فرآیندهای مذهبی در ترکمنستانِ پس از فروپاشی شوروی
در سالهای نود میلادی فرایندهای مذهبی در دولت ترکمنستان مستقل قانونمندی خود را داشت. در مرحله نخست که با رضایت سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیکی مشخص میشد، فعالیت بعضی ادیان که خود را درسالهای پروسترویکا اعلام کرده بود، بهسرعت گسترش یافت. این امر در رشد پویای شماری از عبادتگاههای رسمی و غیررسمی، روحانیت رسمی و غیررسمی و در افزایش بیسابقه علاقه مردم به مذاهب و انواع گوناگون اعتقادات و خرافات بازتاب یافت. مرحله دوم ، گرایش سیستماتیک حاکمیت برای تابع کردن پروسههای مذهبی به خط مشی رسمی خود، برای رسیدن به تضمین حمایت بیقیدوشرط روحانیت و مؤمنان ازگامهای برداشته شده توسط حاکمیت است. در مرحله سوم، در سه، چهار ساله اخیر در مناسبات حاکمیت با شماری از ادیان عنصر فشار و تشنج فزاینده، پدید آمد. اینکه فرآیندهای مذهبی در ترکمنستان در دهه آغاز شده چگونه سپری خواهد شد را زمان نشان خواهد داد.
چنانکه روشن است از هیچ چیزی بهوجود نمیآید. هر پروسه و پدیده نو به منطق تکامل پیشین رویدادها مشروط است. ازینرو طبعا برای آنکه حیات مذهبی ترکمنستان شوروی پیشین مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد، بایست پیش از هر چیز به سالهایی رفت که بر اعلام حاکمیت جمهوری و دولت مستقل متقدم هستند. در عینحال باید اشاره کرد که تصویری که ممکن شد در ترکمنستان بهمثابه بخشی از کشورهای متحده در این رابطه مشاهده کرد، در خطوط اصلی آن، آنچه در دیگر جمهوریهای متحده رخ داد بهویژه در روسیه نیز بازتاب یافت. در دوران پس از جنگ، مذهب و روحانیت بار دیگر خود را از سوی حکومت و ایدئولوژی رسمی آن آتئیسم پیکارجو تحت فشار دید، هرچند این فشار که بهطور موقت در دوران جنگ کبیر میهنی قطع شد، مانند تضییق سالهای پایانی دهههای بیست و سی چندان هم شدید نبود. زمین لرزه فاجعهبار سال ۱۹۴۸ زمانیکه در عشقآباد و روستاهای اطراف آن به یکباره دههاهزار انسان کشته شدند، اوجگیری شدید احساسات مذهبی را د رمناطقی که از بلایای طبیعی آسیب دیده بود، بهوجود آورد، چونکه این فاجعه از سوی بسیاری بهمثابه کیفر و جزای الهی درک شد که از سوی نیروی بالاتری بهخاطرگناهان انسانها نازل شده است. دیرتر این احساسات رفته رفته فروکش کرد. با این حال مصوبات نوبتی کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی، مربوط به مذاهب و تبلیغات آتئیستی، در همه جمهوریهای متحده موج نوین تشدید فشار بر مذهب را بهوجود آورد. کمیته مرکزی حزب کمونیست ترکمنستان نیز در این امر تصمیمات مشابهای را اتخاذ کرد. (۱)
در ترکمنستان این مسئله، بهویژه در یک سری کامل «خودافشاگریها» و «انصراف» سازمانیافته نمایندگان روحانیت و متدینینی که اغلب در اینباره تنها از نشریات مربوطه اطلاع یافته بودند ظاهر شد. فشار و تضییق به نمایندگان همه مذاهب و جریانهای مذهبی موجود در جمهوری، مسلمانان، ارتدوکسها، شاهدان یهوه، آدونتیستها و مولکانها (مذهبی که رسم و آیین دینی ارتدوکسها را رد میکند. مترجم) مربوط بود. در رسانههای گروهی مطالب تند و مقالات فکاهی تنقیدی علیه مذهب ظاهر شدند؛ محاکمات سازمانیافته برگزار شدند؛ برخی نمایندگان روحانیت و متدینین فعال را جریمه کردند و یا حبسهای گوناگون گرفتند. طبعا در پارهای موارد انتقادها متناسب با واقعیات بودند، زیرا حقیقتا اغلب این موارد نقض ماده ۲۶۲ قانون جزایی جمهوری ترکمنستان شوروی سوسیالیستی بودند، یعنی «استفاده از خرافات مذهبی» «انجام اعمال دروغین با هدف تهییج و تحریک خرافات مذهبی در بین تودههای مردم، همچنین هر نوع بهرهگیری هدفمند مادی از این راه» براساس این ماده قانونی ممنوع بود. «اخذ اجباری عوارض به نفع مساجد، کلیساها و دیگر سازمانهای مذهبی، سکتها و خادمان جداگانه کیشها و همچنین واداشتن به اجرای مراسم و آیینهای مذهبی» مجاز نبودند.
بعدها در «آییننامه کمیسیونهای همکاری کمیته اجرایی نمایندگان شوراهای زحمتکشان در زمینه رعایت قانون درباره کیشهای مذهبی» تأکید شد که سازمانهای مذهبی و روحانیت نباید به اصطلاح «اماکن مذهبی» یا زیارت متدینین برای آنرا سازماندهی کنند، اقدامات فریبنده بهمنظور تحریک خرافات بین مردم انجام دهند و مراسم مذهبی برای افرادِ زیر سن قانونی بدون اجازه و موافقت پدر و مادر بهعمل آورند. (۲) همزمان با مفاد فوق، که از نقطه نظر حقوقی منطقی است، منع سازمانهای مذهبی و روحانیت به «ارائه کمک مالی به متدینین» را در اینجا باعث و به چالش کشیده است. آخرین تضییق و تعرض گسترده به سنن مذهبی در سالهای ۱۹۸۲ ـ ۱۹۸۱ صورت گرفت. به دستورکمیته مرکزی حزب کمونیست جمهوری گروه کارمندان کادر کمیته مرکزی و دانشمندان جهت بررسی وضع دینی مردم و کارآیی تبلیغات آتئیستی اعزام شد. همزمان به دستور ارگانهای جمهوری و محلی حکومت در برخی اماکن مقدس خانههای زیارتکنندگان را تخریب، آثار و علایم زیارت را از بین بردند، تاببازی در روز عید قربان را ممنوع و در عینحال جهت نظارت بر اجرای این ممنوعیت کلکتیوهای معلمین را شرکت دادند، وسائل تابها را دربرخی نقاط برچیدند و دیگر تدابیر «تربیتی» را اجرا کردند. اما با وجود همه کوششهای ارگانهای حزبی ـ ایدئولوژیکی، سنتهای چندین قرنی مذهبی و تصورات ناشی از آن در شعور و زندگی بخش زیادی از مردم حفظ شد. درباره این مسئله، مطالب پژوهشهای جامعهشناسانه بهویژه گویای این مسئله هستند. چنانکه مثلا، طبق دادههای سالهای دهه هشتاد و هفتاد میلادی در روستاها درصد مذهبیها حتی بین روشنفکران تا اندازهای بالا بود. از هشت گروه صنفی روشنفکران روستایی ۲۴/۵ درصد متدین و ۴۳ درصد مردد بودند.(۳)
بهطور طبیعی در ساکنان سایر روستاها این نمودار خیلی بیشتر بود، هرچند در محیط شهر این نمودار اساسا کاسته شد. اواسط سالهای دهه هشتاد در جریان پروسترویکا و دموکراتیزه و لیبرالیزه شدن زندگی جامعه، مناسبات نوین دولت و ایدئولوژی رسمی نسبت به مذاهب بهطور کلی و مذاهب مختلف بهویژه ظاهر گردید. امکان چاپ و بهرهبرداری آزادانه از آثار و نشریات مذهبی در زمینه مسیحیت، اسلام، بودایی پیدا شد، بازسازی و احیاء برخی کلیساهای سابقا غیرعلنی و نهان انجام و برآمد رجال مذهبی و متدین فعالانهتر شد و فرقهها وانجمنهای مذهبی بهوجود آمدند. تمامی این تحولات و گرایشات تازه دولت ترکمنستان را آشفته میکردند.
در میانه سالهای دهه هشتاد میلادی در مناطق بسیار وسیع جمهوری ترکمنستان تنها چهار مسجد رسمی آنهم واقع در ولایات (دو مسجد درایالت مرو [ماری] ـ یوسف همدانی و تالخاتان بابا و دو مسجد در ایالت تاشاووز [داشاووز ـ داش اوغوز] ـ شالی کُر و بلیال بابا) ثبت شده بودند و چهار کلیسای مسیحی (در عشقآباد، کراسنوودوسک، چارجو و مرو [ماری]) نیز وجود داشتند. در پایان همان دهه رشد چشمگیر شمار کلیساها و بهطور کلی مسلمانان آغاز شد: بیش از هشتاد درصد جمعیت ترکمنستان را خلقهایی که بهطور سنتی پایبند به اسلام بودند تشکیل ميدادند. در سال ۱۹۸۸، دولت ترکمنستان برای ساخت یک مسجد در پایتخت تصمیم گرفت. در عشقآباد چنین امری باور نکردنی بود، قبلا رسما عبادتگاهی که مسلمانان فعالیت کنند وجود نداشت. در «غاژه» منطقه جنوبی و مرتفع شهر، ساختمانی با ساختوساز ملی، توسط انجمن مذهبی «سنت» سازماندهی شد. ابتدا نمازخانهای را به مساحت ۲۲۰ مترمربع ایجاد کردند و برای نخستین بار پس از چندین دهه در آخرین جمعه ژوییه سال ۱۹۸۹ نماز جمعه گزارده شد. در جوار این ساختمان ساخت مسجد سنتی بزرگتری را پیریزی کردند. در سال بعد تنها طی چهارماه این مسجد ضمن گرفتن نام تاریخی «آقسا» [«الاقصی»]، احداث شد. در افتتاح و گشایش باشکوه آن در پانزده نوامبر سال ۱۹۹۰ نمایندگان روحانیت مسلمان منجمله قاضی ـ امام ترکمنستان نصراله عباداله یف سخنرانی کردند.
س. نیازوف رئیسجمهور ترکمنستان بهطور رسمی به این جشن ورود کرد و به این رویداد مهم و برجسته در زندگی مؤمنان به آنها تهنیت گفت و به نقش تقویتکننده روحانیت مسلمان جمهوری تأکید و ابراز امیدواری کرد که رجال مذهبی در آینده بتوانند به تقویت صلح و توافق مدنی مساعدت کنند. بههرحال چند ماه پیش از این رویداد در ماه اوت در همایش شورای بزرگان قبیله در جمهوری در قریه کوهستانی «مانیش» س. نیازوف (د رآن زمان هنوز دبیر اول کمیته مرکزی حزب کمونیست ترکمنستان بود) اشاره کرد که در جمهوری بیست مسجد فعالیت می کند. (۴) این دیدار حایز اهمیت بود به اینکه موضوع اصلی سخنرانی (منجمله دوردی قلیچ ملا معاون قاضی ـ سرپرست مسلمانان ترکمنستان) اندیشه حاکمیت جمهوری در ترکیب اتحاد شوروی نوسازی شده را طنینانداز میکرد. مسجد «آقسا» [«الاقصی»] پنجاه و دومین مسجد دایر و علنی در آن زمان در ترکمنستان بود. (۵) در اواخر اکتبر سال ۱۹۹۱ با اعلام حاکمیت مستقل ترکمنستان از طریق دولت مستقل و فروپاشی اتحاد شوروی، حیات مذهبی در جمهوری فعالتر شد. طبق قانون اساسی کشور ترکمنستان دولت عرفی است. رئیس دولت بارها تأکید کرد که دین امر خصوصی آزاد و شخصی است. وی در دیدار دیگر با اعضای شورای بزرگان قبیله در جمهوری گفت: «… نباید عقاید و نظرات مذهبی را با زور به کودکان تحمیل کرد. در این امر انتخاب باید کاملا آزاد باشد. بگذار خلق آنطور که میخواهد عمل کند».
اما تا اندازهای آشکارا گرایش مساعد و ستایش از احساسات مذهبی که عمدتا به اسلام مربوط است و ناشی از فرضیهای است که مذهب یکی از ارکان حکومت و ثبات اوضاع در جامعه و دولت است بروز کرد. علاوه براین در طول بیش از هزار سال تسلط اسلام بر منطقه ترکمنستان کنونی بسیاری از سنتهای مذهبی بهطور تنگاتنگ با آداب و رسوم ملی درهم آمیخته است.
در نیمه نخست سالهای دهه نود میلادی نوعی رونق و شکوفایی در ساختوساز ساختمانهای نوین و بازسازی مساجد قدیمی که مدتها بود بهمثابه بناهای دینی کارکردی نداشت، دیده شد. همانطورکه در بالا گفته شد، در ترکمنستان پنجاهودو مسجد وجود داشت و آن مسجدی که در فوریه ۱۹۹۶ در قریه «قیپچاق»* در حوالی عشقآباد افتتاح شد، چهارصد و دومین مسجد ترکمنستان بود! علاوه براین دهها بنای دینی دیگر ساخته شدند. در حال حاضر، شمار کل مساجد کوچک و بزرگ در کشور، ظاهرا به پانصد نزدیک شده و یا حتی از این مرز گذشته است. (۶) ساختمانهای مذهبی عملا در همه مراکز ادرای ایالات و مناطق و همچنین در اکثر دیگر نقاط پرجمعیت کشور ظاهر شدند. در پایتخت کشور در نیمه سال ۱۹۹۶ نُه مسجد فعال وجود داشت و احداث باز دو مسجد دیگر به پایان رسیده بود. ضمن توصیف این نکته بسیار مهم در حیات مذهبی کشور، لازم است به برخی جوانب دیگر نیز اشاره کرد. نخست اینکه تقریبا همه مساجد مال اهل سنت هستند و تنها دو مسجد متعلق به شیعهها است.
یکی، مسجد بازپس گردانده شده به دینداران درسال ۱۹۹۰ در شهر چارجو است. مسجدی با ساختمانی زیبا متعلق به پیش از انقلاب، که در دوران شوروی موزه سرزمینشناسی درآن اسکان داده شد. به این مسجد آذربایجانیها، کردها، فارسها برای نمازگزاردن میآیند. دیگری، در نیمه سالهای دهه نود در حومه جنوبی عشقآباد، در شهرک «برزنگی» پدیدار شد. این مسجد را ایرانیهایی که کمابیش در زمان طولانی به پایتخت این کشور آمده بودند و در آن دوره تا اندازهای شمار آنها افزایش یافته بود، ساختند. دوم اینکه، گرچه بسیاری مساجد بهنام شخصیتهای مذهبی، که زمانی سرپرست پیشین این مساجد بودند نامگذاری میشوند، هستند کسانی که نام مقدسین مشهور قرون وسطی را به مساجد نیز میدهند. هدف از این نامگذاریها روشن است: ارائه محبوبیت بیشتر به عبادتگاههای ساخته شده بود. چنانکه مسجد «فخرالدین رازی» در«غوباداغ» و «ابوذر غفاری» در آقدپه (در ولایت تاشاووز [داشاووز، داش اوغوز])، «حضرت عثمان» در پایتخت کشور، «شیخ آلوو» در قریه «باغیر» در اطراف عشقآباد و غیره از این جمله هستند. علحیده مسجد «صفرمراد حاجی» واقع در مرکز منطقه «گؤگدپه» در چهل و چهارکیلومتری غرب عشقآباد در این ردیف قرار دارد. پروژه مسجد آتی که قرار گذاشته شد بهنام رئیسجمهور کشور س.نیازوف، که در آغاز سالهای دهه نود میلادی سفر حج به مکه را انجام داد و عنوان زایر ـ حاجی را گرفت، اهدا شود و حدس زده شد که این بنای دینی بهصورت ساختمانی بسیار بزرگ در نوع خود در ترکمنستان درآید. مسجدی در ابعاد و مساحت ۱۲۸ به ۷۲ متر و به گنجایش پنج هزار تن، ارتفاع گنبد اصلی آن بیش از چهل متر و ارتفاع هر یک از چهار منارههای گوشههای ساختمان اصلی شصت متر. بنایی که آنرا شرکت فرانسوی «بویگ» ساخت و در سال ۱۹۹۶ بهمناسبت پنجمین سالروز اعلام استقلال ترکمنستان به پایان رسید.
سوم اینکه، مسئله تامین اعتبارات ساختمان است. معمولا مساجد را توسط حق عضویت اعضا انجمنهای مؤمنین و اعانات افراد جداگانه ثروتمند میسازند. گاهی برای جمعآوری وجوه نیز از رسانههای همگانی استفاده می کنند. چنانکه مثلا «شرافتالدین قربان نظر اوغلی» امام مسجد در دست ساختمان در قریه «غاراداماق» در حوالی عشقآباد بهنام «الاکرام»، در ژوییه سال ۱۹۹۳ از طریق روزنامه «ترکمنستان» تقاضای کمک مالی از همشهریان خود جهت ادامه ساختمان عبادتگاه کرد، چون ساخت آن میتوانست در رابطه با افزایش شدید قیمتها متوقف شود. ظاهرا بودجه اضافی پیدا شده بود، زیرا پس از هشت ماه مسجدی که گنجایش صدوسی تن را داشت، آماده بود. با این حال در دوران پس از فروپاشی شوروی و تمایل و کوشش برخی کشورهای مسلمان جهت رخنه به حوزه ایدئولوژی، ضمن تامین مالی ساختمان مساجد و همچنین از طرق دیگر درصدد تقویت مواضع و جایگاه خود در ترکمنستان برآمدند که درباره آن پایین گفته خواهد شد. بزرگترین مسجد زیبای ساخته شده که به گنجایش سه هزار مؤمن درنظر گرفته شد در شهر عشقآباد بین خیابان آزادی و شوچنکو در شهرک اول است، که آن نیز هدیه کشور ترکیه است. ساختمان این مسجد به ابتکار اتحادیه مذهبیون ترکیه انجام شد که در ترکیه با جمعآوری وجوه بهوسیله متدینین سازمان داده شده بود. این مسجد دوازده ژانویه سال ۱۹۹۳ پیریزی شده بود. افتتاح آن برای روز یادبود استقلال ترکمنستان دقیقا برای سه سال بعد یعنی دوازده ژانویه ۱۹۹۶طرحریزی شد. اما شش دسامبر ۱۹۹۴ بخش گنبد اصلی آن فروریخت. این سانحه که موجب کشته شدن سه کارگر ساختمانی ترکیه شد (۷)، پایان کار را تا ماه مارس سال ۱۹۹۸ به تاخیر انداخت. یک مسجد زیبای بزرگ دیگر، با سنگهای مرمر روکاری شده در شهر عشقآباد در خیابان گریبایدوف است. ساخت این مسجد که در اواخر سال ۱۹۹۴ به پایان رسید، هدیه کشور کویت بود. با این حال فعالترین کشور در این رابطه هنوز ترکیه بود. چنانکه علیرغم مسجد ساخته شده در عشقآباد، که در مطبوعات نام «مسجد عشقآباد ترکیه» را گرفت، طی سالهای ۱۹۹۳ ـ ۱۹۹۴ در محدوده چهار هکتار مسجدی برای چهارصد نمازگزار، به ارتفاع چهارده متر و بلندی مناره آن برای خواندن اذان بیستوپنچ متر، در بخش غربی شهر نبیت داغ (نفت داغ) ساخته شد.
در سال ۱۹۹۴ شرکت «انگین گروپ » به خرج خود مسجدی را در مرکز منطقهای در «ترکمن قالا» ساخت که برای چهارصد نمازگزار درنظر گرفته شده بود. بلندی آن مانند مسجد نبیت داغ (نفت داغ) چهارده متر و بلندی مناره آن بیستوپنچ متر است. روزنامه «ترکمنستان» اخباری را درباره این مسئله با عنوان ویژه «ترکها مسجد می سازند» منتشر کرد. (۸) عبدالعزیز نورخان کارفرمای جوان که در عربستان سعودی زندگی میکند، پیشنهاد ساخت مسجد در اتحادیه دهقانی «کامسامول»، منطقه «خالاچ» ایالت چارجو را با قبول تمامی مخارج آن پذیرفت. اجداد او اهل این منطقه بودند. وی ضمن داشتن آموزش مذهبی، درنظر داشت یا خود و یا به کمک اشخاصی که به مساجد دعوت شده بودند برای داوطلبان کلاسهای درس مذهبی ـ اخلاقی دایر کند. او که کارفرمای موفقی بود درشهرهای مختلف منجمله در شهرچارجو مغازهها و موسسات مختلفی داشت، در کنار مسجد قطعه زمین وسیعی را جهت ساخت کارخانه فرش خرید.(۹)
چهارم ـ سیمای معماری مساجد و همچنین حضور و بازدید آنها از سوی مؤمنین است. تا آنجا که به نمای خارجی مربوط میشود گزینهها و طراحی مساجد بسیار متفاوتاند. از مسجد عظیم «صفرمراد حاجی» برای شمار پنچ هزار تن در «گؤگ دپه»، «مسجد عشقآباد ترکیه» برای شمار سه هزار تن یا «ابوذر غفاری» در «آق دپه» برای هزار تن درنظر گرفته شده بودند گرفته تا مساجد کوچک در «قاراداماق» برای صدوسی تن یا «شارلووق» منطقه قیزیل اترک برای پنجاه ـ شصت تن. طبیعی است که شکل ظاهری مساجد نیز بسیار متفاوت هستند. از مرمرهای درخشان نمای بیرونی ساختمان با مغازههای بزرگ تا بناهایی از شن ساده صحرا، که مسجد «شارلووق» نیز با آن مصالح ساخته شده بود … با این حال، با وجود رشد سریع در شمار مساجد، سیر بازدید و حضور مؤمنین در آن به اندازه تماشای اسب دوانی روبرو نشد. بدیهی است، در اینجا پیش از هر چیز اینرسی و جبرسنتهای چند صد ساله ترکمنها بر نیایش شخصی تاثیر گذاشته است. در عمل در هر خانه، جاییکه نمازگزاران هستند، یا برای نمازگزاردن وارد میشوند، جانماز را میتوان یافت. علاوه بر آن اکثریت افراد مسن بهدلیل گرفتاریها، اشتغال و علل دیگر نه تنها در شهر بلکه در مناطق روستایی نمازگزاردن را رعایت نمیکنند.
ازینرو بهجز و یا به استثنای جشنهای بزرگ مسلمانان ـ «قربان بایرام» و «اورازا بایرام» و همچنین برای روز یادبود (خاطیره گونی)، برای نماز روزانه و حتی نماز جمعه شمار نسبتا معدودی از مؤمنین میآیند. متاسفانه دادههای دقیقی در دسترس نیست، اما گفتوگو با خادمان برخی مساجد و مشاهدات شخصی نویسنده آنرا تایید میکنند. چنانکه در مسجد «قیزیل آروات» در حومه شهر و در ساختمان فرودگاه سابق، طبق گفته ملای آن مسجد (ژوییه سال ۱۹۹۷)، روزانه کمتر از هفت تا هشت و در روز جمعه تا پانزده مؤمن مسن می آمدند. و در مورد دیگر، مسجد سابق شیعهها، مستقر در نزدیکی بازار شهر، در روزهای عادی پانزده تا هفده و در جمعهها بیستوپنچ تا سی تن بودند. درمجموع از پنج تا پانزده نمازگزار در آن زمان به مسجد بزرگ روستای «شارلووق» میآمدند. در مسجد بزرگ ساخت کویت عشقآباد بیشتر از پنجاه تا هفتاد تن جمع نمیشدند و هچنین در سالن بزرگ مسجدِ «صفرمراد حاجی» «گؤگ دپه» هنگام بازدید ازآن در ژوییه ۱۹۹۷ تنها دو پیرمرد و بیشتر از پنج زن نمازگزار نبودند. در دهساله بررسی شده فعالیتهای عمرانی و واحدهای دینی نوع دیگر ـ اماکن بسیار مقدس (اؤلیا وکرامتلی یر ـ مکان کرامت دار) فعالتر شدند.
در میان ترکمنها این اماکن نسبت به مساجد رسمی همواره بیشتر مردم پسندتر بودند. اکثر اماکن مقدس با طبیعت و سرشت کیش بومی و یا بهخاطر قبرهای رهبران قبیلهای روحانی و مورد احترام ترکمن در دوران قرون وسطی و دوران نوین مرتبط هستند. این اماکن، مردمی را که در تلاش برای رها شدن از شر بیماریها، نازایی و عقیم بودن، ناملایمات زندگی و همچنین کسانی راکه بهدنبال حمایت و پشتیبانی در دیگر امور زندگی هستند جذب می کنند (۱۰). برای بسیاری زائران عیادت از این اماکن مقدس نوعی استراحت، آرامش از زندگی روزمره و یکنواخت و نوعی امتیاز است.ازینرو اگر قبلا پیاده به اماکن مقدس می رفتند، چنانکه رسمش برای مؤمنان چنین است، اکنون اغلب با اتوموبیلهای گرانقیمت میآیند. در این رابطه در آغاز سالهای دهه نود میلادی فاکتهای جالبی از سوی یکی از پژوهشگران زن ترکمن بنام «آ. سویونوا» در اثر خود درباره مسائل دوران کودکی ارائه شد. مؤلف ضمن اشاره به اینکه زنان نازا اغلب بیشتر بههمراه شوهران خود از اماکن مقدس عیادت میکردند، تأکید میکند که «پرستش امکان مقدس در دوران کنونی در عینحال نه تنها توسط مؤمنین بلکه توسط شمار زیادی از مردم بهعمل میآید: در برخیها این امر شکل تظاهر مذهبی بودن است و در برخی دیگر تجلی اعتبار اجتماعی دروغین و ساختگی است (۱۱). آغاز حدود سالهای دهه نود میلادی برخی تحولات مثبت، هرچند بسیار ناچیز در رابطه با موسسات دینی و در برخی مذاهب دیگر روی دادند. در سال ۱۹۹۰ ارتش ساختمان حوزه مذهبی تاشکند ـ آسیای میانه را به کلیساهای سابق ارتدوکس در عشقآباد، سمرقند و فرغانه واگذار کرد. در نیمه نخست و میانه دهه نود میلادی خدمات مذهب ارتدوکس در کلیسای نوین «بزمین» و همچنین در ساختمان کلیسای تازه تعمیرشده متعلق به پیش از انقلاب در «بایرام آلی» شروع شد. دیوارهای کلیسای نبیت داغ (نفت داغ) را ساختند و احداث عبادتگاهی در «تجن» و گشایش کلیسایی در «کِرکی» درنظر گرفته شد. در «کوشک» یکی از سه کلیسای جامع سابق را همچنین به کلیسا تحویل دادند (۱۲). در نهایت بهمناسبت عید جهانی مسیح ـ ۲۰۰۰ سالگی تولد مسیح ـ کلیساهای ارتدوکس روسی حوزه مذهبی آسیای میانه تصمیم گرفت در شهر عشقآباد کلیسای جامع رستاخیز نو را بسازد و گویی این اثر عالی، معماری کلیسایی را درماوراء خزر از نو زنده میکرد. دولت جمهوری ترکمنستان برای کلیسای آتی قطعه زمین بزرگی را در تقاطع خیابان «ترکمن باشی» و «خدای بردیف» اختصاص داد. مخارج ساختمان کلیسای آتی را روسیه و ترکمنستان نصف نصف تقسیم کردند. تابستان سال ۱۹۹۶ در شهر «کراسنوودسک» (ترکمن باشی کنونی) کارکنان مرکز علمی ـ تحقیقاتی و طراحی ـ پژوهش و آکادمی هنر ترکمنستان که در بهار همان سال به اتفاق وزارت فرهنگ جمهوری تشکیل شده بود، سند بودجه ضروری برای ترمیم ساختمان کلیسای «گریگوریان» ارمنی مربوط به پیش از انقلاب را به تصویب رساندند. تقاضای ترمیم کلیسا به مرکز مورد نظر از سفارتخانه ارمنستان در ترکمنستان آمده بود (۱۳). نمایندگان دیگر جریانهای مسیحی غیرارتدوکس ـ «بابتیستها»، «اوانگلیستها» و اعضای فرقه مذهبی «شاهدان یهوه» و امثال «آدونتیستها» در دهه پایانی هشتاد ـ نیمه نخست سالهای دهه نود میلادی دست به فعالیتهای جدی در شهر عشقآباد و در برخی دیگر جاهای کشور زدند. بدین ترتیب هفت دهه پس از انقلاب اکتبر در ترکمنستان برای نخستین بار رشد شمار اماکن دینی مرتبط با مسیحیت شروع شد. البته، به دلایل روشن شمار واحدهای مشابه مرتبط با دین اسلام نیز بهمراتب سریعتر افزایش یافت، هرچند در حدود سالهای دهه نود میلادی مردم روس زبان (روسها، اوکرایینیها، بلاروسها و غیره) کمتر از یک ششم جمعیت این جمهوری را تشکیل میداد. لازم است باز به برخی جریانهای مذهبی دیگر اشاره کرد. ظاهرا، پیروان یهودیت در ترکمنستان، بهویژه در عشقآباد، موجود نیست و یا بسیار کم است. ازینرو موضوع گشایش کنیسهها درعمل مطرح نیست. پیروان تعالیم مذهبی ـ اخلاقی هند در سالهای دهه هشتاد میلادی در عشقآباد در ترکیب گروه بینالمللی علاقهمندان به «کریشنا» را تشکیل دادند که نظریهها و شیوههای خود را مورد مطالعه قرار داده و آثار و نشریات مربوط به آن را منتشر میکرد. نقش فعال در این امر را اعضای انجمن علمی «کریشنا» در مسکو، بهویژه «ایرینا دوی داس» ایفا میکرد که چند نوبت در فوریه سال ۱۹۹۲ به عشقآباد آمده بود.
دیرتر در سال ۱۹۹۳ دانشگاه «ودایی سندی» که در عشقآباد تاسیس شده بود، یک دوره آموزشی «مدیتاسیون» ذهنی را سازمان داد و علاوه براین معلمان محلی این موسسه معلمان مدارس «ودایی» از هند را دعوت میکردند. سال ۱۹۹۴ نخستین فارغالتحصیلی دانشجویان این موسسه بود. جامعه بهایی که در ترکمنستان پیش از انقلاب اکتبر در سالهای دهه بیست قرن بیستم بسیار فعال بود، از سال ۱۹۹۰ احیاء شد. در اواسط سالهای دهه نود این جریان که با ترکیبی بسیار متنوع ملی مشخص میشد، حدود ششصد عضو داشت. جامعه بهایی حتی به ازسرگرفتن انتشار بولتن اطلاعاتی قبلی خود بهنام «خورشید خاور» توفیق یافت که در سالهای دهه بیست قرن گذشته منتشر میشد. در سالهای ۱۹۹۱ ـ ۱۹۹۲ چهار شماره این بولتن به زبانهای روسی و فارسی منتشر شد. مرکزی بهنام مرکز بهایی که برای همه داوطلبان دورههای رایگان آموزش زبانهای ترکمنی، فارسی و انگلیسی تشکیل میداد، گشایش یافت. این مرکز کنسرت نوازندگان و خوانندگان بهایی از اتریش، ایالات متحده آمریکا، آلمان، را سازمان میداد. بهاییها مجوز ساختمان عبادتگاه خود بهنام کاخ شتایش (مشرق الاذکار ـ عبادتگاه بهایی) که امید احیاء عبادتگاه معروف جهانی بهایی در مرکز عشقآباد در ربع نخست قرن بیستم (۱۹۰۸) ساخته شده بود، را به آنها میداد، گرفتند [ لازم به تذکر است که نخستین مشرق الاذکار بهاییها در عشقآباد در سال ۱۹۰۸ ساخته شد. مترجم]. در ساختمان این عبادتگاه که در نیمه سالهای دهه سی میلادی موزه هنرهای زیبا جای گرفته بود در زمان زلزله سال ۱۹۴۸ بهشدت آسیب دید. بهگفته کارشناسان ضرورت بازسازی آن وجود نداشت و در سال ۱۹۶۳ آنرا منفجر کردند (بهجای آن دیرتر مجسمه شاعر ادبیات کلاسیک ترکمن، مختومقلی را ساختند. سرگی دمیدوف). بنابراین با توجه به فرصتهای پدید آمده، برخی فرقههای مذهبی فعالانه در اواخر دهه هشتاد میلادی خود را معرفی کردند ـ نیمه نخست سالهای دهه نود میلادی و در سال ۱۹۹۵ در ترکمنستان بهطور رسمی حدود بیست تشکیلات به نمایندگی از جریانهای متنوع مذهبی به ثبت رسیده بود.
یکی از مهمترین مسئله در هر مذهبی مانند زندگی عرفی ـ مسئله کادرها و نیروی انسانی است. در طول چند دهه تسلط آتئیسم پیکارجو، روحانیت همه ادیان ضربه سختی خورده بود: بسیاری از روحانیون مورد تبعیض قرار گرفتند، بسیاری مهاجرت کردند، برخی در ارتباط با بسته شدن کلیساها، مساجد، کنیسهها و غیره از خدمت کناره گرفتند و حرفه خود را عوض کردند. چنین الگویی در ترکمنستان نیز پدید آمد. لازم به یادآوری است که بخش قابلتوجهی ازملاها، ایشانها، آخوندها و دیگر نمایندگان روحانیت ترکمن در حدود سالهای دهه بیست و سی در دوران کلکتیویزاسیون بههمراه دیگر ناراضیان از نظم نوین به ایران و افغانستان رفتند. بسیاری که درسالهای ۳۸ ـ ۱۹۳۷ باقی مانده بودند مورد تضیق قرار گرفتند و دیگران نیز با گذشت زمان فوت کردند. آموزش رسمی مذهبی همانند دوره پیش از انقلاب و حتی در آغاز سالهای دهه سی در خیوه و بخارا و دیگر مراکز مسلمان آسیای میانه انجام نگرفت. ازینرو جای نمایندگان روحانیت حذف شده که به درجات کمتر یا بیشتر دارای آموزش تخصصی بودند را ملاهای بیمایه و بیسواد گرفتند و بسیاری از آنها حتی سورههای قرآن را نمیتوانستند بخوانند. این وضعیت امکانات گستردهای را برای انواع شارلاتانهای دینی بهوجود آورد. پس از جنگ کبیر میهنی مدرسه «میرعرب» در بخارا و دیرتر موسسه اسلامی در تاشکند باز شد، اما آنجا برای مثال در سالهای دهه شصت میلادی تنها چهار دانشجو از ترکمنستان تحصیل میکرد. با این حال مساجد رسمی در اینجا در آن زمان تنها چهار عدد بودند. با افزایش شدید شمار مساجد در برابر رهبری آن مسئله حاد آموزش مذهبی خادمان اسلام در سطوح مختلف پیش آمد. ازینرو بنا بهگفته «آ. مرادف»، مدیر مسئول «گنگش» برای امور مذهبی ترکمنستان، صدها ترکمن نوجوان بلادرنگ برای تحصیل به مدارس و دانشگاههای عالی دینی ترکیه، مصر، عربستان سعودی و سوریه اعزام شدند. در نیمه نخست سالهای دهه نود میلادی، دانشکده الهیات در دانشگاه دولتی ترکمنستان (۱۹۹۴) افتتاح شد و مدارسی نیز در شهر تاشاوز [داشاووز، داش اوغوز]، چارجو و عشقآباد پدید آمدند. در سال ۱۹۹۵ در پایتخت این جمهوری ساختمان مدارس تخصصی با چشمانداز پذیرش برپایه مسابقه ورودی به کودکانی که آموزش ابتدایی را در مساجد کسب کرده بودند آغاز شد.
آموزش در مدارس ـ مذهبی و عرفی ـ در برنامهای به مدت چهار سال و به چهار زبان طراحی شد: ترکمنی، روسی، عربی و انگلیسی. فارغالتحصیلان در سطح دانش امروزین برای ورود به دانشگاههای عالی الهیات آمادهسازی کامل میشوند. (۱۴) در عرصه کیش ارتدوکس که به لحاظ اهمیت آن جایگاه دوم را در میان ادیان ترکمنستان دارد، با وجود شمار اندک کلیساها، کمبود کادر و نیروی انسانی احساس میشود. در حدود سالهای دهه نود میلادی رونق نشریات مذهبی آغاز شد. پیشتر پنهان از چشمان «بیگانه» در کتابخانههای ویژه قرآن به زبان اصلی و ترجمه آن به زبان روسی چاپ شده بود و اکنون میتوان آنرا آزادانه حتی در غرفههای کتاب خرید (۱۵). تعداد قابلتوجهی قرآن بهعنوان اهدایی ایدئولوژیکی از برخی دولتهای عربی بهویژه از عربستان سعودی فرستاده میشوند. علاوه براین در سالهای ۱۹۹۵ ـ ۱۹۹۴ ایده نویسنده این سطور که بهطور ناموفقی در سالهای ۶۰ مطرح کرده بود، جامه عمل پوشید: ترجمه قرآن به زبان ترکمنی چاپ شد. ترجمه نخست قرآن (۱۹۹۴) با تفسیر و حواشی نویسنده ای از قاراقالپاق (در ازبکستان) بهنام «کریمف» و با مشارکت رسمی رئیس اتحادیه نویسندگان ترکمنستان «آتامراد آتابایف» انجام گرفت. ترجمه دوم آن را (۱۹۹۵) خوجه احمد اورازقلیچ (در ترکمنستان وی بیشتر بهنام خوجه احمد آخون معروف است) بهطور مستقیم از زبان عربی تدارک دید. این نسخه کتاب که بهتصویب رئیسجمهور رسیده بود، برای تیراژ ۵۰ هزار نسخه کتاب ۲ هزار دلار اختصاص داده شد. علاوه براین در اواخر ۱۹۹۴ و آغاز سال ۱۹۹۵ ترجمه ترکمنی قرآن در چندین شماره مجله ادبی ـ سیاسی و اجتماعی «غارا قوم» انتشار یافت. انتشار قرآن به زبان ترکمنی در مطبوعات دورهای کشور بازتاب گستردهای یافت. پیشتر مدرسه مکاتبهای قرآن تاسیس شده بود و در ماه مارس سال ۱۹۹۴مسابقه قرائت قرآن انجام گرفت. نمایشگاه قرآن آزادی که توسط سفارتخانه ایران سازماندهی شده بود در ترکمنستان برپا شد. بازدیدکنندگان پرشمار این نمایشگاه میتوانستند با نشریات کتاب مقدس مسلمانان که در سالهای مختلف به زبانهای عربی، فارسی، ترکمنی، روسی، فرانسوی و آلمانی منتشر شده بودند، و همچنین با کتابهایی درباره پیامبر محمد و دیگر نمایندگان شناخته شده اسلام آشنا شوند.
هم در مطبوعات ادواری ترکمن در سالهای اواخر دهه هشتاد ـ نود میلادی و هم بهوسیله جزوات علیحده دهها چنانچه نه صدها مطلب که به اسلام بهطور کلی و بهطور جداگانه به ابعاد آن اختصاص داده شده بودند منتشر شدند. بین مسیحیان نیز مشکلاتی که پیدا کردن یا اگر حتی آشنا شدن با کتاب اصلی ـ انجیل و بعضی دیگر نشریات آن که بازتابگر اصول اساسی آن است، اهمیت خود را از دست دادند. علاوه براین در سال ۱۹۹۴ بخش عمدهای از کتاب مقدس ـ انجیل را انستیتوی ترجمه استکهلم به زبان ترکمنی چاپ کرد (ترجمه آراز. پرویش) (۱۶). تغییرات عمدهای نیز در رابطه با اعیاد مذهبی رخ دادند. اگر در اواسط سالهای دهه هشتاد میلادی اعیاد بزرگ اسلام و مسیحیت ـ عید قربان و عید پاک ـ نیمه قانونی جشن گرفته میشد، در دوران پس از فروپاشی شوروی این اعیاد وضعیت رسمی بهخود گرفتند. عید پاک که همیشه در روز یکشنبه برگزار میشود، یک روز مرخصی است. عید قربان میتواند به روزهای مختلف هفته بیفتد. ازینرو در سال ۱۹۹۳ طبق مصوبات رئیسجمهور ترکمنستان ۲ ژوئن ـ عید قربان (قربان بایرام) جشن همه مردم و یک روز تعطیلی برای همه شهروندان ترکمنستان با حفظ پرداخت حقوق آنان اعلام شد. در سال ۱۹۹۴ سه روز کامل را جشن عید قربان اعلام کردند که به روزهای ۲۰ تا ۲۲ ماه مه مصادف شد. در آستانه عید پاک، مطبوعات محلی روسی زبان تبریک عید اصلی مسیحیان و مقالاتی درباره آن چاپ کردند و در بازار شهر برای این روز نان شیرینی میفروختند. در سالهای دهه شصت و هشتاد میلادی هر گروه اعزامی اتحاد شوروی به حج، اغلب بیش از ۳۰ ـ ۴۰ تن نمیشد و از ترکمنستان نه همواره که تنها چند تن را دربرمیگرفت. با این حال بهگفته قاضی امام «نصراله عبداله یف» سرپرست مسلمانان ترکمنستان در سال ۱۹۹۰ از جمهوری برای انجام حج تنها ۱۰ متقاضی آماده شد. اما درسال ۱۹۹۴، پس از سخنان پندآمیز «نصرااله عبداله یف» رئیس شورای امور مذهبی در حضور رئیسجمهور ۱۴۵ زائر از مناطق مختلف کشور به حج اعزام شد و شرکت هواپیمای ملی هواپیمایی را در اختیار آنها گذاشت. البته که همه دواطلبان حتی با مساعدت دولت نیز برای زیارت به مکه دور جهت انجام حج نمی توانند بروند.
ازینرو بسیاری از مردم بهطورسنتی عمل می کنند، هرچند این سنت به رسمیت شناخته نشده است و حتی اسلام رسمی آنرا محکوم کرده و آن نیز زیارت زیارتگاههای محلی است که پیشتر به آن اشاره شد. البته نه تنها زیارت زیارتگاههای محلی، آیینی که بهطور عمده شامل عناصرکهن پیش از اسلام است، اما بهطور سنتی بیشتر در زمینههای مذهبی زندگی ملی حفظ میشوند. از این امر تمامی باورها و دیدگاههای وابسته به جانگرایی، همزادگرایی و اعتقاد به عالم روح و تجسم ارواح مردگان، ویژه جامعه ترکمن دورانهای پیشین پیروی میکنند. این باورها با روان و روح، طلسم و جادو، گیاهان و جانوران، کشاورزی و دامداری، آداب و رسوم خانوداگی و بسیاری چیزهای دیگر مرتبط هستند. برخی عادات و رسوم پیشتر رایج و یا پیدا شده در دورانهای اخیر، با مناسک و اعمال اسلامی روحانیت مسلمان مرتبط هستند و در سالهای دهه نود میلادی موضوع بحثی شدند که در صفحات مطبوعات ادواری جمهوری ترکمنستان بازتاب یافتند. برای مثال، بسیاری از مسلمان مؤمن به رسم گذاشتن پول صدقه در کفش شرکتکنندگان در نماز مراسم تشیع جنازه واکنش منفی نشان دادند، با احتساب اینکه این امر میتواند به آن کسی که صدقه میدهد و آن کسی که آنرا میگیرد و حتی به مردگان زیان بهبار آورد. برای حفظ چنین سنتهایی معاون رئیس امام ولایت آخال سخنانی ایراد کرد (۱۷). همچنین درباره ناسازگاری این موضوع (نه با مفاد شریعت اسلام و نه با سنتها) با «ترکمن چیلیق» (رسم ترکمنی. مترجم) اظهارنظر شد. طبعا روحانیت جوانب این نوع بحثها را نادیده نگرفته است و بیشتر و بیشتر در عرصههای مختلف زندگی اجتماعی شرکت می کند. ازینرو نمایندگان روحانیت مسلمان ضمن ادامه این سنت آغاز شده، تا اندازهای به کسانی تبدیل شدند که از واحدهای نظامی مکرر بازدید می کردند. در جشنهای ادای سوگند سربازان جدید، دیدارهای سربازان جوان با وترانهای جنگ کبیر میهنی به سادگی و بدون هیچ موارد خاصی صورت می گرفت. چنین دیدارها و جلساتی بهویژه جداگانه با هم میهنان ـ ترکمنها، دارای نتایج بسیار مثبت است. دراینجا باید اشاره کرد که در نخستین ماههای حیات ترکمنستان مستقل (در رابطه با تغییرات قابلتوجهی در ترکیب ملی ارتش و خروج بخشهایی از افسران از کشور) در واحدهای نظامی موارد نظم و انظباط سقوط کرد و فرار از ارتش و مناقشات و برخوردهای بین قومی و بین ملتها افزایش یافت. امام مسجد «الاقصی» عشقآباد «حاجی مجیدف» در مصاحبه با روزنامه «دزرژنیتس » پاسخ داد که «طبق دعوت فرماندهی ارتش من شخصا بارها از واحدهای نظامی بازدید کردم» (۱۸).
البته ارتش تنها موضوع مورد توجه نیست. بهگفته «مقصد قارریف» نماینده «گنگش» در امور مذاهب وابسته به رئیسجمهوری، در «حیاکملیک» عشقآباد، شخصیتهای روحانی و ریش سفیدان در حال حاضر بزرگترین فعالیتهای اجتماعی را انجام میدهند. آنها جزیی از بازدیدکنندگان موسسات آموزشی و واحدهایی هستند که در آن امور تربیتی با جوانان انجام می گیرد و در آنها حس عشق به میهن را پرورش داده و سیاست رئیسجمهور را توضیح و احترام به بزرگان را میآموزند. در این واحدها توجه زیادی به توضیح زیانآور بودن مواد مخدر، الکل و سیگار میکنند. شخصیتهای روحانی در همه جشنها، روزهای عزا، کلنگزنی ساختمانهای مختلف، بدرقه جوانان به خدمت سربازی شرکت می کنند (۱۹). روحانیت حتی در افتتاح شهرکهای جدید ترکمنی و نفتگران مولداوی در «قوتوردپه» مشارکت کردند. بهطور طبیعی بدون آخوندها هیچ خیرات صدقه جمعی حتی در نهادهای پلیس عملی نشده است. فرایندهای متلاطم که در سالهای دهه نود میلادی رخ دادند در حیات مذهبی ترکمنستان و تا حد زیادی توسط رهبری دولتهای تازه استقلال یافته تصویب شده بودند، بعد از مدت زمانی نمیتوانستند موجب نگرانی خود این دولتها نشوند. ضمانتی وجود نداشت که این فرایندها فراتر از چارچوب آنچه که مجاز است نروند. تسلط بنیادگرایان اسلامی درکشورهای همسایه ایران و افغانستان و مبلغانی به نمایندگی از احزاب مذهبی و سیاسی برخی از جمهوریهای سابق شوروی موجب نگرانی میشدند. ازینرو از اواسط دهه مورد بحث گامهایی در جهت تحت کنترل شدید درآوردن پروسههای مذهبی برداشته شدند. بهزودی پس از اعلام استقلال ترکمنستان در پایان سال ۱۹۹۱ ارگان دولتی ـ شورای امور مذهبی وابسته به دولت که «اله مراد مرادف» در رأس آن قرار گرفت، ایجاد شد.
برای تامین صلاحیت و اطمینان ازکارایی در فعالیتهای این نهاد، در کنار آن بهنوبه خود شورای خبرگان ادیان که شامل رجال مذهبی و کارشناسان مسائل مربوط به حقوق بشر هستند و همچنین تاریخ و تئوری دین راهاندازی شد. با این حال نوزده آوریل ۱۹۹۴ «س. نیازوف» در دیدار خود با رهبران مذهبی کشور اعلام کرد که در حال حاضر هماهنگی کار بین ارگانهای دولتی و سازمانهای مذهبی همه ادیان موجود درکشور را شورای (گنگش) ویژه در امور مذهبی وابسته به رئیسجمهوری رهبری خواهد کرد. به این ارگان به موازات رهبران تشکیلات متمرکز روحانیت مسلمان (کازییت)، نمایندگان کلیسای ارتدوکس نیز وارد شدند. در کنار این امر تأکید شد که نماینده، معاون او و مدیر مسئول در امور «گنگش» (شورا) بهطور مستقیم از سوی رئیسجمهور کشور منصوب خواهند شد. به این مقام (آنطور که در مصوبات است) «نصراله ابن عباداله» ـ رئیس، «دوردی قلیچ خدای نظراوغلی» و «آندره ایوانویچ ساپونف» ـ معاونان آن همچنین «اله مراد مرادف» (رهبر پیشین شورای امور مذهبی وابسته به دولت) ـ بهعنوان مدیر مسئول منصوب شدند (۲۰). ساختارهای مربوطه، که تابع شورای مرکزی (گنگش) هستند، در همه ولایات و در عشقآباد نیز ایجاد شدند. در ماه اوت سال ۱۹۹۵ فرمان رئیسجمهور مبنی بر طرح اصلاحات و تکمیل قانون «آزادی وجدان و سازمانهای مذهبی در ترکمنستان»، مصوبه شورای عالی جمهوری سوسیالیستی ترکمنستان شوروی به تاریخ ۲۹ ماه مه سال ۱۹۹۱، صادر شد. در فرمان رئیس دولت که به صراحت به ماهیت «گنگش» نو بهعنوان ارگان دولتی، خبره و مشورتی در موضوع مذاهب اشاره میرود، گفته میشود که آنرا رئیسجمهور ترکمنستان تشکیل میدهد [ماده ۲۸، بخش دوم]. بدین ترتیب باز نقش شورای امور مذهبی (درواقع نقش رئیسجمهور کشور) که بدون موافقت آن هیچیک از سازمانهای مذهبی نمیتواند رهبری خود و یا کادر اداری را منصوب و یا جایگزین کند، بیشتر افزایش یافت. رئیسجمهور ضمن سخنرانی خود در بیستوشش دسامبر ۱۹۹۴ در شورای خلق همه ترکمنها (خلق مصلحتی) با اشاره به موضوع مذاهب و بهنام جامعه و تحت ایده تمرکز آموزش دینی، مقرر داشت که جشن مذهبی در سراسر کشور در یک مکان همگانی انجام گیرد تا بتوان آنرا بهراحتی کنترل کرد. وی در سخنان خود گفت: «بهتازگی تشکیلات متمرکز روحانیت مسلمان (کازییت) و گنگش (شورا) در امور مذهبی وابسته به رئیسجمهور ترکمنستان با یک درخواست به من مراجعه کردند. میخواهم آنرا با شماها بحث کنم ـ رئیس دولت به شرکتکنندگان شورای خلق (خلق مصلحتی) خطاب کرد و افزود: تصمیم گرفته است در شهر عشقآباد مدرسه بازکند، جاییکه در آنجا کودکان آموزش مذهبی و عرفی را فراگیرند. موافقتنامه برای ساخت مدارس امضاء شده است. در حال حاضر کودکان اصول اولیه اسلام را در مساجد متعدد آموزش میبینند. در اکثر آنها شرایط برای آموزش قرآن کریم موجود نیست. علاوه براین کمبود امامانی که قادر به آموزش قرآن باشند محسوس است. برآن است که تحصیلات متوسط مذهبی کودکان تنها در مدارسی انجام خواهد شد که در شهر عشقآباد ساخته خواهد شد. این پیشنهاد تشکیلات متمرکز روحانیت مسلمان (کازییت) بهنحو شایستهای قابل پشتیبانی است» (۲۱). بدین ترتیب مطالب بیان شده در «بیانیه هشت ماه پیش شرکتکنندگان جلسه مشورتی نمایندگان مذهبی ترکمنستان در خطاب به رئیسجمهور ترکمنستان صفرمراد ترکمن باشی و مردم کشور» که با زبانی تشکرآمیز در مورد آنکه «با حمایت مستقیم شما در تاشاوز[داشاووز، داش اوغوز]، چارجو و عشقآباد مدارسی که در آنها بیش از صدوچهل نوجوان آموزش میبینند، افتتاح شدند و در نود مسجد بیش از سه هزار نوباوه قرآن می آموزند…» ایراد شده بود، اهمیت خود را از دست دادند.
در جریان ایده تدارک کادرهای نوین حرفهای، تحصیل کرده و قابل اعتماد روحانی، رئیسجمهور در مورد رشد زیاد شمار افراد تصادفی که در عرصه مذهبی فعالیت میکنند بهروشنی اظهار داشت: «حقیقت را به شما بگویم، در همه جا شمار ملایان ساختگی و قلابی بیشتر شده است. لازم نیست این مسئله را از مردم پنهان کرد. اغلب مردم به افرادی برخورد میکنند که خود را ملا میدانند، هرچند حتی قرآن را نمیتوانند از رو بخوانند. در سالهای ۱۹۹۱ ـ ۱۹۹۲ ملاهایی دیده شدهاند که برخی از آنها در زندان بوده است. این دوران دیگر گذشته است» (۲۲). بهطور کلی رئیس دولت قدردانی خود را از رهبران مذهبی ترکمنستان و بهویژه از رهبران کلیساهای ارتدوکس بهخاطر حمایت فعال از سیاست داخلی و خارجی کشور ابراز داشت. اقدامات موردنظر رئیسجمهور در سخنرانیاش در زمینه تغییر ساختاری آموزش مذهبی و تمرکز آن در پایتخت کشور و همچنین «توصیه جدید» وی به روحانیت ترکمن در نیمه دوم سالهای دهه نود میلادی بهطور فعال به مرحله اجرا درآمدند. در ژوئن سال ۱۹۹۹ آخرین مدرسه آموزشی مذهبی ـ مدرسه بزرگ چارجو بسته شد. در سال ۱۹۹۷ بیش از نیمی از مساجد موجود در کشور تجدید ثبت نشدند. انجمن پروتستانهای مسیحی که توسط مبلغان دینی خارجی ساخته شده بودند، دوباره بدون ثبت ماند. در سال ۱۹۹۹ بر روی این انجمنها فشار ارگانهای اداری و حقوقی ترکمنستان که در اصل در سال ۱۹۹۷ آغاز شده بود، شدت یافت. سازمانهای غربی اعلام کردند که این تلاش دولت در جهت بهکار انداختن قانون ملی درباره مذاهب است (در اصلاحات بعدی ثبت نام سازمانهای مذهبی در صورتی که در آنها حداقل ۵۰۰ تن عضو باشند، مجاز شد). در چنین اوضاعی تنها مسلمانان سنی و مسیحیان ارتدوکس بودند که توانستند ثبت نام رسمی را بهدست بیاورند. بهنحوی که در بهار سال ۱۹۹۹ دو تشکل کلیسایی پروتستان دستور پرداخت جریمه سنگین جهت ایجاد اتحادیه مذهبی ثبت نشده دریافت کرد (۲۳). در ژوئن و اوت همان سال یک سری حملات به جلسات نیایش و به آپارتمانهای رهبران «بابتیستها»*، «آدونتیستها»* و مسیحیان انجیلی انجام گرفت و مقدار زیادی آثار و نشریات مذهبی ازجمله کتاب مقدس و انجیل به زبانهای روسی و ترکمنی، تجهیزات صوتی و غیره، تهدیداتی به نشانی یک سری افراد سازمانهای محلی بهویژه از میان ترکمنها صورت گرفت (۲۹). این واقعیت که تشکلهای پروتستان بهعنوان تشکل ثبت نشده و بهخاطر امتناع خود از ثبت شدن و یا غیرممکن بودن جمعآوری پانصد تن پیروان خود مورد پیگرد قانونی قرار گرفته بود جای تعجب نیست. فعالیت این تشکلها که باعث ناراحتی نمایندگان مذهب رسمی در بعضی دیگر کشورهای مستقل مشترکالمنافع میشد، بهطور طبیعی موجب نگرانی آشکار رهبری دینی مسلمانان شد.
«بابتیستها»، «شاهدان یهوه»، نمایندگان دیگر فرقهها موفق شده بودند به تشکیلات خود نه تنها مردم روس زبان بلکه ترکمنهای زیادی، پیش ازهمه جوانان ترکمن را جذب کنند. کلیسای «ادونتیست» که در بالا به آن اشاره شد، برای مثال در سایه توزیع مجانی لباس و کفش بهویژه در محیط مردم ترکمن محبوب شد. ازینرو پس از بارها تهدید و درخواست قطع فعالیت اسقف این تشکل، تابستان سال ۲۰۰۰ این کلیسا به سادگی تخریب شد. بههمین دلیل در بیستودو دسامبر سال دوهزار در زمان عفو اعلام شده از سوی «س. نیازوف» از محکومین ترکمن بهخاطر وابستگی و تعلق به «شاهدان یهوه»، «بابتیستها» و دیگر فرقههای پروتستان، مصرا خواستند که به نمک و قرآن در وفاداری شخصی به رئیسجمهور سوگند یاد کنند، یعنی درواقع آنها را مجبور کردند که به آغوش اسلام برگردند. آن کسانی که از سوگند خوردن به قرآن امتناع کردند در زندان ماندند (۲۴). خانوادههای برخی از این زندانیان عقیدتی را ضمن مطالبه پذیرش اسلام از سوی آنها، آسوده نگذاشتند. همه اینها منجر به آن شد که در سال ۱۹۹۹ ترکمنستان از سوی آژانس مبلغان دینی بهنام «باز کردن درب» بهطور منظم در لیست کشورهایی قرار بگیرد که در آن مسیحیان مورد اذیت و آزار قرار میگیرند. از بیست دولت برشماری شده، ترکمنستان رتبه هجدهم را اشغال می کرد (۲۵).
۱۵ مارس سال ۲۰۰۱ پارلمان اروپا قطعنامهای در محکومیت «تبعیض و پیگردهای مکرر» جوامع غیرمسلمان و غیرارتدوکس ترکمنستان، تصویب کرد. در سالهای پایانی دهه نود این ادیان که در ترکمنستان به سایه خزیده و به کنار گذاشته شده بوند، باید اشاره کرد که رهبری ترکمن بهنوبه خود نسبت به برخی نمایندگان روحانیت اصلی ـ اسلام نیز آشکارا ابراز نارضایتی کرده بود. برای مثال سه مارس سال ۲۰۰۰، «س. نیازوف» برای نخستین بار از فعالیت مفتی تشکیلات متمرکز روحانیت مسلمان (کازییت سابق) انتقاد کرد و درباره برکناری امام اصلی ولایت ماری (مرو) که به ارتکاب جرایم اقتصادی متهم شده بود، گزارش داد. رئیسجمهور ضمن سخنرانی خود در پنج آوریل سال ۲۰۰۰ در روستای«قیپچاق» به «افزایش شمار موارد تخلف بین رهبران مذهبی» اشاره کرد. بهطور غیررسمی فعالیت روحانیتِ دهها مسجدِ فاقد ثبت نام ادامه دارد و معلوم نیست همه اینها به کجا ختم میشود: اقدامات انجام شده توسط حکومت میتواند بسیار شدید باشد، همانطورکه این مسئله با مترجم قرآن «خوجه احمد آخون» اتفاق افتاد. او بارها در برابر آنچه رئیسجمهور بهنام پیامبر در رسانهها بیان کرده بود مخالفت کرد، چون این امر با آیین اسلام ناسازگار و علیه تصمیم او و ریاستجمهوری مادامالعمر او بود. این آخوند سرشناس به انواع گناهان متهم شد و سه مارس سال گذشته او را بههمراه خانوادهاش ازپایتخت به منطقه تجن تبعید کردند. درهمان روز شب هنگام خانه او در حومه عشقآباد و یک مسجد کوچک ساخته شده توسط او را با بولدوزر تخریب کردند. بنابراین در سالهای نود میلادی فرایندهای مذهبی در دولت ترکمنستان مستقل قانونمندی خود را داشت. در مرحله نخست که با رضایت سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیکی مشخص میشد، فعالیت بعضی ادیان که خود را درسالهای پروسترویکا اعلام کرده بود، بهسرعت گسترش یافت. این امر در رشد پویای شماری از عبادتگاههای رسمی و غیررسمی، روحانیت رسمی و غیررسمی و در افزایش بیسابقه علاقه مردم به مذاهب و انواع گوناگون اعتقادات و خرافات بازتاب یافت. مرحله دوم ، گرایش سیستماتیک حاکمیت برای تابع کردن پروسههای مذهبی به خط مشی رسمی خود، برای رسیدن به تضمین حمایت بیقیدوشرط روحانیت و مؤمنان ازگامهای برداشته شده توسط حاکمیت است. در مرحله سوم، در سه، چهار ساله اخیر در مناسبات حاکمیت با شماری از ادیان عنصر فشار و تشنج فزاینده، پدید آمد. اینکه فرآیندهای مذهبی در ترکمنستان در دهه آغاز شده چگونه سپری خواهد شد را زمان نشان خواهد داد.
توضیحات مترجم
* سرگئی دمیدوف مردم نگار ـ مذهب شناس، از سال ۱۹۵۹ تا ۱۹۹۸ پژوهشگر ارشد علمی انستیتوی تاریخ آکادمی علوم ترکمنستان بود. اکنون بازنشسته است، در کراسنودارسک (فدراسیون روسیه) زندگی میکند.
* بابتیستها ـ جنبشی از مسیحیت پروتستان، طرفدار غسل تعمید در سن پاسخگویی از طریق غوطهورشدن در آب است.
* آدونتیستها ـ روز هفتمیها، شاخهای جدا شده از پروتستانها در قرن نوزدهم و معتقد به آمدن دوم عیسی مسیح است.
* قیپچاق ـ این روستا در جنوب ترکمنستان در منطقه آخال در پانزده کیلومتری عشقآباد واقع است و بهعنوان روستای اجدادی رئیسجمهور نیازوف شناخته شده است.
منابع
۱ـ نگاه «مذهب و کلیسا ». چاپ ۱۹۷۷. صفحات ۶۷، ۷۲، ۷۲-۷۷، ۷۹-۸۱. اوراز قلیچف. روستای ترکمن، تجربه تاریخی و مسائل. عشقآباد نشر علم. ۱۹۹۴. ص.۱۳۲
۲ـ مصوبات شورای وزیران ترکمنستان شوروی سوسیالیستی بیستودو ماه مه ۱۹۹۸. شماره ثبت شده ۲۱۲. (نگاه. قانون کیشهای مذهبی. ادبیات حقوق. ۱۹۷۲. ص ۱۶۱)
۳ـ نگاه. فرهنگ دینی: ماهیت و مسائل. عشقآباد. انتشارات علم. ۱۹۹۳. ص ۲۱۰ ـ ۲۰۹
۴ـ نگاه. سلوشنیک والیاسف. شورا درمانیش ـ ایسکرای ترکمن. ۲۹ اوت ۱۹۹۰
۵ـ نگاه. مسجد نو در عشقآباد۰ ایسکرای ترکمن. هفده نوامبر ۱۹۹۰
۶ـ جالب توجه است یادآوری این مسئله که در ترکمنستان پیش از انقلاب اکتبر در سال ۱۹۱۱، ۴۴۴ مسجد (۲۷ کلیسای جامع و ۴۱۷ کشیش محله) وجود داشت. با این حال این مسئله بدون درنظر گرفتن ایالات پر جمعیت داشاوز و چارجو است که در آن زمان در ترکیب خانات خیوه و امیرهای بخارا بودند (نگاه. ایلوشکین.پ. مساجد، کلیساها در ترکمنستان پیش از انقلاب ـ شنبه (عشقآباد) ۱۹۹۴. شماره ۱۶)
۷ـ در ارتباط با این حادثه غمانگیز این مسجد از سوی مردم مسجد خونین (غانلی متجیت) نام گرفت.
۸ـ تورک لر متجیت قوریار ـ ترکمنستان ۱۵ ژوئن ۱۹۹۴
۹ـ نگاه. دولت چوغان. تازه متجیت / وطن. ۲۳ نوامبر ۱۹۹۵
۱۰ـ درباره اماکن مقدس در ترکمنستان. نگاه. ازجمله دمیدوف س.م. افسانهها و حقیقت درباره اماکن مقدس. عشقآباد. نشر علم. ص ۶۲ ـ ۱۰۸
۱۱ـ سویونووا. آ. تولد و تربیت در شهروندان ترکمن
۱۲ـ نگاه. کوکسووا.و. در دل هر آرامش و مهربانی جا گرفتن (گفتوگو با پدر آندره یف). هم صحبت سیاسی. ۱۹۹۴. شماره سه
۱۳ـ نگاه. نوویکوا.و. بازسازی تاریخ / ترکمنستان بیطرف. بیست ژانویه ۱۹۹۷
۱۴ـ نگاه. پاپیلوا.ل. عالم حقیقت (نو درزندگی جوامع مذهبی) / ایسکرای ترکمنی
۱۵ـ عشقآباد در مغازه کتابهای ایرانی قرآن به زبان عربی در ماه مه سال ۱۹۹۴. بها هشتاد منات. برای مقایسه حقوق ماهانه دریافتی همکاران ارشد علمی در آن زمان ۳۰۰ منات بود.
۱۶ـ نگاه. آمانف .ای. انجیل حکمت نسل است/ عشقآباد نوزده آوریل ۱۹۹۷. انجیل / کتاب مقدس
۱۷ـ نگاه. حالمراد آغابردی اوغلی. به چه کسی باید باور کرد؟ / وطن. ۲۷ ژانویه ۱۹۹۴
۱۸ـ دزرژینتس. دو ژانویه ۱۹۹۲
۱۹ـ اجووا .آ. بازسازی/ شبهای عشقآباد. ماه مه ۱۹۹۶
۲۰ـ نگاه. ایسکرای ترکمنی. ۲۱ آوریل ۱۹۹۴
۲۱ـ ایسکرای ترکمنی. ۹ ژانویه ۱۹۹۵
۲۲ـ ایسکرای ترکمنی. ۹ ژانویه ۱۹۹۵
۲۳ـ نگاه. اقداماتی علیه مسیحیان در ترکمنستان. ان .گ. مذهب ۱۹۹۶. شمارههای ۱۱ و ۱۲
۲۴ـ نگاه. کُرلی فلیکس/عفو ترکمنی (برای آزاد شدن از زندان سوگند به قرآن را باید پذیرفت)
۲۵ـ نگاه. ن.گ. ۱۹۹۹