اعتصاب ۱۳۸۴ سندیکای شرکت واحد؛ تاثیرات آن در جنبش کارگری ایران
بازنشر وقایع اولین اعتصاب سندیکای مستقل کارگری در شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در دی ماه ۱۳۸۴ از اهمیت بسزایی برای جنبش کارگری برخوردار است. وضعیت اسفبار کنونی طبقه کارگر و نبود تشکلهای مستقل کارگری و سندیکاها، باعث از بین رفتن امنیت شغلی و وضعیت سخت معیشت برای کارگران شده است تا جایی که فاصله میانگین دستمزدها با خط فقر تا سه برابر افزایش داشته است و کارگران تا ۷۰ درصد قدرت خریدشان را از دست دادهاند. شرایط امروز کارگران تأکید مجددی است بر ضرورت داشتن حق تشکل مستقل کارگری.
در شرکت واحد اتوبوسرانی تهران بعد از سرکوب تشکلات مستقل کارگری و سندیکایی در دهه شصت، فعالان سندیکایی یا به زندان افتادند و یا بازنشسته و از محیط کار خارج شدند. تا اواخر دهه شصت هیچ تشکیلات کارگری در شرکت واحد وجود نداشت اما دستآوردها و پیمانهای دستهجمعی همان سندیکاها که بخشی از منافع کارگران و رانندگان را تأمین میکرد تا سالها در شرکت واحد اجرا میگردید.
از ابتدای دهه هفتاد که شوراهای اسلامی کار دستساز را به جامعه کارگری ایران تحمیل کردند در شرکت واحد هم با حمایت عوامل امنیتی و کارفرما این شوراها به مناطق ده گانه شرکت واحد تحمیل شدند. از همان ابتدا این شوراها یکی پس از دیگری دستآوردهای سندیکاهای قدیم را از کارگران پس گرفتند و تمام قد از منافع کارفرما حمایت کردند و بهعبارتی بازوی کارفرما بودند و اعتراضات کارگران و رانندگان را با تشکیل کمیتههای انضباطی سرکوب میکردند، بهطوری که کارفرما حتی رانندگان معترض را تا هفتهها بدون هیچ رأیی از کار اخراج میکرد و سپس بعضاً بدون دادن هیچ حق و حقوقی به سرکار بازمیگرداند.
با شکلگیری سندیکای کارگران شرکت واحد از سال ۸۳، شوراهای اسلامی کار تحمیلی به کارگران، از هیچ تلاش مذبوحانهای علیه سندیکا نظیر، حمله به محل دفتر سندیکا و ضرب و شتم اعضای سندیکا توسط چماقداران شورای اسلامی کار و خانه کارگر و عوامل امنیتی و معرفی اعضای فعال سندیکا به عوامل اطلاعاتی و سرقت اموال سندیکا، پرتاب بمب آتشزا در محل سندیکا که تماماً با دستور و حمایت پلیس امنیت و کارفرما بود، دریغ نکردند. اما بهدلیل حمایت بیدریغ و همهجانبه رانندگان و کارگران از سندیکا، نتوانستند اعتراضات و اعتصابات را متوقف کنند و فعالیت سندیکا در شرکت واحد تداوم داشته است.
در مدت زمانی که از احیای سندیکا میگذشت این سندیکا توانسته بود با آموزش سندیکایی به کارگران و رانندگان، سهم بسزایی در بالا بردن سطح آگاهی کارگران در ایفای حقوقشان داشته باشد و از بابت همین آموزشها و آگاهیها این سندیکا توانسته بود اعتراضات منسجم و متحدانهای را همچون روشن کردن چراغ اتوبوسها در شانزدهم مهرماه ۸۴، نگرفتن بلیط از مسافران در یک روز تعیین شده و جمعآوری طومار در اعتراض به مطالبات بجامانده سازماندهی کند.
واقعیت این است که سندیکای کارگران شرکت واحد با مبارزه و تلاش متحدانه و پیگیرانه هزاران کارگر، خودش را به حاکمیت تحمیل کرد. آنهم در شرایطی که حاکمیت و دولت بههیچوجه هیچگونه تشکل مستقلی را نمیخواهند بهرسمیت بشناسند و اساساً از تشکیل هرگونه تشکیلات مستقل چه از سوی کارگران و معلمان و دانشجویان و … ممانعت میکنند. البته فشار امنیتی و قضایی بر سندیکا همچنان باقی است. کارفرما و دولت مصمم بودند که این سندیکا را در نطفه خفه کنند؛ اما با هوشیاری رانندگان و کارگران شرکت واحد اعتصاب اول سندیکای کارگران شرکت واحد شکل گرفت و عوامل امنیتی و کارفرما در کمال ناباوری متوجه شدند که تمام تهدیدها و اخراجها و بگیر و ببندها نه تنها تأثیری در توقف کارگران در خواستههایشان نداشت بلکه کارگران را در پیگیری خواستهها و مطالباتشان مصممتر از پیش نموده بود.
البته حاکمیت در همین اعتصابی که غافلگیر شده بود دست به بازداشت و سرکوب زد، که تا هماکنون نیز به انحای مختلف ادامه دارد، بهطوری که در حال حاضر تعدادی از اعضای این سندیکا دارای احکام تعلیقی مدتدار هستند و پنج عضو دیگر این سندیکا آقایان رضا شهابی عضو هیات مدیره سندیکا، حسن سعیدی، ناصر محرمزاده، حسین کریمی سبزوار و خانم فرحناز شیری از اعضای سندیکا همچنان از بازگشت بهکارشان جلوگیری میکنند و سالهاست که با فشار عوامل امنیتی از کارشان اخراج گردیدهاند. اما ایستادگی و آگاهی و مقاومت کارگران پُررنگتر بود و سندیکا علیرغم سرکوب عملاً بهعنوان یک تشکل واقعی و مستقل کارگری در سراسر کشور و سطح بینالمللی شناخته شده و سر آغاز دور جدید از عروج جنبش مستقل کارگری در ایران گردید.
بدون داشتن سندیکاها و تشکلهای مستقل، کارگران نه تنها نمیتوانند از این اختاپوس تشکلهای دستساز دولتی همچون شوراهای اسلامی کار و خانه کارگر که از تمام منابع کارگران در جهت منافع طبقات حاکم استفاده میکنند، رهایی یابند بلکه همچنان باید با شرایط اسفبار سخت معیشتی دست و پنجه نرم کنند. ما کارگران بدون داشتن تشکل و سازمانیابی بههیچ دستاورد قابل اتکایی نخواهیم رسید. مبارزات و فعالیتهای مستمر ۱۵ سال اخیر و هر درجه از موفقیتهای بهدستآمده برای کارگران شرکت واحد و نیشکر هفتتپه بدون این بستر و پیشینه سندیکا و تشکیلات مستقل کارگری ناممکن بود. با ایجاد تشکلهای مستقل کارگری و سندیکایی در محیطهای کار و در سطوح مختلف در کشور، کارگران باید از تجربیات مبارزه کارگران شرکت واحد، و نقاط قوت و ضعف آن، در ایجاد تشکلهای مستقل کارگری استفاده کنند و سندیکاها و دیگر تشکلهای مستقل خودشان را با انتخاب مستقیم کارگران، بدون دخالت کارفرما، دولت و عوامل امنیتی، ایجاد نمایند تا با تلاش و حرکت بهسوی هماهنگی میان سندیکاها و تشکلهای مستقل کارگری، برای ایجاد تشکیلات سراسری کارگران بتوانیم راهگشای نجات طبقه کارگر از شرایط بحرانی امروز جامعه باشیم. قطعا جنبش کارگری میتواند از این شرایط اسفبار و لاینحل نجات پیدا کند. در این مسیر، تجربیات اعتصابات سندیکای کارگران شرکت واحد و سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه، در کنار تجربیات اعتراضات و اعتصابات سالهای اخیر و همچنین تجارب معلمان، و کارگران دیگر بخشهای کشور میتواند راهگشای نجات طبقه کارگر از شرایط بحرانی امروز جامعه ما شود.