کارگران سایبری مولود رو به رشدی از طبقه کارگر

Print Friendly, PDF & Email

بحث کارگران سایبری و آنلاین موضوعی است که در این موقعیت باید به‌طور جدی مورد توجه اندیشمندان طبقه کارگر قرار گیرد. موضوع تشکل‌یابی این دسته از کارگران شاید بیش از هر گروه دیگری از کارگران قابلیت فرارویی از قوه به فعل را داشته باشد، چرا که ارتباط آنلاین این دسته از کارگران و شناخت آنها از امکان رسانه و یافتن گروه‌های هم‌صنف و هم‌حرفه به مدد توانایی و تخصصی که در استفاده از تکنولوژی  رسانه‌ای دارند، در نوع خود بی‌نظیر و ممتاز است.

 

 

‫در سالی که کرونا این بیماری عالمگیر بیداد کرده‌است، طبقه کارگر جهانی شاهد مولود رو به رشد و بالغ شونده‌ای‌ است که از سوی روشنفکران این طبقه تلاش برای هویت‌بخشی و شناخت جایگاه آن از اهمیتی بیش از گذشته برخوردار شده است.

بسیاری از مقالاتی که در ارتباط با این هویت‌بخشی منتشر می‌شود و به فارسی برگردان شده است و یا به‌وسیله پژوهشگرانی چون آقای سعید رهنما به آن پرداخته شده و ذیل عنوان «اقتصاد دانش بنیان» توضیح داده می‌شود تا هم بیانگر شیوه نوین اقتصاد سرمایه‌داری در عصر دیجیتال باشد و هم نشان دهد که نیروهای مولده در اقتصاد دانش بنیان از چه ویژگی و جایگاهی برخوردارند و در نهایت تکلیف آنها در طبقه کارگر روشن گردد و به تبع آن سازماندهی مبارزاتشان همپای مبارزات دیگر بخش‌های طبقه کارگر دیده و درک و حمایت شود.

واقعیت آنست که از سالها پیش این موضوع ذهن من را به خود معطوف داشته است و اولین گفت‌وگو در این‌باره در میزگرد اجتماعی با عنوان «توسعه تکنولوژی و تحول نیروی کار در ایران» به کوشش آقای جواد موسوی خوزستانی در «کتاب توسعه» شکل گرفت که آنهم به‌خاطر مقاله‌ای به‌قلم آقای خوزستانی در کتاب کارمزد با عنوان «”موس” به‌جای پتک؟» نوشته شده بود. جلوتر به آنچه در این گفت‌وگو به‌نظرم آمد خواهم نوشت.

بعدها بنابه ضرورت‌هایی اشاراتی به موجودیت کارگران سایبری (نه مشخصاً تحت این عنوان) شده است. اما آنچه موجب گردید به‌طور مشخص این تحول اساسی در طبقه کارگر دیده شود ناگزیر از نقشی است که کارگران در تولید و خدمات اجتماعی در اقتصاد دانش بنیان دارند و آنجا که زندگی تحت تأثیر دنیای رو به گسترش دیجیتال سامان می‌یابد و هرآنچه در فرایند تولید و مصرف مشاهده می‌شود به‌نوعی همراه با این تأثیرگذاری فزاینده است. ما را وامی‌دارد که موجودیت کارگرِ سایبری و اشکال مختلف خودنمایی آن را به‌درستی درک کنیم و بشناسیم.

پیش از هرچیز باید گستره به‌کارگیری نیروهای کار را در روابط کار در این عرصه شناخت تا روشن شود در چه عرصه‌هایی این نیروها، کارگر سایبری شناخته می‌شوند. اگر به‌طور کلی انواع کار را بر دو بخش تولیدی و خدماتی تقسیم کنیم دریافت این موضوع که کارگر سایبری در نوع تولیدی کار چه کسانی را شامل می‌شوند کمی ‌آسان‌تر است، زیرا همه کارگرانی را که در خدمت تولید کالایی در ارتباط با نوع خاصی از تولید فعالیت دارند به اعتبار نقش مستقیم آنها در ایجاد ارزش، بهتر می‌توان شناخت. به‌عنوان مثال کلیه طراحان و برنامه‌ریزان مزد و حقوق بگیر که دارای مهارت و تخصص و خلاقیت کار با ابزارهای نوین تکنولوژی هستند، با گستره‌ای در همه رشته‌های صنعتی از ذخایر و معادن گرفته تا صنایع پتروشیمیایی، کارخانجات صنایع فلزی و موتوری و صنایع پلاستیک، خطوط فرآوری و تولید دارو، صنایع بسته‌بندی، انواع واحدهای تولید و ساخت کشتی و هواپیما و خودرو گرفته تا صنایع مادر و امکانات و وسایل تولید انرژی و توربین‌ها و ژنراتورهای تولید برق و غیره، میدان فعالیتِ کارگران سایبری هستند و در بخش خدمات نیز فعالیت چشم‌گیر این نیرو برای تسهیل و سرعت گردش کالا و خدمات و سایر کارها دراین رابطه که منجر به خلق ارزش می‌گردد، قابل تسری است. شاخص‌ترین فعالیت این نیروی کار را می‌توان در سیستم مسافرت در شهر‌ها و بین شهری با شرکت‌هایی چون اسنپ و تبسی کشور خودمان شناخت. این اما در بخش‌های ارائه خدمات به فعالیت‌های بیشتر یدی هم سرایت می‌کند که انواع پیک موتوری‌ها و رانندگان خودروهایی که به خدمت شرکت‌های خدماتی در می‌آیند را نیز شامل می‌گردد. شاید بتوان در بخش خدمات بسیاری از عرصه‌های شناخته شده ولی پُراهمیت در ایران را به‌زودی شاهد نبود، اما در جهان بزرگ‌ترین شرکت‌ها معرف حضور کارگران بی‌شماری در دل خود هستند.

اگر بخواهم به پیشینه این بحث به‌طور مختصر بپردازم بی‌شک باید ‌کوشش جواد موسوی خوزستانی را در شناساندن این موضوع، مبداء و بررسی‌های آغازین هویت‌شناسی کارگران جدید بدانم.

در میزگرد توسعه تکنولوژی و تحول نیروی کار در ایران در پاییز ۱۳۸۲، به‌دنبال انتشار نوشته خود مناظره‌گر آقای خوزستانی برای تعیین هویتِ‌ بخشی از نیروی کار که به‌جای «پُتک»، «موس» و کامپیوتر در دست داشت گفت‌وگویی بین حاضرین درگرفت و این پرسش محور اصلی میزگرد بود که آیا موس به‌جای پتک نشسته است؟ و آیا این جانشینی مفروض است یا نه؟

آنچه در آن میزگرد از سوی من مطرح بود، پرداختن به این موضوع بود که:
ما وارد بحثی شده‌ایم تا هویت طبقاتی نیروهای جدید موجود در بازار کار را بازشناسی کنیم. نیروی جدید وارد شده در بازار کار هویت دیگری جز هویت کارگری ندارد. عنوان دادن کارگر نوین هم به این نیرو به‌دلیل نوع ابزار پیشرفته تکنولوژیک آن عنوان درستی نیست، چرا که درک مارکسی از نوین بودن طبقه کارگر نه تغییر ابزار وی که به شناخت و درک درست شیوه مبارزات صنفی و طبقاتی اوست. همانگونه که اتوماسیون به حذف کارگران منجر نشد، تکنولوژی دیجیتال هم تغییری در ماهیت این نیرو نمی‌دهد.

که: کارگران نیروهایی هستند که با عرضه نیروهای فکری و یدی و توامان این دو نیرو به خدمت تولید ارزش درمی‌آیند. گرچه تعریف این نیرو در گذشته چیز دیگری بوده است اما از دیدگاه مارکس و انگلس باتوجه به آنچه در مانیفست شاهدیم تعریف از طبقه کارگر و سرمایه‌دار با قید زمانی معاصر همراه بوده است. بورژوازی معاصر و یا پرولتاریای معاصر و این بدان معناست که هم بورژوازی و هم پرولتاریا تابع دیالک‌تیک و تکامل خواهندبود و طبعاً به‌هر میزان که بورژوازی و تلاش او برای خلق ارزش افزوده از راه استثمار طبقه کارگر پیچیده‌تر گردد طبقه کارگر نیز با دگرگونی‌هایی شامل این تکامل خواهد شد.

آنچه موجب نشد تا این تحول در طبقه کارگر به‌طور جدی مورد توجه بیشتری قرار گیرد موضوع کمیت این بخش از طبقه کارگر و عدم جذب آن و تأثیر آن در مبارزات صنفی طبقاتی کارگران بود. بیشتر متأثر از کمیت این نیروی کار که با ابزار‌های نوین کار می‌کند چنین استنباطی وجود داشت که گویا این پدیده موس به دستان جایگاهی کلیدی ندارند. اما امروزه به‌ویژه با پاندومی‌ کرونا این امر نه تنها از نقطه‌نظر کمی، ‌که از نظر کیفی نیز اهمیت بسیار جدی پیدا کرده است و می‌تواند این نوید را بدهد که در آینده پی از کرونا هم سازمان کار را از خود متأثر سازد.

اکنون انچه دیده می‌شود این است که کارگران بسیاری که دارای ابزار اولیه کار (انواع کامپیوتر، از کامپیوتر‌های پیشرفته تا حتی یک گوشی پیشرفته) را در اختیار دارند می‌توانند به حساب خود ولی به سود کارفرمایان وارد بازار کار شوند و با دریافت نوع خاصی از دستمزد‌های توافقی کار کنند.

از آنجا که ممکن است کسانی بگویند چون این دسته از نیروهای کار خود صاحب ابزار هستند پس جزو طبقه کارگر قرار نمی‌گیرند و مثلاً خویش‌فرما محسوب می‌شوند و در اقشار و لایه‌های میانی و خرده‌بورژوایی هویت می‌یابند، تلاش می‌کنم نادرستی این نسبت هویتی را نشان دهم.

از دیدگاه من این دسته از نیروهای کار بخشی از کارگران هستند که هم خود و هم ابزارشان مورد بهره برداری کارفرمایان قرار می‌گیرد. این‌ها کارگران افزارمند هستند که از افزار آن‌ها نیز استفاده (استثمار) می‌شود و بابت آن هیچ مبلغی نیز به کارگر پرداخت نمی‌گردد این هزینه‌ها به‌طور معمول در بنگاه‌ها وجود دارد و با به‌کارگیری کارگران افزارمند این هزینه‌ها از کافرما ساقط می‌شود. تعدادی از آنها را به شرح زیر می‌آورم:

هزینه مصرف انرژی (از هر نوع)؛
هزینه خرید آن ابزار که نیروی کار دارنده آن است؛
هزینه تعمیر و مراقبت دوره‌ای و یا تعمیرات تصادفی؛
هزینه خرید ابزار‌های جانبی مثل انواع نرم‌افزار‌ها؛
هزینه خرید اینترنت برای آنلاین به‌هنگام؛
خرید وسایل حمل‌ونقل در کارهایی شبیه اسنپ در حوزه‌های حمل مسافر و کالا و غیرو و همه هزینه‌های مترتب بر تعمیر و نگهداری و علاوه بر آن عوارض و مالیات بر آن امکان سرمایه‌ای.

اینها و هزینه‌های نامرعی دیگری که کارگران افزارمند از حساب خود ولی به‌ سود کارفرما می‌پردازند، که در گذشته و هم‌اکنون هم در فابریک‌هایی که این نیرو‌ها در محل کار شاغل هستند؛ به‌وسیله خود صاحبان سرمایه تأمین می‌شده و می‌شود. از طرفی آن ویژگی را که یک خویش‌فرما یا سرمایه‌دار خُرد شامل می‌شود، از کارگران افزارمند پیشاپیش ستانده شده است. چرا که این امکانات در یک بازه زمانی از دست خواهد رفت و به آن جهت که کارفرما هیچ تعهدی در قبال تأمین آن برای کارگر ندارد و از سوی دیگر میزان دستمزد پرداختی امکان سرمایه‌ای (پس‌انداز لازم) را برای کارگر افزارمند به‌راحتی فراهم نمی‌سازد، در نتیجه طی مدتی ممکن است این امکان نیز از دست برود و ارزش سرمایه‌ای خود را از دست بدهد.

موضوع دیگری که این‌گونه روابط کار فاقد آنست؛ نبود تعهدات قانونی است که به‌طور مشخص از طریق قوانین موجود می‌تواند برای کارگران شاغل در بنگاه به‌کار بسته شود؛ موضوع بیمه، آسیب‌ها و بیماری‌های شغلی، سختی کار و نبود همه امتیازاتی که در بنگاه وجود دارد ولی این کارگران از آن محروم هستند. و چنانچه بخواهند بخشی از این امتیازات را برای خود ایجاد کنند نیز باید هزینه‌اش را از محل همان دستمزد ناشی از قرارداد تأمین کنند. در چنین شرایطی کدامین امتیاز موجود می‌تواند جایگزین امتیازات کار در بنگاه (محل کار از کارگاه و کارخانه گرفته تا کارگاه‌های غیر‌ثابت خدماتی و …) گردد؟

با وجود بیماری کرونا حتی کسانی که در محل‌های کار مشغول فعالیت بوده‌اند و ناچار از دور‌کاری شده‌اند نیز به‌تدریج با ورود به قرن جدید یعنی از سال ۱۴۰۰ به این سو متوجه می‌شوند که کارفرمایان از پرداحت حق بیمه‌های آنان سر‌ باز زده‌اند و خود‌به‌خود به شیوه‌ای با این نیروها ادامه کار می‌دهند که عملاً آنها را از قراردادهای رسمی ‌موجودشان خارج و در شرایطی جز حضور در محل کار از کار آنها بهره‌برداری کنند. این‌گونه برخورد‌های ظالمانه در کارهای خدماتی به‌ویژه در امور فرهنگی به‌شدت رایج گردیده است، از معلمان حق‌التدریسی در مدارس خصوصی تا بنگاه‌های نشر کتاب و کلیه کارگرانی که امکان کار آنها به‌صورت دورکاری و در منازل به‌ناچار فراهم گردیده است.

بحث کارگران سایبری و آنلاین موضوعی است که در این موقعیت باید به‌طور جدی مورد توجه اندیشمندان طبقه کارگر قرار گیرد. موضوع تشکل‌یابی این دسته از کارگران شاید بیش از هر گروه دیگری از کارگران قابلیت فرارویی از قوه به فعل را داشته باشد، چرا که ارتباط آنلاین این دسته از کارگران و شناخت آنها از امکان رسانه و یافتن گروه‌های هم‌صنف و هم‌حرفه به مدد توانایی و تخصصی که در استفاده از تکنولوژی  رسانه‌ای دارند، در نوع خود بی‌نظیر و ممتاز است.

* این نوشته را تقدیم می‌کنم به جواد موسوی خوزستانی که در سال ۱۳۸۲ با قلم توانای خود موضوع کارگران سایبری را به‌نام «کارگران نوین» در نوشتار «”موس” به‌جای پتک؟» در رسانه‌های ایران مطرح کرد. امید که هرجا هست؛ سلامت باشد.

٪ نظرات

  • ناشناس

    سلام .

    سلام .
    سالیان سال است که آرم پزشکان و بیمارستان ها شامل یک جام و ماری که بدور آن پیچیده و زهرش گرفته میشود .
    در تمام این سالها که علم پزشکی پیشرفت کرده هیچکس به فکر تغییر این آرم با یک دستگاه جراحی کنترل از راه دور و یا یک دستگاه mri نیفتاده است .
    پس چه ضرورت دارد که ما در آرم قدیمی دست برده و جای چکش را به موس تغییر دهیم .
    اگر هم ضرورتی در کار است بهتر است آرم جدیدی تهیه شود نه اینکه در نشانی که دهه ها مورد استفاده بوده و سمبل مبارزات کارگری است دستبرده شود .
    با تشکر

  • ۱۰ مهر

    آرم؟
    دوست گرامی، تصویر مقاله، نه آرم، بلکه عکس متعلق به مقاله‌ای است که برای نخستین بار توسط آقای خوزستانی درباره کارگران سایبری نوشته شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *