زوگانف: رهبری روسیه همگن نیست

بخش بالایی رهبریکننده روسیه همگن نیست. این مجموعه، از نیروهایی با سمتگیریهای مختلف تشکیل شدهاند. در اوضاع و احوالی که این تعادل پیچیده وجود دارد، حزب کمونیست روسیه بهدنبال تغییر توازن بهسود جریان میهنپرست است. ملاقاتهای خصوصی من با پوتین و اعضای کابینه نیز در خدمت دست یافتن به این هدف میباشد

 

مصاحبهگر: جنبش کمونیستی در روسیه پس از فروپاشی اتحاد شوروی و ممنوع شدن حزب کمونیست اتحاد شوروی، دوران سختی را گذرانده استشما و همرزمانتان چگونه موفق شدید تا شایستگی خود را حفظ کنید، به آرمانهایتان وفادار بمانید، دشواریها را برطرف کنید و حزب کمونیست روسیه را تشکیل دهید؟ 

زوگانف: به‌راستی دوران سختی بود. ضدانقلاب بورژوازی و فروپاشی اتحاد شوروی، سنگین‌ترین آزمون، هم برای میهن ما و هم برای جنبش بین‌المللی کمونیستی بود. میلیون‌ها شهروند شوروی حتی در کابوس هم نمی‌توانستند تصور کنند که رهبری حزب و کشور ممکن است به‌راه وطن‌فروشی و نابودی دولت بروند. این‌ها باعث آشفتگی‌هایی در صفوف کمونیست‌ها و طرفداران آن‌ها گردید. اما به‌رغم خیانت بخشی از لایه بالایی حزب، بسیاری وفاداری به ایده‌آل‌های خود را حفظ کردند. کمونیست‌های روسیه اجازه ندادند تا امر سوسیالیسم در کشور ما به خاک سپرده شود. آنان با بازسازی حزب کمونیست، جسورانه به راه مبارزه برای رستاخیز میهن سوسیالیستی روانه شدند. 

یادآوری می‌کنم که در فاصله ماه اوت تا نوامبر سال ۱۹۹۱، دولت به اصطلاح دمکراتیک روسیه، ابتدا فعالیت ما را متوقف کرد، سپس حزب کمونیست اتحاد شوروی و همراه با آن بخش ساختاری آن یعنی حزب کمونیست روسیه شوروی را ممنوع اعلام کرد. دارایی‌های حزبی مصادره شد. در اوضاع و احوالی که به‌نظر می‌رسید در حزب هرگونه جهت‌گیری ایدئولوژیکی و حتی اخلاقی از بین رفته است، بسیاری از اعضای حزب ممنوع شده دچار سردرگمی ‌شدند. حتی اشخاصی پیدا شدند که در جنگ صلیبی علیه سوسیالیسم شرکت کردند. در کشور کارزار خشن و گسترده‌ای برای بی‌اعتبارسازی حزب و ایده‌های کمونیستی به‌راه افتاد. پرونده‌ای دروغین علیه حزب کمونیست را به روسیه تحمیل کردند. کوشیدند تا محاکمه‌های ساختگی علیه حزب وایدئولوژی‌ای به‌راه بیاندازند که مردم شوروی را به پیروزی بر فاشیسم رهنمون شده بود. 

در همین دوره سیاست شوک درمانی کابینه ایگور گایدار (نخست‌وزیر یلتسین)، دامنه تنش‌های اجتماعی را به‌شدت بالا برد. در عرض چند هفته اکثریت شهروندان ما فقیر شدند. اعتراض‌های بحق مردم به خیابان‌ها کشیده شد. و اینجاست که حکومت به اصطلاح دمکرات چهره واقعی‌اش را نشان داد. یلتسین و همدستانش علیه معترضان چند بار دست به خشونت بردند. هم‌چنین در فوریه سال ۱۹۹۲، در سالگرد تأسیس ارتش شوروی، تظاهرات نیروهای چپ میهن‌پرست را درست در مرکز مسکو مورد ضرب وشتم قرار دادند. بعد از آن اقدامات زورمدارانه علیه شهروندانی که مسالمت‌جویانه اعتراض می‌کردند، مرتب تکرار شدند. ادامه این رویارویی‌ها در ماه‌های سپتامبر و اکتبر سال ۱۹۹۳ به قلع‌وقمع خونین برگزیدگان مردم در شورای عالی فدراسیون روسیه کشیده شد. 

برای من روشن بود که خواست عدالت اجتماعی در جامعه روسیه بسیار قوی است. در جریان اعتراض‌های سال‌های ۹۳ـ۱۹۹۲ به‌روشنی جای خالی یک هسته سازمانگر حس می‌شد. وظیفه عمده در این شرایط، احیاء حزب کمونیست، سازمان سیاسی توده‌های گسترده زحمتکشان بود. کار برای باز‌ساختن این حزب به‌رغم بیشترین فشارهای سیاسی، روانی و اداری متوقف نشد. در دادگاه قانون اساسی ما موفق شدیم خواست خود را علیه فرمان یلتسین درباره منع فعالیت حزب، به کرسی بنشانیم. 

در روزهای ۱۳ و ۱۴ فوریه ۱۹۹۳ دومین کنگره فوق‌العاده کمونیست‌های روسیه برگزار شد. پس از تقریباً یک سال و نیم ممنوع بودن، حزب از تجدید فعالیت خود خبر داد. این بار نام حزب کمونیست فدراتیو روسیه را بر خود داشت. پس از آزمونی بسیار دشوار حزب نه فقط به‌طور رسمی‌ احیاء شد بلکه به یک اپوزیسیون پیشرو کشور بدل گردید. 

طبیعی است این موفقیت را به‌سادگی به‌دست نیاوردیم. مجبور بودیم در شرایط ویژه‌ای کار کنیم. ما خودکامگی ماشین سرکوب یلتسینی و رفتار اوباشانه رسانه‌های به اصطلاح دموکراتیک را در بالاترین حد آن حس می‌کردیم. فعالان ما آزمون تهدید و تطمیع را از سر گذراندند. بار‌ها به خانواده‌های آنان فشار می‌آوردند اما هم‌رزمان ما ایستادگی کردند. و در آن شرایط دشوار سرمشق چین سوسیالیستی که به‌سرعت رشد می‌کرد و قدرت می‌گرفت برای ما بسیار مهم بود. 

در دسامبر سال ۱۹۹۳، حزب کمونیست روسیه که هنوز از بازسازی آن، زمانی نمی‌گذشت، در نخستین انتخابات دومای دولتی ۱۲٪ آرا را به‌دست آورد. این موفقیت، دو ماه پس از تیرباران حکومت شوروی در روزهای اکتبر سیاه ، به‌دست آمد. آن روزها بسیاری از این که رژیم یلتسین به سرکوب کمونیست‌ها بپردازد به آشکار احساس خطر می‌کردند. پرداختن به تبلیغ زیر پرچم حزب کمونیست پس از شلیک تانک‌ها در مرکز مسکو، مردانگی می‌طلبید. کسانی که به حزب کمونیست آمده بودند این مردانگی را به کمال از خود نشان دادند. 

در انتخابات بعدی دومای دولتی پس از دوسال، ما ۲۲٪ آرا را به‌دست آوردیم. و در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۹۶ به هماوردی با یلتسین پرداختیم. این پیروزی‌ها را عمدتاً مدیون اعضای ساده حزب هستیم که در دشوارترین شرایط آماده کار و فعالیت بودند. این به‌راستی آنان بودند که حزب ما را در مقیاس سراسر کشور تا برپایی سازمان‌های اولیه حزب در دورترین نقاط روسیه، احیاء کردند. وقتی کسی در باره طلاهای حزب صحبت به میان می‌آورد من با اطمینان به آنان می‌گویم بله چنین طلاهایی واقعاً وجود دارند، آن‌ها همین رفقای بی‌نظیر هم‌رزم ما هستند. 

مصاحبهگر: حزب کمونیست روسیه، حزبی است در اپوزیسیون. شما به جنبههای زیادی از سیاست داخلی به تندی انتقاد میکنید در صورتی که از سیاست خارجی حمایت میکنید. در چنین وضعی رابطه شخصی شما با رئیسجمهور پوتین چگونه تنظیم میشود؟ 

زوگانف: پیش از هر چیز می‌خواهم نکته‌ای را تصریح کنم. انتقاد ما، تنها به جنبه‌هایی جداگانه از خط مشی اقتصادی ـ اجتماعی لیبرالی کابینه دیمتری مدویدف نیست. ما این خط مشی را تمام و کمال رد ‌می‌کنیم. ما فکر می‌کنیم که این سیاست، کشور را به بن‌بست کشانده است و ادامه آن، پیآمدهای سنگینی برای روسیه خواهد داشت. بلوک اقتصادی دولت مدویدف در عمل به منافع ملی کاری ندارد و تنها در خدمت کارگزاری برای نفوذ ویرانگر غرب است. 

این مشی لیبرالی با سیاست خارجی فعال روسیه تضاد جدی دارد. کشور ما ناگزیر است از منافع خود دفاع کند، چون که غرب به رهبری امریکا می‌کوشد روسیه را منزوی کند و به تحریک تنش در مرزهای کشور ما پرداخته است. چین با این تحریک‌ها آشناست. برای مثال در دریای جنوب چین، جایی که کشتی‌های ناوگان هفتم امریکا بدون تشریفات به آن می‌خزند. هم‌زمان ناوگان ششم آن‌ها به‌همان اندازه وقیحانه، ضمن نقض کنوانسیون مونتاریو، در تلاش است تا در دریای سیاه درست در کنار سواحل روسیه استقرار یابد. در اروپای شرقی نیز واحدهای زرهی ناتو مرتب رژه‌های نمایشی به‌راه می‌اندازند. 

حزب کمونیست روسیه در مجموع، تلاش اداره دیپلماسی ما برای ایستادگی در مقابل سیاست خارجی ماجراجویانه آمریکا را تأیید می‌کند. اما در عین‌حال حزب بر این باور است که تنها زمانی می‌توان به‌طور موثر در برابر تجاوز امپریالیسم ایستادگی کرد که پشت جبهه قوی و محکم وجود داشته باشد همان‌طور که در اتحاد شوروی، در زمان مبارزه با فاشیسم آلمانی و میلیتاریزم ژاپنی وجود داشت. بنابراین بدون تغییر قطعی مشی اجتماعی ـ اقتصادی کنونی مشکل بتوان به موفقیت چندانی در سیاست خارجی امید داشت. 

کمونیست‌های روسیه به‌درستی بر‌این باورند که مشی لیبرالی کابینه مدویدف بازتاب خواست توده‌های گسترده مردم یعنی کارگران، کشاورزان، روشنفکران، صاحب‌کاران کوچک و متوسط، جوانان و بازنشستگان نیست. سیاست لیبرالی مالی ـ اقتصادی، ساختار به‌هم پیوسته اقتصاد کشور را از هم می‌پاشاند. قدرت الیگارشی در تعیین سرنوشت روسیه را مستحکم‌تر می‌کند و اقتصاد کشور را به غرب وابسته خواهد کرد. ما فکر می‌کنیم که خط‌مشی این‌چنینی با آن سیاست خارجی که رئیس‌جمهور در پیش گرفته است، عمیقاً در تضاد است. سیاست رئیس جمهور در نظر دارد تا از منافع ملی – دولتی روسیه در برابر هژمون طلبی آمریکا در عرصه جهانی دفاع کند. 

در رابطه با شخص ولادیمیر پوتین، میان ما مناسبات کاری برابر شکل گرفته است. همراه با آن حزب کمونیست همواره نشان داده است که فعالیت در رأس قدرت دولتی امری کاملاً متضاد است. سیاست اجتماعی ـ اقتصادی در پیش گرفته شده، مطلقاً مورد قبول ما نیست. این سیاست و نیز ادامه سیاست‌های ضد‌شوروی در‌واقع ادامه همان سیاست‌های یلتسین ـ گایدار در سال‌های ۹۰ است که برای ما غیر‌قابل پذیرش است. 

