سوریه پس از نشست سوچی

Print Friendly, PDF & Email

نتیجه اصلی دیدار سوچی بین پوتین و اردوغان قطع کامل عملیات نظامی‌ ترکیه در سوریه است و نه تعلیق ساده آن آنچه که دونالد ترامپ توانست از ترک‌ها به‌دست بیاورد. جای خوشحالی است که نتیجه نشست سوچی تنها چند ساعت پیش از انقضاء مهلت اولتیماتوم‌های متقابل ترکیه و واشنگتن حاصل شده بود، که می‌توانست درگیری مسلحانه بین دو متحد ناتو را به‌دنبال داشته باشد. «م. پومپئو» وزیر امور خارجه آمریکا آمادگی کشورش را برای سیر این چنینی رویداد‌ها اعلام کرده بود و ترک‌ها به بسیج جزیی نیروهای مسلح خود، ضمن کشاندن آنها به منطقه درگیری آغاز کرده بودند. روسیه ضمن دست زدن به ابتکار عمل جهت انعقاد توافق با ترکیه البته از منافع حفظ وحدت بلوک ناتو پیروی نکرد. روسیه از جنگ در مرزهای خود جلوگیری کرد و موجبات حل عادلانه بحران سوریه را فراهم آورد. اکنون تحلیلگران برآورد می‌کنند که چه کسی از «توافق سوچی» پیروز شده و چه کسی زیان دیده است. در واقع از این توافق تمامی ‌بازیگران اصلی بین‌المللی سود بردند. اما هرکدام به شیوه خود. روسیه ضمن جلوگیری از جنگ، اقتدار بین‌المللی خود را تقویت و در عین‌حال موضع متحد خود در دمشق را نیز قوت بخشید. مسکو به‌ویژه موفق شد رضایت آنکارا را به محدود کردن منطقه امنیتی ترکیه به قلمرویی که ترک‌ها قبلاً اشغال کرده بودند، به‌دست بیاورد. طول آن حدود ۱۰۰ کیلومتر، به مساحت ۲/۲ هزار کیلومترمربع بین شهرهای «رأس‌العین» و «تل ابیض» است. این تنها یک چهارم آن چیزی است که «اردوغان» در ابتدای عملیات انتظار داشت، هرچند در اینجا حفظ حضور ترکیه خودبه‌خود یک امتیاز بزرگ از سوی روسیه است. به‌یاد بیاوریم که براساس نتیجه توافق «اردوغان» با معاون رئیس‌جمهور آمریکا، ترک‌ها به اشغال همه نوار مرزی پافشاری می‌کردند. حال آنها خواستار این نیستند. سه‌چهارم باقیمانده مرز سوریه و ترکیه در این منطقه که تا همین اواخر توسط کُردهای محلی «روژاوا» کنترل می‌شد در دست سرویس مرزی دولتی خواهد بود.

«اردوغان» که سرسختانه با «پوتین» در طول تقریباً هفت ساعته اجلاس چانه زده بود، در پایان نیز راضی شد. علاوه بر منطقه یاد‌شده، آن بند از  توافق را نیز دارد که براساس آن گشت‌های مشترک ترکیه ـ روسیه می‌توانند در عمق تا ده کیلومتر و در سایر بخش‌های مرز جابه‌جا شوند. گفته شد که این اجرای وعده‌ای هست که «اردوغان» داده تا تمام مناطقی را که برای ترکیه نگران‌کننده است تحت کنترل بگیرد. برای او مسلماً این مسئله  یک تسکین بزرگی است، زیرا او از توهین و بی‌حرمتی «ترامپ» توسط اولتیماتوم آمریکا به فشار عصبی افتاده بود. جنگ با آمریکا ـ این احتمالاً آخرین موردی است که «اردوغان» با درنظر گرفتن اوضاع سیاسی داخلی به آن نیاز دارد. ترامپ می‌تواند احساس راحتی کند به آنکه او ناگزیر نخواهد شد وارد جنگ با یک حریف جدی شود. جنگ بدون اجازه کنگره نمی‌توانست آغاز شود و تقریباً قطعاً به دستاویزی واقعی برای استیضاح رئیس‌جمهور آمریکا تبدیل می‌شد. در عین‌حال، از اینکه واشنگتن در توافق‌نامه منعقد شده در «سوچی» حضور ندارد و از حل مسئله سوریه خارج می‌شود، مسلم است که در مبارزه با «ترامپ» از سوی مخالفان سیاسی وی به‌کار برده خواهد شد. با این حال رئیس کاخ سفید ضمن دادن دستور خروج نیروهای آمریکایی از سوریه، باید آماده باشد که به‌دنبال رفتن آمریکایی‌ها نفوذ عمومی ایالات متحده در سوریه به‌تدریج کاهش خواهد یافت. از این‌رو بعید نیست که «توافق سوچی» باعث حساسیت ترامپ شود. او قصد ندارد با کمک کُردهایی که هنوز به امید واشنگتن خیره شده‌اند توافق‌نامه را عقیم بگذارد. او قبلاً تفاهم‌نامه «سوچی» را «خبر خوب» خوانده بود. در دمشق رابطه با توافق‌نامه مذکور ـ به‌طور رسمی ‌محتاطانه است و نمی‌توان هیچ سندی را در آنجا تأیید کرد که حضور نظامی‌ خارجی  در خاک سوریه را بدون رضایت دولت این کشور درنظر گرفت. با این حال شکی نیست که موضع طرف روسیه پیشتر با دمشق توافق شده بود. توافق «سوچی» قطعاً برای مردم سوریه سودمند است. بشار اسد نیز بدون هیچ مسئله‌ای حضور ترکیه را در سه‌چهارم مناطق مرزی خود در روژاوای سابق مورد تأیید قرار داد. نیاز به توافق با کُردها نزد اسد دیگر از بین رفت و این در مذاکرات در مورد ادغام بیشتر آنها در زندگی سراسری کشور، موقعیت دمشق را تقویت می‌کند. گشت‌های مشترک در پشت سر مرزبان سوریه قضایا را تغییر نمی‌دهد، زیرا عملکرد آنها تنها نظارت بر عدم بازگشت کُردها خواهد بود.

بی‌تردید مردم سوریه مطالبه رفتن فوری ترک‌ها را از منطقه بین «رأس‌العین» و«تل ابیض»، از‌جمله به بهانه اطمینان‌های داده‌شده به اردوغان در سوچی در پایبندی ترکیه به تمامیت ارضی و حاکمیت سوریه پیگیری خواهند کرد. و هرچه حضور دولت در مرزها قوی‌تر باشد، نادیده گرفتن آنها از سوی آنکارا دشوارتر خواهد بود. به‌نظر می‌رسد طرف بازنده کُردها هستند، که هیچ متحد دیگری برای آنها باقی نمانده است. با این حال آنها وقتی آمریکایی‌ها از آنها چشم‌پوشی کردند ضرر دیدند. آنچه اکنون روی می‌دهد، پیامد‌ها است. با همه حسن‌نظر به کُردها باید تاکید کرد که رهبران آنها خود مردم را به چنین موقعیتی سوق می‌دهند. حتی پس از دستیابی به توافق با دمشق در مورد اقدامات مشترک آنها، همچنان به کاخ سفید نگاه می‌کردند. کُردها اکنون باید سخت برای حفظ توافق‌نامه‌ای که قبلاً با دولت سوریه امضاء شده بود، تلاش کنند. فرماندهان کُرد ضمن از دست دادن منطقه اصلی اسکان مردم خود در امتداد مرز، از جاییکه مجبور به ترک آن هستند، همچنان سرسختانه به چنگ زدن به مناطقی که پیش از جنگ بین مردم محلی، کُردها کمتر از یک درصد بودند ادامه می‌دهند. چیزی که هست در اینجا نفت‌وگاز وجود دارد. آمریکایی‌ها در آنجا ۲۰۰ نیروی نظامی ‌را برای محافظت از معادن باقی می‌گذارند و رهبران کُردها علی‌رغم همه اینها موافق کمک به آمریکایی‌ها هستند. موضع رهبری کُرد‌ها در قبال مردم کُرد در این شرایط هرچه بیشتر سخت‌تر می‌شود. «بثینه شعبان» مشاور رئیس‌جمهور اسد قاطعانه اظهار داشت که «صحبت از هرگونه خودمختاری کُردها غیرممکن است». فرمانده تشکل‌های کُرد «مظلوم عبدی» با تمام توان تلاش می‌کند به دامن آمریکا بیفتد. ظاهراً می‌خواهد سعی کند آنچه را که غیرممکن است به عقب بازگرداند. او در واقع باید در دمشق و مسکو برای حل مسئله و برای اینکه آنچه را که می‌توان نجات داد، نجات دهد، تلاش کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *