نگاهی به عملکرد نئولیبرالیسم در جهان

Print Friendly, PDF & Email

«هدف همه برنامه‌ریزی‌ها و در پی آن تهاجمات امپریالیستی، اعم از تهاجمات نظامی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، اعمال سلطه انحصاری برای غارت منابع مادی و مالی؛ و جهت دادن به ثروت‌های طبیعی و تولیدی در عرصه ملی و جهانی به‌نفع سرمایه‌داران است. وقتی در دهه ۱۹۷۰ به‌علت رکود تورمی، نظریات کینزی در کشورهای بزرگ سرمایه‌داری به بن‌بست رسید؛ برای نجات نظام سرمایه‌داری و سرعت دادن به روند غارت و انباشت سرمایه، بنیان‌های نظری دیگری مورد توجه قرار گرفت که دستاورد تئوریک مکتب شیکاگو و اجماع واشنگتن است و از آن به‌نام مکتب نئولیبرالیسم یاد می‌شود. محصولات این مکتب نیز، مانند تمام همه توجیهات منفعت‌طلبانه امپریالیستی برای به بند کشیدن زحمت‌کشان و مردم فرودست با کلمات فریبنده و خوش آب‌و‌رنگ مانند آزاد، آزادی و دموکراسی مشارکتی بسته‌بندی و عرضه می‌شوند.

عمده سرفصل‌های نئولیبرالیسم و اجماع واشنگتن عبارتند از خصوصی‌سازی گسترده، تعدیل ساختار دولت در روند خصوصی‌سازی بنگاه‌های دولتی و جلوگیری از دخالت دولت در اقتصاد، آموزش و خدمات اجتماعی مثل بهداشت و درمان، حذف موانع ورود مؤسسات خارجی به داخل کشورها و حذف تعرفه‌های کمرگی برای برقراری تجارت آزاد و مقررات‌زدایی از بازار. بنیانگذار مکتب شیکاگو، میلتون فریدمن و نخستین مجریان نظرات این مکتب در کشورهای امپریالیستی رونالد ریگان، رئیس‌جمهور آمریکا و مارگارت تاچر نخست‌وزیر انگلستان بودند و نخستین کارگزار مکتب شیکاگو در کشورهای عقب‌مانده و در حال توسعه یار غارِ فریدمن، دیکتاتور خونخوار و فاسد شیلیایی آگوستو پینوشه بود، که از مشاوره مستقیم فریدمن در شیلی نیز بهره می‌گرفت.»

برای مطالعه متن کامل مطلب به فایل پیوست مراجعه کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *