پاسخی کوتاه به یک دوست درباره فلسطین و سوریه

ادعای پشتیبانی از مبارزه خلق فلسطین و در عین‌حال داشتن رویای نابودی دولت سوریه، یک نام دارد: و آن هم شیادی است. آیا می‌توانی تصور کنی چه رُخ خواهد داد اگر سوریه و حزب‌الله توسط این اتحاد خفت‌بار اسرائیل، ایالات متحده و وهابی‌ها شکست می‌خوردند؟ در فردای تسلیم مقاومت عرب، من نمی‌خواهم به آنچه بر سر فلسطینی‌ها خواهد آمد، بیاندیشم.

تو از بدبختی‌ای که گریبان‌گیر خلق سوریه شده است متاثر شده‌ای و از خودت می‌پرسی آیا نباید سیاست دولت سوریه را محکوم کنی به همان عللی که سیاست دولت اسرائیل را محکوم می‌کنی. من پاسخ می‌دهم که این قیاس کاملا گمراه‌کننده است. زیرا اکثریت خلق سوریه در کنار دولت و ارتش این کشور که در برابر تهاجمی‌ که از خارج هدایت می‌شود نبرد می‌کند، قرار گرفته است. وگرنه چگونه می‌توان مقاومت پیروزمندانه این ارتش را در مقابل مزدورانی که از‬ ۱۱۰ کشور مختلف آمده‌اند، توضیح داد. و چگونه می‌توان توضیح داد که مردم هنگامی ‌که امکانش را داشته باشند، به مناطقی پناه می‌برند که در دست قوای دولتی قرار دارد؟‬ ‬
جنگ همیشه چیز کثیفی است و قربانیان بی‌گناه در دو طرف وجود دارند. اما اگر پرزیدنت اسد به راستی همان قصاب خون‌آشامی‌ بود که رسانه‌های غربی و سعودی تلاش می‌کنند نشان دهند، فکر می‌کنی که دولت سوریه با تمام نهاد‌هایش ـ که پرزیدنت، سنگ نگه‌دارنده آن است ـ مانند یک قصر کاغذین از مدت‌ها پیش فرو‌نپاشیده بود؟ آنهایی که به نظریه مسخره «دیکتاتور بدجنسی که خلق خودش را با سلاح شیمیایی قتل‌عام می‌کند» باور دارند، این دروغ‌پردازان حرفه‌ای، هزینه آن را خواهند پرداخت. رویدادها به‌خودی خود گویای واقعیت‌ها هستند و هنگامی ‌که تعبیر نادرست است، این رویداد نیست که باید تغییر داد بلکه تعبیر است که باید درست شود. امروزه، این «داستان» ساده‌انگارانه فقط کسانی را فریب می‌دهد که به‌علت تنبلی فکری نمی‌خواهند عقل خود را به‌کار گیرند.‬ ‬
ولی چون تعهد تو برای هدف فلسطین جدی و محکم است، تو باید رویدادهای دیگری را که با آنها آشنا هستی نیز مد نظر داشته باشی. این رویداد‌ها نشان می‌دهند که دشمنان سوریه، دشمنان فلسطین نیز هستند و این که شکست سوریه، شکست فلسطین نیز خواهد بود. زیرا چنین شکستی، به مبارزه طولانی خلق فلسطین برای خودمختاری و به مبارزه ملت عرب با امپریالیسم غرب پایان خواهد داد.‬ ‬
رویدادها و فقط رویدادها را خلاصه کنیم.‬ ‬
از شش سال پیش تاکنون، ده‌ها‌هزار جنگجو از سراسر جهان برای نبرد با «اسد بدجنس» به‌سمت سوریه سرازیر می‌شوند. آنها از ترکیه، کشور عضو ناتو و متحد ایالات متحده مانند عبور از یک آبکش، گذر می‌کنند. این مزدوران توسط پترو دلار‌های پادشاهی پرداخت می‌شوند و گاهی نیز در اسرائیل مورد مداوا قرار می‌گیرند. ترکیه، اسرائیل و عربستان سعودی متحدان ایالات متحده در منطقه هستند. سوریه بعثی تنها دولت عرب در خط جبهه است که هرگز با  تهاجم‌کننده صهیونیستی همدست نشده است. حزب‌الله لبنان نیز تنها سازمانی است که ارتش اسرائیل را با زور اسلحه از لبنان بیرون انداخته است.‬ ‬
ایالات متحده برای تضعیف ایران و حزب‌الله می‌خواهد سوریه را تکه تکه کند. این مطلب را من نمی‌گویم بلکه هیلاری کلینتون در یک ایمیل که توسط ژولین آسانژ برملا شد، می‌نویسد. در سوریه، نیروی هوایی اسرائیل مرتب ارتش سوریه و حزب‌الله را بمباران می‌کند. هواپیماهای اسرائیل هرگز سازمان‌هایی که با ارتش سوریه می‌جنگند را بمباران نمی‌کند و این سازمان‌ها نیز هرگز به اسرائیل حمله نمی‌کنند. «باسما کدمانی» یکی از رهبران اپوزیسیون سوریه در سال ۲۰۱۲ گفته بود: «ما به وجود اسرائیل نیاز داریم.» یک وزیر اسرائیلی تازه اعلام کرده است که می‌باید بشار اسد را از بین برد. «ارتش آزاد سوریه» به اسرائیل یک منطقه «ضربه‌گیر» در سرزمین سوریه هدیه کرده است که بلندی‌های جولان را حفظ می‌کند.
‫اینها رویدادها هستند.‬ ‬
ادعای پشتیبانی از مبارزه خلق فلسطین و در عین‌حال داشتن رویای نابودی دولت سوریه، یک نام دارد: و آن هم شیادی است. آیا می‌توانی تصور کنی چه رُخ خواهد داد اگر سوریه و حزب‌الله توسط این اتحاد خفت‌بار اسرائیل، ایالات متحده و وهابی‌ها شکست می‌خوردند؟ در فردای تسلیم مقاومت عرب، من نمی‌خواهم به آنچه بر سر فلسطینی‌ها خواهد آمد، بیاندیشم. و حتما نباید یک کارشناس بود برای درک این مطلب که آنهایی که از «شورش» در سوریه پشتیبانی می‌کنند، ابلهان مفید برای واشنگتن و تل آویو هستند.‬

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *