سعودیها: رها کردن فلسطین، در عوض جنگ با ایران
براساس یادداشت گفته شده، سعودیها آمادهاند که حق بازگشت فلسطینیها را نادیده بگیرند. آنها حق حاکمیت فلسطینیها را بر اورشلیم نادیده میگیرند و دیگر اصراری بر ایجاد یک دولت فلسطینی نیز ندارند. در عوض، آنها در پی یک پیمان (نظامی) آمریکایی ـ سعودی ـ اسرائیلی علیه به اصطلاح دشمن شرقی خلیج فارس هستند.
مذاکراتی بین سعودیها و صهیونیستها تحت حمایت ایالات متحده در جریان است. «مشاوری» که نتانیاهو و ترامپ در این مذاکرات از او بهعنوان محور اصلی استفاده مینمایند، اعجوبهای است بهنام «جارد کوشنر». او امسال حداقل سه بار به عربستان سفر کرده است که آخرین بارش همین اواخر بوده است.
خودکامههای عربستان سعودی طرح فروش فلسطین را دارند. بهنظر آنها، این تنها وسیله برای بهدست آوردن پشتیبانی ایالات متحده در کارزار متعصبشان علیه دشمن ایرانی است.
یک یادداشت داخلی سعودی که بهدست روزنامه لبنانی الاخبار بهگونه غیررسمیرسیده بود، عناصر عمده آن را برملا میکند. (صحت این مدرک تائید نشده است ولی الاخبار به چاپ کردن مدارک واقعی معروف است و ما به قضاوت ناشران آن اعتماد میکنیم.)
براساس یادداشت گفته شده، سعودیها آمادهاند که حق بازگشت فلسطینیها را نادیده بگیرند. آنها حق حاکمیت فلسطینیها را بر اورشلیم نادیده میگیرند و دیگر اصراری بر ایجاد یک دولت فلسطینی نیز ندارند. در عوض، آنها در پی یک پیمان (نظامی) آمریکایی ـ سعودی ـ اسرائیلی علیه به اصطلاح دشمن شرقی خلیج فارس هستند.
مذاکراتی بین سعودیها و صهیونیستها تحت حمایت ایالات متحده در جریان است. «مشاوری» که نتانیاهو و ترامپ در این مذاکرات از او بهعنوان محور اصلی استفاده مینمایند، اعجوبهای است بهنام «جارد کوشنر». او امسال حداقل سه بار به عربستان سفر کرده است که آخرین بارش همین اواخر بوده است.
عملیاتی که سعودیها ماه پیش علیه مخالفان داخلی دارودسته سلمان و علیه حزبالله در لبنان انجام دادهاند باید در چارچوب آماده کردن نقشهای گستردهتر برای جمعبندی، تجزیه و تحلیل شود.
هفته پیش، محمود عباس، رئیس کنونی فلسطینیها را به ریاض احضار کردند. در آنجا، به او گوشزد کردند که هرچه آمریکائیان بهعنوان نقشه صلح پیشنهاد میکنند باید بپذیرد، یا باید استعفا دهد. به او دستور دادند که تمام پیوندهای فلسطینیان با ایران و حزبالله باید قطع شود.
از هنگام این هشدارها که میتواند پیمانهای وحدت جدید را بین فلسطینیهای فتح و حماس در نوار غزه که مورد حمایت ایران است در معرض خطر قرار دهد، رسانههای فلسطینی وحدت نادری در حمله به ایران در ستونهایشان از خود نشان دادند.
۶ نوامبر گذشته، نامهای از نخستوزیر اسرائیل نتانیاهو خطاب به سفیران اسرائیل، عامدا «درز» کرده بود. در این نامه نتانیاهو به سفرا دستور میدهد که از طرحهای سعودیها علیه لبنان، یمن و غیره کاملاً دفاع کنند. همان روز، ترامپ در توئیتی مینویسد: «من اعتماد کامل به شاه سلمان و ولیعهد دارم. آنها کاملاً میدانند چه میکنند.»
این توئیت از طرف مسئولان توئیت سعودی بهصورت گستردهای پخش شد.
خودکامه سعودی سعد حریری، نخستوزیر لبنان را ربود و در حال بهراه انداختن جنگ در لبنان است. هدفش بیرون انداختن یا منفرد ساختن حزبالله، مقاومت شیعه در لبنان که متحد ایران است و در برابر نقشههای سعودیها برای لبنان ایستاده است.
۱۱ نوامبر نیویورک تایمز از وجود یک «نقشه صلح آمریکا» نوشت ولی جزئیات کمی درباره آن داد. بخت موفقیت چنین نقشهای ضعیف است.
الاخبار، روزنامه لبنانی چپ توانسته بود یک نسخه از نقشه گفته شده را بهدست بیاورد که بهصورت یک گزارش غیر رسمی وزیر امور خارجه سعودی عبدل الجبیر به شاهزاده سعودی محمد بن سلمان بود.
مدرک مورد نظر که برای نخستین بار افشاء میشود هر آنچه از زمان بازدید ترامپ از عربستان سعودی تاکنون از ماه مه گذشته درباره تلاشهای آمریکا برای امضای یک پیمان صلح بین عربستان سعودی و اسرائیل برملا شده را ثابت میکند. سپس اطلاعاتی درباره ملاقاتهای بین ریاض و تل آویو داده شده است که مهمترین آنها بازدید شاهزاده ولیعهد از اسرائیل است.
مدرک، اهمیت امتیازهایی که ریاض قصد دارد برای به سرانجام رساندن مسأله فلسطین و نگرانیاش برای بهدست آوردن کمک بر ضد ایران و مقاومتی که توسط حزبالله صورت میگیرد واگذار کند، برملا مینماید.
یادداشت وزیر امور خارجه سعودی با شرح استراتژی پیش بینی شده آغاز میشود.
برای مقابله با ایران با افزایش تحریمها بر ضد موشکهای دور برد و با بازنگری توافق هستهای، عربستان در توافق شراکتی با پرزیدنت دونالد ترامپ تائید کرد که یک تلاش دوگانه آمریکا ـ سعودی، کلید موفقیت مسأله است.
نزدیکی عربستان سعودی با اسرائیل خطر نارضایتی خلقهای مسلمان عربستان را دربر دارد زیرا منشاء مسأله فلسطین، میراثی معنوی تاریخی و مذهبی است. عربستان این خطر را بر خود نخواهد خرید مگر آن که مطمئن باشد که ایالات متحده برداشت عربستان را نسبت به ایران صادقانه تقسیم میکند یعنی این که ایران با پشتیبانی از تروریسم و با داشتن یک سیاست متعصب و با مداخله در امور دیگر کشورها، موجب ثباتزدایی منطقه میشود.
مدرک سعودی فرایندی که باید برای دستیابی به توافق طی شود را در پنج مرحله بیان میکند.
نخست: سعودیها «برابری روابط» اسرائیل و عربستان را الزامی میدانند. در زمینه نظامی آنها اسرائیل را ملزم میکنند که از سلاحهای هستهای خود چشمپوشی کند یا این که عربستان نیز اجازه داشته باشد که چنین سلاحهایی را در اختیار بگیرد.
دوم: در عوض، عربستان سعودی قدرت دیپلوماتیک و اقتصادی خود را برای قبولاندن نقشه صلح بین اسرائیل و فلسطینیان و کشورهایی که توسط ایالات متحده آماده شدهاند بهکار خواهد گرفت. بر اساس مدرک فوق، سعودیها در این راه حاضر به اعطای امتیازات فوقالعادهای هستند.
ـــ شهر اورشلیم پایتخت دولت فلسطین نخواهد بود بلکه تحت یک رژیم ویژه بینالمللی توسط سازمان ملل اداره خواهد شد.
ـــ حق بازگشت پناهندگان فلسطینی که با خشونت تام توسط صهیونیستها اخراج شدهاند در نظر گرفته نخواهد شد. آنها شهروندان کشورهایی خواهند شد که در حال حاضر در آن زندگی میکنند (هیچ درخواستی برای حاکمیت یک کشور مستقل فلسطینی ارائه داده نشده است).
سوم: هنگامی که عربستان سعودی و آمریکا (اسرائیل) برای «اصول کلی راهحل نهایی» در مورد فلسطین به توافق رسیدند، یک نشست تمام وزرای امور خارجه منطقه برای این که از طرف آنان حمایت شوند، سازمان داده خواهد شد. مذاکرات نهایی در پی آن خواهد آمد.
چهارم: در هماهنگی و مشارکت با اسرائیل، عربستان سعودی قدرت اقتصادی خود را برای متقاعد کردن خلقهای عرب بهکار خواهد گرفت که این نقشه را بپذیرند. در متن مدرک یک نکته در اینباره یافت میشود: «در ابتدای عادی شدن روابط با اسرائیل، این مطلب از طرف افکار عمومی عرب پذیرفته نخواهد شد.» نقشه عمدتاً شامل پول دادن به عربها برای پذیرفتن نقشه خواهد بود.
پنجم: نبرد فلسطین توجه را از مسأله واقعی که رهبران سعودی در منطقه دارند، یعنی ایران، دور میکند. در نتیجه، طرفهای سعودی و اسرائیلی با یکدیگر در نکات زیر موافقند:
۱ـ ممانعت کردن از تمام اقداماتی که بهکار سیاست تهاجمی ایران در خاورمیانه میخورد. باید همراه با موضعگیری صادقانه آمریکا علیه ایران باشد.
۲۔ افزایش تحریمهای آمریکا و بینالمللی در رابطه با موشکهای دوربرد ایران.
۳۔ افزایش تحریمها علیه سرمایهگذاریهای ایران در دنیا برای تروریسم.
۴۔ بازنگری گروه پنج + یک در رابطه با توافق هستهای با ایران برای اطمینان یافتن از به اجرا در آمدن دقیق و صادقانه مفاد آن.
۵۔ محدود کردن دسترسی ایران به داراییهای بلوکه شده و بهرهبرداری از تخریب وضعیت اقتصادی ایران برای افزایش فشار داخلی بر رژیم ایران.
۶۔ همکاری تشدید یافته در زمینه اطلاعات جنایات سازمانیافته و قاچاق موادمخدر توسط ایران و حزبالله.
این یادداشت با امضای عبدل الجبیر پخش شده است (ولی مشاوران او در این مورد چه کسانی بوده اند؟)
نقشه آمریکا برای صلح در فلسطین عبارت است از مجبور کردن فلسطینیان و اعراب به اجرای آنچه اسرائیل میخواهد. سعودیها با الزام شرایط بسیار کمی همه چیز را میپذیرند، به شرطی که آمریکا و اسرائیل به آنها کمک کنند تا از شر دشمن سوگند خوردهشان، ایران، خلاص شوند. ولی همه اینها غیر ممکن است. نه اسرائیل و نه ایالات متحده «برابری روابط» را با عربستان سعودی نخواهند پذیرفت. عربستان سعودی هیچ کدام از شرایط لازم را برای تبدیل شدن به یک دولت مسلط در خاور میانه، ندارد. ایران نیز نمیتواند شکست بخورد.
ایران در قلب جنبش شیعه در قلب مقاومت در برابر امپریالسم «غرب» قرار دارد. جماعتهای شیعه و سنی در خاورمیانه دارای اهمیتی تقریباً یکسان هستند. جمعیت ایران تقریباً چهار برابر جمعیت عربستان سعودی است. ایران کشوری باستانیتر و باسوادتر از عربستان است. ایران دارای شهروندانی بافرهنگتر و توان صنعتی پیشرفتهتر از عربستان است. ایران یک ملت است و نه یک مجموعهای از طایفههای بیاباننشین آنگونهای که عربستان آل سعود است. موقعیت جغرافیایی ایران و قابلیتهایش این کشور را شکستناپذیر میسازد.
برای پیروز شدن بر ایران، سعودیها جنگهای نیابتی در عراق، در سوریه، در یمن و اکنون در لبنان بهراه انداختند. آنها برای پیروز شدن در این جنگها، نیاز به سرباز داشتند. سعودیها همه مزدورانی را که یافتند استخدام کردند و برای جنگیدن فرستادند. فوجهای متعصب القاعده و دولت اسلامیآنها شکست خوردند. دهها هزار از آنها در میادین جنگ عراق، سوریه و یمن کشته شدند. بهرغم یک کارزار بسیچ جهانی، تقریباً تمام نیروهای در دسترس توسط مقاومتهای محلی شکست خوردند. نه دولت استعمارگر و نه ایالات متحده حاضر نیستند سربازان خود را برای نبردی که به برتری سعودیها در منطقه بیانجامد، بفرستند.
نقشه دولت ترامپ برای دسترسی به صلح در خاورمیانه امیدهای بسیاری را برانگیخت. ولی این نقشه وضعیت کنکرت را در نظر نمیگیرد. سعودیها وعده میدهند که از نقشه آمریکا پشتیبانی کنند به شرطی که دولت ترامپ بپذیرد که با دشمن سوگند خورده آنان، یعنی ایران، وارد جنگ شود. ولی هر دو رهبر به همان اندازه محدود هستند که نسنجیده و بیفکر و نقشه آنان بخت موفقیت کمی دارد. با وجود این آنان میکوشند نقشه را بهرغم آسیبهای جانبی بسیار، به انجام برسانند. صهیونیستها بههیچوجه نیازی به صلح ندارند. آنها بههمین زودی شتاب کمی برای پذیرفتن این نقشه از خود نشان میدهند و میکوشند در این میان سودی برای خود بهدست آورند.