مماشات بایدن با بازها و نئوکانون‌ها

ضعف بایدن در مقاومت در برابر قلدری بازها و نئوکان‌ها در سه ماه نخست ریاست‌جمهوری‌اش، سبب شده تا او مهم‌ترین دستاوردهای دیپلماتیکِ هر یک از اسلاف خود، اوباما و ترامپ، در قرارداد هسته‌ای با ایران (برجام) و توافق‌نامۀ خروج یکم ماه مه با طالبان را یکی پس از دیگری بر باد دهد، ضمن اینکه او خشونت و هرج و مرجی را که نئوکان‌ها در جهان به‌راه انداختند، حفظ کرده است.

 

 

جو بایدن با نوید آغاز عصر جدیدی از رهبری و دیپلماسی بین‌المللی آمریكا، كار خود را آغاز كرد. اما او، به جز استثنائاتی چند، تاکنون به متحدان خارجی سَروَر ــ خور [۲] گروه‌های ذینفعِ جنگ‌طلب در ایالات متحده و توهمات شاهانه خود اجازه داده تا دیپلماسی را تضعیف کنند و آتش جنگ را برانگیزند.

قصور بایدن در بازگشت سریع به توافق هسته‌ای ایران (برجام)، همانطور که سناتور سندرز قول داده بود که اگر رئیس‌جمهور شود در اولین روز مسئوولیتش انجام خواهد داد، تأخیر جدی‌ای را ایجاد کرد که مورد استفاده مخالفان برای تضعیف دیپلماسیِ دشواری قرار گرفته که هم اکنون در وین برای احیای این توافق در حال وقوع است.

دامنۀ اقدامات برای از ریل خارج کردنِ مذاکرات از معرفی «قانون فشار حداکثری» در ۲۱ آوریل برای رمزگذاری تحریم‌های دولت ترامپ علیه ایران تا حملۀ سایبری اسرائیل به تأسیسات هسته ای نطنز در ایران را شامل می‌شد. اهمال کاریِ بایدن فقط باعث تقویت نفوذ سیاست خارجی جنگ‌طلبانه، بازهای دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات در کنگره و متحدان خارجی مانند نتانیاهو در اسرائیل شده است.

در افغانستان، بایدن به‌خاطر تصمیم به خروج نیروهای آمریکایی تا ۱۱ سپتامبر مورد ستایش قرار گرفته است، اما امتناع او از پایبندی به وعدۀ خروج تا یکم مه که قولش توسط دولت ترامپ داده شده بود، باعث شده که طالبان از صلح برنامه‌ریزی شده در کنفرانس استانبول تحت رهبری سازمان ملل متحد عقب‌نشینی کنند. یکی از اعضای کمیسیون نظامی‌ طالبان به «دیلی بیست» (Daily Beast) گفت که «ایالات متحده اعتماد طالبان را از بین برده است.»

اکنون مقامات فعال و بازنشستۀ پنتاگون، روزنامۀ «نیویورک تایمز» را با این گزارش‌ها که چگونه آنها پس از سپتامبر تصمیم دارند جنگ آمریکا را بدون «پوتین‌های روی زمین» به درازا بکشند، بازی می‌دهند، امری که بدون شک طالبان را خشمگین‌تر و آتش‌بس و گفت‌وگوهای صلح را دشوارتر می‌کند.

در اوکراین، دولت به تهاجم تازه‌ای در جنگ داخلی‌اش علیه استان‌های غالباً روس‌نشین در منطقۀ شرق دونباس، که پس از کودتای مورد حمایت ایالات متحده در سال ۲۰۱۴ استقلال یک‌جانبه اعلام کردند، دست زده است. در یکم آوریل، رئیس ستاد ارتش اوکراین علناً اظهار کرد که در این تهاجم دولتی «مشارکت متحدان ناتو پیش‌بینی شده»، امری که هشدارهای مسکو مبنی بر دخالت روسیه برای محافظت از روس‌ها در دونباس را موجب گردید.

مقامات ایالات متحده و ناتو با تکیه بر فیلم‌نامۀ ملال‌آور همیشگی خود متظاهرانه می‌کوشند رفتار روسیه را به‌خاطر انجام تمرین‌های نظامی ‌و تحرکات نظامی ‌در درون مرزهای خود در واکنش به تشدید تنش از سوی دولت کیف، تهاجمی‌ ارزیابی کنند. اما حتی بی بی سی نیز این روایت نادرست را به چالش می‌کشد و توضیح می‌دهد که روسیه برای جلوگیری از تشدید حملات اوکراین و تهدیدهای ایالات متحده و ناتو به‌طور شایسته و موثری عمل می‌کند. ایالات متحده دو ناوشکن موشکی هدایت شونده آمریکایی را که به‌سمت دریای سیاه در حال حرکت بودند، برگردانده است، جایی که آنها طعمۀ آسانی برای دفاع موشکی پیشرفته روسیه می‌بودند.

تنش‌ها با چین افزایش یافته است، زیرا نیروی دریایی و تفنگداران دریایی ایالات متحده کشتی‌های چینی را در دریای جنوبی چین در کمین خود قرار داده‌اند، در حالی که چین از آن کشتی‌ها برای دفاع از خود در محدودۀ جزایر خویش استفاده می‌کند. پنتاگون امیدوار است متحدان ناتو را به مشارکت در این عملیات بکشاند و نیروی هوایی ایالات متحده قصد دارد بمب‌افکن‌های بیشتری را به پایگاه‌های جدید در آسیا و اقیانوس آرام منتقل کند، پایگاه‌هایی که توسط پایگاه‌های بزرگ‌تر موجود ایالات متحده در گوام ، ژاپن، استرالیا و کره جنوبی پشتیبانی می‌شوند.

در همین اثنا، جو بایدن با وجود وعده اش به تجدیدنظر در سیاست (خارجی) آمریکا، بر آن شده به فروش ده‌ها میلیارد دلار سلاح به رژیم‌های استبدادیِ عربستان سعودی، امارات و سایر شیخ‌نشین‌های خلیج فارس ادامه دهد، حتی زمانی که این کشورها همچنان به بمباران یمن دست می‌زنند و این کشور را با محاصره از هر سو به قحطی می‌شکانند. حمایت بی‌قید و شرط بایدن از بی‌رحم‌ترین دیکتاتورهای اقتدارگرای روی زمین، ورشکستگی تلاش‌های دموکرات‌ها برای پیشبرد جنگ سرد آمریکا علیه روسیه و چین را تحت عنوان مبارزه بین «دموکراسی» و «اقتدارگرایی» به شکل عریان به نمایش می‌گذارد.

در تمامی‌این بحران‌های بین‌المللی (همراه با کوبا،‌ هائیتی، عراق، کره شمالی، فلسطین، سوریه و ونزوئلا، که در اثر همین یک جانبه‌گرایی ایالات متحده بغرنج و آزارنده می‌شوند)، بایدن و بازهایی که او را تحریک می‌کنند، دنبال‌کنندۀ سیاست‌های یک‌جانبه‌ای هستند که تعهدات رسمی‌ در توافقنامه‌ها و معاهدات بین‌المللی را نادیده می‌گیرند و به حسن نیت متحدان آمریکا و شرکای مذاکره کننده وقعی نمی‌نهند.

همان‌گونه که وزارت امور خارجه روسیه هنگام اعلام اقدامات متقابل خود در قبال آخرین دور تحریم‌های ایالات متحده، به‌صراحت اظهار داشت، «واشنگتن مایل نیست بپذیرد که دیگر جایی برای دستورات یک‌جانبه در واقعیت جدید ژئوپلیتیک وجود ندارد».

شی جین پینگ، رئیس‌جمهور چین، در همایش سالانۀ تجارت بین‌المللی در «مجمع آسیایی بوآئو» [۳] که در ۲۰ آوریل برگزار شد، دیدگاه چند قطبی دولت چین را بار دیگر بازتاب داد. شی گفت: «سرنوشت و آینده جهان باید توسط همۀ ملت‌ها تعیین شود و قوانینی كه فقط توسط یك یا چند كشور تنظیم می‌شود، نباید به دیگران تحمیل گردد». او افزود «کُلِ جهان نباید با یک‌جانبه‌گراییِ کشورهای خاص اداره شود».

شکست تقریباً کامل دیپلماسی بایدن در نخستین ماه‌های مسئوولیتش در مقام رئیس‌جمهور نشان می‌دهد که او و کسانی که اختیار گوش او را دارند، تا چه اندازه در خوانش دقیق محدودیت‌های قدرت آمریكا و پیش‌بینی نتایج تصمیمات یك‌جانبۀ وی ناتوان هستند.

تصمیم‌گیری یک‌جانبه و غیرمسئولانه در سیاست خارجی ایالات متحده برای دهه‌ها بومی‌ بوده است، اما سلطۀ اقتصادی و نظامی ‌آمریکا یک فضای بین‌المللی را به‌وجود آورد که به‌شکل خارق‌العاده‌ای از «اشتباهات» آمریکاییان صرف‌نظر می‌کرد، حتی زمانی که این سلطه زندگی میلیون‌ها نفر را در کشورهایی که مستقیماً تحت تأثیر قرار گرفتند، نابود کرد. اکنون دیگر آمریکا بر جهان سلطه ندارد و برای مقامات آمریکا بسیار مهم است که نفوذ و موقعیت‌های نسبی ایالات متحده و کشورها و مردمی ‌را که این کشور با آنها مواجه می‌شود یا مذاکره می‌کند، با دقت بیشتری مورد ارزیابی قرار دهند.

در زمان ترامپ، وزیر دفاع [جیمز] مَتیس مذاکراتی را آغاز کرد تا ویتنام را به میزبانی موشک‌های ایالات متحده که چین را هدف قرار دهند، متقاعد کند. این مذاکرات به‌مدت سه سال ادامه داشت، اما این مذاکرات کاملاً مبتنی بودند بر خیال باطل و خوانش‌های غلطِ واکشن‌های ویتنام از سوی مقامات آمریکایی و پیمانکاران شرکت رند کورپ [۴]. کارشناسان به اتفاق معتقدند که ویتنام هرگز ناقض سیاست رسمی‌ و بی‌طرفانه اعلام شده‌ای نخواهد بود که این کشور از سال ۱۹۹۸ اعمال و تکرار کرده است.

همان‌گونه که گرت پورتر [۵] این حماسۀ احمقانه را جمع‌بندی کرد، «داستانِ سگ دو زدنِ پنتاگون به‌دنبال ویتنام به‌عنوان یک شریک نظامی ‌بالقوه علیه چین، میزان فوق‌العاده‌ای از خودفریبی را در مورد کل این تلاش فاش می‌سازد. و این جزئیات بیشتری را به تصویرِ پرسابقۀ بوروکراسیِ متلاطم و ناامیدانۀ پنتاگون می‌افزاید تا با تشبث به هر وسیلۀ ممکن بتواند مدعی شود که قدرت ایالات متحده در اقیانوس آرام هنوز قادر است در جنگ با چین پیروز شود».

بایدن به خلاف ترامپ از دهه ۱۹۷۰ در بطن سیاست‌ها و سیاست خارجی آمریکا قرار داشته است. لذا، میزان دور بودنِ او با واقعیت بین‌المللی امروز، مقیاسی است تا دریابیم که تا چه اندازه و چه قدر سریع این واقعیت تغییر کرده و همچنان در حال تغییر است. اما عادت‌های امپراتوری جان سخت‌اند. طنز غم‌انگیز صعود بایدن به قدرت در سال ۲۰۲۰ این است که خدمت مادام‌العمر او به یک امپراتوری سرمست از پیروزی آمریکا سبب شده که او برای ساختن یک نشانِ (brand) دیپلماسیِ امریکاییِ سازنده‌تر و مشارکت‌جویانه‌تر برای دنیای چند قطبی امروز، فاقد ساز و برگ لازم بماند.

در میان این سرمستی ناشی از پیروزی آمریکا که پس از پایان جنگ سرد پدید آمد، نئوکان‌ها ایدئولوژی ساده‌نگرانه‌ای را ابداع کردند تا رهبران آمریکا را متقاعد کنند که در استفاده از قدرت نظامی ‌دیگر نیاز نیست که آنها خود را زیر فشار مخالفان داخلی، رقبای هم‌تراز و قوانین بین‌المللی محدودیتی بر خود روا دارند. آنها مدعی شدند كه آمریكا عملاً از آزادی عمل نامحدود نظامی ‌برخوردار است و مسئوولیت استفاده از آن به‌شکل تهاجمی‌ را دارد، زیرا همان‌گونه كه بایدن اخیراً آنها را طوطی‌وار بر زبان آورد، «جهان خود را نظم نمی‌بخشد.»

خشونت و هرج و مرج بین‌المللی که بایدن در سال ۲۰۲۱ به ارث برده است، بیانگر شکست جاه‌طلبی‌های نئوکان‌ها است. اما یک مکان وجود دارد که آنها آن را تسخیر کردند، اشغال کردند و تا امروز نیز بر آن حکم می‌رانند، و آن واشنگتن دی سی است.
گُسست خطرناک در بطن سیاست خارجی بایدن نتیجۀ این دوگانگی بین تسخیر واشنگتن توسط نئوکان‌ها و شکست فضاحت‌بار آنها در تسخیر مابقی جهان است.

در بیشتر دوره‌های شغلی بایدن، مسیر امن سیاسی در سیاست خارجی برای دموکرات‌های وابسته به شرکت‌های بزرگ [۶] این بوده است که دربارۀ یک بازی خوب در مورد حقوق بشر و دیپلماسی حرف بزنند، به شرطی که پا را از سیاست‌های جنگ‌طلبانه و نئومحافظه‌کارانه در مورد جنگ، هزینه‌های نظامی‌ و حمایت از متحدان غالباً سرکوبگر و فاسد در سرتاسر امپراتوری نواستعماری آمریکا فراتر نگذارند.

فاجعۀ این‌گونه سازش‌ها از سوی رهبران حزب دموکرات این است که آنها ادامه‌دهندۀ رنج میلیون‌ها تن از انسان‌هایی هستند که تحت تأثیر مشکلات واقعاً موجودی که آنها از حل‌شان عاجزند، قرار دارند. اما اطاعت دموکرات‌ها از اندیشه‌های ساده‌انگارانۀ نئو‌محافظه‌کاران نمی‌تواند بازها را نیز که آنها سعی در مماشات دارند، راضی کند، بازهایی که در هر جلوه‌ای از ضعف اخلاقی دموکرات‌ها، خون سیاسی بیشتری در آب احساس می‌کنند [۷].

ضعف بایدن در مقاومت در برابر قلدری بازها و نئوکان‌ها در سه ماه نخست ریاست‌جمهوری‌اش، سبب شده تا او مهم‌ترین دستاوردهای دیپلماتیکِ هر یک از اسلاف خود، اوباما و ترامپ، در قرارداد هسته‌ای با ایران (برجام) و توافق‌نامۀ خروج یکم ماه مه با طالبان را یکی پس از دیگری بر باد دهد، ضمن اینکه او خشونت و هرج و مرجی را که نئوکان‌ها در جهان به‌راه انداختند، حفظ کرده است.

برای رئیس‌جمهوری که قول عصر جدیدی از دیپلماسی آمریکایی را داده بود، این شروع هولناکی بوده است. ما امیدواریم که او و مشاورانش بیش از حد تحت تأثیر تفکر کهنۀ امپراتوری قرار نگیرند و مرعوب نئوکان‌ها نیز نشوند تا بتوانند آغازی تازه به‌وجود آورند و با جهان همان‌گونه مواجه شوند که در سال ۲۰۲۱ وجود دارد.

افزوده‌ها:

[۱] دربارۀ این دو نویسنده: مِدِآ بنجامین (Medea Benjamin) بنیانگذار کُدپینک (CODEPINK) برای صلح و مؤلف چندین کتاب از‌جمله «درون ایران: تاریخ و سیاست واقعیِ جمهوری اسلامی ‌ایران» (Inside Iran: The Real History and Politics of the Islamic Republic of Iran) است. نیکولاس جی. س. دیویس (Nicolas J. S. Davies) روزنامه‌نگار مستقل، همکار پژوهشی «کُدپینک» و مؤلف کتابِ «دستان خونین ما: تجاوز و ویرانی عراق به‌دست آمریکا» (Blood On Our Hands: the American Invasion and Destruction of Iraq) است.
[۲] یا «خود-زاوَر»، معادل سلف سرویس، یعنی غذا را به میل و اندازۀ خود تناول کردن ــ م.
[۳] Boao Asian Forum
[۴] Rand Corp
[۵] Gareth Porter
[۶] corporate Democrats
[۷] مراد بهره‌برداری (سیاسی) افزون‌ترِ بازها از ضعف دمکرات‌هاست. مثل کوسه‌هایی که با استشمام خون شناگر زخمی ‌در حال خونریزی او را به‌عنوان طعمه‌ای ضعیف شده در آب تعقیب و عاقبت شکار می‌کنند ــ م.

*
https://popularresistance.org/bidens-appeasement-of-hawks-and-neocons-is-crippling-his-diplomacy/?fbclid=IwAR2HAK53GVdij54EPp9B6u33SpfD4Q0lCoZq7oBvswNhSnHW2xDePn92yrE

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *