در مورد حمله شیمیایی: برای مخالفت با جنگ آمریکا در سوریه به توطئه‌ها نیاز نداریم

حتی اگر اسد به آنچه که متهم می‌شود، مجرم باشد، باید با دخالت نظامی ‌آمریکا مبارزه شود. ما برای توجیه مخالفت‌مان با جنگ در سوریه به توطئه‌ها نیاز نداریم. آنچه ما نیاز داریم سیاست طبقاتی از پایه مستحکم، و پاسخ فکری بیدارکنندۀ ضدامپریالیستی است. ما به سازماندهی نیاز داریم. بنابراین بیائید تئوری‌های بی‌پایه و نامشخص را رها کنیم و دست به‌کار شویم. 

 

این اعلان خطایی دروغین بود! القاعده آن کار را کرد! چرا اسد باید زمانی که دارد در جنگ پیروز می‌شود از سلاح شیمیایی استفاده کند؟ این کار باید کار آن تروریست‌های شریر باشد. 

خرده – داد‌ و فریاد‌هایی از برخی از چپ‌های قائل به تئوری توطئه در مورد حمله شیمیایی وحشیانه هفته اخیر در شهر خان شیخون تحت کنترل شورشیان که جان حداقل ۷۴ را گرفت و ۳۵۰ مجروح دیگر به‌جا گذاشت بلند شده است. 

البته ایالات متحده تمام سرزنش‌های مربوط به این حمله را متوجه بشار اسد می‌کند، که در بسیاری از جنایات جنگی در طول این سال‌ها به او نسبت داده شده است. و جای تعجب نیست، روس‌ها، متحدان اصلی اسد، به این پاسخ متقابلی داده و ادعا کردند که سوری‌ها انبار سلاح‌های سمی ‌را بمباران کردند که عامل عصبی کشنده را در محیط رها کرد. بنابراین، در پایان، طبق نظر روسیه، این غیرنظامیان، چیزی جز قربانیان غیرعمد تجارت ثبت نشدۀ جنگ علیه ترور (War on Terror) نبودند ـ فراموش نکنید جنگی بی‌پایان که چپ‌ها زمانی مخالف آن بودند. 

کارشناس بریتانیایی سلاح‌های شیمیایی، سرهنگ همیش ـ گوردون (Hamish de Bretton-Gordon ) با «بوالهوسانه» نامیدن آن حمله، آن را به حساب اشتباه افسران روسی گذاشت بدون هیچ اشاره‌ای به این که انفجار گاز سارین، گاز ادعایی مورد استفاده در این حمله، در واقع آن ادعا را منتفی می‌کند. دن کازتا (Dan Kaszeta) بار دیگر در بلینکت (Bellingcat) [شبکه‌ای انگلیسی برای جستجو و تحقیقات] با او همنوایی کرد: 

«حتی با فرض این که مقدار زیادی از مواد سازندۀ گاز سارین در همان بخش از همان انبار (اقدامی ‌که عجیب  وغریب به‌نظر می‌رسد) موجود باشد یک حمله هوایی نمی‌تواند به تولید مقادیر زیادی از گاز سارین منجر شود. انداختن بمب روی اجزای دوگانه واقعاً نمی‌تواند سازوکار لازم برای ساخت عامل عصبی را فراهم کند. این یک استدلال کودکانه است. یکی از مواد متشکله، الکل ایزوپروپیل است که به‌صورت یک گلولۀ شعله‌ور باید به طرف بالا می‌رفت. موردی بسیار بزرگ که مشاهده نشده است.» 

این گفته، هرچند من می‌توانم درمورد آن فکر کنم، در مورد این که چه کسی این حمله مهیب را انجام داد یا این که مقاصد احتمالی‌شان چه بوده است، من هیچ ایده‌ای ندارم. اما آنچه می‌فهمم این است که این کار به‌وضوح یک جنایت جنگی بود که در حال حاضر از آن به‌عنوان بهانه‌ای برای تشدید اقدام نظامی ‌آمریکا در سوریه استفاده شده است. 

در پاسخ به آن حمله، دونالد ترامپ در یک کنفرانس خبری مشترک با ملک عبدالله دوم پادشاه اردن با احساسات اعلام کرد: 

«وقتی که شما بچه‌های معصوم را می‌کشید ـ کودکان معصوم ـ کودکان! ـ کودکان کوچک! … این کار از خیلی، خیلی از خطوط فراتر می‌رود. فراتر از یک خط قرمز …». 

ترامپ در پی حمله‌هایش به رئیس‌جمهور اوباما به‌خاطر به چالش نکشیدن به قدر کافی اسد، هشدار داد که می‌خواهد امور را در اختیار خود بگیرد. مانند بسیاری از خطابه‌های خشن و بی‌ادبانۀ ترامپ، او ممکن است پُر از لجن و کثافت باشد، در این‌صورت برای این که سر درآوریم باید بیکار ننشینیم. 

پس از سرزنش اسد به‌خاطر آن حمله، در یک نشست اضطراری سازمان ملل، نیکی هیلی [سفیر آمریکا در سازمان ملل] نرخ بازی را بالاتر برد: 

«اگر روسیه ادعا می‌کند بر سوریه نفوذ دارد که دارد، ما باید شاهد به‌کار گرفتن آن توسط آنها باشیم. ما باید شاهد پایان دادن به این اعمال وحشتناک باشیم. چقدر از کودکان باید بمیرند تا روسیه اهمیت بدهد؟ … وقتی که سازمان ملل متحد به‌طور مداوم در انجام وظیفه خود در اقدام جمعی شکست می‌خورد، بار‌ها مواردی در عمر دولت‌ها[ی آمریکایی] وجود دارند که مجبور به اقدام خودمان بوده‌ایم … به‌خاطر حفظ قربانیان، من امیدوارم که بقیۀ شورا در نهایت بخواهد همان کار را انجام دهد.» 

صداهای محکم همجنس با جنگ با من حرف می‌زنند. 

با ترامپ و تاخت‌وتاز‌های مشاوران نظامی‌اش که فراخوانده می‌شوند باید مخالفت شود. مانند ایالات متحده در عراق و افغانستان، هرگونه سرمایه‌گذاری نظامی‌ در سوریه فقط می‌تواند اوضاع را بدتر کند. ایجاد یک جنبش واقعی در برابر جنگ آمریکا در سوریه و جاهای دیگر بسیار خطیرتر از دفاع از اسد در برابر اتهاماتی نظیر این است که او در مرگ و میر در خان شیخون دست داشت.

چنین تلاش‌های توطئه‌گرانه پوچی به افول چپ برای همیشه منجر خواهند شد، چنان که الکساندر کاکبرن (Alexander Cockburn) زمانی نوشت: 

«این روزها، تعداد رو به افولی ازچپ‌گراها اقتصاد سیاسی‌شان از مارکس را از طریق گروهک‌های به‌طور عمده تروتسکیستی یاد می‌گیرند. به درون [آموزه‌های] نظری و استراتژیک توخالی [تروتسکیستی‌های فوق‌الذکر]، بینشی گنگ و مبهم، این شاخ و آن شاخ شونده و توطئه‌گرا نسبت به جهان نفوذ کرده است که به قرار دادن شیطنت طبقۀ حاکم نه در بحران انباشت سرمایه، یا سقوط نرخ سود، و یا رقابت بین امپریالیست‌ها، بلکه به محل و مکان (به بیشۀ بوهمیا [باشگاه بوهمیایی‌ها]، گروه بیلدربرگ، دیچلی[Ditchley] ،داووس) و یا سازمان‌های «بد‌ذات» مفروض با سازمان سیا هنوز در صدر لیست، تمایل دارند.» 

حتی اگر اسد به آنچه که متهم می‌شود، مجرم باشد، باید با دخالت نظامی ‌آمریکا مبارزه شود. ما برای توجیه مخالفت‌مان با جنگ در سوریه به توطئه‌ها نیاز نداریم. آنچه ما نیاز داریم سیاست طبقاتی از پایه مستحکم، و پاسخ فکری بیدارکنندۀ ضدامپریالیستی است. ما به سازماندهی نیاز داریم. بنابراین بیائید تئوری‌های بی‌پایه و نامشخص را رها کنیم و دست به‌کار شویم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *