آیا سرمایهداری از پیامدهای پاندمی کووید ـ ۱۹ جان بهدر خواهد برد؟
در واقع، پاندمی کووید ـ ۱۹ پاشنهٔ آشیل سرمایهداری را در سراسر جهان بهنمایش گذاشته است ـــ عدم توانایی آن در تحقق و تأمین نیازهای مادی و عینی مردم. حال سؤال این است كه آیا تودههای رادیکالیزه شدهٔ مردم قادر خواهند بود از فرصتی كه تاریخ اکنون به آنها داده است برای ایجاد تغییرات اساسی بنیادی استفاده كنند یا این كه بار دیگر اجازه خواهند داد قولهای اصلاح و بهبود سرمایهداری آنها را گمراه کند و به انفعال بکشاند؟
پاندمی کووید ـ ۱۹ بار دیگر ناتوانی و به طور دقیقتر عدم تمایل اقتصاد بازار سرمایهداری را برای برآورده کردن نیازهای انسانی مردم، به ویژه نیازهای تودههای کارگر و فقیری که تحت سیستم بهشدت نابرابر و استثمارگرانهٔ آن زندگیمیکنند، را آشکار کرده است. به این شکست اساسی سرمایهداری بهعنوان یک سیستم، که بیش از یک قرن است برای اکثریت بشریت شناخته شده است، باید سیاستهای ضدبشری کنونی محاصره اقتصادی و مقررات اجباری یکجانبهٔ غیرقانونی دولتهای امپریالیستی را، که به بیش از ۳۰ کشور جهان تحمیل شده است، نیز افزود. اثرات ترکیبی این ویژگیها و سیاستها اکنون به بروز یکی از فاجعهبارترین بحرانهای تاریخ جهان منجر شده است.
از همان آغاز بحران، اندیشمندان سیستم سرمایهداری ادعا کردند که کرونا هیچ اختلاف طبقاتی را تشخیص نمیدهد و قربانیان خود را از همه طبقات و اقشار جامعه، بدون هیچگونه تبعیض میگیرد. اما هیچ چیز نمیتواند از حقیقت دورتر باشد.
درست است که این ویروس بدون در نظر گرفتن طبقه، نژاد و قومیت شخص، هر کس را که با آن در تماس قرار گیرد آلوده میکند. اما این عدم تبعیض در همین جا به پایان میرسد. آنچه بعد روی میدهد آن مسأله مهمی است که این صاحبنظران هرگز در مورد صحبت نمیکنند.
متخصصان حرفهٔ پزشکی یک قدم جلوتر میروند و در مورد «شرایط زیربنایی» صحبت میکنند که باعث بهبود برخی از افراد و مرگ برخی دیگر میشوند. با این حال، حتی این مشاهده صحیح نیز در سطح باقی میماند. واقعیت این است که این شرایط بهداشتی زیربنایی خود دارای شرایط اجتماعی زیربنایی هستند که ریشه در منطق وحشیانه و فرآیندهای مادی سرمایهداری دارند: فقر و سوء تغذیه شایع؛ سیستم بهداشتی و درمانی انتفاعی که میلیونها نفر را از دسترسی به مراقبتهای بهداشتی محروم میکند، دستمزدهای گرسنگی آور و شرایط کار خطرناک، نواحی آلوده در نتیجه نژادپرستی زیست محیطی، نابرابری و تبعیض نژادی و قومی سیستماتیک ـــ همه و همه محصول بیش از ۴۰ سال سیاست سرمایهداری نئولیبرالی.
همین شرایط اجتماعی زیربنایی هستند که بهطور مستقیم شرایط مزمن بهداشتی زیربنایی را ایجاد کرده و کارگران و اقلیتها را به قربانیان اصلی مرگ توسط کووید ـ ۱۹ بدل ساختهاند. در مقالهای با عنوان «کووید ـ ۱۹ بهطور نامتناسب اقلیتها را میکشد و این اتفاقی نیست»، نشریهٔ «لسانجلس تایمز» در مقالهای در ۸ آوریل ۲۰۲۰ نوشت:
«بهعنوان مثال، در میشیگان، تا این دوشنبه، آمریکاییهای آفریقایی ۳۳ درصد موارد کووید ـ ۱۹ و ۴۱ درصد مرگ و میر را به خود اختصاص دادهاند، هرچند آنها فقط ۱۴ درصد از کل جمعیت را تشکیل میدهند. در شیکاگو ، ۷۲ درصد از مرگ و میرها در میان ساکنان سیاهپوست این شهر بوده اند، هرچند آنها ۲۹ درصد از جمعیت را تشکیل می دهند. این ارقام در لوئیزیانا نیز تقریباً همین هستند.»
«با وجود تکاندهنده بودن این ارقام، هیچکدام از اینها برای متخصصان بهداشت عمومی تعجب آور نیست. آمریکاییهای آفریقایینژاد بیتردید از مشکلات اساسی بهداشتی رنج میبرند که با پیامدهای جدی و کشنده کووید ـ ۱۹ همراه است: بزرگسالان سیاهپوست تقریباً دو برابر بیشتر از بزرگسالان سفید پوست مبتلا به دیابت هستند و ۴۰ درصد بیشتر فشار خون بالا دارند. نرخ چاقی و آسم نیز در میان آنان بیشتر است.
«به دلیل فقر و موانع دیگر، آمریکاییهای آفریقایینژاد کمتر به مراقبت منظم پزشکی دسترسی دارند. آنها به احتمال زیاد در محلاتی زندگی میکنند که فروشگاههای مواد غذایی تازه و مغذی کمیاب هستند ….
اما سیستم سرمایهداری نهفقط ایجادکنندهٔ شرایط چنین فاجعهای است، بلکه رهبران آن اکنون بیش از آن که نگران از دست رفتن جان انسانها باشند، نگران سرنوشت بازار سهام و کاهش تولید ناخالص داخلی هستند. به همان شیوهای که بسته نجات چند هزار میلیارد دلاری در زمان فروپاشی اقتصادی سال ۲۰۰۸ به بخش مالی اختصاص داده شد، بخش اعظم بودجهٔ اضطراری مصوب کنگرهٔ ایالات متحده نیز اکنون به جیب شرکتهای بزرگ در صنایع عمده میرود. حتی خریدهای مجاز پزشکی دولت ترامپ (از چین و دیگر کشورها) از طریق شرکتهای خصوصی انجام میشود که این تجهیزات پزشکی را به مشتریهای خودشان و مشتریانی که بالاترین بها را می پردازند تحویل میدهند و نه به آن مؤسسات بهداشتی که بیشترین میزان نیاز را دارند.
نکته ای که در این بحران بسیار آشکار شده است این است که، در میان طیف نظامهای مختلف اقتصادی ـ اجتماعی در سرتاسر جهان ـــ از سرمایهداری گرفته تا سوسیالیسم و کشورهای بینابینی ـــ هرچه کشور به الگوی خالص سرمایهداری نزدیکتر باشد، بحران کووید ـ ۱۹ در آن عمیقتر است. در حالی که کشورهایی مانند چین و روسیه (بهکمک برخی از مراقبتهای بهداشتی اجتماعی باقی مانده از دوران گذشته)، کوبا، ونزوئلا و دیگران توانستهاند تأثیر کووید ـ ۱۹ را در جمعیت خود به حداقل برسانند، بدترین بحران در ایالات متحده شکل گرفته است که بیشترین شکل کنترل نشده و آزاد اقتصاد بازار سرمایه داری را دارد.
در واقع، پاندمی کووید ـ ۱۹ پاشنهٔ آشیل سرمایهداری را در سراسر جهان بهنمایش گذاشته است ـــ عدم توانایی آن در تحقق و تأمین نیازهای مادی و عینی مردم. حال سؤال این است كه آیا تودههای رادیکالیزه شدهٔ مردم قادر خواهند بود از فرصتی كه تاریخ اکنون به آنها داده است برای ایجاد تغییرات اساسی بنیادی استفاده كنند یا این كه بار دیگر اجازه خواهند داد قولهای اصلاح و بهبود سرمایهداری آنها را گمراه کند و به انفعال بکشاند؟
شناخت ماهیت سیستمی بحران فعلی گامی مهم و ضروری برای همه ما است. اما این شناخت باید به شیوههای جدید و مؤثرتر برای بسیج عمومی در سطح جهانی ترجمه شود.
بهگفتهٔ مشهور یكی از رهبران برجسته اوایل قرن بیستم، آینده بشریت یا سوسیالیسم یا بربریت خواهد بود. به نظر میرسد بشریت اکنون به دوراهی این انتخاب حساس رسیده است. بگذارید مطمئن شویم که جهان در جهت درست حرکت خواهد کرد.