در مقابله با توسعه‌طلبی ناتو

Print Friendly, PDF & Email

توضیح تحریریه: نوشتار زیر ترجمه بخشی از گزارش رفیق گنادی زوگانف، صدر کمیته مرکزی حزب کمونیست فدراسیون روسیه به پلنوم کمیته مرکزی و کمیسیون تفتیش حزب در تاریخ ۲۲ اکتبر ۲۰۱۶ است. در این بخش رفیق زوگانف به توضیح و تحلیل سیاستورزی میهنپرستانه کمونیستها در اوضاع پیچیده کنونی در جهان و در شرایط حاکمیت ارتجاع بورژوازی بر کشور روسیه، پرداخته است. مطالعه آن میتواند روشنگر برخی جوانب بعضا ناسازنمای (پارادوکسیکال) سیاستورزی در اوضاع و احوال کنونی باشد. 

 

حزب کمونیست فدراسیون روسیه قاطعانه اعلام میکند: ناپیگیری در پیشبرد سیاست خارجی میهنپرستانه، بیاندازه خطرناک است. این سیاست همراه با سیاست اقتصادی لیبرالی، کشور را به فاجعه میکشاند. در برابر ما مسأله حفظ مردم و حفظ موجودیت تاریخی کشور قرار دارد. سیاستهای دولت مانع حل این مسأله است.در دولت اشخاص زیادی حضور دارند که ادامهدهنده خط یلتسین، گایدار و چوبایس هستند. فعالیت آنان روسیه را ناتوان میکند. اصلاح این وضعیت تنها با در پیش گرفتن سیاستهای اقتصادی ـ اجتماعی در اصول متمایز با سیاستهای کنونی امکانپذیر است

 

کشور ما در معرض فشار خارجی نیرومندی قرار دارد. ماشین جنگی ناتو با گستاخی هرچه بیشتر بساط خود را در مرزهای ما گسترانیده است. امید رهبری کشور به دستیابی سازش با غرب و نرمتر کردن رژیم تحریمها، نقش بر آب شده است. برعکس غرب در جستجوی بهانههای تازه برای ادامه تحریمهای پیشین و برقراری محدودیتهای بیشتر علیه روسیه است

سرمایه بزرگ جهانی رقبای تازه را برنمیتابد. میکوشد تا هرگونه بدیلی را نابود کند و کنترل خود را بر تمامی منابع سیاره ما برقرار سازد. از این نظر روسیه با ثروت عظیم آن بیاندازه جذاب بهنظر میرسد

در طول صدها سال کشور ما موضوع طمع و چشمداشت نیروهای خارجی بوده است. در دوران ایوان گروزنی و پطر اول، ائتلاف دولتهای اروپایی علیه روسیه مسلح شدند. ناپلئون در سال ۱۸۱۲ به روسیه لشکرکشی کرد که البته پاسخ دندانشکنی گرفت. چهل سال پس از آن کوشیدند در جریان جنگ کریمه، کشور ما را به زانو درآورند. پیدایش روسیه شوروی، اشتهای ناسالم تازهای در غربیها برانگیخت. وودرو ویلسون رئیسجمهور وقت آمریکا،طرح تقسیم روسیه به ۲۰ دولت مجزا را تهیه کرد. هیتلر مسأله نابودی اتحاد شوروی و محو خلقهای ساکن آن را در برابر خود گذاشت. پس از جنگ جهانی دوم، در جریان جنگ سرد، واشنگتن برای تخریب اتحادشوروی، هرچه از دستش برمیآمد، انجام داد و امروز هم سیاستمداران غربی چندان دل خوشی از روسیه ندارند

بنابراین هرگز نباید از یاد ببریم که آنان همواره خواهند کوشید تا ما را ضعیف کنند، با محاصره تحت فشار قرار بدهند و با چماق جنگ تهدید کنند. تحریمهای آمریکا و متحدان آن، پیگرد شهروندان ما و محرومیت ورزشکاران روسیه از شرکت در بازیهای المپیک، از همین جاست. همه این موارد نمونههای روشن سیاستبازی و شانتاز بیپرده است

مقابله روسیه ـ آمریکا در واقع بخشی از اوضاع حاد بینالمللی است. تشنج در سراسر جهان رو به افزایش است. ارزیابی این وضعیت در انطباق کامل با تحلیل مارکسیستی ـ لنینیستی مبنی بر تشدید تضاد در سیستم جهانی امپریالیسم میباشد. سرمایه جهانی، در جستجوی مصرانه منابع تازه برای رشد خود، بار دیگر به غارتگری متوسل شده است. ازاینرو کشور ما را مهمترین هدف غارت خود قرار داده است

ماشین تبلیغاتی آمریکا و کشورهای اتحادیه اروپا، آشکارا به کوره راه جنگ قدم گذاشتهاند. به شیطانسازی کشور ما در نگاه مردم اروپا و آمریکا میپردازند. روسیه را مصداق مفاهیم نشانهداری چون دولت یاغی میدانند و پیوسته دادگاه بینالمللی را به رخ میکشند. این اقدامات بر اساس تجربه سالهای گذشته به این معنی است که آنها راضی به سازش نیستند و منتظر تسلیم تمام و کمال ما هستند

در ماهیت امر جنگ سرد علیه کشور ما به پایان نرسیده است، فقط استراتژیها جابجا شدهاند. ربع قرن در آغوش بهاصطلاح دوستانه خود ما را خفه کردهاند. در همین زمان بلوک ناتو به حساب کشورهای شرق اروپا گسترش یافته است. آمریکا همچنین ایجاد سیستم استراتژیکی دفاع ضدموشکی خود را آغاز کرده است. راهاندازی این سیستم زیرپا گذاشتن آشکار قرارداد سال ۱۹۷۲ دراینباره است. غرب با فراهم کردن میدان عملیاتی برای خود، به فشار خشن سیاسی، اقتصادی و نظامی علیه روسیه پرداخته است

در چنین اوضاع و احوالی، حزب کمونیست فدراسیون روسیه، موظف است خطمشی پیگیرانه دفاع از منافع ملی را در پیش بگیرد. در عینحال ما نمیتوانیم نسبت به وضعی که در آن، سفارش موسیقی در خانه ما (اداره سازو کار داخلی) بهدست بورژوازی انحصارگر است، بیاعتنا باشیم. این گروه بهطور تنگاتنگی با الیگارشی جهانی در پیوند است. اینها در جریان رویدادهای اقتصادی سالهای دهه نود بهعنوان واسطه الیگارشی جهانی شکل گرفتند

 اخیرا بخشی از الیگارشی روسیه خواسته است تا از چنگال اربابان غربی خود رها شود و چه بسا همین موضوع دستاویز تیرگی روابط شده است. البته هدف میلیاردرهای روسیه از این کشمکشها، این نیست که از منافع کشور خود دفاع کنند بلکه برنامه آنان عبارت از حفظ موقعیتی است تا در ضمن آن بتوانند منابع طبیعی، اقتصادی و فکری عظیم میهنمان را غارت کنند. منافع الیگارشی روسیه از یکسو در مناقشه با خواست و رفتار امپریالیستی گلوبالیستهاست و از سوی دیگر طبیعت طبقاتی حاکمیت در روسیه با بورژوازی بزرگ جهانی همسان است. ناپیگیری سیاست خارجی کشور، دقیقا بههمین علت است و از همین جاست که حکومت در عینحال که از دولت قانونی سوریه حمایت میکند اما بر جنایات عربستان سعودی در یمن چشمپوشی میکند، زیرا میداند که اقدامات جنایتکارانه سعودیها با پشتگرمی آمریکا صورت میگیرد

این موضوع در ماجرای دنباس (اوکرایین) نیز خود را بهروشنی نشان داده است. مسکو هرچند از مردم این مناطق حمایت کرده است اما حاضر به همپیوندی تنگاتنگتر با جمهوریهای مردمی دونتسک و لوگانسک نشده است و در نتیجه حتی قرارداد مینسک هم مانع حکومت کیف در کشتار مردم این نواحی نگردیده است

حزب کمونیست فدراسیون روسیه حتی در تابستان ۲۰۱۴، پیشنهاد کرد که نتایج رفراندم در جمهوریهای مردمی دونتسک و لوگانسک مبنی بر استقلال آنها بهرسمیت شناخته شود و بر همین اساس به تماس با آنها اقدام شود

اگرچه امروز، در پروپاگاند رسمی دولت، در سیاست خارجی خطمشی میهنپرستانه بهطور فعال تبلیغ میشود اما در حقیقت این کمونیستها هستند که حتی در سالهای حکومت رسوای یلتسین، مصمم به تحقق این خطمشی بودهاند. حزب کمونیست روسیه همواره تأکید کرده است که امید به رفتار دوستانه غرب سادهلوحی و بینهایت خطرناک است. حزب ما سهم وزینی در بازگشت کریمه و سواستوپل به سرزمین مادری داشته است

در مورد حمایت و دفاع از دولت قانونی بشاراسد در سوریه، ما مدتها پیش از آن که ردههای بالایی قدرت دولتی در روسیه به ضرورت این موضعگیری برسند، به آن مبادرت کرده بودیم. امروز زمانی که شخصیتهای رسمی روسیه، تجاوزگری آمریکا و ناتو را افشا میکنند، جا دارد یادآوری کنیم که چگونه نمایندگان همین حکومت به مدح و ستایش همکاری و شراکت با غرب میپرداختند. حتی بررسی امکان ورود کشور به جرگه ناتو را پیشنهاد میکردند و برای مانورهای مشترک در خاک کشورمان آماده میشدند

تنها حزب کمونیست بود که علیه همه این توهمها، مصرانه و قاطعانه عمل میکرد. امروز ما کاملا محق هستیم بگوییم: این ما نیستیم که بهدنبال تغییر سیاست خارجی حکومتگران تغییر کردهایم، بر عکس این قدرت حاکم است که در برابر تهدیدهای رو به افزایش خارجی، ناگزیر شده است تا مدل رفتار خود را تغییر دهد و در موضع میهنپرستانه قرار بگیرد

نزدیکترین هدف سرمایه گلوبال عبارت است از بیشترین تضعیف روسیه و برقراری کنترل خشن بر منابع مالی و طبیعی آن. در چنین اوضاع و احوالی ما باید بیش از پیش ماهیت تجاوزکارانه نقشههای ناتو را افشا کنیم، بر منافع ملی ریشهای خود پای بفشاریم، از نیروهای دوست روسیه حمایت کنیم و به مردم دنباس کمک کنیم، در عینحال نباید لحظهای ماهیت آن چه را در لفافه اقدامات میهنپرستانه حکومت پیچیده شده است را فراموش کنیم، زیرا برای این نیروها، تنها معامله کردن بر سر مناسبترین شرایط حضور در چهارچوب سرمایهداری جهانی مهم است، این کارها را نه برای مردم روسیه بلکه برای منفعت اولیگارشی انجام میدهند

کمونیستها همواره باید بر ناپیگیری سیاست کرملین تأکید کنند. آیا این ناپیگیری هم اکنون جریان ندارد؟ حکومت از هزینههای دفاعی کاسته است. در سال ۲۰۱۷ نیروهای مسلح بجای ۹/۳ تریلیون روبل (مبلغ دریافتی در سال ۲۰۱۶)، ۷/۲ تریلیون روبل دریافت خواهند کرد. برنامه بازتسلیح ارتش در سالهای ۲۵ ـ ۲۰۱۸ زیر علامت سئوال است. اینها همه در حالی است که فشار خارجی روزافزون است. با وجود این دقیقا بودجه کسانی را کاهش میدهند که خواهان بازگرداندن موقعیت شایسته روسیه در مناسبات بینالمللی هستند

 

حزب کمونیست فدراسیون روسیه قاطعانه اعلام میکند: ناپیگیری در پیشبرد سیاست خارجی میهنپرستانه، بیاندازه خطرناک است. این سیاست همراه با سیاست اقتصادی لیبرالی، کشور را به فاجعه میکشاند. در برابر ما مسأله حفظ مردم و حفظ موجودیت تاریخی کشور قرار دارد. سیاستهای دولت مانع حل این مسأله است.در دولت اشخاص زیادی حضور دارند که ادامهدهنده خط یلتسین، گایدار و چوبایس هستند. فعالیت آنان روسیه را ناتوان میکند. اصلاح این وضعیت تنها با در پیش گرفتن سیاستهای اقتصادی ـ اجتماعی در اصول متمایز با سیاستهای کنونی امکانپذیر است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *