آیا ترکیه موقعیت تازه‌ای به‌دست می‌آورد؟

همان‌طور که پوتین اشاره کرد، یکی دیگر از واقعیت‌های مهم مربوط به این رویداد این است که، دولت ترکیه، که در تلاش گسترش اهداف امپریالیستی است، رویای تبدیل شدن به یک قدرت هسته‌ای را آغاز کرده است. در جهان امروز، جایی که تنش بین قدرت‌های امپریالیستی و احتمال برخورد و جنگ هر روز در حال افزایش است، جنگ افزار هسته‌ای بزرگ‌ترین تهدید برای بشریت به‌شمار می‌آید. کنترل تسلیحات اتمی ‌برای سرمایه‌داری غیرممکن است. تسلیحات هسته‌ای ترکیه یا هر قدرت دیگر سرمایه‌داری غیر‌قابل پذیرش است.
 

 

برخی از تحولات اخیر این سئوال را مطرح می‌سازد که آیا ترکیه موقعیتی امپریالیستی می‌گیرد. عملیات نیروهای مسلح ترکیه در استان عفرین سوریه که با موافقت روسیه صورت گرفت، پیامدهای مهمی ‌دارد.

از یک‌سو، در حالیکه واضح است که ایالات متحده آمریکا سیاست خود را برای تقسیم سوریه ادامه می‌دهد، عملیات عفرین در خدمت همین هدف است. از سوی دیگر، دولت ترکیه که در معادلات سیاسی سوریه نسبتاً غیر‌فعال بوده است، دوباره در این زمینه فعال شده است. واضح است که این فعالیت موقعیت ترکیه را در سلسله مراتب امپریالیستی ارتقاء می‌بخشد. با این حال، این ارتقاء موقعیت باید با احتیاط مورد تحلیل قرار گیرد. این حرکت در سلسله مراتب امپریالیستی، شکنندگی اقتصادی سرمایه‌داری ترکیه را تسکین نمی‌دهد. برعکس، می‌تواند موجبات یک بحران اقتصادی در آینده را فراهم سازد. بحرانی با پتانسیلی به‌مراتب نیرومندتر. علاوه بر این، این روند وابستگی بیشتر ترکیه را به‌همراه خواهد داشت. ارتقاء موقعیت ترکیه نه به این دلیل است که سیاست مستقلی را در پیش گرفته است، بلکه به‌دلیل ادامه سیاست وابستگی است. 

دولت ترکیه از این رویداد به‌عنوان برگ برنده‌ای در روابط بین‌الملل استفاده می‌کند. از یک‌طرف، از ایالات متحده آمریکا و قدرت‌های امپریالیست اروپایی به‌خاطر حمایت سیاسی و نظامی‌ آنها از نیروهای کُرد انتقاد می‌کند و از سوی دیگر، از این تنش برای تقویت موقعیت ترکیه در درون نظام امپریالیستی استفاده می‌کند.

در عین‌حال ترکیه روابط خود را با روسیه و ایران تقویت می‌کند. نشست سه‌جانبه در سطح روسای جمهور که هفته گذشته برگزار شد، نشان‌دهنده میزان این روابط است. 

در رابطه با این تصویر، لازم است تأکید کنیم که ترکیه تقریباً غیرممکن است که روابط نیرومند خود را با امپریالیسم غربی، حداقل در شرایط کنونی، قطع و یا متوقف سازد.  می‌توان گفت دولت ترکیه توانایی نوعی حرکت نسبتاً مستقل از امپریالیسم را گسترش بخشیده است. اما منافع سیاسی، نظامی ‌و اقتصادی ترکیه تا آن اندازه نیرومند هست تا مانع آن شود که از مدار امپریالیسم غرب یا ناتو خارج شود. روابط اقتصادی بین کشورهای غربی و ترکیه عمیق و دیرپا هستند، آنچنان عمیق که غیرقابل نادیده گرفتن‌اند. 

نشانه دیگری که دولت ترکیه از تحولات جاری برای تقویت مواضع خود درچانه‌زنی با امپریالیسم استفاده می‌کند، واکنش آن نسبت به اتهام حملات شیمیایی به دولت سوریه است. خبرگزاری دولتی ترکیه یکی از نخستین بنگاه‌های خبری و دولت ترکیه نخستین دولتی بود که این حملات را همراه با سایر نیروهای امپریالیستی غرب محکوم کردند. 

از سوی دیگر، استقلال محور روسیه ـ ایران از نظام امپریالیستی غیر‌ممکن می‌نماید. علی‌رغم تمام محدودیت‌های اقتصادی، روسیه شعاع عمل سیاسی خود را در به‌کارگیری موفقیت‌آمیز دیپلماسی امپریالیستی با موفقیت گسترش می‌دهد. از این منظر رویدادهای سوریه تعیین‌کننده بوده است. ایران کشوری است سرمایه‌داری که دارای ظرفیت هسته‌ای بوده و در خاورمیانه از قدرت معینی برخوردار است. این داده‌ها بیانگر این واقعیت است که هیچ‌یک از این کشور‌ها نمی‌توانند ضدامپریالیستی باشند. اگرچه آنها به‌طور کلی به ایالات متحده و امپریالیسم غربی می‌تازند، امّا هیچ‌یک از آنها و نیز ترکیه نمی‌توانند مواضع ضدامپریالیستی داشته باشند. در این رابطه می‌توان گفت که پشتیبانی و حمایت صادقانه از منافع مردم در این کشورها و حتی برای مردم سوریه غیرممکن است. عملکرد روسیه در موافقت به مداخله ترکیه در عفرین، نمونه بارزی از این واقعیت است. 

دولت ترکیه، که از حمایت روسیه برخورداراست، آشکارا در حال مبارزه‌ای ضد‌انقلابی علیه جمهوری‌خواهی بورژوایی، سکولاریسم و ​​حقوق کارگران است. حزب حاکم، دشمن مردم، همانند همتایان خود، با دمیدن در شیپور جنگ، میلیتاریسم و ناسیونالیسم موجودیت خود را ادامه می‌دهد. در این زمینه می‌توان به افزایش خصومت علیه کُردها، برافراشتن پرچم ترکیه در عفرین، که بخشی از قلمرو سوریه است و مسلط ساختن سیستم اداری داخلی ترکیه در مناطق اشغالی اشاره کرد.

تفکر اینکه ترکیه می‌تواند در مقابل امپریالیسم قرار گیرد، و این اندیشه که روسیه و ایران می‌توانند یک محور ضدامپریالیستی ایجاد کنند، به مفهوم نادیده گرفتن قوانین سرمایه‌داری است. چین، اگر چه فعالانه در خاورمیانه دخالت نمی‌کند ،اما از آنجا که دچار همان توهم ترکیه و سایرین است، باید در همان دسته‌بندی قرار گیرد. 

امپریالیسم بالاترین مرحله سرمایه‌داری است. در این مرحله، جهت‌گیری امپریالیستی رفتار کل نظام سرمایه‌داری را هدایت و رهبری می‌کند. هیچ عضوی از این سیستم بدون تمایل به گسترش و یا صعود از مراحل سلسله مراتب آن، نمی‌تواند موجودیت خود را حفظ نماید. تمایل مورچه در گذشته برای از بین بردن امپریالیسم، انحلال استعمار را به‌همراه داشت. در این راستا، بودند کشورهایی که با پشتیبانی اتحاد جماهیر شوروی و کوبا، سمت‌گیری سوسیالیستی به‌خود گرفتند. در این بین، هیچ شباهتی بین این تجربه قرن بیست و ترکیه امروز وجود ندارد. 

نکته قابل ذکر دیگر این است که نشست سه جانبه بین ترکیه، روسیه و ایران از دیگر دلایل افزایش تمایل دولت ترکیه به امپراتوری است. نیروگاه هسته‌ای در Akkuyu که ساخت آن در هفته گذشته آغاز شده است تهدید دیگری برای مردم منطقه به‌شمار می‌آید. زباله‌های این نیروگاه نه تنها برای مردم ترکیه، بلکه برای همه افراد دیگر منطقه مشکلی خواهد بود جدی. انرژی هسته‌ای تحت شرایط سرمایه‌داری، به‌ویژه در کشوری مانند ترکیه، که دولت تمام مکانیسم‌های کنترل مربوطه را غیر‌فعال کرده است، نه تنها خیر و برکتی به‌همراه ندارد، بلکه تهدیدی است برای بشریت و محیط زیست. 

همان‌طور که پوتین اشاره کرد، یکی دیگر از واقعیت‌های مهم مربوط به این رویداد این است که، دولت ترکیه، که در تلاش گسترش اهداف امپریالیستی است، رویای تبدیل شدن به یک قدرت هسته‌ای را آغاز کرده است. در جهان امروز، جایی که تنش بین قدرت‌های امپریالیستی و احتمال برخورد و جنگ هر روز در حال افزایش است، جنگ افزار هسته‌ای بزرگ‌ترین تهدید برای بشریت به‌شمار می‌آید. کنترل تسلیحات اتمی ‌برای سرمایه‌داری غیرممکن است. تسلیحات هسته‌ای ترکیه یا هر قدرت دیگر سرمایه‌داری غیر‌قابل پذیرش است. 

از سوی دیگر، جنبش ملی کُرد مدت‌هاست که با تکیه به آمریکا و امپریالیسم در کل، روبروی دولت ترکیه قرار گرفته است. این واقعیت به‌معنای تسلیم شدن آینده مردم کُرد به امپریالیسم است و این خود غیر‌قابل قبول است. ایالات متحده آمریکا در عفرین بار دیگر ثابت کرده که هر گونه نیروی امپریالیستی غیر‌قابل اعتماد است. 

آزادی مردم سوریه به تمامیت ارضی سوریه بستگی دارد و به مفهوم آنست که آنان سرنوشت خود را خود در دست می‌گیرند. مداخله در امور داخلی سوریه باید متوقف شود؛ تمام نیروهای خارجی باید از سوریه عقب‌نشینی کرده و سرزمین‌های تحت کنترل خود را به دولت قانونی سوریه تسلیم سازند. 

ما نباید در فضای جنگ تنفس کنیم. این تمایل باید متوقف شود. مردم ترکیه نباید به سیاست جنگ و ناسیونالیسم آری بگویند. مهم نیست که دولت چه می‌گوید، اما، گرایش عمومی ‌مردم ترکیه برای صلح است. مشکل اینجاست که پتانسیل مترقی و صلح‌آمیز مردم سازمان‌یافته نیست و توسط نیروهای سیاسی بورژوایی سرکوب می‌شود. کمیته صلح ترکیه سهم خود را در اطلاع‌رسانی و سازماندهی مردم ادامه خواهد داد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *