هنگامی که جنوب برمیخیزد
سیروس کمال ــ
ناظران سیاسی در تابستان سال جاری شاهد رویدادی غیرمنتظره در صحنه جهانی بودند. نشست کشورهای عضو بریکس در دهلی بهمیزبانی هند و آفریقای جنوبی صورت گرفت. باید خاطرنشان کرد که این دو کشور جزو اقمار جهانی غرب، یعنی آمریکا و اتحادیهٔ اروپا، نیستند.
پیش از برگزاری این نشست، این ناظران آن را نشستی تشریفاتی ارزیابی میدانستند، و بهعلت گسستگی در روابط چین و هند، دستاوردی برای آن پیشبینی نمیکردند. اما بریکس، با بهعضویت گرفتن شش عضو جدید، در این نشست پویائی هرچه بیشتر خود را نشان داد. تعدادی از صاحبنظران سیاسی غرب این حرکت را یک «چرخش تاریخی» دانستهاند، در حالیکه ناظران دیگر این حرکت را فقط یک «ترفند ارتباطی» ارزیابی میکنند.
از ماحصل قابل ذکر این نشست اینکه، بیست کشور دیگر داوطلب عضویت در بریکس شدند. بهعبارت دیگر، « گروه ۲۰» از این پس باید عرصهٔ گسترش و نفوذ اقتصادی ـ سیاسی خود را در «کشورهای جنوب» را محدودتر بداند. با بهعضویت در آمدن ۶ کشور جدید، از جمله عربستان سعودی، در بریکس، حجم تولید ناخالص ملی این کشورها مجموعاً برابر با ۴۲ درصد از سهم جهانی خواهد بود.
داد و ستد بین کشورهای عضو بریکس با ارز هر یک از آنها صورت میگیرد، که بهمعنی حذف دلار در بخش عظیمی از تجارت روابط اقتصادی در سطح جهان خواهد بود. پیشبینی میشود که این دگرگونی در وضعیت مالی جهان ایالات متحدهٔ آمریکا و اقمار آن را دچار بزرگترین رکودی که جهان امپریالیسم از سر گذرانده است خواهد کرد.
البته این رویداد را نباید خوش خیم تلقی کرد، با نفوذ و گسترش جهانی شدن (گلوبالیزاسیون) ، روابط اقتصادی و سیاسی در بین تمام اعضای این جهان وسیعتر و متراکمتر خواهد شد.
برخورد دو جهان با اقتصادهای عظیم، باعث تنش و جنگهای نه فقط اقتصادی، بلکه کلاسیک که تا بحال انسان با آنها دست و پنجه نرم کرده خواهد بود.
هنگامی که جنوب از حالت زائدههای جهان سرمایه داری درآمده و قادر به تصمیم گیری در مورد سرنوشت خود خواهد شد، چه عکس العمل هایی از طرف نیروهای سلطهگر سر خواهد زد.
اکنون سؤال این است که چه نیروهایی سرنوشت جهان را در اواخر قرن بیست و یکم رقم خواهند زد: غرب بهسرکردگی آمریکا و اتحادیهٔ اروپا، یا کشورهای عضو بریکس بههمت چین و هند؟
چنین بهنظر میرسد که بریکس با گسترش خود، ارادهٔ خود را برای سازمان دادن وضعیت جهان به اثبات میرساند. اما سادهلوحانه خواهد بود اگر تصور شود که با برتری یکی از این دو جهان، یعنی آمریکا و غرب یا بریکس، تنش کمتر خواهد شد و جهان آرامتری خواهیم داشت.
نیروهای بالنده چون بریکس باید با گفتوگو، همنشینی مسالمتآمیز، و مدیریت بحرانهای جاری، همسنگ با نیروهای تسلطگر، جهان را از فرو رفتن در بحرانهای مهلک و جنگهای جهانسوز دور نگه دارند.
بیانیهٔ نهایی نشست بریکس به شش قطعنامهٔ مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۲۲ اشاره کرد، «تجاوز فدراسیون روسیه» را منسوخ دانست، و آن را «جنگ اوکراین» نامید. این فرمولبندی، خشم پشتیبانان کییف، از جمله آمریکا و متحدان آن را برانگیخته است، چرا که این نوع طرز تفکر در مورد اوکراین، مسؤولیت روسیه و اوکراین را در یک سطح میداند. این ضربهٔ سختی برای کشورهای اروپائی و آمریکا بود که در سال گذشته سعی داشتند که شیوهٔ تفکر خود مبنی بر «تجاوز روسیه به اوکراین» را به دیگر کشورها تحمیل کنند.