استراتژی جدید پنتاگون برای منطقه جدید اقیانوس آرام و هند
روز اول ژوئن پنتاگون رسماً استراتژی جدیدی را برای منطقه هند و اقیانوس آرام منتشر کرد. اصطلاح «منطقه اقیانوس آرام و هند» ـ نمایش تازهای از اندیشههای ژئواستراتژیکی آمریکایی است (این تفکر تنها یک سال پیش وارد اسناد دکترین استراتژیکی آمریکا شد). همانطور که در مقدمه استراتژی گفته شده، در حال حاضر این مسأله برای هدایت پنتاگون دارای اولویت است. سخن پیش از هر چیز درباره مهار چین است. ولی مسأله فقط این نیست. در سال ۲۰۱۸ آمریکا فرماندهی منطقه اقیانوس آرام و هند را تشکیل داد. در ماه اوت همان سال مایک پومپئو در اجلاس «آسه آن» وعده اختصاص ۳۰۰ میلیون دلار را برای تقویت امنیت منطقه جدید که توسط آمریکاییها توصیف شده بود، داد. در سپتامبر سال ۲۰۱۸ آمریکا با هند توافقنامه ویژهای در زمینه همکاری نظامی امضاء کرد که شامل مبادله اطلاعات، تشدید مانور مشترک و همچنین تحویل انواع تسلیحات آمریکایی به هند است. دولت آمریکا همانند گذشته نگران احتمال خرید سیستم روسی اس ـ ۴۰۰ و دیگر تسلیحات از سوی هند است. در فصل نخست این استراتژی نوین روابط آمریکا با منطقه آقیانوس آرام و هند تشریح میشود. ولی هرچند هر بچه مدرسهای میداند که آمریکا توسط اقیانوس آرام احاطه شده است، پس آن چه ارتباطی با اقیانوس هند دارد ـ کاملاً غیرقابل درک است. با این حال استراتژیستهای آمریکایی این ترکیب منطقه اقیانوس آرام و هند را بهوجود آوردند.
این استراتژی چالشهای پیشِ روی آمریکا را مورد توجه قرار میدهد. چین برای نخستین بار بهعنوان «نیروی رویزیونیستی» نامیده میشود. در این استراتزی به مسائل مرتبط با اراضی مورد اختلاف، نظامی کردن چندین جزیرهای که مورد ادعای چین است، انکار دسترسی و بهکار بردن تکنولوژی سیستم دفاع موشکی هوآک، استفاده از ابزار اقتصادی در عملیات نفوذ اشاره شده است. بهعنوان معیاری برای کاهش خطرات، کشاندن چین به تعامل با آمریکا پیشنهاد میشود. دومین چالش برای آمریکا، روسیه است که «رستاخیز بازیگر متخاصم» نامیده میشود. نویسندگان استراتژی اظهار تأسف میکنند که علیرغم تحریمهای اعمال شده توسط غرب و کندی رشد اقتصادی روسیه، این کشور به مدرنیزه کردن ارتش خود ازجمله توان هستهای ادامه میدهد و پروازهای هوایی راهبردی دورپرواز را افزایش میدهد. نتیجهگیری میشود که مسکو میخواهد حضور خود را در منطقه اقیانوس آرام و هند از سر گیرد تا رهبری آمریکا و نظام حقوقی بینالمللی را برهم بزند. بهویژه نویسندگان این استراتژی را پروازهای منظم هوایی در منطقه دریای ژاپن و سواحل آلاسکا آشفته میکند. برای چه خواسته میشود که این پروازها انجام نگیرد، اگر فاصله بین جزایر دور روسیه و آمریکا در تنگه برینگ تنها چهار کیلومتر باشد و دریای ژاپن را نه تنها ژاپن بلکه منطقه ساحلی روسیه نیز احاطه میکند؟ بهنظر میرسد تقاضای روسیه به گسترش محدوده قطب شمال و توسعه دریای شمال میتواند به مسیر سنتی از طریق اقیانوس آرام و هند که تهدیدی برای آمریکا خواهد بود آسیب وارد آورد. فصل دوم سند جدید پنتاگون اختصاص داده شده است به منافع آمریکا و اقداماتی در زمینه عملی کردن همین استراتژی. مهم بهرسمیت شناختن این است که «ابرقدرت جهانی» در وضعی نیست که به تنهایی بر چالشهای موجود فایق آید. «ضریب قدرت» لازم است، و آمریکا قصد دارد به شرکای خود اشکال مختلف تعاملات خود را ارائه کند تا «متفقاً مهار و پیروز شوند». در این میان طرحهای عملیاتی در معرض آزمایش قرار خواهند گرفت و مانورهای مشترک دورهای مداومی را انجام خواهند داد. نکته مهم تعیین استقرار دائمی نیروهای نظامیآمریکا در پایگاههای متحدین خود است.
آمریکا در نظر دارد سرمایهگذاریهای بلندمدت در سیستمهای تسلیحاتی ژاپن و استرالیا بکند. «گروههای چند کاربردی» پیشرفته مستقر خواهند شد. مهار استراتژیکی برای تأمین کردن افزایش ساخت زیردریاییهای گروه «کلمبیا» با تسلیحات هستهای در کشتی برنامهریزی میشوند. سخن از استقرار حدود ۴۰۰ موشک بسیار جدید «هوا به هوا» با برد متوسط و بیش از ۴۰۰ موشک با افزایش برد «هوا به زمین» میرود. سرمایهگذاری در توسعه پهپادها، موشکهای ضد کشتی دوربرد با انتقال به محدوده ده ناوشکن جدید که در برنامه سالهای ۲۴ـ۲۰۲۰ گنجانده شدهاند، افزایش خواهند یافت. هزینههای سلاحهای تهاجمی سایبری و توسعه نیروهای فضایی تا ایجاد «فنون نظامی ـ فضایی» توسعه خواهند یافت. هرچند اکنون فرماندهی اقیانوس آرام و هند را آمریکا با بیش از ۲۰۰۰ هواپیما، ۲۰۰ رزمناو و زیردریایی و همچنین ۳۷۰هزار پرسنل بهعهده دارد، اما ارتش آمریکا قصد دارد این نیروی نظامی را ضمن جذب شرکای دیگر از سایر کشورها افزایش دهد. بهویژه بر ژاپن، مجمع الجزایر گوام، کره جنوبی، استرالیا، فیلیپین، تایلند، سنگاپور، تایوان، نیوزلند، هند، سریلانکا، مالدیو، بنگلادش، ویتنام، اندونزی، مالزی، بروئنی و کامبوج تأکید میشود. به این لیست حتی مغولستان، نپال و لائوس که دسترسی به دریا ندارند، راه پیدا کردهاند. توجه ویژهای به« آسه آن»، ازجمله مجمع منطقهای «آسه آن» و طرح «آسه آن» میشود. استفاده از شبکه گسترده اطلاعاتی آمریکا توسط دانشجویان نظامی سابق دورههای مختلفی که توسط مرکز تحلیلی آمریکایی بهعمل آمده در نظر است. بهویژه به مرکز مطالعات امنیت آسیا و اقیانوس آرام «دانیل ک.» اشاره میشود که از سال ۱۹۹۵ برنامههای خود را برای ایجاد ساختار شبکههای مرتبط در جنوب آسیا و بیش از ۱۲هزار فارغالتحصیل از کشورهای منطقه تربیت کرده، در دست اجرا دارد. ایده پوشش منطقه با شبکههای وابسته بهم تحت حمایت و سرپرستی آمریکا در عنوان فرعی استراتژی ـ آمادگی، مشارکت و ارتقاء شبکه منطقه وجود دارد.
آنطور که عضو کنگره آمریکا از ایندیانا و افسر بازنشسته «جیم بنکس» مینویسد، ایالات متحده نیاز به یک استراتژی نیروهای نظامی ـ دریایی پنج اقیانوس دارد «که حضور بیش از ۴۰۰ ناو جنگی مجهز به جدیدترین فنآوری را در نظر بگیرد و هرچه بیشتر امکانات تهاجمی و دفاعی را توسعه دهد». «جیم بنکس» تصریح میکند که «افزایش میزان ناوگان به آمریکا کمک خواهد کرد که در برابر نیروهای مخالف در حال رشد مانند نیروهای روسی، چینی و ایرانی مقابله کند. این مسأله همچنین امنیت دریانوردی آزاد را از طریق آبهایی که توسط دیگران مانند دریای جنوی چین، کانال سوئز، اقیانوس شمالگان و خلیج فارس به چالش کشیده میشوند تأمین خواهد کرد». منطقه تحت مسئولیت فرماندهی اقیانوس آرام و هند آمریکا، منطقهای که فضای جغرافیایی از خلیج فارس تا قطب شمال و دریای جنوب چین تا سوئز را پوشش میدهد این دیگر یک استراتژی منطقهای نیست. این استراتژی دستیابی آمریکا به برتری نظامی جهانی است.