میخ آخر بر تابوت سیستم فرقه‌ای خواهیم زد

Print Friendly, PDF & Email

هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند که ما به مقاومت تعهد کامل نداریم … اما همچنین این «مقاومت» فقط به رژیم صهیونیستی مربوط نمی‌شود بلکه جنبه دیگر آن مقاومت در برابر اسلحه‌های اقتصادی و مالی [امپراتوری]، بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول است که پروژه‌های خود را از طریق مشاورانی که در همه وزارتخانه‌ها دارد، اجرا می‌کند.
من تضادی میان موضع حمایت از مقاومت در برابر صهیونیسم و موضع حمایت از انتفاضه در برابر سیستم سیاسی فرقه‌ای نمی‌بینم. از این منظر، هرکسی که خود را در مقابل انتفاضه قرار داده است، باید در مواضعش تجدیدنظر کند. بگذارید نیروهای مقاومت دوشادوش یکدیگر قرار بگیرند.

 

این مصاحبه در ماه نخست اعتراضات سراسری مردم لبنان با هانا غریب دبیرکل حزب کمونیست لبنان انجام شده است. در این مصاحبه برنامه حزب کمونیست لبنان برای حضور در این انتفاضه، اولویت‌های آن‌ها و چگونگی هماهنگی این اعتراضات با مقاومت در برابر امپریالیسم و اسرائیل تشریح می‌شود.

سؤال: از نخستین لحظات قیام اکتبر در لبنان حزب کمونیست در میادین حضور داشته است. آیا بعد از گذشت 19 روز از آغاز این قیام زمان آن فرانرسیده که نیروهای برسازنده این قیام خود را سازمان‌دهی کنند؟ با نظرداشت این نکته که سیدحسن نصرالله از معترضان خواسته تا هیئتی را برای مذاکره با رئیس‌جمهور درباره برنامه اصلاحی نخست‌وزیر انتخاب کنند.
پاسخ: حزب کمونیست لبنان در شکل دادن به این قیام نقش داشته است. ما از زمان انعقاد پیمان طایف همواره موضع سیاسی خود را در خیابان‌ها نشان داده‌ایم و با نظم سیاسی مسلط مقابله کرده‌ایم.
بگذارید یادآوری کنم که کمونیست‌ها پیش‌تر در 16 دسامبر  2018 و قبل از تشکیل دولت، جنبشی مردمی با حضور نماینده پارلمان، اسامه سعد و همراهی برخی گروه‌های مدنی تشکیل داده بودند. ما همچنین بعد از تشکیل دولت و در جریان «جنبش نجات مردمی» تظاهراتی برگزار کردیم. شعار ما “عدم اعتماد به این دولت!” بود که واقعاً چنین است و مردم لبنان بار دیگر همین را فریاد می‌زنند.   
ما بار دیگر در مخالفت با کنفرانس توسعه اقتصادی و اجتماعی اعراب (که در ژانویه 2019 در تونس برگزار شد) به خیابان آمدیم و با برنامه‌های اقتصادی و مالیاتی دولت مخالفت کردیم. بعد از این تظاهرات در 31 ژانویه 2019 و بعد از تشکیل دولتی که با قیام اکتبر استعفا کرد، تظاهراتی را برگزار کردیم.
در ماه می 2019 هم در مخالفت با بودجه سال 2019 در میدان ریاض الصلاح حضور یافتیم و با سیستم سیاسی مقابله کردیم.
به این دلیل به این اعتراضات اشاره می‌کنم تا بگویم که ما همواره به مسائل سیاسی و اقتصادی حساس بوده‌ایم و مردم را پیرامون آن بسیج کرده‌ایم. حزب ما حزب کارگران، مزدبگیران، جوانان و افراد کم‌درآمد است. به همین دلیل ما از آغاز تا بلوغ این انتفاضه (که دستاورد میهنی و مبارزاتی بزرگی است) در آن مشارکت داشته‌ایم.

سؤال: نظرتان درباره رهبری این انتفاضه چیست؟
پاسخ: قرار بود رهبری این انتفاضه در دست اتحادیه‌های کارگری باشد. به صورت مشخص بنا بود تا «اتحادیه عمومی کارگران» این انتفاضه را رهبری کند تا خواسته‌های مردمی که به خیابان‌ها آمده‌اند را بیان کند. اما این اتحادیه کجا است؟ رهبری آن توسط مسئولان دولتی به انحراف کشیده شد.
در ادامه «کمیته هماهنگی اتحادیه‌های کارگری» که معلمان شاغل در بخش دولتی و خصوصی و کارمندان بخش عمومی را سازمان‌دهی می‌کند، وارد عمل شد. نظام سیاسی با این گروه نیز مقابله و در آن نفوذ کرد.
 نظام فکر می‌کرد با نفوذ در این اتحادیه‌ها می‌تواند مطالبات مردمی را از بین ببرد. در واقع زمانی این بحران به یک قیام عمومی و مردمی تبدیل شد که نظام سیاسی دیگر اشکال بیان مطالبات لایه‌های اجتماعی و عموم مردم لبنان را مسدود کرد.
نظام سیاسی این را درنظر نگرفته بود که حقوق مردم به خودشان تعلق دارد و این حقوق صرفاً یک ابزار سندیکایی در دست مقامات سیاسی نیست که با دخالت در انتخابات اتحادیه‌ها و قراردادن افراد موردنظرشان در رأس آن‌ها از بین بروند.
بنابراین اکنون که نظام سیاسی با این پرسش روبه‌رو شده است که «چه کسی این انتفاضه را رهبری می‌کند؟» باید مسئولیت این فقدان رهبری را بپذیرد. مهره‌های نظام سیاسی در 30 سال گذشته این رهبری را از میان برداشته‌اند، با نیروهای سکولار، چپ و اعضای مستقل اتحادیه برخورد کرده‌اند و حقوق مردم را از آن‌ها دریغ کرده‌اند. چگونه از ما می‌خواهید به‌رغم سرکوب 30 سال گذشته، رهبری قیام مردمی را ظرف 10 روز بازسازی کنیم؟

سؤال: برخی مدعی‌اند حزب کمونیست در حالی اکنون در خیابان حضور دارد که نیروهای پنهانی‌اش برای «مقاومت»  (در برابر اسرائیل) انتظار می‌کشند.
پاسخ: مسائل اقتصادی و اجتماعی در هسته میهن‌دوستی ما قرار دارند. تأمین برق، آب، بازسازی شبکه جاده‌ای، شغل، درمان، آموزش و مسکن به معنای «مقاومت» است. «مقاومت» یک موضوع فراگیر و چندجانبه است.
ما باید در مقابل موجودیت صهیونیستی مقاومت کنیم و در عین حال در تأمین مطالبات و خواسته‌های مردم مشارکت داشته باشیم تا آن‌ها بتوانند با پروژه آمریکایی‌ها در منطقه مقابله کنند. برنامه آمریکا در منطقه مبتنی بر ترویج فرقه‌گرایی، تعمیق شکاف میان مردم و تشدید اختلافات قومی است. هدف آمریکا آن است که از این طریق، موجودیت نژادپرستانه صهیونیستی در منطقه را توجیه کند. فرقه‌گرایی بزرگ‌ترین متحد برای اجرای این برنامه است. این فرقه‌گرایی اکنون در ساختار سیاسی لبنان لانه کرده و وابستگی لبنان به شبکه جهانی سرمایه را نمایندگی می‌کند. آن‌ها می‌خواهند لبنان یک بازار مصرف در این شبکه جهانی سرمایه باشد.
لبنان به شکل مضاعف و از دو طریق در معرض غارت و بهره‌کشی قرار دارد:
نخست، هژمونی امپریالیستی برای غارت کالا و ثروت ما
دوم، استثمار طبقاتی از طریق ترویج فرقه‌گرایی از سوی نظام سیاسی لبنان. نظام سیاسی از فرقه‌گرایی به‌عنوان پوششی برای تحکیم خودش، فقیر کردن مردم و مجبور کردن جوانان به مهاجرت استفاده می‌کند.
اکنون پروژه آمریکا حمله به همه جبهه‌ها و محورها است. ما نمی‌توانیم تنها در جبهه نظامی و بی‌توجه به جبهه‌های دیگر، مقاومت کنیم. باید در همه سطوح مقاومت کنیم:  فکری، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی. این به معنای تغییر سیستم سیاسی فرقه‌ای در لبنان است. آزادی ما، آزادی توأمان ملی و اجتماعی است. باید اتحادهایمان را بر این اساس پایه‌گذاری کنیم و متأسفانه اکنون در این زمینه مشکل داریم. این نقصان بزرگی است که پروژه آمریکایی-صهیونیستی اجازه داده تا مانع حرکت ما بشوند و به دنبال ناکامی در برنامه مقاومت و شکل گرفتن “نقش ملی” (در برابر وضعیت فرقه‌ای) در لبنان شوند.
همه این مسیرها به هم پیوسته‌اند. این موضع حزب کمونیست لبنان است. هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند که ما به مقاومت تعهد کامل نداریم. ما از بنیان‌گذاران مقاومت در برابر دشمن صهیونیستی بوده‌ایم. ما نیروی مقاومت مردمی هستیم. ما از بنیان‌گذاران جبهه مقاومت ملی لبنان هستیم که سه‌چهارم لبنان را از اشغال رژیم صهیونیستی آزاد کرد. ما در جنگ سال 2006 با گوشت و خون خود با دشمن جنگیدیم و رفقای ما در این جنگ شهید شدند. در هر تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا به لبنان ما در کنار دیگر نیروهای مقاومت در برابر دشمنی بی‌پایان آمریکا و عوامل داخلی‌شان خواهیم ایستاد. ما اجازه نخواهیم داد که این جنبش از درون به انحراف کشیده شود.
اما همچنین این «مقاومت» فقط به رژیم صهیونیستی مربوط نمی‌شود بلکه جنبه دیگر آن مقاومت در برابر اسلحه‌های اقتصادی و مالی [امپراتوری]، بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول است که پروژه‌های خود را از طریق مشاورانی که در همه وزارتخانه‌ها دارد، اجرا می‌کند.
من تضادی میان موضع حمایت از مقاومت در برابر صهیونیسم و موضع حمایت از انتفاضه در برابر سیستم سیاسی فرقه‌ای نمی‌بینم. از این منظر، هرکسی که خود را در مقابل انتفاضه قرار داده است، باید در مواضعش تجدیدنظر کند. بگذارید نیروهای مقاومت دوشادوش یکدیگر قرار بگیرند.
انتفاضه مردم لبنان صلح‌آمیز و مسالمت‌جو است و با سرکوب نمی‌توان آن را از میان برد. از این رو لازم است حملات نیروهای امنیتی و شبه‌نظامیان به تظاهرکنندگان و معترضین در تایر، نباتیه، بنت جبیل، ریاض الصلاح و میدان شهدا و جاهای دیگر در جبل محکوم شود.
نقش ما به‌عنوان یک حزب کمونیست، متأثر از فعالیت‌های اتحادیه‌ای و اجتماعی است. قیام فعلی هیچ ارتباطی با نیروهای فرصت‌طلبی که از سوی دولت به میان معترضان فرستاده می‌شوند، ندارد. این قیام به گروه‌های مدنی مرتبط با سفارتخانه‌ها وابستگی ندارد. این گروه‌ها با مجوز آمریکا به میدان آمده‌اند و قبل از انتفاضه هم فعال بوده‌اند. برخی می‌گویند که گروه‌های وابسته به آمریکا در خیابان حضور دارند. ما هیچ ارتباطی با گروه‌هایی که با آژانس توسعه بین‌المللی ایالات‌متحده (USAID) مرتبطند و پروژه‌های آن‌ها را پیاده می‌کنند، نداریم.
ما در اکثر اعتراضات، از شمال آکار تا جبل، بیروت و جنوب و بقاء حضور داریم. ما در کنار گروه‌های مترقی‌، ملی‌گرا و چپ حضور داریم. در میادین تایر، نباتیه، سیدون و بنت‌جبیل مقاومت میهنی در جریان است. آیا USAID در میادین قیام در جنوب حضور دارد؟! این اتهامات خلاف واقع و بدون هیچ سندی است!
سیستم سیاسی فعلی [لبنان] از الزامات بیرونی پیروی می‌کند. ما نمی‌توانیم در برابر امپریالیسم در واشنگتن مقاومت کنیم، در حالی که بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول، مشغول تأمین مالی سازمان‌های آمریکایی در وزارتخانه‌های ما هستند که اطلاعات و داده‌های کشورمان را در اختیار آمریکا قرار می‌دهند. وقتی به آن‌ها مقروضیم و وابسته به اعانه آن‌هاییم چگونه می‌خواهیم در برابرشان مقاومت کنیم؟ این عملی نیست. لازم است از این وابستگی و متکی بودن به وام‌های بین‌المللی که نظام سیاسی فعلی مجری آن است، رها شویم.

سؤال: سیستم سیاسی لبنان به دنبال مقابله با این قیام از طریق برنامه «اصلاحات حریری» است. پس از استعفای حریری، ضدانقلاب توانست برنامه سرکوب اعتراضات را با ایجاد دودستگی میان معترضان پیش ببرد. پس از آن با ایجاد وقفه در رایزنی‌های پارلمانی برای ترمیم کابینه پس از سقوط دولت این هدف دنبال شد. برنامه حزب کمونیست برای خروج از این بحران چیست؟
پاسخ
: ما به میادین رفتیم و خواست خود را برای ایجاد کشوری ملی و دموکراتیک و تغییر سیاست‌های اقتصادی‌-اجتماعی فریاد زدیم. علاوه بر آن، با گروهی از 11 اقتصاددان همکاری کردیم تا برنامه‌ای در مقابل برنامه اصلاحات حریری تهیه و به پارلمان ارائه کنیم.
برنامه اصلاحات دولت چیست؟ پیروی از خواسته‌های آمریکا در کنفرانس سدار(کنفرانسی که در پاریس برای جمع‌آوری کمک‌های بین‌المللی به دولت حریری برگزار شد)، خصوصی‌سازی گسترده‌تر و حراج باقیمانده‌ اموال و مؤسسات دولتی.
پس از سرنگونی دولت، ما می‌خواهیم با بازسازی قدرت و تشکیل دولت ملی انتقالی، میخ آخر را به تابوت این سیستم فرقه‌ای بزنیم. ما به دنبال شکل دادن به دولتی هستیم که با آمریکایی‌ها و پروژه‌هایشان مقابله می‌کند، در برابر رژیم صهیونیستی می‌ایستد و سیستم فرقه‌ای که با سهمیه‌ای کردن قدرت سبب ایجاد رانت و فقر مردم شده را به زیر می‌کشد.

سؤال: برنامه این دولت ملی انتقالی چیست؟
پاسخ:
برنامه دولت انتقالی، مبتنی بر برگزاری انتخابات پارلمانی فارغ از محدودیت‌های فرقه‌ای و رأی‌گیری غیرسهمیه‌ای است. از زمان تصویب توافق طایف، نظام سیاسی، نفوذ سوریه در لبنان را بهانه عدم اجرای قانون اساسی قرار داده است. به‌رغم خروج نیروهای سوری از لبنان این بی‌توجهی به قانون اساسی همچنان ادامه دارد. (بر اساس ماده 22 قانون اساسی پس از انتخاب نخستین مجلس نمایندگان به‌صورت ملی و نه فرقه‌ای‌، مجلس سنا تشکیل می‌شود که در آن کلیه فرقه‌های مذهبی نماینده دارند و اختیارات سنا صرفاً محدود به تصمیم‌گیری درباره موضوعات حیاتی است.)
برنامه دیگر ما، تصویب قانون برای یک دستگاه قضایی مستقل است تا بتواند مفسدیان اقتصادی را تحت پیگرد قانونی قرار دهد.
موضوع دیگر انجام اقدامات عملی برای حفظ ارزش پول ملی است. اگر ارزش پول ملی حفظ نشود، ما خودمان قیمتی را که نظام سیاسی فاسد باید بپردازد، پرداخت خواهیم کرد (سیستم سیاسی فاسد فعلی دوباره خود را احیا می‌کند، بر بحران اقتصادی سوار می‌شود و قیام‌های مردمی را سرکوب می‌کند.)
زمان آن فرا رسیده است که سرطان فرقه‌گرایی و سرمایه‌داری ریشه‌کن شود. بنابراین من بر وجه “انتقالی” تأکید می‌کنم، به معنای انتقال کشور از یک مرحله به مرحله جدید: از مسیر سهمیه‌های فرقه‌ای به مسیر تغییر دموکراتیک برای ساختن یک کشور دموکراتیک ملی. این همان چیزی است که به انتفاضه ارزش سیاسی‌ای که شایسته آن است را می‌دهد.
در این بازه زمانی کوتاه ، یعنی شش ماه (دولت انتقالی نباید بیشتر از این فعال باشد) باید به این دولت اختیارات ویژه‌ای داده شود تا بتواند لوایح قانونی را تصویب کند. قبل از هر چیز و در درجه اول قانون جدید انتخابات برای برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی و بازگرداندن ثروت عمومی غارت شده.
سیستم سیاسی فاسد کنونی به نحوی رفتار می‌کند که گویی هیچ بازیگر سیاسی دیگری در این کشور وجود ندارد. احزاب در وضع کنونی صرفاً به پشت صحنه به دنبال افرادی برای قرار دادن در رأس وزارتخانه‌ها هستند. ما در حزب کمونیست می‌گوییم که اولویت با برنامه است. مردم منبع قدرت سیاسی هستند و باید از همه امکانات موجود استفاده کرد تا این قدرت در سیستم سیاسی تجلی یابد.
بدون ایجاد تغییر و رویارویی با نظام سیاسی نمی‌توان از وضع کنونی نجات یافت. این رویارویی از طریق برنامه، شرح وظایف و ویژگی‌هایی است که ما برای دولت مطلوبمان تعیین کرده‌ایم. در پاسخ به درخواست نظام سیاسی برای معرفی رهبر این قیام، این جنبش خواستار انتخاب رهبری جدید برای مردم لبنان است – یعنی ایجاد سیستم جدید برای دولت. بگذارید نظام سیاسی به دنبال انتخابات زودهنگام باشد. جنبشی ورای خواست مردم وجود ندارد. حزب کمونیست ادعا نمی‌کند که نماینده این جنبش است. اما ما بخشی از آن هستیم و ما بخشی از این مردم هستیم.

سؤال: در مورد هماهنگی با سایر احزاب چپ چطور؟
پاسخ:
شکل دادن به هماهنگی منحصر به مذاکره رهبران نیست بلکه در خیابان شکل می‌گیرد. اتکا به تحمیل‌های فرمایشی و از بالا به پایین شکست خورده است. وضعیت جدیدی وجود دارد که در آن چپ فعالیت می‌کند و باید خود و بلاغت خود را تجدید کند و با مسائل مردم به‌ویژه جوانان آشنا باشد و در کنار آن‌ها بایستد. این غسل تعمید چپ خواهد بود: موفقیت در دفاع از موقعیت و شعارهای خود و سازمان‌دهی صفوف خود در میادین و در سطح ملی. به هر حال، این کافی نیست. باید به دنبال ایجاد اتحادهای اجتماعی با تمام بخش‌های در حال رشد طبقه کارگر باشیم. باید تکیه بر دستمزد کارگران و مطالبات حاشیه‌نشینان و سایر طبقات اجتماعی و اقتصادی در این انتفاضه برجسته شود.
خرده‌بورژوازی نیز در میان دیگر طبقات در میدان حضور دارد. خرده‌بورژوازی گرچه با شعار براندازی نظام فرقه‌ای و ایجاد دولت مدنی با حزب کمونیست هم‌راستا است اما حقوق فقرا و کارگران را طلب نمی‌کند. همچنین، برخی از این گروه‌های بورژوایی در خصومت خود با اسرائیل مردد هستند!
برنامه اصلاحاتی که ما تهیه‌کرده‌ایم مطالبات فقرا را در اولویت قرار می‌دهد. ضرب‌المثلی وجود دارد: تا زمانی که انسان چاق لاغر شود، انسان لاغر مرده است​. ما نمی‌خواهیم که افراد ضعیف بمیرند! اولویت باید تأمین مطالبات کارگر روزمزد، کارگرانی که کمتر از حداقل دستمزد درآمد دارند و بیکاران باشد. تأمین فرصت‌های شغلی، محافظت از پوند لبنان و تضمین حداقل دستمزد، مطالبات اساسی است.
از ابتدای «انتفاضه اکتبر»، نخستین کسانی که به خیابان‌ها رفتند، فقیران، جوانان بیکار، کارگران روزمزد و کارگران کم‌درآمد بودند. پس از آن، کارگران حرفه‌ای و کارمندان حضور یافتند. بنابراین ما باید صدای فقیرترین افراد در میان کارگران، جوانان‌، دانشجویان و فقیرترین طبقه کارمندان در بخش‌های دولتی و خصوصی و بازنشستگان باشیم. ما باید از صندوق‌های تأمین اجتماعی محافظت کنیم و حیات این صندوق‌ها را تضمین کنیم. ما باید خلأ سازمان‌دهی اتحادیه‌های کارگری که ناشی از عدم وجود اتحادیه عمومی کارگری است را با ساختن یک قطب صنفی مستقل جبران کنیم.
نظام سیاسی باید جزای ریاضت اقتصادی و مالی‌اش را بپردازد. قبلاً بخشی از این جزا را از طریق استعفا از دولت، تحت فشار انتفاضه پرداخت كرده است. به هر حال، این کافی نیست. لازم است یک دولت انتقالی مطابق برنامه‌ای که در بالا به آن اشاره شد تشکیل شود و انتخابات زودهنگام برگزار شود. بنابراین ما انتفاضه را در این دوره مهم ادامه خواهیم داد، از این طریق:
نخست، چشم‌انداز و برنامه عمل‌مان برای دوره انتقالی را تشریح می‌کنیم؛
دوم، به وسیع‌ترین و گسترده‌ترین اتحاد سیاسی و اجتماعی ممکن شکل خواهیم داد. تا با کمک این اتحاد بر انحصار تاریخی قدرت سیاسی بر رسانه‌ها، نهادهای دولتی، اتحادیه‌ها و دیگر ارگان‌های اجتماعی و قرار دادن نیروهای وامدارشان در رأس آن‌ها خاتمه دهیم.
هدف تبدیل لبنان از یک کشور فرقه‌ای به یک کشور ملی، مدنی و دموکراتیک است. ما گام‌به‌گام جلو خواهیم رفت و صبر و استقامت خواهیم داشت زیرا نبرد طولانی است. بدون نظریه انقلابی هیچ انقلابی وجود ندارد. بدون رهبری انقلابی هیچ انقلابی وجود ندارد. به‌طور فزاینده، ما تلاش خواهیم کرد تا انتفاضه را به یک انقلاب ملی دموکراتیک در بستر طبقاتی و اجتماعی آن تبدیل کنیم، به‌طوری‌که به رهایی ملی از امپریالیسم و عوامل داخلی‌اش منجر شود. مبارزه هم‌زمان با سیستم فرقه‌ای و نظام سیاسی فاسد.

* https://mronline.org/2019/12/03/we-want-to-put-a-nail-in-the-coffin-of-this-sectarian-system/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *