ترانه زیستن در خواب
ای یار،
چه دلپذیر است خواب!
میخواهم هزاران بار به خواب روم
تا هزاران بار دیگر تو را به خواب ببینم.
در جهان رویاها زمان میایستد و باز پس میرود،
گلولهها به اسلحه باز میگردند،
ریسمان چوبهها از هم میگسلند،
دستهای تو آزاد میشوند،
گل زخم بر سینهات محو میشود …
آنگاه به زیر سقف خانهمان باز میگردی
کنار تو مینشینم
و بار دیگر
زندگی همچون گلی سرخ میشکوفد.
ای یار،
ای رفته عزیز بازنگشته،
چه دلپذیر است خواب!