به‌عبارت دیگر بخش بالایی رهبری‌کننده روسیه همگن نیست. این مجموعه، از نیروهایی با سمت‌گیری‌های مختلف تشکیل شده‌اند. در اوضاع و احوالی که این تعادل پیچیده وجود دارد، حزب کمونیست روسیه به‌دنبال تغییر توازن به‌سود جریان میهن‌پرست است. ملاقات‌های خصوصی من با پوتین و اعضای کابینه نیز در خدمت دست یافتن به این هدف می‌باشد. 

مصاحبهگر: شما بارها در چین بودهاید و با صدر جمهوری خلق چین، شی جین پینگ، ملاقات داشتهاید. کاراکتر مناسبات حزب کمونیست روسیه با حزب کمونیست چین را چگونه ارزیابی میکنید؟ 

زوگانف: شما به‌درستی بر رابطه متقابل، دیرین و مستحکم میان حزب کمونیست روسیه با حزب کمونیست چین انگشت گذاشته‌اید. ما با رفیق شی جین پینگ پیش از این که ایشان به صدارت جمهوری خلق چین برسند، آشنا شده بودیم. همان موقع، افق دید گسترده و برخورد اندیشیده و هوشیار ایشان به مسائل بسیار پیچیده درعرصه سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیکی، توجه ما را جلب کرده بود. 

شی جین پینگ، یکی از دولت‌مردان بسیار با‌اعتبار دوران معاصر است. انسان‌هایی این چنین قادر هستند نه تنها محتوای مرحله کنونی تکامل بشریت را درک کنند بلکه سمت و سوی این تکامل را هم پیشاپیش دریابند. او هدفمندانه می‌کوشد از امکانات تاریخی به‌نام ثبات و شکوفایی چین برای تحقق آرزوهای مبتنی بر نظم جهانی هماهنگ استفاده کند. 

کمونیست‌های روسیه روابط برادرانه دیرین با رفقای چینی خود دارند. سال‌های مبارزه با امپریالیسم در شرایط مخفی، پیروزی اکتبر کبیر، فعالیت مشترک در کمینترن، دفاع از آزادی و استقلال خلق‌های‌مان در جریان جنگ جهانی دوم و احیاء اقتصادی و فرهنگی پس از جنگ، همه از مواردی هستند که ما را به‌هم پیوند می‌دهند. امروز نیز در شرایط تسلط ناخوشایند آمریکا بر جهان، ما متحد هستیم. ضمن کوشش در راستای ساختن نظم جهانی عادلانه، احزاب کمونیست چین و روسیه فعالانه دلبستگی شهروندان دو کشور را مستحکم‌تر می‌کنند و برای پایداری دوستی خلق‌های چین و روسیه، می‌کوشند. 

کاراکتر پیوند میان حزب کمونیست چین و حزب کمونیست روسیه، همکاری استراتژیکی پایدار است. در سال‌های ۹۰ میان ما قرارداد همکاری بسته شد. این قرارداد مرتب تمدید شده است و روابط میان دو حزب به همه عرصه‌های جدید گسترش یافته است. در چین به‌شکل قاعده‌مندی، دوره‌های کارآموزی برای رهبران جوان حزب ما، برگزار می‌شوند. آنان با تجارب بی‌نظیر عینی آشنا می‌شوند و آشنایی به‌دست آمده را در کشور خود به‌کار می‌بندند. احزاب ما همواره به مبادله اطلاعات می‌پردازند تا نسبت به مهمترین مسائلی که در دستور کار فعالیت‌های ما، چه دو‌جانبه و چه بین‌المللی، قرار دارند، بتوانند دیدگاه‌های مشترکی داشته باشند. 

امروز روابط میان احزاب ما به مرحله تازه‌ای ارتقاء یافته است. یادداشت تفاهمی ‌درباره همکاری میان حزبی امضاء شده است. مبادله هیأت‌های نمایندگی افزایش یافته است. حزب کمونیست روسیه با دقت تجارب پیشرو حزب کمونیست چین را در زمینه‌های اقتصادی، چگونگی اجرای برنامه‌های اجتماعی و انسانی و در عرصه ساختمان حزب، بررسی می‌کند. کمونیست‌های روسیه به گستردگی، موفقیت‌ها ودستاورد‌های جمهوری خلق چین را در میان مردم روسیه تبلیغ می‌کنند. روزنامه پراودا، کانال تلویزیونی حزب «خط سرخ» و سایت حزبی ما، مرتب زندگی جمهوری خلق چین را پوشش می‌دهند. 

حزب کمونیست روسیه و حزب کمونیست چین براین باورند که دستکاری و تحریف تاریخ به‌ویژه تاریخ جنگ جهانی دوم و نتایج آن، غیرقابل پذیرش است. نشانه نزدیکی کشورهای ما، هفتادمین سالگرد پیروزی بر فاشیسم آلمان و نظامی‌گری ژاپنی بود. نظامیان چینی در راهپیمایی نهم ماه مه در میدان سرخ شرکت کردند و در سوم سپتامبر در رژه عظیم در پکن، رهبری روسیه هم حضور داشت. کمی ‌بعد از آن در ۲۶ سپتامبر، در خاباروفسک، جشن‌هایی برگزار شد که آن‌ها را احزاب کمونیست چین و روسیه تدارک دیده بودند. با مساعی مشترک کنفرانس علمی ـ پراتیکی، تحت عنوان هفتاد سال پیروزی مشترک علیه فاشیسم، سهم تاریخی و نقش بزرگ اتحاد شوروی و چین در جنگ جهانی دوم، برگزار کردیم. 

مصاحبهگر: امروز بسیاری از کارشناسان غربی برای اقتصاد چین «فرود سخت» را پیشگویی میکنند. شما نسبت به این پیشبینیها چه نظری دارید؟ بنابر ملاحظات شما، دورنمای ساختن «جامعه با برخورداری متوسط» در چین، چگونه است؟ 

زوگانف: شما می‌دانید که وقتی تعدادی کارشناس مبل‌نشین با خوشحالی درباره به اصطلاح بحران در چین بحث می‌کنند فقط می‌توان خندید. لازم است با واقعیت امر به‌خوبی آشنا بشویم. رشد اقتصاد جمهوری خلق چین در سال گذشته ۷٪ بود در حالیکه در همین دوره زمانی، رشد در اروپا کمتر از ۲٪، در آمریکا کمی‌ بیش از ۲٪ و در روسیه به‌طور کلی رشد منفی بوده است. خلاصه این که در بوق و کرنا کردن ورشکستگی آینده اقتصاد چین، نرم اگر گفته باشم، نابجا است. البته به‌علت بحران جهانی، جمهوری خلق چین هم مشکلات معینی را از سر می‌گذراند. اما من مطمئنم که این مشکلات موقتی «بیماری رشد» است. 

براین نظر هستم که برای اطمینان به آینده بهتر در چین همه مبانی لازم وجود دارد. کمونیست‌های چین با دقت تجارب کشور ما را بررسی کرده‌اند. از آن شمار، دوران پروسترویکای گارباچفی و فروپاشی اتحاد شوروی. حزب کمونیست چین می‌کوشد اشتباهاتی را که ما مرتکب شدیم، تکرار نکند. رفتار با اقتصاد در چین مانند رفتار با یک سیستم فوق‌العاده پیچیده است. رفتاری که در آن اراده‌گرایی و ماجراجویی راه ندارد. در این جا هر قدمی‌ پس از تحلیل دقیق پیآمدهای ممکن برداشته می‌شود. این امر امکان داده است تا ادامه‌کاری در حکومت حفظ شود و اجرای رفرم بدون افراط و تفریط صورت بگیرد. 

