حماقت‌های امپراتوری

صدام حسین را به یاد دارید؟ معمر قذافی را چطور؟ به این دو همانند افرادی دیگر در گذشته، برچسب مطرودهای بین‌المللی زده ، چرا که قاطبۀ مقامات غربی و همچنین رسانه‌ها با راه‌اندازی کارزار بی‌امانی آن‌ها را به‌عنوان شر مجسم ترسیم کردند. ناظر دقیق ممکن است متوجه هم‌زمانی تغییر جهت‌های متناقض نظرگاه نخبگان در مورد این شخصیت‌ها با منافع آمریکا و اروپا شده باشد. هنگامی که صدام حسین کمونیست‌های عراقی را می‌کشت آدم خوبی بود. همین‌طور، زمانی که قذافی در جهت تأمین منافع نفتی غربی، مانند شرکت انی ایتالیا همکاری می‌کرد، ابداً آدم بدی نبود.


پس ازآن که ایالات متحده / ناتو پوسترهای تحت تعقیب بودن آن‌ها را در صدر پوسترها قرار داد [به‌شیوۀ فیلم‌های وسترن] هر دوی آنان شتاب‌زده اعدام شدند، یکی به‌طور شبه قانونی اعدام شد و دیگری توسط راهزنان «عاشق آزادی» سلاخی شد.


موضوع عجیب در مورد مرگ این حاکمان مستبد، که علی‌الظاهر باید مورد تنفر مردم کشورشان بوده باشند، این است که در نتیجه یک سری عملیات جنگی غربی، این کشورها، هر یک به‌شیوه خاص خودشان، به درون فرقه‌گرایی، مرگ، و یأس و ناامیدی سقوط کردند. کشورهایی که از لحاظ اجتماعی و اقتصادی زمانی جزو سکولارترین و پیشرفته‌ترین کشورهای خاورمیانه و آفریقا به‌شمار می‌آمدند، در حال حاضر حکومت‌های شکست خورده‌ای هستند، رویاروی با خشونت، خدمات بهداشتی و رفاهی ناکافی، و وخیم‌تر شدن شرایط زندگی که تقریباً همه انسان‌ها را دربر می‌گیرد. البته هیچ دموکرات بشردوست غربی، مسئولیتی در قبال این فاجعه به‌عهده نمی‌گیرد. چه حیف که دیگر نمی‌توانند صدام یا قذافی را سرزنش کنند.


امروزه، بالاترین پوستر تحت تعقیب، بالاترین نام در فهرست قربانیان به کیم جونگ ـ اون، رهبر فعلی جمهوری دموکراتیک خلق کره (کره شمالی) تعلق دارد. کیم، نوۀ کیم ایل – سونگ، بنیان‌گذار جمهوری دموکراتیک خلق کره و یکی از چهره‌های مورد احترام به‌عنوان رهبر مقاومت در برابر اشغال‌گران ژاپنی، یک نسل سومی ازخانواده‌ای است که سمت رهبری را در اختیار دارد. متنفذان افکار عمومی غربی، این میل وافر به جدایی‌طلبی موروثی از غرب را همواره مورد تمسخر قرار داده‌اند، در حالی که به راحتی بیش از ۸۰ سال است که حکومت موروثی در عربستان سعودی، متحد مورد اعتمادشان را نادیده گرفته‌اند. سایر حسین‌ها، از جمله خانواده‌ای که از زمان استقلال اردن بر آن حکومت کرده است، هرگز توسط مطبوعات غربی مورد تمسخرقرار نگرفته‌اند. آن‌ها نیز دوستان سازگار رهبران ایالات متحده و اروپا بوده‌اند.


کره شمالی مدت‌های مدیدی مسیر خود ـ اتکایی، و یک تنه انجام دادن را طی کرده‌اند. آنچه که توسط رهبران کره شمالی جوچه Juche نام گرفته است.


در دوران اتحاد شوروی، جمهوری دمکراتیک خلق کره روابطی رسمی اما دور از جامعه سوسیالیستی را با اصرار بر حفظ مسیر خاص خود دنبال کرد. بسیاری از ناظران دلسوز چنین رویکردی به مارکسیسم ـ لنینیسم را اراده‌گرایانه (ولونتاریستی ) ارزیابی کردند، یعنی، اتکای بیش از حد به توانایی و قابلیت مردان و زنان به غلبه بر شرایط عینی و موانع مادی.


مطابق خط مشی فوق، سیاست خارجی جمهوری خلق، کاربردی سازگار با فلسفه جوچه بوده است.


در عین‌حال، موضع جمهوری دمکراتیک خلق کره نسبت به کشورهای دیگر تحت تأثیر تجربیات حاصل از جنگ کره شمالی در اواسط قرن بیستم شکل گرفته است. انهدام تمامی بخش شمالی شبه جزیره کره توسط نیروی هوایی ایالات متحده و سیاست زمین‌های سوخته، کره شمالی را مصمم کرد در پی عامل بازدارنده‌ای برای جلوگیری از تکرار آن فاجعه باشد. آن‌ها دریافتند که عامل بازدارنده در برابر چنان برخوردی، توسعۀ ظرفیت هسته‌ایاست. زمانی که به گذشته نگاه می‌کنیم، با توجه به تلاش‌های آمریکا و ناتو برای تجدید آرایش جهان طبق تصورات غربی‌ها از زمان اضمحلال قدرت شوروی، به‌نظر می‌رسد آن تصمیم، هم عاقلانه و هم مؤثر بوده است.


به‌رغم این حقیقت که جمهوری دمکراتیک خلق کره به مدت بیش از شصت سال در صلح به‌سر می‌برد، دولت ایالات متحده و نوکران‌اش، رسانه‌های بی‌ریشه و بزدل، کارزار بی‌امان تهمت و جنگ‌طلبی را همچنان به پیش می‌برند.


همانند هراس‌افکنی و تخیلات ساخته و پرداخته علیه کوبای سوسیالیستی، جمهوری دموکراتیک خلق کره به‌عنوان سرزمین زندان‌ها و محرومیت‌ها به تصویر کشیده شده است. بخش عمده این تصورات هیستریک از طرف فراری‌ها، به‌ویژه، شین دونگ ـ هیوک منتشر می‌شود. داستان شین، توسط بلین هاردن، نویسنده روزنامه واشنگتن پست در کتابی با عنوان وحشتناک فرار ازاردوگاه ۱۴ سرهم‌بندی شده است: سفر باشکوه اودیسه‌وار یک مرد از کره شمالی به آزادی در غرب. تقریباً تمام روزنامه‌های مهم با نظر مساعدی به نقد این کتاب پرداختند. یکی از اعضای نخستین کمیسیون تحقیق سازمان ملل متحد درمورد نقض حقوق بشر توسط کره شمالی، به‌طور مکرر به گزارش شین به‌عنوان «بلندترین تک صدای» جهان در مورد جنایات انجام گرفته در درون اردوگاه‌های کره شمالی استناد کرد.


مقامات جمهوری دمکراتیک خلق کره با انتشار ویدئویی از پدر و اعضای خانواده شین، با متهم کردن وی به‌عنوان یک متقلب و به‌منظور فرار از اتهام تجاوز به عنف، [به این گزارش] پاسخ دادند.


البته هیچ‌کس به این ادعا در رسانه‌های سرمایه‌داری امروزی اعتنایی نکرد. هیچ روزنامه‌نگارغربی به‌طور جدی به حرف‌های فراری‌های دیگری که جزئیات ادعای شین را به چالش کشیدند گوش نداد. داستان آنقدر خوب، و آنقدر جذاب است که نمی‌توان آن را زیر سئوال برد.


متأسفانه، چنین نیست. و متأسفانه، چیزی کمتر از یک اعتراف نیست که رسانه‌های پست و دون غربی، سازمان ملل متحد، یا گروه‌های حقوق بشر متمایل به غرب را متقاعد می‌کند. آن‌ها آن اعتراف را در تاریخ ۱۶ ژانویه در زمانی بدست آوردند که شین مشغول گزارش‌دهی در مورد بخش‌هایی از داستان دلخراش جعلی خود بود. وی بزدلانه خود را از انظار عمومی بیشتر کنارکشید، با این پیش‌بینی که در آینده مطالب بیشتری را افشا خواهد کرد.


