فولکلور، ادبیات، موسیقی و تئاتر ترکمنها ــ بخشهای ۲ و ۳
موسیقی
در فولکلور ترکمنی اسطورههایی دارای منشاء هلنیستی در ارتباط با افسانههای یونان باستان و شخصیتهای یونانی حفظ شدهاند. همینطور ساخت دوتار، محبوبترین ساز سنتی به افلاطون نسبت داده میشود و یکی از داستانهای مربوط به اسکندر ذوالقرنین (اسکندر مقدونی) نیز از پیدایش و ظهور ساز بادی «تویدوک» [فلوت] روایت میکند. حیات موسیقی دوران سدههای میانهی پیش از اسلام (سدههای ۷ـ۴ میلادی) منطقه ترکمنستان کنونی در آثار باستان شناسی سرخس و مرو بازتاب یافتهاند. آغاز شکلگیری موسیقی ترکمن به سدههای ششم و هفتم میلادی، هنگامی که هسته اولیه مردم ترکمن سازمان مییابد، مربوط میشود. موسیقی فولکلور ترکمن اشکال مختلف، هم ژانر ترانههای سنتی و هم موسیقیهای سازی را بهم پیوند میداد که بیشتر موارد با آداب و رسوم، سنتها، پدیدههای طبیعی و فرایندهای کار همراه بود. این فرایندها را میتوان زیان ترانههای عامیانه ترکمنی نامید. در آثار ال فارابی، ال کندی، ابن سینا، صفیالدین ال ارموی (سدههای ۱۳ـ۹ میلادی) اطلاعات پراکنده و جزیی درباره سازها و موسیقی ترکمن وجود دارد. در دولت سلجوقیان، بهویژه در زمان سلطنت سلطان سنجر (سدههای ۱۲ـ۱۱میلادی) هنر موسیقی به سطح بالایی رسید. شهر مرو مرکز امپراتوری سلجوقیان به کانون حیات فرهنگی شرق، جایی که موسیقیدانان بسیاری برای تدریس موسیقی و رقابت در کاخهای فئودال های اشراف و جشنهای مردمی جمع میشدند، تبدیل شده بود. هجوم تاتارها و مغولها و لشگرکشیهای تیمور (سدههای ۱۴ـ۱۳ میلادی) نه تنها تلفات بسیاری به فرهنگ ملی این منطقه وارد آورد بلکه این امپراتوری را از بین برد و شهرها را ویران کرد.
فرهنگ موسیقی مردم ترکمن که تاریخی چندین سدهای دارد از نظر فرم و ژانرهای خود غنی و متنوع است. رشد و تکامل فرهنگ موسیقیایی مردم ترکمن در گذشته ارتباط ناگسستنی با هنر شگفتانگیز «باغشی»ها (ترانهسرایان مردمی) داشت، که سدهها بازگوکننده دیدگاهها و داستانهای سخت و طاقتفرسای گذشته مردم بودند. «باغشیها» نه تنها ترانهسرا بلکه تقریباً تنها وقایعنگار ماجراها و حافظان آثار درخشان خلاقیتهای موسیقیایی و شاعرانه مردمی بودند. در بین مشهورترین «باغشیها» از سده نوزده و آغاز سده بیست میتوان از کسانی چون «نوبت نیاز»، «آلی»، «ویران»، «دوردی»، «کِل»، «شوکور» و «ساری» نام برد. در دوران شوروی همه شرایط برای کشف استعدادها و هنر «باغشیها» بهوجود آمدند. «باغشیها» و نوازندگان مشهور «اُراز ماتیف»، «هاللی مِرِدوف»، «تاجماد سوخان قلیاف»، «مختومقلی قارلی یف»، «ميللی تاجمرادوف» و دیگران با محتوایی نوین ترانههای خود را میسراییدند. «باغشیهای » مردمی ترکمنستان شوروی مانند «سخی جباروف»، «گیج گلدی آمانف» و هنرمندان شایسته و ممتاز ترکمنستان شوروی «نابات نورمحمداوا»، «نورجمال آدییوا»، باغشی «فربان دوردی جنوف»، تکنوازان و هنرمندان خلق ترکمنستان شوروی «پورلی ساریف»، هنرپیشه شایسته ترکمنستان شوروی «گلدی اوغورلیف»، هنرمند برگزیده ترکمنستان شوروی «چاری تاج مامدف»، «جبار خان صحت اف» و دیگران از محبوبیت و احترام عظیمی در میان مردم برخودار بودند. آنها درباره زندگی سعادتمند و آزاد در کشور سوسیالیسم پیروز و درباره دوستی بین مردمان جهان، در مورد میهن و حزب کمونیست و پیشروی مردم شوروی بهسوی کمونیسم میسراییدند. در دوران ترکمنستان شوروی در این جمهوری بیش از هزار «باغشی» و نوازندگان موسیقی که در میان آنها جوانان بسیاری نیز بودند، وجود داشتند.
نخستین یادداشتهای نُت ملودی ترکمنی که در آغاز سده نوزده توسط نوازندگان روس انجام گرفته بود، در مجله «موسیقی آسیا» (آستراخان ۱۸ـ۱۸۱۶) منتشر شدند. در این مجله توضیحاتی درباره سازهای ترکمنی «دوتار» و«تویدوک»[فلوت] ارائه شدند. نوشته ترانههای ملی ترکمنی توسط « آ.آ. آلیابیف» از ترکمنهای «استاورپول» به سالهای ۳۳ـ۱۸۳۲ مربوط است. دادههای پراکندهای درباره موسیقی ترکمنی در کتاب ترکشناس و عالم مجاری بهنام «آ. وامبری» (اوایل دهه 1880) وجود دارند. موسیقی ترکمن توسط «و.و. لیسک»، «ان.س.کلنووسکی» ثبت و پردازش شدند و در پایان سده نوزده و آغاز سده بیست «س.گ. ریباکوف»، «و.ن. گارته ولت» و دیگران برای نخستین بار تلاش کردند موسیقی ترکمن را با کمک گرامافون ضبط کنند. در همین زمان است که گروههای موسیقی و تئاتر از روسیه در بین ترکمنها به اجرای برنامههای هنری خود میپردازند. در این اجراها خوانندگان «ف.ای.شالیاپین»، «د.آ. اسمیرنوف» و پیانیست «و.ای.بوکلی» کنسرتها و نمایشهای مختلفی را به اجرا درمیآورند. در این اجراها خوانندگان «ف.ای.شالیاپین»، «د.آ. اسمیرنوف» و پیانیست «و.ای. بوکلی» کنسرتها و نمایشهای مختلفی را به اجرا در میآورند. پس از انقلاب اکتبر 1917 موسیقی حرفهای ترکمنی شکل میگیرد. نمایندگان جمهوریهای اتحاد شوروی نقش بزرگی را در پروسه بازسازی این موسیقی ایفا میکنند. در سالهای ۲۹ـ۱۹۲۵ مردمشناس«.آ. اوسپنسکی» سفر تحقیقی خود را به ترکمنستان انجام میدهد که نتیجه این سفر کار اساسی روی «موسیقی ترکمن» میشود (کاری است مشترک با«و.م. بلیایف»، سال 1928). با استفاده از یاداشتها و دستنوشتههای «اوسپنسکی» بود که آهنگسازانی مانند «س.ن. واسیلنکو»، «آ.ف. زنوسکو ـ برووسکی»، «ن.پ. ایوانف ـ رادکویچ»، «م.م. ایپولیتوف ـ تیوانف»، « گ.ای. لاتینسکی»، «گ.گ. لوباچیف»، «آ.و. موسولوف»، «م.آ. اوسوکین»، «ب.س.شختر» و دیگران سمفونی، کُر و آهنگهای مجلسی در تمهای ترکمنی ساختند. تحت رهبری آهنگساز و رهبر ارکستر «گ.م. آراکلیان» برای نخستین بار در جمهوری ترکمنستان سمفونی ارکستر (1929) و گروه کُر پایهریزی شدند (1934؛ از 1936 رهبر ارکستر «اِ.م. دیمنت مان» و از 1941 « م.ن. کونوننکو» و «گ.س. درژوسکی» بودند). همانگونه که در بالا آمد کمک بزرگ در تکامل و محبوبیت آثار موسیقی ملی را «و.آ. اوسپنسکی» کرد. او یکی از نخستین موسیقی شناسان و مردمشناسانی است که از نخستین سالهای حکومت شوروی تا پایان زندگی خود به این موضوع پرداخت. «اوسپنسکی» شمار زیادی از ترانه و آثار سازهای موسیقی مردم ترکمن را ثبت کرد، که توسط «باغشیها» بازگو و نسل به نسل ارائه میشدند. او همانطور که گفته شد برای این آثار چندین سفر به مناطق دور افتاده جمهوری ترکمنستان انجام داد. هنر موسیقی حرفهای ترکمنستان شوروی بر پایه میراث غنی فرهنگ مردم ترکمن و سنتهای هنری آن، دستاوردهای فرهنگ موسیقی جهان و بهویژه موسیقی روسیه توسعه یافت.
موسیقی ترکمن سرشار از محتوای جدید، از چارچوب تنگ مونوفونیک (تک صدایی) سنتی فراتر رفت، با ژانرهای جدید غنی شد و سوژهها و شیوههای متنوعی را دربرگرفت. پیدایش نخستین آثار موسیقی حرفهای به سالهای پیش از جنگ بازمیگردد. «آشور قولیف» آهنگساز ترکمن در سال 1939 «اوورتور باشکوه» را بهمناسبت پانزدهمین سالگرد ترکمنستان شوروی سوسیالیستی و در سال 1941 قطعهای بهنام «شعری برای ویولن و پیانو» نوشت. در سالهای جنگ کبیر میهنی آهنگسازان ترکمنستان با همکاری آهنگسازان روس و اوکرایینی شش اپرا و باله ملی را خلق کردند. در دوره پس از جنگ «ولی محمد موخاتوف» آهنگساز با استعداد «سوئیت ترکمنی» (سال 1949) برای ارکستر سمفونیک و شعر سمفونیک «میهن من» (سال1951) را خلق و جایزه دولتی را دریافت کرد.
تعالی هنری و اصالت ملی این آثار شنوندگان را به هیجان درمیآورد. «موخاتوف» آثار دیگری ازجمله سرودهای ترکمنستان شوروی سوسیالیستی را خلق کرد. آثار «دانگ آتار عوض اوف» هنرمند ملی ترکمنستان شوروی آهنگساز نیز محبوباند.
برخی از آهنگسازان شماری آثار سمفونیک، کانتاتو ـ اوراتوریو، مجلسی و سازی را با مضامین معاصر خلق کردند. ژانر ترانه و آواز با موفقیت رشد و توسعه مییافت. آهنگسازانی چون «ولی احمدوف»، «گریگور آراکلیان»، «خیدیر الله نوروف»، «نوری موخاتوف» بهطور فعالتری کار میکردند. آهنگسازان جوان مانند «آمان دوردی آغاجیکوف»، «آیدوغدی قربان اوف»، « چ.آرتیق اوف»، « د. نوری یف» نیز با ترانهها و قطعههای سازی ظهور کردند. هنرستان موسیقی ترکمن که در سال 1929 بنیانگذاری شد، نقش مهمی را در تکامل فرهنگ موسیقی بازی کرد. طی سی سال بیش از 400 نفر از این آموزشگاه فارغالتحصیل شدند. در دوران شوروی بیش از 2500 نفر در مدارس موسیقی جمهوری در شهرهای«ماری»، «چارجو»، «کرکی»، «داشهووز»، «چلکن»، «نفت داغ»، «کراسنوودسک» مشغول تحصیل بودند. کنسرواتور دولتی مسکو به تربیت و آموزش خوانندگان و نوازندگان میپرداخت. در اینجا آهنگسازانی مانند «ولی موخاتوف»، «ولی احمدوف»، «آشیر قولیف »، «اوراز محمد قربان نیازوف» و خوانندگانی چون «ب. آرتیق اف»، « س. دورویووا»، «س. شادوردیووا»، «مایا شاه بردیووا»، نوازندگانی چون«گ. آننا ممدووا»، «آ. رجب اف»، «قربان نظر عزیزاف»، «د. بگنجوا» تحصیل موسیقی کردند. در شعبه ملی مربوط به ترکمنستان کنسرواتوار دولتی مسکو، که در سال 1935 گشایش یافت، در کنسرواتوار موسیقی، آهنگسازی، رهبری ارکستر و هنر خوانندگی افرادی مانند آهنگساز «دانگ آتار عوض اف»، رهبران ارکستر «خ. الله نوروف»، «ک. قولیف» و خوانندگانی مانند «مایا قولیووا»، «آ. اورازووا»، «آ. شریف اوا» و دیگران تحصیل کردند. نخستین انجمن فیلارمونی دولتی ترکمنستان در آغاز یک گروه موسیقی و آواز بود که زمینهساز ایجاد دیگر گروههای خلاق انجمن فیلارمونی شد. در سال 1940 در کنار فیلارمونی ارکستر سازهای سنتی متشکل از 50 اجراکننده سازماندهی شد که راهنما و ناقل فرهنگ موسیقی بین تودههای مردم بودند.
هنر کُر یا همسرایی رشد فراوان کرد. در ترکمنستان پیش از انقلاب ترانههای تک صدایی (مونو تون) گسترش یافته بود. در دوران شوروی ترکمنستان گروه کُر دولتی ترکمنستان به سرپرستی رهبر کُر اصلی و هنرمند برگزیده ترکمنستان شوروی «آ. اسادوف» ایجاد شد که به انجمن خلاق و هماهنگی فرارویید و عملکرد بالای فرهنگی داشت. این گروه کُر تسلط عمیق به آثار موسیقی، صراحت و سادگی، تأثیر عاطفی در انتقال محتوا و ظرافت دست یافته بود. شمار زیادی از ترانههای سنتی ترکمنی و بهترین و غنیترین نمونههای ترانهسرایی مردمان اتحاد شوروی و دیگر کشورها به اجرای گروه کُر دولتی ترکمنستان، روی نوار و صفحه گرامافون ضبط شدند و بدین ترتیب این گروه کُر مروج فعال هنر همسرایی در محافل هنری آماتور بود. اجراها و فعالیت گروه کُر به یکی از مهمترین فرم آموزش هنری تبدیل شد. گروه رقص ملی ترکمنی جوانترین گروه در این عرصه بود. خلق هنر رقص و باله ترکمنی بهویژه دشوار بود. «بردی کربابایف» قدیمیترین نویسنده جمهوری در شعر «آیدار» میگوید: «مردم میهن من دیر زمانی است که نرقصیده است». در این گروه رقصندگان باذوقی مانند هنرمندان شایسته ترکمنستان شوروی «آیدوغدی قوربانف»، «آ. ممدوا»، «م. تاشلیف» و هنرمندان «ای. قوشایف»، «سوتلانا جعفراوا»، «ک. آشوروف»، «و. آقاجانوف»، «اِ. قولخانوف»، «ب. رحیم اف»، «ت. الله مرادوف» و دیگران رشد کردند. تعدادی از گروه تکنوازان ترکمن در افغانستان، هندوستان، اندونزی، ویتنام، لهستان و سایر کشورها برنامه اجرا کردند. موفقیت در پیشرفت فرهنگ موسیقی مردم ترکمن بازتاب گستردهای یافت. «مارینی سالوادور» خبرنگار روزنامه شیلیایی «ال سیگلو» که از ترکمنستان شوروی بازدید کرده بود میگوید: «هنر ترکمنها ویژگیهای ملی متمایزی دارد. این هنر ویژگیها، اصالت و تجسم روشن کاراکتر ملی خود را دارد. هنر ترکمن سنن دیرینه خود را حفظ میکند و در عین حال این هنر بسیار هنر جوان و برای جوانان است. این هنر پر از زندگی و سرشار از استعدادهای ملی است و بدون شک آینده روشن و برزگی را در پیش دارد».
تئاتر و سینما
تئاتر حرفهای در ترکمنستان تنها پس از انقلاب اکتبر پدید آمد. در دوران شوروی در این جمهوری پنج تئاتر ترکمنی و یک تئاتر روسی فعالیت میکردند. پیشرفت و تکامل آنها ارتباط تنگاتنگی با هنر ملی و فعالیتهای هنری آماتوری داشت. پنجم ژوئن سال 1926 نخستین مرکز تئاتر ملی زیر نظر کمیساریای ملی معارف (فرهنگ) ترکمنستان شوروی بنیانگذاری شد. پانزده جوان ترکمن از گروههای تئاتر آماتور دانشکده کارگری، دانشکده فنی و مدرسه حزبی با این مرکز همکاری داشتند. دوم نوامبر سال 1926 داستان «زهره و طاهر» اثر ملا نفس و پس از آن نمایشنامههای تبلیغی «جنگل خونین» اثر آ. قوشوتوف، « بدون مهریه» اثر آ. خالدوردیف، «تریاکی و طبیب» اثر بردی کربابایف و ترجمه نمایشنامههای آذربایجانی و روسی بهوسیله این مرکز تئاتری روی صحنه آمد. اجرای این نمایشها نقش مهمی در تثبیت درامنویسی ملی و تربیت هنرمندان جوان ایفا کرد. این مرکز در ماه مه سال 1929 تجدید سازمان شد و به تئاتری تبدیل گردید که اکنون تئاتر درام آکادمیک دولتی ترکمنستان نام دارد. این تئاتر در ابتدا با مشکلاتی روبرو بود: کمبود کارگردانان باتجربه برای نمایشنامههای ملی احساس میشد و آموزش حرفهای هنرمندان همچنان ضعیف بود. شکلگیری و پیشرفت هنر تئاتر در مبارزه با ناسیونالیستهای بورژوایی صورت گرفت که تلاش میکردند نمایشنامههایی را برای تحریف واقعیات و منحرف کردن تئاتر جوان ترکمنستان از هنر واقعگرایانه روی صحنه بیاورند. مرحله مهم در تاریخ تئاتر درام ترکمنستان سفر این گروه در تابستان سال1930 به مسکو و شرکت در المپیک هنرهای مردم اتحاد شوروی سوسیالیستی بود. جایی که هنرمندان تئاتر ارتباط خلاقانه با استادان مراکز بزرگ و کوچک تئاتری برقرار میکردند و با بهترین اجراهای گروههای معروف پایتخت آشنا میشدند.
در نیمه نخست دهه 1930 اجرای درامهای کلاسیک ملیتهای گوناگون اتحاد شوروی و جهان مانند «شورش» اثر د. فورمانف و س. پالیوانف، «مرگ یک اسکادران» و «افلاطون کراشت» اثر آ. کورنیچوک، «عروس آتش» اثر ج. جبارلی، «خدمتکار دو ارباب» اثر ک. گولدونی، « بازرس» اثر ان. و. گوگول، «نیرنگهای اسکاپن» اثر مولیر و «راهزنان» اثر شیللر، تأثیر زیادی بر بهبود فرهنگ عمومی و تکامل فن هنرپیشگی هنرمندان گذاشت. اجرای این آثار برای پیشرفت فرهنگ نمایش و نمایشنامهنویسی ملی نیز اهمیت بسیار داشت. در بهار سال 1936 گروه تئاتر سفر دومی را به مسکو انجام داد که در ضمن آن، نمایشنامههای «در صحرای قره قوم» اثر ش. ککیلف، خ. چاریف و م. قلیچ اف، «عروس آتش» از ج. جبارلی و دیگران را به صحنه آوردند. در زمان اقامت این گروه در مسکو این هنرمندان طی دو ماه ضمن تحصیل نزد استادان تئاتر مانند اُ. ای. پیژووُی، س.گ. بیرمن، مهارتهای لازم در صحنه را بهدست آوردند، از تئاترهای مسکو بازدید کرده و با شخصیتهای برجستهی تئاتر شوروی مانند ک. س. استانیسلاوسکی، ال.م. لئونیدوف و دیگران گفتوگو کردند. این ارتباطها بدون شک از مهمترین عوامل غلبه بر ناهنجاریها و نابسامانیهای فرمالیستی و تثبیت رئالیسم سوسیالیستی بود. در نیمه دوم سالهای دهه 30 این تئاتر چندین نمایش جالب از نمایشنامهنویسان ترکمن به صحنه برد و اجراهایی با ارزش عالی هنری بهوجود آورد. نمایشنامه «صعود» از بردی کربابایف از ساختمان کانال آبیاری در یک آئول ترکمنستان راویت میکرد. آ. قارلیف در نمایشنامه «آینا» دلاوری قهرمانانه کامسومول ترکمن را که طرفدار کئوپراتیوی کردن کشاورزی است، میستاید. دومین نمایشنامه از آ. قارلیف بود که به قیام سال 1916 در ترکمنستان اختصاص داشت. نمایشنامه تاریخی- انقلابی «جوما» اثر آ.قاوشوتوف از سالهای جنگ داخلی روایت میکرد. کمدی غزلی «شمشاد» اثر ت. اِسنوف، رشد فرهنگی یک زن ترکمن و نقش او در ساختمان سوسیالیستی را نشان میداد. گذشته قهرمانانه مردم ترکمن در نمایشنامه «کیمیر کِر» اثر ب. آمانوف و ک. بورونوف بازتاب یافت. بازیگران ترکمن در این نمایشنامه برای آشکار کردن تصاویر قهرمانان از هنر خود بهسادگی و با بیانی موجز و همانند پیکرتراشی شکوهمند استفاده کردند و مهارت خود را نشان دادند. بلوغ این تیم تئاتری هنگام اجرای شاهکارهای کلاسیک جهانی مانند «اتللو» اثر شکسپیر و «دشمنان» اثر م. گورکی بهروشنی آشکار شد.
در سالهای جنگ کبیر میهنی تئاتر ترکمنستان کار خود دوباره را سازماندهی کرد و جای عمده و اصلی در برنامه خود را به نمایشنامههایی با مضامین میهندوستانه اختصاص داد. در دوره پس از جنگ شاهد تلاش بیشتر تیم تئاتر برای ارتقاء فرهنگ و ارتباط آثار با زندگی مردم هستیم. برنامه تئاتر متنوعتر شد و آثاری از درامنویسان ترکمن درباره زندگی معاصر ترکمنستان شوروی را دربرگرفت، مانند: «جهان» از ک. سیدلیف، «پسر چوپان» اثر ح. مختاروف [حسین مختاروف متولد 1914 در ایران در شهر مشهد، وفات 1980 ـ مترجم] و ک. سیدلیف، «باشلیق» (رئیس، رهبر) از آ. قارلییف، «خانواده آللان»، «در کرانه مرغاب»، «مهمان شاد»، «سی سالگی» از ح. مختاروف، «گام تعیینکننده» اثر بردی کربابایف، «سرنوشت» از خ. دریایف و دیگران. این تئاتر سپس به نمایشنامههای زندگی مردم آسیا روی آورد، مانند: « نیلوفر سفید» اثر و. وینیکوف و اُ. اوسنوس براساس شعر «گاری گِلی» شاعر هندی بهنام شودراک ، « افسانهای درباره عشق» از ناظم حکمت، «توفان» از کوو یو [درامنویس چینی ـ مترجم] و دیگران. در تئاتر ترکمنستان هنرپیشگان، کارگردانان و هنرمندان بسیاری رشد کردند، هنرپیشگانی مانند آمان قول مامداف، آلتی قارلییف و سونا مرادوا هنرپیشه تئاتر و سینما، سورای مرادوا، نورجمال سویونوا، بازار آمانف، آتا دوردیف، قلیچ بردیچف، موخامد چرکزوف، مراد سیدنیازوف و دیگران خارج از مرزهای ترکمنستان بهطور گسترده شناخته شدند. در دوران شوروی تعداد زیادی از هنرمندان جوانی که از انستیتوی تئاتر در مسکو و تاشکند و همچنین استودیوی تئاتر عشقآباد فارغالتحصیل شده بودند، به گروه بازیگران تئاتر ترکمنستان پیوستند. در سال 1949 این تئاتر نشان پرچم سرخ کار را دریافت کرد. در ماه نوامبر سال 1959 تیم تئاتر ترکمنستان یکی از نخستین گروههای تئاتر ملی بود که در تئاتر کرملین برنامه اجرا کرد و نمایشنامههای «گام تعیینکننده» از بردی کربابایف و «در کرانه مرغاب» از ح. مختاروف را بهنمایش گذاشت.
در سال 1926 آ. ن. استروفسکی با اجرای نمایش «پولهای بادآورده» زندگی خلاقانه خود را با تئاتر دولتی درام روسیه (که اکنون آ. س. پوشکین نام دارد) آغاز کرد. این تئاتر تبدیل به ناشر و راهنمای سنت تئاتر روسی و فرهنگ غنی مردم روسیه و مبلغ نمایشنامههای کلاسیک و مدرن نمایشنامهنویسان روسی شد. طی سه دهه این تئاتر حدود سیصد نمایش از نویسندگان داخلی و خارجی را روی صحنه آورد. بزرگترین خدمت تئاتر روسیه کمک آن به شکلگیری تئاتر ملی و پیشرفت درام بود. در کنار آن نخستین استودیوی ملی سازماندهی شد که در آن هنرپیشگان جوان ترکمن که بعدها هسته اصلی تئاتر درام ترکمن را تشکیل دادند، پروانه هنری دریافت کردند. همکاری و همبستگی خلاقانه این دو تئاتر به غنیسازی ایدئولوژیک و هنری متقابل آنها کمک کرد. تئاتر پوشکین برخی آثار نمایشنامهنویسان ترکمن مانند « شمشاد» اثر ت. اسنوف، « جهان» از ک. سیتاکف، « مهمان شاد» از ح. مختاروف، «نفت داغ» اثر بردی کربابایف را به تماشاگران روس نشان داد. در سال 1937 در کنار تئاتر درام ترکمنستان، اپرای دولتی نیز ایجاد شد و جوانان بااستعداد ترکمن از گروههای آماتور، هنرپیشگان تئاتر درام و دانشجویان شاخه ترکمن هنرستان عالی موسیقی مسکو به آن روی آوردند. در دهم ماه فوریه سال 1941 این اپرا نخستین اجرای خود، اپرای «سرنوشت باغشی» (موزیک از گ. کاخیانی) را برای تماشاگران شهر عشقآباد روی صحنه آورد. در همان سال بر بنیاد این اپرا بالت دولتی ترکمنستان ایجاد شد که سپس بهنام مختومقلی بنیانگذار ادبیات کلاسیک ترکمن نامیده شد. اپرای دولتی در ششم نوامبر 1941 اولین اپرای ملی، ساخته آ. شاپوشنیکوف بهنام «زهره و طاهر» را بهنمایش گذاشت. در سالیان بعد، اپراهای «آبادان» از یو. میتوس و آ. قولیف، «شاه صنم و غریب» از آ. شاپوشنیکوف و د. عوض اف، «لیلی و مجنون» از یو. میتوس و د. عوض اف، «کمینه و قاضی» از آ. شاپوشنیکوف و مخاتوف، «آینا» از آ. شاپوشنیکوف و د. عوض اف و «مختومقلی» از یو. میتوس ارائه شدند.
خدیرالله نوراف دانشآموخته مدرسه بزرگ استادی هنرپیشگی تئاتر، آثار آهنگسازان روس و اروپای غربی را به زبانهای ترکمنی و روسی کارگردانی کرد. در برنامه این تئاتر آثاری از آهنگسازان آذربایجانی و ازبک وجود داشتند. در این تئاتر ـ اپرا عدهای از بزرگترین استادان هنر موسیقی ترکمن که دارای استعدادهای منحصر بهفردی بودند، رشد کردند. مایا قولییوا که در شعبه ترکمنی کنسرواتوار مسکو تحصیل کرده بود، و صدای سوپرانوی قوی و زیبا، درک عمیق موسیقایی و استعداد هنرپیشگی عالی داشت، بهدریافت عنوان هنرمند مردم اتحاد شوروی نایل شد. وی شخصیتهای گوناگونی مانند «شاه صنم» (در اپرای شاه صنم و غریب)، «ماهیم» (در زهره و طاهر)، «آبادان» (در اپرای آبادان)، «آینا» (در اپرای آینا)، «تاتیانا»، مارگرتا و میکایلا را با هنرمندی ایفا کرد. هنرمند خلق ترکمنستان شوروی نناگول آننا قولییوا با اجرای عالی آواز و بازی روی صحنه، محبویت و شهرت زیادی بین مردم بهدست آورد. از خدمات این تئاتر آموزش و آمادهسازی ایفاگران و مجریان برجستهای مانند هنرمندان شایسته ترکمنستان شوروی ب. آرتیق اف، س. مرادووا، خ. آننایف، م. ماسوموف، خ. مامدیاروف، ک. رضایف و دیگران بود. نخستین باله ملی ترکمن در سال 1942 بهنام «آلدار کؤسه» [فریبدهنده بیریش ـ مترجم] از ک. کورچماریف ارائه شد که مکتب ویژهای برای تربیت کادرهای رقص و باله جوانان و سرآغاز رشد باله ملی گردید. پیدایش باله ترکمن تنها با پیشرفتهای پیشین تئاتر موزیکال امکانپذیر شد. اجرای بالههای ملی جدیدی مانند «طبیب شگفتانگیز» از م. راویچ و ان. موخاتوف (سال 1959) و «دانشآموختگان» از ای. یاکوشنکو و خ. الله نوروف (سال 1962) رویداد بزرگ حیات تئاتر موزیکال بود. این تئاتر همچنین تعدادی از بالههای کلاسیک را به صحنه آورد. گروه بزرگی از رقصندگان باله مانند هنرمندان شایسته ترکمنستان شوروی م. آخوندوف، ب. مامدوف، خ. اسلاموف و همچنین هنرمندانی مانند اُ. نیازوف، ای. الله نوروا، ان. آننایوا، س. یازقولیف، ای. گلدیف، اِ. آننا بردیف، ای. بای صحت اف و دیگران رشد کردند. هنرمندان شایسته ترکمنستان اتحاد شوروی مانند خ. الله نوروف، ن. موخاتوف، رهبر کر، ب. نیگما تولین، استاد باله، ک. جباراوف و هنرمند آ. قولیف نقش برجستهای را در تکامل هنر اپرای جمهوری باز ی کردند. نمایندگان مردم ترکمن با موفقیت هنر خود را در عرصه سیرک شوروی، گروه سیرک سوارکاری بهنام «سوارکاران ترکمنستان، سرزمین خورشید» تحت رهبری هنرمند شایسته ترکمنستان شوروی «د. خوجابایف» ایفا کردند که از سال 1947 در صحنه سیرکهای اتحاد شوروی برنامه اجرا میکرد و نشان از تکنیک پیشرفته اسبسواری داشت. در سال 1950 هنرمندان این گروه در ساخت فیلم سینمایی «در میدان سیرک» شرکت کردند. سوارکاران ترکمن بههمراه هنرمندان سیرک دولتی بارها به کشورهای خارجی نیز سفر کردند.
تنوع و غنای فرهنگ مردم ترکمن در دهه ادبیات و هنر ترکمن که در اکتبر سال 1955 در شهر مسکو برگزار گردید بهوضوح نشان داده شد. این دهه نخستین دهه بررسی گسترده دستاوردهای ادبیات و هنر مردم ترکمن در سراسر شوروی و جشن راستین فرهنگ ترکمن بود. اجرای تئاترهای ترکمنی در برنامه دههی ادبیات و هنر از جایگاه مهمی برخوردار شد. در بهترین سالنهای تئاتر و کنسرت، در کلوپهای متعدد و خانههای فرهنگی مسکو گروه کُر ترکمن، ارکستر سازهای ملی، گروه موسیقی رقص ملی ترکمن، گروه ترانهها و رقصهای مرزبانان، انجمن فعالیت هنری آماتوری، دانشآموختگان ترکمن کنسرواتوار مسکو و دانشجویان آموزشگاه رقص و باله لنینگراد برنامه اجرا کردند. در تالار بزرگ کسنرواتوار مسکو کنسرتهایی از آثار سمفونیک آهنگسازان ترکمن برگزار شد. بهویژه کنسرت پایانی دهه ترکمنستان که در بالشوی تئاتر اتحاد جماهیر شوروی برگزار شد موفقیتهای بزرگی را بههمراه داشت. پس از برگزاری دهه هنر، تئاتر ـ اپرا و باله دولتی ترکمنستان بهپاس خدماتش در زمینه رشد و تکامل فرهنگ، نشان پرچم سرخ کار دریافت را کرد، سه استاد صحنه: مایا قولییوا ، سونا مرادووا و آلتی غارلی اف مفتخر بهعنوان افتخاری هنرمندان مردمی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی شدند. هشت چهره ادبیات و هنر نشان لنین و 251 نشان و مدال دیگر اتحاد شوروی را دریافت کردند. طبق حکمی از هیئت رئیسه شورای عالی ترکمنستان شوروی به نوزده کارمند هنری عنوان افتخاری شخصیتهای هنری شایسته، هنرمندان ملی و ممتاز جمهوری داده شد و به 240 نفر نیز دیپلم افتخاری اعطا گردید. نتایج دهه ترکمنستان که در سالهای حکومت شوروی تحت رهبری حزب کمونیست اتحاد شوروی بهدست آمد، بهعنوان پروسه سازندگی عظیم فرهنگی در ترکمنستان شوروی سوسیالیستی ارزیابی شد.
در ترکمنستان فیلمسازی ملی نیز رشد و توسعه یافت. در فوریه سال 1926 در عشقآباد استودیو «ترکمن فیلم» بنیانگذاری شد و در دسامبر سال 1927 نخستین فیلم کوتاه مستند بهمناسبت دهمین سالگرد انقلاب اکتبر در عشقآباد بهنمایش درآمد. در سالیان بعد، این استودیو چندین فیلم کوتاه ساخت که تلاش و مبارزه زحمتکشان برای صنعتی کردن جمهوری و تعاونی کردن کشاورزی را نشان میدادند. به این ترتیب، مهارت سینماگران ترکمن رفتهرفته افزایش یافت. در سال 1935 نخستین فیلم بلند سینمایی بهنام «من برمیگردم» در استودیو «ترکمن فیلم» براساس شعر نویسنده ترکمن اُ. تاش نازاروف بهنام «باتراق» (دهقان مزدور ـ مترجم) ساخته شد که از آزادسازی روستای ترکمن از یوغ سران فئودال و بیگها و از قهرمانیهای جنگ داخلی در ترکمنستان روایت میکرد. این فیلم سینمای ترکمنستان را وارد صحنه سراسری اتحاد شوروی کرد. در سالهای دهه 30 و 40، فیلمهای «هفت قلب»، «مردم دره سومبار»، «میهندوستان شوروی»، «دورسون» و فیلمهای دیگر ساخته شدند. فیلم سینمایی «اومبار» (سال 1936) درباره پرورش اسبهای مشهور ترکمنِ نژاد آخالتکه توسط مغولستان، چین و ترکیه خریده شد.
فیلمهای ساختهشده در دوران پس از جنگ با مضامین غنی، ژانرهای متنوع و تسلط هنری مشخص میشوند. تولید فیلم کمدی «عروس دوردست» در سال 1948 را که به دوستی مردم اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی اختصاص داشت باید نقطه عطف بزرگ تاریخ هنر سینمای ترکمن دانست. سیمای اخلاقی انسان شوروی، مباحث اخلاق کمونیستی و موازین اتیک در فیلمهای «پسر چوپان» (سال 1954)، « حیلهگری آشور پیر» (سال 1955)، « افتخار خانواده» (سال 1956) تجسم یافتند. فیلم «ماموریت ویژه» (سال 1957) داستان قهرمان جنگ داخلی در ترکمنستان را بازگو میکند. فیلم «نخستین آزمون» (سال 1958) مسایل آموزش استهتیکی جوانان را مطرح میکند؛ دلاوری کامسولهای روستا در سالهای تعاونی کردن کشاورزی موضوع فیلم «آینا» (سال 1959) بود. فیلم «ده گام بهسوی شرق» اقدامات سرویسهای اطلاعاتی دولتهای غربی را افشا میکند و میهندوستی مردم شوروی را نشان میدهد. در سال 1938 با فیلمهای «کارت عضویت حزبی» و«لنین در اکتبر» دوبله کردن فیلمهای سینمایی به زبان ترکمنی آغاز شد؛ از آن زمان تاکنون حدود بیش از هزار فیلم از بهترین فیلمهای هنری شوروی و خارجی به زبان ترکمنی دوبله و نمایش داده شدند. این استودیو سالانه 40 شماره مجله سینمایی «ترکمنستان شوروی»، دهها فیلم خبری و مستند منتشر میکرد. هنر سینمای ترکمنستان وارد اکران بینالمللی شد. فیلم کمدی «عروس دور دست» در بیش از چهل کشور جهان بهنمایش درآمد. در سال 1958 فیلمسازان ترکمن در جشنواره فیلم کشورهای آسیا و آفریقا که در تاشکند برگزار شد، شرکت کردند. در ترکمنستان شوروی شبکهی گسترده سینما ایجاد شد و سینما در دورترین شهرکها و روستاها نفوذ کرد. شمار سینماها فوقالعاده افزایش یافت. در حالی که در سال 1915 در ترکمنستان تنها شش سینما وجود داشت، تعداد آنها در سال 1930 به 152، در سال 1940 به 363، در سال 1955 به 315 و در آغاز سال 1960 به 457 رسید.