گذری بر مسایل و مبارزات کارگری در سال ۱۳۹۵ *

Print Friendly, PDF & Email

سال ۱۳۹۵ به کارگران و نمایندگان کارگری که رویارویی مستقیم با نمایندگان کارفرمایان و دولت کارفرمایی داشتند نشان داد که نمیتوان بدون اتکا به حمایت فعال و برانگیختهشده اعضای تشکلهای موجود انتظار تغییرات مورد نظر در هیچیک از عرصههای مبارزات صنفی ـ طبقاتی و فعالیتهای اجتماعی و سیاسی را داشت و نمیتوان از نهادهای غیردموکراتیک چون شورای عالی کار که نابرابری آرا در آن قانونیت یافته است بیحمایت وسیع کارگران آرایی را بهسود طبقه کارگر ایران و همه مزد و حقوقبگیران بهتصویب رساند. این حکم تاریخ است و از آن گریزی نیست

 

شعری برای همیشه

من دلم میخواهد 

که در این نوروز 

لب تو خندهکنان 

به سخن آید و 

گوید شعری 

که در آن 

نان و آزادی و انسان باشد

من دلم میخواهد 

که به شعر تو 

کار اندیشه انسان باشد

و کسی نان نخورد ز حراج دگری

من دلم میخواهد که به شعر تو ترازی باشد 

تا عیار همه را با همان سنجه بسنجد که

 هیچ انسانی

 نیست برتر ز انسان دگر 

هیچ مردی ز زنی برتر نیست

آدمی یکسان است 

چه همیشه 

چه هنوز

من دلم میخواهد 

عید 

هم  به شعر تو سراید شادی 

هم برای همگان هدیه کند آزادی

من به عیدانه تو میبالم

 

عید سال ۱۳۹۶ را به همه زحمتکشان، مردان و زنان و جوانان عرصه کار و پیکار شادباش میگویم. عید نوروز را به همه فرهیختگان، دانشمندان و ادیبان کشورم که دل درگرو آزادی و استقلال و شکوفایی ایران دارند تبریگ میگویم. عید نوروز به همه کسانی که برای صلح و دوستی، آزادی و برابری و رفاه و سلامت زیست بوم همه خلقهای ایران و همه مردم جهان میکوشند؛ مبارک باد

سال ۱۳۹۵ با همه فراز و نشیبهای آن را پشت سر نهادیم و تنها آنچه را تجربه کردهایم به سال نو خواهیم آورد. این تجربیات گرچه برخی تلخ و برخی شیرین اما خوشبختانه آنقدر پُربار و برجسته است که میتوان به آن تجارب تکیه کرد تا چراغ بخشی از راه آینده باشند

سالی که گذشت برخلاف برخی نظرها، روایت سکون و حتی درجا زدن نبود. و اساساً چنین نگاهی و تحلیلی درباره گذشته به ویژه سالی که تنها چند روز از آن میگذرد و بسیاری از رویدادهایش نشان از حرکت در ذهن و عمل و زندگی انسانهای شرافتمند و زحمتکش دارد؛ جویایی و پویایی ندارد

باید کوشید تا آنچه در گذشت زمان گرچه ناموافق تأثیراتی از حرکت و زیستن در فضایی این چنین ناسازگار را دارد، دید و کشف کرد که قطعاً چنین تأثیراتی کم نبوده و نیستند

سالی که گذشت ما آموختیم، تجربه کردیم، در صحنه به میزان تواناییها و استعدادهایمان حاضر بودیم و هر آنچه ذکاوت و دانایی در اختیار داشتیم به نمایش گذاشتیم. گرچه تاوان ناهمبستگیها، جداسریهای ناشی از نادانیها، جمود فکری و تفرقه و اصرار بر آن را پرداخت بهای گزافی است، نیز دادیم؛ اما مجموعه زندگی در سال گدشته نه بیثمر بود و نه خیلی دور از اعتبار کنونی و واقعی وضعیت زندگی یک طبقهٔ اجتماعی که خود را وابسته به آن میدانیم. در سالی که گذشت گرچه کارگران و مزد و حقوق بگیران نتوانستند آنچنان که بایسته و شایسته است از نعمت داشتن و برگزیدن نمایندگان و سازمانهای صنفی ـ طبقاتی برخوردار شوند، اما میتوان به جرأت گفت که همین حد از داشتههای سازمانی کارگران دچار تحولات عمیق و کارکردهای مثبت بوده است. نمونههای بسیاری وجود دارد که تشکلهای موجود کارگری توانستهاند با کمترین خطا در رفتار و پرهیز از کنشهای حساب نشدهای با خواست کارگران هماهنگ و کارگران را برای تحقق این خواستها سازمان داده و به میدان آورند. این حرکت و کوششها نه تنها در سازمانهای سندیکایی شناخته شدهای چون سندیکای کارگران شرکت واحد بلکه حتی در نهادهای صنفی رسمی نیز مشاهده شده است. این واقعیت دارد که در سال گذشته در تشکلهای رسمی کژکارکردهای معمول به میزان زیادی کاهش یافت و با رشد عناصر آگاه و گرایشات مستقلانه در این دست از سازمانهای کارگری؛ بسیاری از کارگران با زندگی صنفی متفاوت از آنچه در گذشته به آنان تزریق میشد  مواجه شدند و سطح دانش کارگری اعضای این تشکلها پیشرفت قابلتوجهی پیدا کرد

سالی که گذشت همچنین سال مبارزه گسترشیابنده کارگران علیه نقض حقوق کار از سوی دولت بود. دولت از پسگیری و مجلس شورای اسلامی بازپس فرستادن لایحه به اصطلاح «اصلاح قانون کار» سر باز زدند، اما نتوانستند این لایحه را به تصویب رسانند. فشار مداوم و مستمر کارگران و سازمانهای گوناگون موجود برای خنثیسازی این لایحه عامل اصلی به جریان نیفتادن آن در صحن مجلس شورای اسلامی بوده است در عینحال دولت در ماههای پایانی سال ۱۳۹۵ در شورای عالی کار وعده پس گرفتن این لایحه ضدکارگری از مجلس را اعلام کرده است که با ادامه تلاشهای بی وقفه کارگران قطعاً این لایحه تصویب نخواهد شد

طی سال گذشته کوششهای بسیاری چه بهصورت برگزاری میزگردهای علمی و تخصصی در دانشگاهها و مراکز علمی با حضور فعالان کارگری و اندیشمندان از اقتصاددانان تا حقوقدانان و چه بهصورت مناظرههای تلویزیونی و رادیویی با حضور طرفهای کارگری و کارفرمایی و چه تجمعهای کارگری در جلو مراکز تصمصمگیری ازجمله مقابل مجلس شورای اسلامی صورت گرفت و نشان داد که کارگران بهشدت علیه مقرراتزدایی از روابط کار بهسود سرمایهداران مبارزه میکنند و تا توقف این هجوم گسترده و واداشتن دولت و مجلس به پذیرش بیقید و شرط روابط متکی بر حقوق کار شناخته شده ملی و بینالمللی از پای نخواهند نشست

سال گذشته اما چهره دیگری از میزان رشدیافتگی کارگران را نیز به نمایش گذاشت. اعتراضات وسیع کارگران در سراسر ایران و هرچند با کیفیت متفاوت گاه تحت رهبری تشکلهای موجود و گاه به همت سازمانگری نمایندگانی از خود آنان زینتبخش واحدهای کار و تولید و خیابانها و محلهای عمومی و در جلو استانداریها و فرمانداریها درشهرهای مختلف بود

از برجسته ترین این اعتراضات میتوان از اعتراضات برای مطالبه دستمزدهای معوقه مثل تظاهرات کارگران هپکو و پلی اکریل و فولادسازی اهواز، از مبارزات برای تأمین رفاهیات ازجمله مسکن و مبارزه با فشار موجود در این عرصه مانند تظاهرات کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی، از تلاش برای تأمین عدالت در دادرسیهای حقوقی، از مبارزات برای ارایه خدمات بهتر از طرف سازمان تأمین اجتماعی و مخالفت با ادغام سازمانهای بیمهگر که مصادره سازمان تأمین اجتماعی و لغو مالکیت بینالنسلی کارگران را نشانه گرفته بود، از مبارزات کارگران بازنشسته تأمین اجتماعی برای یکسانسازی حقوق و مستمری، از مبارزات کارگران علیه توقف تولید واحدهایی چون آلومنیوم المهدی، از مبارزات علیه اخراجهای ناشی از تعطیل کردن واحدهای تولیدی و اعتراض به شرکتهای پیمانکاری تأمین نیروی انسانی در کارخانهها و بیمارستانها، از مبارزات سراسری معلمان برای بهبود شرایط زندگی و امنیت شغلی تحت رهبری تشکلهایشان، از اعتراضات وسیع به شرایطی که موجب بروز حوادث ناشی از کار گردید و از آن جمله اعتراضات شدید به بیتوجهی با شرایط کار و زندگی کارگران آسیب دیده آتشسوزی ساختمان پلاسکو  و هزاران حرکت اعتراضی دیگر سخن گفت

سالی گه گذشت سالی پر حادثه برای زحمتکشان و کارگرانی بود که همواره جان خود را در دستانشان گرفتهاند تا به دیگران جان و زندگی بخشند. بینظیرترین فداکاریهایی که از سوی کارگران آتشنشان نمایش انسانیترین تلاش بشری را در دیدگان تاریخ حوادث و رویدادهای مخاطرهآمیز ثبت کرد. این تنها خود نشان داد که کارگران در همه عرصههای تولید و خدمات چه نقشآفرینیهای قهرمانانهای دارند و مردم تا چه انداره قدردان این شجاعتها و رشادتهایی هستند که هیچ پیرایه ایدئولو‍ژیک جز عشق به انسان و زندگی ندارد

گرچه در سال گذشته باز هم کارگران نتوانستند به رقم معقولی برای تعیین حداقل دستمزد دست یابند اما این واقعیت که کوششهای بسیاری برای متد و روشهای علمی تعیین سطح معیشت و هزینه خانوار را به دولت و سیستم کارفرمایی تحمیل کردند، دستاوردی است که چشمپوشی بر آن تنها نادیده گرفتن روندی چند ساله برای واداشتن کارفرمایان و دولت کارفرمایی به پذیرش ماد ه ۴۱ قانون کار است؛ ماده قانونی که مورد قبول همه کارگران از رادیکالترین تا محافظهکارترین آنهاست. کتمان این تلاشها با توسل به اینکه در آنسوی میز نمایندگان تشکلهای رسمی قرار دارند که یا نمیخواهند و یا نمیتوانند سطح مزد پایه را به بالاتر از نرخ مورد انتظار یا بالاتر از حد فقر برسانند، کتمان ظرفیتها و استعدادهایی است که محصول این میزان از رشدیافتگی طبقه کارگر ایران است و این رشدیافتگی به عوامل گوناگون بسیاری بستگی داشته و دارد که تنها یکی از آنها وجود چنین تغییرات قابلتوجهی در تشکلهای وابسته است. اما این بسیار سادهلوحانه و در عینحال غیرمسوولانه است که این تشکلها را همواره «کاستی» از عناصر وابسته و فرصتطلب و سودجو فرض کنیم که هیچگونه رشد و تکاملی را برنمیتابد و هیچ تضاد و تفاوتی را که سنتز و نتیجه آن برونرفت هرچند آرام ولی مداوم از وابستگی بهسوی استقلال را در خود ندارد! تنها ذهنهای جامد در ارزیابی پدیدهها در جنبشهای گوناگون و ازجمله جنبش کارگری به این تحلیلهای عقیم و بلاتغییر بسنده میکنند. چگونه میتوان پذیرفت که نشست رسمی یکسره ۲۴ ساعته شورای عالی کار برای تعیین حداقل دستمزد و نشستهای مقدماتی طولانی آن تنها نمایش و «شوهای دولتی» مشتی «عناصر خودفروخته و وابسته» است که بنا به ملاحظاتی جانشین رقبای خود در تشکلهای رسمی شدهاند؟ این گونه تحلیلها تنها از ذهنهای علیلی برمیآید که گذشت زمان و تغییرات ناشی از آن را درک نمیکنند و بدون هیچ کنش همبسته و هدفمندانهای با سایر نیروها در جهت تغییر شرایط، تمایلات خود را بهجای واقعیتهای موجود مینشانند! و در نتیجه به پردازش شعارهای غیرعملی بسنده کرده و میکنند! این واقعیت که سالهاست برخی از حاملین چنین ذهنیتهایی مزد چهار میلیون تومانی را هدف قرار دادهاند و حتی نتوانستهاند کمترین سازوکاری را برای تحقق این میزان مزد ساماندهی کنند و نتوانند نیرویی را به پشتیبانی و حمایت از این هدف تعیینشده به میدان آرند نشان میدهد که تا چه حد این ذهنیت و حاملین آن بر وهم و اندیشههای دور از واقعیت سوارند. سال گذشته این درس را هم درخود داشت که نمیتوان بدون استفاده بهینه از همه توان و نیروهای موجود تغییری هر چند اندک در وضعیت کنونی داد

بهر حال مزد پایه ۱۳۹۶ برابر گزارشاتی که از جلسه شورای عالی کار به بیرون درز میکرد و از طریق رسانهها از جمله ایلنا در اختیار افکار عمومی قرار میگرفت نشانگر این بود که کارفرمایان بر رقم تک درصدی صرف تورم اعلام شده اصرار داشتند و حاضر به عقبنشینی نبودند و از سوی نمایندگان کارگری این شورا هم بنابه استدلالهایی که ناشی از قبولاندن هزینه ۲ملیون و ۴۸۹هزار تومانی به طرفهای مقابل بود اصرار بر تأمین این مقدار افزایش با استفاده از شیوههای ممکن بوده است. در نهایت رقم ۱۴/۵٪ مورد توافق قرار میگیرد که البته رقم تعیینشده تأمینکننده حداقل نیازهای یک خانوار ۳، ۴ نفره نیست. این امر نشانگر میزان توانایی طرف کارگری در چانهزنی بر سر مزد است و بهنوعی میزان توانمندی گروههایی است که خارج از طیف تشکلهای رسمی از حداقل دستمزد مناسب با شرایط کنونی کارگران دفاع میکردهاند و یادآوری این موضوع به آنها که خود نیز در تمامی کاستیهای موجود و حد کوششهای ناچیز در رفع این کاستیها موثر بودهاند. نمیشود ادعا کرد که در میدان مبارزه بر سر موضوعی حضور فعال داشتهایم اما دستاوردی در این حد به ما ربطی ندارد و مقصر ماجرا را در جای دیگری نشان داد

همچنین سال ۱۳۹۵ به کارگران و نمایندگان کارگری که رویارویی مستقیم با نمایندگان کارفرمایان و دولت کارفرمایی داشتند نشان داد که نمیتوان بدون اتکا به حمایت فعال و برانگیختهشده اعضای تشکلهای موجود انتظار تغییرات مورد نظر در هیچیک از عرصههای مبارزات صنفی ـ طبقاتی و فعالیتهای اجتماعی و سیاسی را داشت و نمیتوان از نهادهای غیردموکراتیک چون شورای عالی کار که نابرابری آرا در آن قانونیت یافته است بیحمایت وسیع کارگران آرایی را بهسود طبقه کارگر ایران و همه مزد و حقوقبگیران بهتصویب رساند. این حکم تاریخ است و از آن گریزی نیست

سال ۱۳۹۵ را پشت سر نهادهایم اما کارهای ناتمام آن سال به سالی که در آن قرار داریم حواله شده است که مهمترین آن موضوع خنثیسازی لایحه ضدکارگری به اصطلاح «اصلاح قانون کار» است. در شرایطی که همه زندگی مزد و حقوقبگیران را فقر و نداری تهدید و تحدید کرده است و در هنگامهای که بیکاری روزافزون نشان از ایجاد هزینههای سربار بر خانوارها دارد و رشد روزافزون آسیبهای اجتماعی که حلقههای ضعیفتر را در برمیگیرد، خانوارهای کارگری را آماج خود قرار داده است، ملزوماتی باید ایجاد شود که با استفاده از آن ملزومات کارگران و مزد و حقوقبگیران بتوانند آگاهانه از زندگی اجتماعی ـ اقتصادی خود به دفاع برخیزند و برای بهبود شرایط زندگی خود مشارکتهای لازم را پیدا کنند و بهدرستی قادر به تعیین سرنوشت خود باشند. یکی از آن ملزومات حقوق کار و قوانین مصوب ناشی از آن حقوق است که در حقوق کار ملی (اصولی از قانون اساسی و موادی از قانون کار و قانون مدنی) و حقوق کار بینالمللی (مقاولهنامهها و توصیهنامههای سازمان بینالمللی کار) آمده است. قانون کار جمهوری اسلامی ایران نتوانسته است تمامی این حقوق را در خود جای دهد و از این بابت لازمه اصلاحات عمیق است و باید این اصلاحات بهنحوی که شایسته حفظ کرامت انسانی کارگران و مزد و حقوقبگیران است در قانون کار ایجاد شود اما تغییراتی که از طریق لایحه به اصطلاح «اصلاح قانون کار» پیشنهاد شده است و اکنون در مجلس شورای اسلامی بلاتکلیف است آنچه را که از حقوق کار در این قانون وجود دارد را نیز از بین میبرد و هدفی جز مقرراتزدایی از روابط کار ندارد. وظیفه همه کارگران و نمایندگان و پیشروان این طبقه بزرگ اجتماعی است که مبارزه علیه مقرراتزدایی از روابط کار را با تمام قوا به پیش برند. سال نو در دومین ماه خود روز بزرگ کارگران را بر پیشانی دارد، یازده اردیبهشت (اول ماه مه) در پیش است. این روز را با شعار «تحکیم حقوق کار در ایران‌» آذین بندیم. 

 

* این مقاله با عنوان «تبریک نوروزی» در وبلاگ «کار در ایران» منتشر شده است و تیتر بالا از ماست.  

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *