سوریه: بگذارید صدای خرد جمعی ما شنیده شود
دوستان و رفقای گرامی در جنبش صلح
همانطور که همگی شما کاملاً آگاهید، پس از تقریباً نیم دهه جنگ خشونتآمیز نیابتی، تروریسم، و خونریزی در سوریه، طرفهای درگیر بهمنظور یافتن راهحل سیاسی برای جنگ کنونی که به قیمت جان دهها هزار مرد، زن و کودک بیگناه، و بیخانمانی میلیونها سوری، و راندن میلیونها سوری بهعنوان پناهنده به کشورهای همسایه و اروپا تمام شده است به توافق رسیدند تا بار دیگر در ژنو، سوئیس با یکدیگر ملاقات کنند. بسیاری از کارشناسان معتقدند این آخرین شانس دستیابی به راهحل صلحآمیز در مورد بحران سوریه است.
کاملاً آشکار است که این مذاکرات در شرایط فوقالعاده پیچیدهای برگزار میشوند. این درگیریها بیش از دو طرف دارند و مطمئناً صرفاً به دولت سوریه و مخالفان منحصر نمیشود. در اینجا ما با رقابتها بر سر قدرت در منطقه سروکار داریم، که هر کشوری بهدنبال منافع خود است، و این که انگیزه آمریکا و دولتهای عضو ناتو ترسیم مجدد نقشه خاورمیانه بهمنظور رسیدن به اهداف امپریالیستی خودشان است. افزون بر این بخشی از انگیزه جهانی عبارت است از محاصره، سلطه و غلبه بر روسیه و چین، و تداوم استراتژی جهانی نواستعماری.
در سطح جهانی، از نظر آمریکا و ناتو، سوریه گامی است بهسوی تغییر رژیم در ایران و در نهایت در روسیه و میکوشند بههر وسیله ممکن، با تأمین مالی، سازماندهی و مسلح کردن گروههای نظامی/ تروریستی که با دولت سوریه میجنگند، چه بهطور مستقیم و چه از طریق کشورهای نیابتی و متحدان منطقهایشان، سوریه را تحت کنترل غرب و ناتو درآورند. این امر به ناگزیر ایالات متحده را به رویارویی خطرناکی با روسیه کشانده است که از نظر آن کشور، سرنگونی دولت سوریه و ایجاد یک دولت دیگر طرفدار ناتو در نزدیکی مرزهایاش، تهدیدی جدی برای امنیت ملی آن است.
از نظر روسیه، این امر، گسترش آن چیزی است که ناتو در اوکراین انجام میدهد. واژگونی عمدی جت جنگنده روسیه توسط ترکیه ـ کشور عضو ناتو ـ نشانه اوجگیری این رویارویی خطرناک بود. در سطح منطقهای، این مناقشه نمیتواند صرفاً به جنگ میان دو اردوگاه مخالف تقلیل داده شود. این فقط مورد سوریه نیست، در یک طرف، ایران و روسیه قرار دارند و در طرف دیگر، عربستان سعودی، بحرین، کویت، قطر، اردن، ترکیه، اسرائیل و امثال آنها. اگرچه تمام کشورهای دسته دوم در محدوده برنامه کلی آمریکا / ناتو برای تغییر رژیم در سوریه عمل میکنند، ولی هر یک از آنها دستور کار ویژه خود را برای سوریه و منطقه دارند و میکوشند حوادث را بهگونهای هدایت کنند که در جهت تأمین منافع خودشان باشد.
هم عربستان سعودی (نردیکترین متحد آمریکا پس از اسرائیل) و هم قطر (اقامتگاه فرماندهی مرکزی آمریکا) عزم خود را برای سرنگونی دولت اسد با توسل به زور جزم کردهاند. آنها توزیعکنندگان اصلی پول و اسلحه میان شورشیان نظامی و تروریستهای خارجی در سوریه هستند. بهویژه عربستان سعودی، بعد از انقلاب ۱۹۷۹ که ایران را از حوزه نفوذ آمریکا / ناتو خارج کرد، ایران را رقیب و دشمن اصلی خود در منطقه میداند.
از نظر سعودیها، سرنگونی اسد در سوریه، تنها دولت عرب که تحت نفوذ آمریکا قرار ندارد و متحد بلندمدت ایران در خاورمیانه بوده است، در راستای تضعیف ایران است و نهایتاً راه را برای تغییر رژیم در این کشور هموار میکند.
با این وجود، علیرغم توافق بر سر هدف تغییر رژیم با توسل به زور در سوریه، عربستان سعودی، قطر و ترکیه دارای نظرات متفاوتی درباره جانشین دولت اسد هستند. برای سعودیها، که مصمماند وهابیهای افراطی خود را در منطقه پخش کنند، دولتهای مطلوب عبارتند از داعش، گروههای مرتبط با القاعده مانند جبهه النصره، و سایر گروههای افراطی اسلامی مانند ارتش اسلامی، و جبهه اصاله والتنمیه (جبهه اصالت و رشد که مورد حمایت آمریکا نیز هست).
از سوی دیگر، قطر، همچون ترکیه از گروههای اسلامی وابسته به اخوانالمسلمین حمایت میکند، مانند لشکر شام و احرارالشام که ترکیه آن را تأمین مالی میکند. در بسیاری از موارد، هر یک از این گروهها خود ائتلافی از چندین گروه اسلامیاند که در سوریه میجنگند، بسیاری از آنها در حقیقت جنگجوهای خارجیاند.
رویهم رفته، بنا بهگفته بی بی سی، «اعتقاد بر این است که ۱۰۰۰ گروه مسلح مخالف در سوریه وجود دارند، که حدود ۱۰۰هزار جنگجو را فرماندهی میکنند». مسلماً هر یک از این گروهها تحت کنترل یا نفوذ یک یا چند دولت ضد اسد قرار دارند. تا همین اواخر، تمرکز اصلی این دولتها و همچنین دولت آمریکا بر سرنگونی مسلحانه دولت اسد بود، و آمریکا سیاست «اسد باید برود» را پیش شرط مذاکرات مستقیم با دولت سوریه میدانست.
اما، ورود نیروی نظامی روسیه به صحنه سبب شد پیروزی نظامی برای قدرتهای غربی و متحدان منطقهای آنها در حقیقت غیرممکن شود، و بنابراین آمریکا را وادار کرد تا موضع خود را در مورد شیوه کار، نرمتر کند، اما نه در مورد هدف برکناری اسد.
در نتیجه، اینک تمرکز بر سر این است که راهی برای برکناری دولت اسد از قدرت پیدا کنند، از طریق مذاکرات «صلحآمیز» با شرکت دولت سوریه و مخالفان، امکان «دوره انتقالیس برای تغییر رژیم را فراهم آورند.
اما در این مقطع، چندین نقطه گرهی وجود دارند که باید برای ادامه مذاکرات و رسیدن به هر گونه نتیجه حل شوند. نخستین مسأله بنیادی این است که چه کسی را باید مخالف مشروع به حساب آورد و در نتیجه اجازه شرکت در مذاکرات را به آن داد.
تا آنجا که به دولت سوریه مربوط میشود، تمامی آنهایی که در مبارزه مسلحانه علیه دولت قانونی سوریه درگیرند، و مسئول مرگ و آسیب دهها هزار نفر، باید تروریست نامیده شوند و در مذاکرات گنجانده نشوند.
ایران و روسیه هر دو حمایت خود را از موضع سوریه اعلام کردهاند. بنا بهگفته وزیر خارجه روسیه، «ما همچنان قانع شدهایم که تروریستها با هر خط و نشانی باید از فرایند سیاسی در سوریه کنار گذاشته شوند». اما این آن چیزی نیست که آمریکا و متحدان منطقهایاش در ذهنشان دارند. آنها اصرار دارند که جنگجوهای مسلحی را که «میانهرو» میخوانند در مذاکرات شرکت دهند. پاسخ ایران این است: «تروریستها هرگز اجازه نخواهند داشت خود را بهعنوان مخالفان میانهرو مطرح کنند و بر سر آینده سوریه و منطقه تصمیمگیری کنند.»
دولت سوریه، بهنوبه خود اعلام کرده که آماده است در مذاکرات این ماه با مخالفان در ژنو شرکت کند، اما میخواهد از فهرست گروههای مخالفی را که قرار است در آن شرکت کنند مطلع باشد، و اطمینان پیدا کند که گروههای «تروریستی» نمایندهای نخواهند داشت. جدا از اینکه چه کسی تروریست است و چه کسی مخالف مشروع، دور دیگری از مانور دادن نیز در جریان است: هر یک از این کشورهای متخاصم اکنون به لطایفالحیل میکوشد جنگجوهای مطلوب خود را در مذاکرات پیشِ رو بگنجاند و جنگجوهای طرفدار گروه مقابل را از دور خارج کند.
عربستان سعودی، بهنوبه خود تلاش بسیار دارد تا تمام جنگجوهای مسلح اسلامی را بگنجاند، و برای رسیدن به این هدف، در دسامبر ۲۰۱۵، کنفرانس سه روزهای را در ریاض تدارک دید با بیش از ۱۰۰ گروه افراطی شورشی اسلامی که خواهان تغییر رژیم در سوریهاند، از جمله برخی از آنهایی را که ایالات متحده تروریست مینامد.
بنا بهگفته معاون وزیر خارجه ایران، «آنچه قابل توجه است این است که در کنفرانس ریاض برخی از گروههای تروریستی مرتبط با داعش حضور داشتند.» هدف این کنفرانس که تحت عنوان «کنفرانس نیروهای انقلاب و مخالفان سوری» برگزار شد این بود که این نیروهای افراطی مسلح را حول برنامه مشترک برای مذاکرات متحد کند. در ۱۰ دسامبر ۲۰۱۵، کنفرانس «بیانیه نهایی» خود را صادر کرد که نه تنها خواهان «تأسیس یک دولت … بود که در آن جایی برای بشار اسد یا مظاهر و حامیان رژیم اسد یا هیچ ترتیبات سیاسی در آینده در آن نبودس، بلکه با «اصرار بر این که بشار اسد و دارودستهاش در آغاز دوران انتقالی حکومت را ترک کنند» یک گام هم فراتر گذاشته شده بود، بهعبارت دیگر، تغییر رژیم از همان آغاز مذاکرات.
تردیدی نیست که هدف یک چنین موضعی، خرابکاری در مذاکرات حتی پیش از آغاز آن است. اگرچه موضع عربستان سعودی با موضع کنونی آمریکا در تضاد قرار دارد، با وجود این، وزیر خارجه آمریکا جان کری از عربستان سعودی بهخاطر برگزاری کنفرانس ریاض تشکر کرد.
انگیزه سعودیها برای خرابکاری در مذاکرات، همچنین قتلعام ۴۷ نفر از جمله روحانی شیعه، در عصبانیت آنها از روابط نزدیکتری ریشه دارد که ممکن است بین ایران و آمریکا بهواسطه توافق هستهای میان دو کشور، و توافقهای احتمالی جدید در طول مذاکرات سوریه ایجاد شود. آنها حلوفصل سیاسی درگیری در سوریه بدون برکناری فوری اسد از قدرت را بهعنوان گامی به سمت پایان انزوای ایران و تقویت موضع آن در منطقه تلقی میکنند.
با وجود این، آنچه در مورد کنفرانس ریاض بیش از همه اهمیت دارد این نیست که چه کسانی در آن شرکت کردند، بلکه این است که به چه گروههایی اجازه شرکت داده نشد. سعودیها اطمینان داشتند که هیچیک از نیروهای معتدل مخالف (غیرمسلح و غیرخشن) ـ نیروهایی مانند حزب همبستگی، حزب جوانان ملی، و انجمن اقدام دمکراتیک ملی ـ دعوت نشدند، آنهایی که چنانکه گزارش موقوفه کارنگی برای صلح بینالمللی تأیید میکند «ممکن است دیدگاههای تعداد قابلتوجهی از سوریهایی را بازتاب دهند که مایلاند شاهد اصلاحات باشند، اما کسانیاند که در پایان ماجرا، اسد را بر شورشیان ترجیح میدهند.»
هیچیک از نیروهای مخالف کُرد هم به کنفرانس ریاض دعوت نشده بودند. همانطور که خبرگزاری فارس روز پس از کنفرانس ریاض غرولند کرد «عربستان سعودی در ۸ تا ۱۰ دسامبر، میزبان اجلاس سه روزه گروههای تروریستی در ریاض بود. کُردهای سوریه که بخشهای بزرگی از شمال سوریه را تحت کنترل خود دارند دعوت نشده بودند، اما گروههای تروریستی شاخه رسمی القاعده در سوریه، جبهه النصره و احرارالشام در آنجا حضور داشتند …».
کنار گذاشتن کُردها هدف دولت ترکیه نیز بود. کُردها نیروی اصلی در مبارزه علیه داعش در بخش شمالی سوریه هستند. ترکیه هم مستقیماً با باز کردن مرزهایاش بهروی گروههای نظامی مسلح و خرید نفت دزدیده شده از سوریه توسط داعش به آنها کمک میکند. دولت ترکیه از ترس اینکه چنین حرکتی، سازمانهای کُردی مانند پ ک ک را در درون ترکیه تقویت کند، مایل به دخالت کُردها نیست (که یک سوم جمعیت سوریه را تشکیل میدهند). اسرائیل هم با ارسال مراقبتهای پزشکی برای زخمیهای جنگجوهای داعش از طریق مرزهایاش با سوریه در امتداد بلندیهای اشغال شده جولان، نقش مشابهی را بازی میکند.
روشن است که چنین کوششهایی که انجام میشوند تا تمام نیروهای داخلی میانهرو سوریه را که نماینده «تعداد قابلتوجهی از سوریها» هستند از شرکت در مذاکرات محروم کنند و کُردها فقط کارتها را علیه مردم سوریه و بهنفع دولتهای خارجی و گروههای افراطی / تروریستی اسلامی جور کنند ـ نتیجهای است که نه تنها بههیچ صلحی منجر نمیشود، بلکه قطعاً آتش جنگ در منطقه و جنگ احتمالی میان متحدان آمریکا / ناتو و روسیه را که هر دو قدرتهای بزرگ سلاحهای هستهای هستند را شعلهورتر خواهد کرد.
دوستان و رفقای گرامی در جنبش صلح
با نگاه به کل تصویر، تردیدی نیست که ما را با وضعیت فوقالعاده خطرناک و انفجاری در سوریه و خاورمیانه مواجه کردهاند. صداهای راستین مردم سوریه با جنگ تحمیلی خارجیها و تروریسم خفه شدهاند.ما هواداران جنبش صلح و مخالفان جنگ در آمریکا نمیتوانیم منفعلانه شاهد دسیسهها، فریبکاریها و تقلبهایی باشیم که منجر به فاجعه دیگری خواهند شد. ما باید صدای منطق خود رادر حمایت از مردم سوریه بلند و تقاضا کنیم که تمام طرفهای درگیر در مذاکرات سوریه در جهت راهحلی صلحآمیز برای پایان دادن به درگیری، شرافتمندانه فعالیت کنند.
ما از همه شما درخواست میکنیم تا به سازمان دادن تظاهرات در مقابل دفاتر محلی کنگره یاری رسانید و از اعضای کنگره و سناتورها بخواهید که به دولت اوباما فشار بیاورند تا تضمین کند که مردم سوریه اجازه داشته باشند آزادانه در مذاکرات شرکت کنند، و این که تنها به مردم سوریه اجازه داده شود تا درباره آینده کشورشان تصمیم بگیرند، نه نیروهای خارجی و نیروهای نیابتی آنها.
ما به همه فعالان جنبش صلح فراخوان میدهیم تا سیل ایمیلها و تلفنها را بهسوی کاخ سفید و وزارت امور خارجه آمریکا سرازیر کنند و خواهان اجرای موارد زیر باشند:
۱) تمام تلاشهای خارجی برای تغییر رژیم سوریه را متوقف کنید:
الف) بمباران زیرساختهای اقتصادی سوریه را که تحت نام جنگ با داعش انجام میشود متوقف کنید؛
ب) سرازیر کردن جنگجوهای خارجی به داخل سوریه را متوقف کنید؛
ج) تأمین مالی، سازماندهی و مسلح کردن جنگجوها در سوریه را متوقف کنید.
۲) بگذارید سوریها فارغ از هرگونه دخالت خارجی، خودشان در مورد آینده کشورشان تصمیم بگیرند:
الف) بگذارید تمامی گروههای مخالف داخلی که واقعاً میانهرو هستند و سازمانهای کُرد در مذاکرات شرکت کنند؛
ب) هیچ بخشی از جمعیت سوریه را از شرکت در مذاکرات محروم نکنید؛
ج) تمامی نیروهای مخالف خارجی، و همچنین تمامی سازمانهای تروریستی را از مذاکرات کنار بگذارید.
۳) تمام تحریمها را از روی سوریه بردارید. برای مردم سوریه کمکهای انسانی فراهم کنید. کمک کنید پناهجویان سوری در هرجا که مایلاند اسکان یابند ـ از جمله بازگشت به سوریه.
۴) تمامی جنگهای تجاوزگرانه، همه اشکال اشغال خارجی، و تمامی سیاستهای تغییر رژیم توسط دولتهای خارجی در منطقه را پایان دهید.