بازیافت زندگی در مرگسرای تاریخ
«بیشک فرزندان ما و نسلهای آینده ما در تاریخ کشورشان خواهند خواند که ۱۵ ماه پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، در سحرگاه ۲۷ مهر ۱۳۳۳، ۹ افسر زندانی تودهای و یک غیرنظامی اعدام شدند. و نیز خواهند خواند که در آبانماه همان سال ۱۱ تن دیگر و در مرداد ۱۳۳۴، ۶ نفر از آن زندانیان در سه دسته جداگانه به میدان تیر رفتند. و هم در ۱۹ آبان همان سال ۱۳۳۳ دکتر فاطمی از جبهه ملی نیز به صف تیربارشدگان میپیوندد. بهنوشته فخرالدین عظیمی، در فاصله سالهای ۱۳۳۲ تا ۱۳۳۷، ۱۱ تن از اعضای حزب زیر شکنجه جان میدهند، ۳۱ تن اعدام میشوند، ۵۲ حکم اعدام به حبس ابد تبدیل میشود. ۹۳ تن دیگر به حبس ابد با اعمال شاقه محکوم میشوند و بیش از صدها نفر به زندانهای یک تا ۱۵ سال محکوم میشوند. بسیاری دیگر نیز چون خالد به تبعید گرفتار میآیند. شاید بعضی از خوانندگانِ آینده در میان برگهای تاریخ و واقعیتهای تاریخی به جستوجو و تحقیق در باب جنبهها و روایا و علتها و معلولهای این بخش از تاریخ برآیند. اما برای شناختن آن چیزی که از چشم سرد تاریخ پنهان مانده است، باید به «داستان یک شهر» احمد محمود، و به عرصه آفرینش هنری، روی آورند. و آن چیز همانا زندگی است که با قلم محمود، جان میگیرد. محمود، در بخشی از «داستان یک شهر»، تاریخ را وارد ادبیات میکند، و به جزءجزء و لحظهلحظه آن دم از تاریخ روح زندگی میدمد، و زندگیای بسا طولانیتر و ماندنیتر از زندگیهای تکتک ما برای آن دم میآفریند.
میبینم رمان احمد محمود کار خودش را کرده است. کار آفرینش هنری را، که بازیابی و بازآفرینی زمانها و زندگیها و آدمها و فضاهای گذشته و رفته و مرده و فراموششده است.»
برای مطالعه متن کامل مقاله خانم نازی عظیما به فایل پیوست مراجعه کنید.
در فایل دوم، کتاب «داستان یک شهر» زندهیاد احمد محمود در دسترس خوانندگان قرار داده شده است.