قوانین کشور ما همواره، هم برآمده از شرع بودهاند و هم غیر از آن. در حال حاضر هم همین گونه است، اما این دلیل نمیشود تا منافع ملی پیش پای ارتجاع مذهبی قربانی شود. مثلاً در رابطه با همین مسألۀ حجاب میبینیم که از ابتدای انقلاب تاکنون این کشمکشها و بگیر و ببندها و یا شل کن سفت کنها ادامه داشته و دارد. از همین روزنه، دشمن توانسته است با استفاده از اقدامات محرکین، یا متحجرین و افراطیون، در جامعه ناراضیتراشی کند و آرامش آن را مخدوش نماید.
اگر اصل این است که باید برای حفظ آرامش جامعه و ارتقای امنیت ملی زمینههای سوء استفاده و نفوذ دشمن در عرصههای مختلف جامعه محدود و برطرف شود، چرا و چگونه است که با بیتوجهی به ارتجاع دینی به آن اجازه داده میشود تا میدانداری کند و بخشهای عظیمی از جامعه را ناراضی سازد؟ آیا این سؤال پیش نمیآید که عدهای برای پیشبرد مقاصد مادّی و یا جاهطلبانهٔ خود آگاهانه از دین استفادهٔ ابزاری م کنند؟ چرا باید در جامعه، آن هم در چنین شرایط خطیر منطقه و جهان، حرکاتی صورت پذیرد که نشانگر ستمگری دینی، آنهم نسبت به زنان در جامعه است؟ آیا توانستهایم رانتخواری و فساد را در جامعه کاهش داده و تا حدودی عدالت اجتماعی را گسترش دهیم، از فقر و بیکاری بکاهیم و حداقلهای عدالت اجتماعی را برقرار کنیم که در پی محدود ساختن اختیارات زن ایرانی برای گزینش نوع پوشش و حجاب آن برآمدهایم؟
میدانیم که نادیده گرفتن فساد رانتی و تبعیض در جامعه، عدم رسیدگی به مشکلات و معضلات اقشار زحمتکش، بهره کشی بیملاحظه و بدون حق و حقوق کافی از کارگران، عدم امنیت شغلی و نابرابری عمیق اجتماعی و جنسیتی، و در یک کلام عدم اجرای آن دسته از مواد قانون اساسی که برای بسط و گسترش عدالت اجتماعی در جامعه تدوین و تصویب شدهاند، میتواند موجب تضعیف همبستگی ملی شده و در شرایط ویژهای جامعه را از پشتیبانی اقشار عظیم زحمتکش محروم کند.
عین همین مسأله دربارهٔ کم بها دادن به مسألۀ زن در جامعه هم صدق می کند. زنان یک نیروی بزرگ اجتماعیاند. اگر اسلام در هر فرصتی به اهمیت مسألۀ خانواده اشاره دارد و در پی صیانت از آن است، قطعاً به نقش محوری زن در خانواده نیز واقف است و به آن اذعان دارد. اگر چنین است، که هست، پس عدم توجه به حرمت و حریّت زن، و در این مورد تجاوز به اختیارات زن، ایجاد عدم آرامش و ناهمآهنگی درخانواده، و در بهترین حالت سوق دادن آن به مقاومت در برابر این نوع ستمگری است. طبیعی است که چنین مقاومتی مغایر اصل همبستگی ملی است و نمیتواند تأمین کننده مصالح ملی و آرامش جامعه باشد.
از همین رو نباید اجازه دهیم تا عدهای اختیار سرخود و با استفاده ابزاری از دین موجبات دلسردی و ناراحتی اقشار بزرگی از جامعه را فراهم کنند. زنان ایران از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون همواره بهعنوان یک نیروی عظیم رزمنده و سازنده اجتماعی در صحنه بودهاند.
وقتی کشور ما مورد تجاوز صدام حسین قرار گرفت، این زنان بودند که در نهایت گذشت و فداکاری و با آمیزش امر دین با امر وطن، جوانان را تشویق به رفتن به جبهه میکردند.
وقتی درهای بسیاری را بر روی خود بسته دیدند، با تدبیر و شهامت دست به کار شدند و آن را در بسیاری از عرصهها، از جمله قلمرو علم و دانش، مدیریت و رهبری، هنر، تأتر، موسیقی و … به روی خود گشودند.
نگاه کنید به تعداد بیشمار زنان در عرصههای نویسندگی، شعر و ادب، پزشکی و مهندسی، نقاشی، هنرهای تزئینی، طراحی، هنرپیشگی، روزنامه نگاری و …که هرگز در کشور ما تا این اندازه نبوده است. آیا در تاریخ میهنمان دورهای را سراغ دارید که حضور زنان در قلمرو مسجد و عرفان، در حوزههای دینی، در ادارات و کسب و کار، محافل و انجمن های سیاسی- اجتماعی، صنفی و … تا این اندازه پر رنگ باشد.
زنان جامعهٔ ما، از آنجا که با مسایل روزمره زندگی ارتباطی تنگاتنگ دارند، از خلاقیت ویژهای برخوردارند. آنان در طول روز، چندین بار و در موارد مختلف باید تصمیم بگیرند، طوری که میتوان گفت تنظیمکنندهٔ نبض زندگیاند. علم تدبیر در خانه با خون زنان عجین شده است و برترین نیروی تحول و سازندگی روزانهاند.
آنانی که نسبت به زن نگرشی ابزاری و کالایی دارند و قضاوتشان دربارۀ زن ایرانی به نوع پوشش او محدود میشود، هیچ شناختی از زن امروز ایرانی ندارند. زنان، صریح و ساده و واقعبینانه عمل میکنند.
هدف از برشمردن برخی از ویژگیهای زن ایرانی، نه برای شناساندن او به خودش، که تذکری است جدی به مسؤولین امور و همۀ آنانی که تدبیر، درایت، متانت، شعور اجتماعی، و عملکرد مسؤلانهٔ زن ایرانی را در جامعه دست کم میگیرند و هر از گاهی به بهانهای واهی و برای مقاصد جاهطلبانه یا سودجویانه معینی، بر جایگاه عزتمند زن در جامعه یورش میبرند و حتک حرمت میکنند.
با کمال تأسف هر بار بیشترین حتک حرمت هم از همین زاویه حجاب شکل میگیرد. جامعه و مسؤولین طرح حجاب و عفاف «طرح نور» باید بدانند که زن ایرانی در مجموع از روی غریزه هم که شده تلفیق شرایط روز با سنّت را بسیار خوب میداند و خود به بهترین وجه پاسدار عزت و حرمت خود است. افراط عدهای قلیل در زمینهٔ عدم رعایت حرمت و جایگاه زن را نباید به حساب همگان نوشت و در اختیارات زن برای نوع پوشش دخالت کرد. چنین دخالتهای مشکوک و غیرضرور، علاوه بر ناراضیتراشی در داخل کشور، موجبات سوء استفادهٔ دشمنان انقلاب و مردم را فراهم آورده و میآورد.
کشور ما با ایفای نقش برجستهای که در راه استقلال، تضعیف هژمونی امپریالیسم زیادهخواه آمریکا و ایجاد جهانی متعادل و متوازن بر عهده گرفته است، بیش از اندازه کافی مورد هجوم دشمنان داخلی و خارجی است. آگاه باشیم که در پیچ تند چنین چرخش پراهمیت جهانی، آب به آسیاب امپریالیسم نریزیم. ادامهٔ چنین روشی در جامعه باعث عدم آرامش در این عرصه و در نتیجه تضعیف امنیت ملی است.
درود رفقای گرامی!
این مقاله خیلی مهم و جالب است. دست مریزاد به ۱۰ مهر
باورم نمیشه این مطلب در یک سایت چپ منتشر شده است. این ادبیات چپ است؟ ” زنان پاسدار عزت و حرمت خود هستند”، این مواردی که برای دفاع از زنان نوشته اید مثل سخنرانی های رسمی در روز زن اسلامی است. در بهترین حالت شبیه بیانیه های انجمن نسوان در صد و اندی سال پیش است.
درضمن مگر مشکل حاکمان مرتجع این است که نمی دانند زنها هم در برخی موارد به درد می خورند. چرا انقدر سطحی و بی مایه به این موضوع پرداخته اید؟
بنظرم نقدتان منصفانه نیست با گزینش یک جمله کلیت با ارزش مقاله را زیر سوال برده اید.