روزنامه ایندیپندنت بریتانیا گزارش کرد: «فعالان حقوق بشر گفتند: این مورد به‌طور قابل توجهی می‌تواند به قیمت به‌راه انداختن کارزار متهم کردن کیم به جنایت علیه بشریت تمام شود». آدم امیدوار می‌شود که چنین شود! آدم امیدوار می‌شود که این واقعیت که منبع اولیه برای اهریمن جلوه دادن کیم، دروغ‌گویی را روا دانسته گروه‌های حقوق بشر را واقعاً به تجدیدنظر دربارۀ چنین کارزاری تشویق کند. آیا ممکن است برخی از این گروه‌های حقوق بشری آن قدر فاسد باشند ـ چنان که رسانه‌های بزرگ غربی هستند ـ که مسخره‌بازی شین را به‌جای حقیقت به مردم قالب کنند؟


با شواهدی اندک و ناکافی، ایالات متحده آمریکا و اروپا در رسانه‌ها گزارش می‌دهند، به‌طور مداوم به ما یادآوری می‌کنند که جمهوری دمکراتیک خلق کره غم‌افزا، سرزمینی تیره و تار با جمعیتی گرسنه و مردمی تشنۀ آزادی است. آرام پان Aram Pan، عکاس تجاری سنگاپوری، این اظهارنظرهای زننده را خوانده و شنیده بود. همان‌طور که روزنامه محافظه‌کار دیلی میل بریتانیا در ماه مه گذشته گزارش کرد:


وقتی که خواسته مردی اهل سنگاپور برای بازدید از کره شمالی اجابت شد، خود را برای مواجهه با صحنه‌های «زمین‌های خشک» آماده می‌کرد، و برای دیدن مردمی واقعاً واقعاً غمگین که در یک فیلم مستند در برنامۀ پانورامای بی بی سی دیده بود. اما با چیزی مواجه شد که عقل را از کله‌اش پراند ـ به‌خاطر تمامی چیزهای درست.


در درون این کشور کمونیستی تحت محاصره در سال ۲۰۱۳، آرام پان عکاس، شاهد بازارهای شلوغ و مردان و زنانی بود که در یک پارک آبی به سبک غرب تفریح می‌کردند و کیلومترها در کیلومترها محصولات آماده برای برداشت وجود داشت، تمامی توهمات وی در مورد یک روز تعطیل در کره شمالی درهم شکست.


با وجودی که آقای پان انتظار داشت ورود به کشوری که از قرار معلوم مرموز است دشوار باشد، توضیح داد: «من چندین ایمیل و فکس به چندین نشانی تماس در کره شمالی فرستادم، که اگر جستجو کنید متوجه می‌شوید که آن‌ها به‌راحتی به‌طور آن‌لاین در دسترس هستند. پس از آن روزی کسی در واقع پاسخ مرا داد و من نماینده‌شان را ملاقات کردم. خیلی راحت‌تر از چیزی که من انتظار داشتم.»


پس از دو بازدید، عدم تجانس گزارش‌های رسمی و رسانه‌ای و آنچه که وی واقعاً می‌دید، آقای پان را آشفته می‌کرد:
بعد از بازگشت از سفر دوم من به کره شمالی، بسیاری از چیزها هنوز هم مرا گیج می‌کنند. من از پیونگ یانگ تا هیانگ سام، ونسان تا کومگانگ سام، تا کائسونگ و راه برگشت، سفر کرده‌ام. چیزهایی که دیده‌ام و عکس‌هایی که گرفته‌ام به من می‌گویند که وضعیت به آن بدی که من فکر می‌کردم نیست.


به‌نظر می‌رسد مردم در ارتباط با زندگی روزمره خود، این سو و آن سو می‌روند و همه چیز به‌طرز حیرت‌انگیزی طبیعی است. برخی از دوستان‌ام به من می‌گویند که همه چیزهایی که من دیده‌ام، باید جعلی باشند و همه عکس‌هایی که من گرفته‌ام به‌شدت قلابی‌اند.


اما بیشتر من در مورد آن منطق فکر می‌کنم، بیشتر دربارۀ بی‌معنایی آن … آیا کسی می‌تواند کیلومترها در کیلومترها، تا جایی که چشم کار می‌کند محصولات را مدل‌سازی کند و هزاران نفر از مردم را به تظاهر در مورد زندگی روزمره خود وادارد؟


در نمونه درخشان دیگری ازسفت و سخت چسبیدن متحدان آمریکا به حقوق بشر و اصول دمکراتیک، در جمهوری کره (کره جنوبی) کشور سرمایه‌داری همسایه کره شمالی، شین ایون ـ می، یک کره ای ـ آمریکایی به‌خاطر «تحسین» جمهوری دمکراتیک خلق کره در جریان یک سخنرانی در سئول از این کشور اخراج شد. طبق خبر دویچه وله، خانم شین، یک بومی کالیفرنیایی و بی‌هیچ رابطه‌ای با شین دونگ ـ هیوک در مقاله‌ای درهفته گذشته نوشت «… زمانی که وی گفت شماری از کره شمالی‌هایی که در کره جنوبی زندگی می‌کنند به‌دلیل سرخوردگی از زندگی خود در جنوب، ترجیح می‌دهند به کشور خود برگردند، خشم مقامات کره جنوبی را برانگیخت. همچنین وی گفت که بسیاری از کره شمالی‌ها امیدوارند کیم جونگ، رهبر جوان کشور کمونیست، کیفیت زندگی در کشور منزوی را بهبود بخشد.»


«هم‌چنین این نویسنده با گفتن این که آبجو کره شمالی بهتر از جوشانده‌های ‘بی مزه’ کرۀ جنوبی بود آبجوی کره شمالی را تحسین کرد.»
از قرار معلوم، ترجیح دادن آبجو کره شمالی می‌تواند شما را تا هفت سال در زندان ROK نگهدارد.


پیش از این، در ماه دسامبر، خانم شین توسط یک دانش‌آموز دبیرستانی مورد حمله قرار گرفت. این دانش‌آموز پرتاب یک بمب انفجاری دست‌ساز را در اعتراض به سخنرانی وی طراحی کرده بود. شما می‌توانید تصاویر این حمله را در اینجا ببینید. یک روزنامه‌نگار محافظه‌کار بلافاصله ۱۷هزار دلار به این دفاع تروریستی تخصیص داد. طبق گزارش روزنامه وال استریت ژورنال، پلیس محلی، خانم شین را برای بازجویی در مورد سخنرانی‌های وی جلب کرد. می‌توانم تصور کنم که متحدان آمریکا به چه نحوی به حقوق بشراحترام می‌گذارند.


جای تعجب نیست، این روایات ضدونقیض که به حساب ضدونقیض‌گویی قاطبۀ مقامات گذاشته می‌شود، یا وجود ندارد و یا در صفحات پشتی رسانه‌های غربی مدفون می‌شوند. اما در صف مقدم، درمورد هک کردن داده‌های داخلی سونی، غول سرگرمی جنجال به‌راه می‌اندازند. بعد از انتشار رسانه‌ای فشردۀ رسوایی‌ها و شایعات بی‌اساس از مراکز داده‌ها و اطلاعات دولتی، موجی از خشم سراسر ایالات متحده را فراگرفت. با ارسال یک لینک بدون منبع به فیلم مبتذلی که قرار بود توسط سونی منتشر شود، مقامات و متنفذان افکار عمومی با انگشت خود با عصبانیت به‌سمت کره شمالی اشاره کردند. پرزیدنت اوباما اعلام کرد که کره شمالی سونی را هک کرده است و دولت شواهدی در اختیار دارد.


شرکت‌های پیشرو امنیت اینترنت، که به‌طور معمول مدیون مشتری برجسته‌ای مانند دولت ایالات متحده هستند، اصرار داشتند که دولت آمریکا در اشتباه است. آن‌ها بسیاری از عدم توافق‌های خود مبنی بر این که نه تنها بعید است که جمهوری دمکراتیک خلق کره درگیر شده باشد، بلکه این نکته را که آن‌ها نمی‌توانستند مرتکب این جرایم شده باشند بیان کردند. معلوم شد که کار داخلی‌ها بود.