کمونیست‌های چین میان مارکسیسم لنینیسم و سوسیالیسم با ویژگی‌های چینی و میان تنظیم دولتی و امکانات بازار پیوند برقرار کرده‌اند. برخلاف لیبرال‌های روسیه، رهبران جمهوری خلق چین، به قدر قدرتی «دست نامریی بازار» امید نبسته‌اند. آنان توانسته‌اند تناسب بهینه‌ای میان انواع مالکیت دولتی، تعاونی و خصوصی، بیابند، بدون این که دولت را از کنترل همه بخش‌های سه‌گانه در اقتصاد، محروم کرده باشند. 

باید خاطرنشان کرد که اساس اقتصاد چین بر فروش مواد خام متکی نیست. در این کشور به‌شکل پویایی صنایع ماشین‌سازی، هواپیماسازی و اتومبیل‌سازی رشد می‌کند. سیستم آموزشی چین به‌سرعت توسعه می‌یابد. تعجبی ندارد که چین پس از دو دهه از یک کشور عمدتاً کشاورزی به لوکوموتیو اقتصاد جهانی تبدیل شده است. سطح زندگی مردم افزایش می‌یابد. تأمین اجتماعی رشد می‌کند. سیستم بازنشستگی توسعه می‌یابد. در عرصه فرهنگی ـ معنوی دستاوردهای بزرگی به‌دست آمده است. کشور چین مرز سیاره ما درنوردیده پا به عرصه کیهان نهاده و به موفقیت‌های عظیمی ‌در زمینه علم و ورزش دست یافته است. 

من نخستین سفر خودم را به شانگهای در بیش از بیست سال پیش به‌خوبی به‌خاطر دارم. شهر بسیار بزرگی بود، اما فقیر با آلونک‌ها و خیابان‌های تنگ و باریک. اکنون به عظیم‌ترین مگاپلیس با آسمانخراش‌های افسانه‌ای و زیرساخت شهری پیشرفته بدل شده است. کافی است گفته شود که تعداد ایستگاه‌های مترو در این شهر به ۴۰۰ عدد می‌رسد. 

و همه این‌ها خدمت بی‌واسطه حزب کمونیست و حکومت چین است. به این دلایل است که مطمئن هستم که «فرود سخت»ی برای اقتصاد چین نباید انتظار داشت. مردم خردمند و کاردوست چین، بعد از این هم، استوار و محکم در راه پیشرفت اجتماعی ـ اقتصادی، فرهنگی، علمی ـ تکنیکی و توسعه همه‌جانبه سوسیالیسم با ویژگی چینی و ساختن جامعه با رفاه متوسط به‌ پیش خواهند رفت. 

به‌نظر من صحبت درباره «فرود سخت» یک پیش‌بینی نیست، بلکه بیشتر هدف محافلی کاملاً مشخص است. آخر واشنگتن به سختی می‌تواند با تضعیف تسلط خود بر اقتصاد و سیاست جهانی آشتی کند. چین فعالانه امریکایی‌ها را به عقب می‌راند. طبیعی است که سرمایه غربی برای حفظ برتری خود تقلا کند. به‌همین خاطر، همان‌طور که همه شاهدش هستیم به‌هر وسیله‌ای از‌جمله نظامی‌ دست می‌اندازد. اما نسبت به جمهوری خلق چین و هم‌چنین نسبت به روسیه، فشار نظامی ‌تأثیر بدی دارد، بنابراین علیه کشورهای ما، بعد از این هم جنگ اقتصادی و تبلیغاتی ادامه خواهد یافت. دیگر ماهیت ائتلاف‌های آن سوی اقیانوس آرام که آمریکا تشکیل می‌دهد، کاملاً آشکار است. 

بسیار محتمل است که محافل حاکم در ایالات متحده به زودی بر شدت سیاست از ریشه معیوب ضدچینی خود بیفزایند.این سیاست به‌خوبی معلوم است. آن‌ها علیه چین، در عرصه اقتصاد بین‌المللی به‌طور ساختگی شرایط نامساعدی به‌وجود می‌آورند. آمریکا تصمیم دارد بلوک‌های اقتصادی مخفی بسازد و در آن بر بسیاری از محصولات صادراتی چین حقوق گمرکی بالا وضع کند. واشنگتن برای فعالیت‌های آزاد سرمایه‌گذاری شرکت‌های چینی در خارج، مانع‌تراشی می‌کند و می‌کوشد چین را از دسترسی به منابع مواد خام خارجی محروم کند. اقدامات آشکارا غیردوستانه نسبت به مردم چین یگانه هدف سیاست گلوبالیست‌های امریکایی است. 

در شرایط تعمیق بحران اقتصاد جهانی اساس مطمئن برای توسعه پایدار اقتصاد چین، عبارتند از: تکیه بر نیروهای خود، تأمین تقاضای داخلی و تسریع توسعه بخش غربی کشور. اجرای پروژه کمربند اقتصادی راه بزرگ ابریشم و تسریع توسعه روابط دوجانبه با دولت‌های دوست از جمله روسیه نقش مساعد مهمی ‌بازی می‌کند. 

روسیه و چین متحدان استراتژیکی هستند. روابط میان دو کشور به‌طور برابر حقوق با درنظرداشت منافع و مسئولیت‌های متقابل، توسعه می‌یابند. همکاری اقتصادی متقابلاً سودمند میان روسیه و چین، ظرفیت بالقوه زیادی دارد. منافع ژئوپلیتیکی ما راستای مشترکی دارد. در برابر هژمونی‌طلبی سفیهانه امریکایی ما به‌درستی موظف هستیم، سیاست خارجی هماهنگ‌شده‌ای را در پیش بگیریم. 

اقتصاد دو کشورما به مقدار زیادی همدیگر را تکمیل می‌کنند. به‌رغم افت موقتی مبادله کالا در سال گذشته، از آغاز سال ۲۰۱۶ موفق شدیم جلوی گرایش منفی را بگیریم. براساس جمع‌بندی سه ماهه اول سال ۲۰۱۶، رشد مبادله کالا ۶/۳٪ بوده است. در‌نتیجه صادرات چین به روسیه ۲/۶٪ رشد داشته است و صادرات روسیه به چین ۱/۱٪. تعمیق همه‌جانبه روابط ما می‌تواند مرحله مهمی ‌در تشکیل یک نظم جدید جهانی مبتنی بر اصول احترام متقابل، با درنظر‌داشت منافع همه شرکت‌کنندگان در آن نظم، بشود. 

البته نمی‌توان گفت که چین هیچ مشکلی ندارد. حاکمیت و مردم چین مشغول حل مشکلاتی هم‌چون فساد، تضاد میان شهر و روستا و آلودگی محیط‌زیست هستند. خدمت رهبری چین در آن است که نه تنها چشم خود را بر این مشکلات نمی‌بندد بلکه  بر کوشش‌های خود برای حل آن‌ها می‌افزاید. در این‌باره، من مطمئن هستم که برنامه سیزدهم توسعه کشور چین که چندی پیش به تصویب رسید با موفقیت به انجام خواهد رسید و به هدف اصلی خود مبنی بر ایجاد جامعه با رفاه متوسط تا سال ۲۰۲۰ دست خواهد یافت. 

من فکر می‌کنم که امروز در کشور چین، همه مبانی لازم برای نگاه خوشبینانه به آینده وجود دارد. گمان می‌کنم که تا صد‌سالگی تأسیس حزب کمونیست چین کشور شما قادر خواهد بود نه فقط همه تصمیمات مربوط به ساختن جامعه با رفاه متوسط را کاملاً اجرا کند بلکه به پیروزی اثربخش تازه‌ای در توسعه سوسیالیسم با ویژگی چینی دست یابد. 

ما کمونیست‌های روسیه با دقت پیشرفت چین را پی‌می‌گیریم و همراه با شما از همه دستاورد‌ها شادمان خواهیم شد. صمیمانه برای مردم چین موفقیت‌های بزرگ در جهت تحقق اهداف آنان، آرزو می‌کنم. 

 

مصاحبه زوگانف با خبرگزاری شین‌ هوا ـ بخش نخست 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *