لیبی: ۷ سال بدبختی بهخاطر سازمان ناتو
پس از نابود کردن دولت و به قتل رساندن قذافی، آنچه باقی مانده بود، عظیم بود. بزرگترین ذخیرههای نفت آفریقا، معادن گاز طبیعی، سفره بیکران آب زیرزمینی که طلای سفیدی است گرانبهاتر از طلای سیاه، خود سرزمین لیبی که از لحاظ استراتژیک اهمیتی درجه اول دارد. دولت لیبی، از داراییهای بیاندازه خود، تقریباً ١۵٠میلیارد دلار را در خارج از کشور سرمایهگذاری کرد که با حکم سازمان ملل بلوکه شد.
هفت سال پیش، در روز ١٩ مارس ٢٠١١، جنگ با لیبی نخست تحت رهبری ایالات متحده و با واسطه فرماندهی آفریقا (آفریکوم) و سپس توسط سازمان ناتو آغاز شد. طی هفت ماه، تقریباً دههزار ماموریت هوایی با فروافکندن دههاهزار بمب و موشک در لیبی، صورت گرفت.
ایتالیا در این جنگ با جنگنده ـ بمبافکنها و پایگاههای هوایی خود شرکت کرد و به این ترتیب قرارداد دوستی و همکاری را که بین دو کشور امضاء شده بود، پاره کرد. ایتالیا پیش از حمله هوا ـ دریایی خود، از نفراتی از قبیلهها و گروههای اسلامگرا مخالف با دولت را که نیروهای ویژه قطری در آنها نفوذ کرده بودند، پشتیبانی مالی میکرد. بدین ترتیب حکومتی که در سواحل جنوبی دریای مدیترانه بنابه تجزیه و تحلیلهای بانک جهانی «به سطح بالایی از توسعه اقتصادی و شاخصهای بالایی از پیشرفت انسانی» رسیده بود، نابود شد. تقریباً دومیلیون مهاجر در آنجا کار یافته بودند. همزمان، لیبی با داراییهای بیاندازه خود، ایجاد ارگانیسمهای اقتصادی مستقل مانند: صندوق مالی آفریقا، بانک مرکزی آفریقا، بانک آفریقایی سرمایهگذاری را در بطن اتحادیه آفریقا امکانپذیر ساخته بود.
همانگونه که ایمیلهای هیلاری کلینتون ثابت میکند، اتحادیه اروپا و فرانسه با هم توافق کردند که نخست نقشه قذافی را در مورد ایجاد یک پول آفریقایی برای جایگزینی دلار و فرانک سایفا (س.اف آ. ـ تحمیل شده توسط فرانسه به ١٤ مستعمره سابقش)، خنثی کنند.
پس از نابود کردن دولت و به قتل رساندن قذافی، آنچه باقی مانده بود، عظیم بود. بزرگترین ذخیرههای نفت آفریقا، معادن گاز طبیعی، سفره بیکران آب زیرزمینی که طلای سفیدی است گرانبهاتر از طلای سیاه، خود سرزمین لیبی که از لحاظ استراتژیک اهمیتی درجه اول دارد. دولت لیبی، از داراییهای بیاندازه خود، تقریباً ١۵٠میلیارد دلار را در خارج از کشور سرمایهگذاری کرد که با حکم سازمان ملل بلوکه شد.
از ١٦میلیارد دلار دارایی لیبی که توسط ئورو کلیر بانک بلژیک بلوکه شده بود، ١٠میلیارد دلار بدون اجازه برداشت ناپدید شد. همین سرقت بزرگ در سایر بانکهای اروپایی و آمریکایی رُخ داد.
در لیبی، در آمدهای مالی مربوط به صادرات انرژی، که در سال ٢٠١٧ از ٤٧میلیارد دلار به ١٤میلیارد دلار رسید، بین گروههای قدرت شرکتهای فراملی تقسیم شد. دینار لیبیایی که قبلاً برابر با ٣ دلار بود، هم اکنون هر ٩ دینار با یک دلار تعویض میشود. اجناس مصرفی معمولی باید وارد و به دلار پرداخت شوند و این در حالی است که تورم سالانه به ٣٠ درصد رسیده است.
سطح زندگی اغلب شهروندان بهعلت نداشتن پول و خدمات اصلی سقوط کرده است. امنیت و نظام واقعی قضایی دیگر وجود ندارد. بدترین شرایط متعلق به مهاجران آفریقایی است: تحت اتهام کاذب «مزدوران قذافی» (اتهامی که توسط رسانههای غربی تقویت میشود)، شبهنظامیان اسلامگرا آنها را به زندان میافکنند (حتی داخل قفسهای باغوحش)، شکنجه میکنند و به قتل میرسانند.
لیبی در دست قاچاقچیهای انسانها، تبدیل به راه عمده گذر بهسوی اروپا شده است که در حین عبور از دریای مدیترانه، هر سال بیش از بمبارانهای ناتو در سال ٢٠١١ قربانی میگیرد.
شهروندان لیبیایی همچنین با اتهام طرفداری از قذافی، تحت تعقیب قرار میگیرند. در شهر تاورقا، شبهنظامیان اسلامگرا (همانهایی که قذاقی را به قتل رساندند) با کشتن، شکنجه کردن و تجاوز کردن، به یک «پالایش» واقعی قومی دست یازیدند. بازماندگان، وحشتزده شهر را ترک گفتند. امروزه، آنها تقریباً ٤٠هزار نفرند که چون نمیتوانند به شهر تاورقا بازگردند، در شرایط غیرانسانی میزیند. پس این نمایندگان «چپس که هفت سال پیش با دادوفریاد و جاروجنجال بهنام حقوق انسانی مداخله در لیبی را خواستار بودند، چرا اکنون سکوت را پیشه خود ساختهاند؟