فرانسه، همدست جنایت علیه تودهها در یمن
حوثیها و متحدان آنها، حزبالله لبنان را تحسین میکنند، از سوریه خودمختار پشتیبانی میکنند و هنوز به ملیگرایی عرب باور دارند. چیزهایی که مجاز نیست. از این هم بدتر: این یمنیهای اصلاحناپذیر هرگز همبستگی خود را با خلق فلسطین انکار ننمودند. برای امپریالیستها و نوکرانشان، شورش پیروزمندانه در صنعا، یک ناهنجاری شرمآور، یک زگیل زشتی است که باید از منظره زدوده شود. این ونزوئلای شبه جزیره عربیست. پس دیگر در پی دلائل مصیبتی که بر سر این خلق با شهامت میآورند، نباشیم.
فقیرترین کشور عربی، در میان بیاعتنایی عموم، وحشت تجاوزی مرگآفرین و بیگانه را تحمل میکند.خلق یمن در حالیکه شب و روز بمباران میشود، در اثر تحریمها گرسنه مانده است. یمن دارای جمعیتی برابر با ۲۷میلیون تن است که براساس مدارک سازمان ملل، ۱۰میلیون از آنها نیاز به کمکهای بشردوستانه فوری دارند، ۷میلیون با تهدید قحطی روبهرو هستند و یک میلیون نفر نیز طعمه بیماری وبا شدهاند. کمبود سوخت، رفتوآمد، عملکرد شبکههای آب آشامیدنی، برق و سالمسازی را فلج کرده است.
نیروی هوایی سعودی نه از مدرسهها، نه از بیمارستانها و نه از نیایشگاهها میگذرد. سعودیها میخواهند با پراکندن وحشت، خلق یمن را به زانو درآورند. این جنگی نیست که با مبارزان یمنی صورت میگیرد، بلکه نتیجه کار یک شرکت تضعیف روحیه اهالی یمن، تخریب کامل کشور، ویران کردن زیرساختهاست. هدف عمل بههم آمیخته بمبارانهای هوایی و تحریمهای هوایی و دریایی به زانو درآوردن کل خلق یمن است. ریاض ادعا مینماید که از دولت قانونی یمن دفاع میکند. اگر چنین است پس چرا تحریمها را به تمام کشور تحمیل کرده است؟
از ماه مارس سال ۲۰۱۵، ائتلاف تحت رهبری وهابیها اهالی غیرنظامی را با ادعای این که آنها با رئیسجمهوری سابق علی عبدالله صالح بر ضد جانشین وی «عبد رابو منصور هادی»، طرفدار سعودیها متحد شدهاند قتلعام میکند. این مداخله بیش از ۱۰هزار قربانی بهدنبال داشت ولی باعث جابهجا شدن خطوط نیرو نشد. تهاجم زمینی شکست خورد، چون به مقاومت شدید یمنیها برخورد کرد و در تاریخ ۹ نوامبر، یک موشک با پایتخت سعودیها تماس سطحی پیدا کرد. صدهاهزار کودک از سوءتغذیه در کشوری که زیر بمبها ویران شده و در اثر تحریمها گرسنه مانده است، رنج میبرند. این جنگ عاقبتی ندارد.
تبلیغات سعودیها جنگ را با استناد به مشروعیت بینالمللی توجیه میکند. در ماه فوریه سال ۲۰۱۴ جنبش «انصارالله» پایتخت کشور را به اشغال خود درآورد و در ماه ژانویه ۲۰۱۵، رئیسجمهوری منصور هادی را مجبور به استعفاء کرد. این موفقیت غیرمنتظره، سعودیها و پدرخواندههای غربی آنها را غافلگیر کرد. سعودیها که تصمیم به مداخله گرفته بودند، به سازمان ملل متحد رجوع کردند که این سازمان هم با قطعنامه شماره ۲۲۱۶ مورخ ۱۴ آوریل سال ۲۰۱۵ قدرت گرفتن حوثیها را محکوم نمود و بار دیگر مشروعیت پرزیدنت هادی را تأیید کرد.
این تصمیم سازمان ملل متحد یک پوشش حقوقی ارائه کرد که به ریاض اجازه میداد یمن را برای پیروزی بر شورشیان بدون ملاحظه بمباران کند. این فساد حقوق بینالمللی بهمثابه چک سفیدی است در دست کشورهای ثروتمند عرب که به آنها اجازه میدهد زیر بمبهای خود فقیرترین کشور عربی را ویران کنند. رویدادها آنگونه میگذرد که گویا مهاجم از نوعی گواهی قتل در مقیاس کلان بههمراه دعاهای کشورهای غربی برخوردار است که برایش تسلیحات به مقدار نامحدود تهیه مینمایند در حالیکه شورشیان حوثی رودررو با تحریمها قرار گرفتهاند.
سلاحهایی که برای به قتل رساندن خلق یمن بهکار گرفته شده است، در کنار کاج نوئل نیافتهاند. آنها سلاحهای غربی هستند. بمبهایی که روی کودکان یمنی فرود میآیند از دقت فوقالعادهای برخوردارند. تبریک عرض میشود! سیستم هدایت آنها، در فرانسه ساخته شده است. در پرتو شعاع عملشان، جنگندههای اف ۳۵ سعودی قادرند هر جایی را که میخواهند بکوبند. باز هم تبریک عرض میشود. هواپیماهای تدارکاتی نیز ساخت فرانسه هستند. بلوکه کردن دریایی که موجب گرسنه ماندن خلق یمن میشود، دارای کارایی ترسآوریست. درود! نیروی دریایی فرانسه نیز در آن شرکت میکند. تاریخ بهیاد خواهد داشت که فرانسوا اولاند و امانوئل ماکرون کودکان یمن را ازپا درآوردند.
در برابر صنعت شگفتانگیز مرگآفرین ما، زندگی این کودکان بیچاره چه ارزشی میتواند داشته باشد؟ پادشاهی سعودی نخستین مشتری فرانسه است. بین سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۶ پادشاهی عربستان مبلغ ۹ میلیارد یورو تسلیحات از فرانسه خریده است؛ یعنی ۱۵ تا ۲۰ درصد صادرات کشور. بدون ناراحتی روحی، جمهوری فرانسه قاتلان را مسلح میکند. از دو سال پیش تاکنون ریاض جنایتی علیه تودهها انجام میدهد که پاریس همدست آن است. در سال ۲۰۱۱، فرانسه لیبی را بهنام حقوق بشر ویران کرد. در سال ۲۰۱۷ فرانسه در ویران کردن یمن بهنام دادوستد شرکت میکند. «سرزمین حقوق بشر» دیگر از مشتی آدم فرومایه تشکیل شده است.
باکمال تعجب، از گروه خانمهای گریان خبری نیست. البته باید یادآوری کنیم که در سوریه نیستیم. و نه از «کلاه سفیدها»، که کارشناس دستکاری هستند، نه از نمایندگان سبزها و نه از حقوق بشریها خبری هست که طومار برای جمعآوری امضاء بدهند. یمن دیگر مورد توجه اهالی «سن ژرمن د پره» نیست. این کشور از صفحه رادار آنها بیرون رفته است. ولی به چه جهت این همه بیتوجهی از سوی افرادی که از بدبختی جهان تا این اندازه رنج میکشند؟ تبلیغات غرب بلافاصله پاسخ لازم را به ما میدهد: همدستی حوثیها با تهران. حوثیها به جماعت شیعه زیدیهها تعلق دارند، جنبش «انصارالله» به درد جاهطلبیهای ایران میخورد.
اینجاست که جنایت نابخشودنی یمنیهای شورشی رخ داده است. این جنایت طرف نیروهای شر قرار دارد؛ یعنی با ملاها همدست شدهاند. حوثیها و متحدان آنها، حزبالله لبنان را تحسین میکنند، از سوریه خودمختار پشتیبانی میکنند و هنوز به ملیگرایی عرب باور دارند. چیزهایی که مجاز نیست. از این هم بدتر: این یمنیهای اصلاحناپذیر هرگز همبستگی خود را با خلق فلسطین انکار ننمودند. برای امپریالیستها و نوکرانشان، شورش پیروزمندانه در صنعا، یک ناهنجاری شرمآور، یک زگیل زشتی است که باید از منظره زدوده شود. این ونزوئلای شبه جزیره عربیست. پس دیگر در پی دلائل مصیبتی که بر سر این خلق با شهامت میآورند، نباشیم.