با چرب زبانی متداول، پاسخ دولت این بود که به روش متفاوتی از موضوع مطلع شدند، اما علنی کردن آن امنیت ملی را به خطر می‌اندازد.


پس از آن، مقامات دولتی ادعا کردند که چند وقت قبل از آن به حدی به اینترنت جمهوری دمکراتیک خلق کره نفوذ کرده بودند که شواهد آن انکارناپذیر است. عجیب این که، این نفوذ آنقدر کافی نبوده است که به سونی هشدار دهند.


دولت ایالات متحده با یک دلخوری مانند یک بچه مدرسه‌ای قلدر، در حالی که از قبول یا رد عمل آن‌ها امتناع می‌کرد، اینترنت جمهوری دمکراتیک خلق کره را به‌مدت یک یا دو روز قطع کرد. تحریم دیگری بدنبال آمد.


در مقابل، مقامات جمهوری دمکراتیک خلق کره که اغلب متهم به جنگ‌طلبی غیر منطقی هستند، با آرامش پیشنهاد کردند که دو کشور کمیسیون مشترکی را برای بررسی اتهام وارده به جمهوری دمکراتیک خلق کره در هک سونی تشکیل دهند. پیشنهاد نادیده گرفته شد.


فیلم ساده‌لوحانه سونی، به نام مصاحبه، به مرکز صحنه این گرد و غبار رانده شد. سونی از ارایه فیلمی که ترور خونین کیم جونگ ـ اون را به تصویر می‌کشد ظاهراً از ترس این که جمهوری خلق تلافی یا تصویه حساب کند ماهرانه خودداری کرد. مدیران سونی که در همان دنیای فیلم فانتزی که رونالد ریگان رئیس جمهور سابق سیر می‌کرد به‌سر می‌برند در پی دامن زدن به جنون هیستریک بیگانه هراسی اوایل هالیوود و هراس‌افکنی پیرامون سرخ‌ها بودند: هجوم غارتگران بدن، سقوط سرخ ۱ و سقوط سرخ ۲. در واقع، شما باید به سقوط سرخ ۲ مراجعه کنید تا با چشم‌بندی هم که شده حتی به بعیدترین ایده دور از ذهن، یعنی اقداماتی تلافی‌جویانه توسط جمهوری دمکراتیک خلق کره پی ببرید. پس از سناریو سقوط سرخ ۲، کارفرمایان سونی بی‌هیچ تردیدی چتربازان متعصبی را تصور می‌کردند که در حال فرود آمدن بر استودیوهای‌شان بودند تا آن‌ها را به‌خاطر ترور مجازی تنبیه کنند.


آگاهان رسانه‌ای، طعمه سونی را بلعیدند. کارزاری برای انتشار این فیلم مبتذل و چرند ظهور یافت با اصرار بر همراهی با آن به‌عنوان نشان دادن نوعی نافرمانی در برابر جمهوری دمکراتیک خلق کره. مثل این بود که از ما بخواهند تا برای نشان دادن ارادت خود به آزادی، جوک‌های زشت بگوییم.
هر کس که به این مسخره‌بازی وارد شود باید شرم کند.


تحقیر جمهوری دمکراتیک خلق کره،عقده‌ای دیپلماتیک است. اما جمهوری دمکراتیک خلق کره تحقیر و توهین حتی جزیی را بر نمی‌تابد. با این حال، آن‌ها پیشنهاد داده‌اند که شهروندان آمریکایی متهم و یا بازداشت شده به‌خاطر اقدامات مختلف غیرقانونی بدون قید و شرط به آمریکا بازگردانده شوند (نومسیحیان اوانجلینی، ناقض‌های مکرر قوانین‌اند، مصمم به بردن دین مسیحیت به میان بی‌دین‌ها. مانند مبلغان امپراتوری‌های اولیه، آن‌ها در خدمت هر دو رب هستند ـ خدا و امپریالیزم ـ تا بی‌دین‌ها را مطیع خود کنند). آن‌ها در گذشته از آمریکا صرفاً خواستند که مقامات عالی‌رتبه‌ای را به‌منظور تسهیل بازگشت آن‌ها به وطن‌شان اعزام کند. در نظر هر کسی که با ظرافت‌های دیپلماتیک آشنا باشد، این ژستی بود که برای گرد هم آوردن طرف‌های متخاصم، بدون این که هیچ طرفی به ظواهر تسلیم تن بدهد، طراحی شده بود. واضح است جمهوری دمکراتیک خلق کره به‌دنبال باز کردن باب گفتگو و یا مذاکره بود. در هر مورد، ایالات متحده از فرصت استفاده کرده است تا از این پیشنهاد چشم‌پوشی کرده و یا آن را رد کند. گاهی اوقات یک شخص معمولی در صف بازگشت به میهن قرار دارد. بعضی اوقات، ممکن است آن‌ها شخص دولتی دون پایه‌ای را اعزام کنند.


در نوامبر سال گذشته، جمهوری دمکراتیک خلق کره در صدد آزاد کردن دو شهروند باقی‌مانده ایالات متحده ـ یک تحریک کننده و یک متعصب مذهبی ـ بود. آن‌ها دوباره از مقامی در سطح کابینه خواستند تا زندانی‌ها را تحویل بگیرد. در عوض، ایالات متحده جیمز کلپر، مدیر اطلاعات ملی آمریکا را اعزام کرد. وی در مصاحبه‌ای با وال استریت ژورنال فاش کرد که مقامات رسمی جمهوری دمکراتیک خلق کره می‌خواستند پیرامون موضوعاتی جدی بحث کنند: «به‌نظر می‌رسید کره شمالی‌ها زمانی که وی بدون هیچ برنامه گشایش صلح گسترده‌تری در دست وارد شد، مأیوس شدند. هم‌زمان، آن‌ها چیز خاصی در ازای آزادی زندانیان درخواست نکردند.» اما کلپر چیزی نداشت. به قول خودش: «آن‌ها انتظار برخی از اقدامات مرتبط با عبور ازموانع را داشتند. قرار بود من چیزی بزرگ ارائه بدهم، نمی‌دانم، به رسمیت شناختن، پیمان صلح، یک چنین چیزی. البته من برای انجام چنین کاری آنجا نرفته بودم، بنابراین، آن‌ها مأیوس شدند، من آن مسیر را در پیش خواهم گرفت.»


به‌دنبال ورود وی، بعد از صرف شام سه ساعته‌ای، آقای کلپر حرف کوتاه و مختصری از رئیس جمهور ایالات متحده را، تبریک آزادی زندانیان که به زبان انگلیسی نوشته شده بود به‌عنوان «یک ژست مثبت» به مقامات رسمی ارائه کرد. آقای کلپر گفت که وقتی جن کیم چول جوان نامه را گرفت به‌نظر می‌رسید که شوکه شد.


آیا جای تعجب است که مقامات جمهوری خلق کره تلاش می‌کنند محرک‌های ایالات متحده را درک کنند؟ آیا مدیران خطاکار یا تغییرناپذیر ایالات متحده به سرنگونی جمهوری دمکراتیک خلق کره متعهدند؟ ده‌ها سال خصومت حاکی از آخری است.


***

برای سه مقاله جدید دربارۀ جمهوری دمکراتیک خلق کره، مراجعه کنید به مراجع زیر:


دربارۀ فیلم مصاحبه:

www.huffingtonpost.com/dan-kovalik/the-problem-with-the-inte_b_6456322.html


چارچوب سازی برای جمهوری دمکراتیک خلق کره: آمریکا هنوز هم نمی‌تواند عاقل، آینده‌نگر باشد در مارکسیسم لنینیسم امروز:

http://mltoday.com/western-media-get-north-korean-economy-wrong


دربارۀ اقتصاد کره شمالی:
http://mltoday.com/western-media-get-north-korean-economy-wrong

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *