تبعات اجتماعی لایحه اصلاحیه قانون کار
میانسال است. حدوداً ۵۰ ساله. اما چهرهاش پیرتر بهنظر میرسد. اثرات سالها کار سخت در چهرهاش نمایان شده. پشت در اتاق رئیس منتظر است. به میهمانی شب فکر میکند. قرار است برای دخترش خواستگاری بیاید. بههمین زودی دختر کوچکش بزرگ شده. باورش سخت است. میخواهد برای میهمانها سنگ تمام بگذارد تا دخترش سربلند باشد. منتظر است تا به اتاق رئیس برود و برای این شب مساعده بگیرد. باید مراسم آبرومند باشد….
از اتاق بیرون میآید. با درخواستش موافقت نشده است. بغض راه گلویش را بسته. با خود فکر میکند اگر امروز پول یک مهمانی کوچک را نمیتواند فراهم کند، فردا چطور دخترک را راهی خانه بخت کند. به پنجره روبهرو خیره میشود. نزدیک میشود. مرد دیگر توان ندارد. پا بر لب پنجره میگذارد. مرد پرواز میکند.
این روایت واقعی است؛ روایتی که محدود به یک یا دو فرد نیست. صفحات حوادث روزنامه هرازچند گاهی خبری از این نوع فجایع دارد. فشارهای سنگین مادی و روحی وارد شده به نیروی کار و البته نیروی بیکار آنچنان بالاست که این نابسامانیها را باورپذیر میکند. در ماههای گذشته دولت لایحهای را بهمنظور تغییراتی در قانون کار به مجلس فرستاد. تغییراتی که باز هم نوک پیکان حمله را به سمت نیروی کار گرفته و گناه بیکاری را به گردن کارگران انداخته است. کارگرانی که همین امروز هم درآمد آنها فاصله بسیاری با حداقل معیشت دارد.
آنچه در ادامه میآید گزارشی از نشست تبعات اجتماعی لایحه اصلاحیه قانون کار است که در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد. هر یک از شرکتکنندگان در این نشست تبعات این تغییر را از زاویه دید نهادهای کارگری بررسی کردهاند.
برای مطالعه مشروح این گزارش به فایل پیوست مراجعه کنید.