آیا افغانستان با جنگ داخلی تازهای روبرو است؟
طالبان حتی میتوانند بهطور غیرمستقیم بهعنوان بازوی گسترده استراتژی جدید ایالات متحده در منطقه عمل کنند ــ درست همانطور که به اصطلاح شورشیان و جداییطلبان کرد در شمال سوریه عمل میکنند، بدون اینکه ایالات متحده لزوماً نیروهای خود را در منطقه حفظ کند و یا برای ادامه جاهطلبیهای ماجراجویانه خود، هزینههای زیادی را بپردازد.
افغانستان را جنگ داخلی تازهای تهدید میکند. از همین رو مقامات محلی از غیرنظامیان خواستهاند تا خود را مسلح کرده و به نیروهای امنیتی که از تجهیزات کافی در جنگ با طالبان برخوردار نیستند، کمک کنند. در این زمینه، طالبان حتی میتوانند در آینده بهطور غیرمستقیم عاملی باشند در گسترش و توسعه استراتژی جدید ایالات متحده در این منطقه.
طالبان مناطق بیشتر و بیشتری از افغانستان را تصرف میکنند. بهنظر میرسد نیروهای مسلح دولت افغانستان اگرچه هنوز در مناطقی از کشور در برابر شبهنظامیان طالبان مقاومت میکنند، امّا تا حد زیادی از مبارزه با طالبان صرفنظر کردهاند. در پی حملات طالبان، سربازان دولتی که چند روز گذشته در برخی از ولسوالیها [شهرستانها] تسلیم شدهاند، با این باور که دولت افغانستان در پایان سال و پس از خروج کامل آمریکا شکست خواهد خورد و منقضی میگردد، حتی تجهیزات خود را نیز به دشمن تسلیم کردهاند.
مقامات امنیتی دولت افغانستان گله میکنند که عقبنشینی ایالات متحده موجب خلایی خواهد شد، و دولت آمریکا آشکارا تمایلی به تجهیز ارتش افغانستان برای جنگ علیه طالبان را در آینده و پس از عقبنشینی نیروهای خود ندارد. خروج شتابزده آمریكا از پایگاه هوایی بگرام بهروشنی نشان داد كه احتمالاً هیچ برنامه مشخصی برای واگذاری مأموریت به ارتش افغانستان وجود نداشته و ندارد. پس از دو دهه اشغال، ظاهراً آخرین سربازان آمریکایی، بدون اینکه از قبل به نیروهای مسلح محلی افغانستان اعلام کنند که برای همیشه از بگرام میروند، همچون دزدان، شبانه فرار کردند.
طبق درخواست جو بایدن، رئیسجمهور آمریكا، عملیات نظامیآمریكا در افغانستان در تاریخ ۳۱ اوت پایان مییابد. بخشی از نیروهای امنیت ملی افغانستان اکنون در جبهههای جنگ بدون تدارک مواد غذایی و تجهیزات ماندهاند. با این حال، بهنظر میرسد که دیگر برای آمریکاییها این واقعیتها اهمیتی ندارد. اخیراً وقتی از جو بایدن، رئیسجمهور آمریكا، در مورد سرعت اشغال مناطق توسط طالبان سئوال گردید، از جواب طفره رفت و گفت كه ترجیح میدهد «در مورد چیزهای زیبا» صحبت كند. دولت آمریكا به یکباره دیگر علاقهای به اجرای به اصطلاح «ارزشهای دموكراتیك» در افغانستان ندارد، «ارزشهایی» که سالها بر اجرای آن در این سرزمین پافشاری کرده و در این راه ــ علاوه بر تلفات بسیار سنگین افغانها ــ خود غرب نیز هزاران نفر را در این جنگ تقریباً ۲۰ ساله از دست داده است.
پس از خروج نیروهای ناتو از افغانستان، این طالبان است که خود را پیروز واقعی دو دهه جنگ علیه سربازان خارجی در کشورشان میداند. اما سئوال اصلی در این زمینه این است که آیا طالبان میتوانند سیطره خود را بر سراسر افغانستان گسترش دهند؟ با این حال، اگر در مورد افغانستان همه درگیریهای قومی و قبیلهای درون کشور را در نظر بگیریم، نمیتوان بهسادگی فرض کرد که طالبان پیروز نهایی در افغانستان است. درگیریهای مداوم قومی میان گروههای مختلف در افغانستان، بزرگترین چالش برای آینده این کشور است.
طالبان از قوم پشتوناند. بنابراین مسئله آینده افغانستان مسئله روابط بین طالبان و گروههای قومی غیرپشتونی است که بسیاری از آنها از اوایل دهه ۱۹۹۰ بهشدت علیه طالبان جنگیدند.
اگرچه طالبان در سالهای اخیر تلاش کردهاند تا از گروههای قومی غیرپشتون نیز نیرو جذب کنند، اما آنها همچنان یک نیروی پشتون هستند و در سطح بینالمللی نیز همینطور شناخته میشوند. علاوه بر پشتونها، دیگر اقوام بزرگ افغانستان، اقوام تاجیکها و هزارهها هستند. اگرچه پشتونها بزرگترین گروه قومی با جمعیت ۱۶ میلیون نفری یعنی تقریباً ۴۰ درصد از جمعیت افغانستان را تشکیل میدهند، اما همه پشتونها نیز بهطور همزمان طرفدار طالبان نیستند. بهخصوص این که برخی از آنها شیعه میباشند. طالبان بیش از ۳۰ درصد جامعه چند قومی افغانستان را نمایندگی نمیکنند و اساساً از پشتونهای سنی هستند.
این واقعیت که طالبان در چند روز گذشته مناطق وسیعی را در افغانستان تصرف کردهاند، نباید موجب گمراهی ناظران گردد. با توجه به درگیریهای قومی در افغانستان، طالبان احتمالاً بهسادگی در سراسر کشور غالب نخواهند شد. شبهنظامیان طالبان هنوز موفق به گرفتن شهرهای بزرگ نشدهاند. طالبان همچنین، حداقل تاکنون، رسماً اعلام کردهاند که نمیخواهند در نبردهای داخل شهری افغانستان شرکت کنند.
در هفتههای اخیر، مقامات محلی از غیرنظامیان خواستهاند که خود را مسلح کرده و به نیروهای امنیتی که از تجهیزات کافی برخوردار نیستند، در مبارزه با حمله طالبان کمک کنند.با توجه به پسزمینه درگیریهای مداوم قومی، هم اکنون خطر جنگ داخلی نیز این کشور را تهدید میکند.
در مذاکرات صلح سال ۲۰۲۰ در دوحه، آمریکاییها با بهرسمیت شناختن طالبان بهعنوان یک بازیگر اصلی در افغانستان، بدون این که از قبل بحثی دربارۀ توازن قوا بین طالبان و دولت کابل صورت پذیرد، دولت مورد حمایت غرب در کابل را رها کردند. ایالات متحده آمریکا عملاً با امتناع از تجهیز مؤثر ارتش افغانستان برای اینکه در نهایت بتواند به تنهایی علیه حمله قریبالوقوع طالبان اقدام کند، افغانستان را به صحنه رویارویی تبدیل کرده است.
تا زمانی که هیچ نوع توافقی بین طالبان و سایر اقوام حاصل نشود، افغانستان را جنگ داخلی بیپایانی تهدید میکند که موجب جریان مداوم پناهندگان و تروریستها ــ ازجمله به کشورهای همسایه و اروپا خواهد شد. ایالات متحده، احتمالاً از همان ابتدا برنامهای برای حل این مشکل نداشته است. در جریان درگیریهای سیاسی داخلی در افغانستان، میتوان مشاهده کردکه مواضع گروه تروریستی دولت اسلامی(داعش) نیز در خاک افغانستان تقویت میگردد.
هزاران زندانی در زندان نظامی بگرام در پی عقبنشینی شتابزده آمریكا از این پایگاه نیروی هوایی، تنها تحت كنترل نیروهای افغان قرار گرفتند. از حدود ۵۰۰۰ تا ۷۰۰۰ زندانی که در آنجا در بازداشت هستند، تنها چند صد نفر از آنان به اصطلاح «جنایتکار»، ازجمله تروریست و یا آنطور که ادعا میشود از اعضای عالیرتبه القاعده هستند. هنوز مشخص نیست که نیروهای امنیتی افغانستان تا چه حد قادر به جلوگیری از فرار زندانیان از زندان بگرام خواهند بود. گفته میشود که شرایط این اردوگاه بسیار بدتر از گوانتانامو است.
همچنین گفته میشود که ترکیه قصد داشته است «رزمندگان سوری» را برای «نگهبانی» از فرودگاه کابل به افغانستان منتقل کند. اردوغان پیش از این با ایالات متحده توافق کرده است که ترکیه پس از خروج نیروهای ناتو از افغانستان از فرودگاه بینالمللی کابل محافظت خواهد کرد. اخیراً وزارت امور خارجه در آنکارا اعلام کرد که در آینده نیروهای ارتش ترکیه مسئولیت امنیت و عملیات پرواز در فرودگاه کابل را بهعهده خواهند داشت.
در این زمینه، طالبان حتی میتوانند بهطور غیرمستقیم بهعنوان بازوی گسترده استراتژی جدید ایالات متحده در منطقه عمل کنند ــ درست همانطور که به اصطلاح شورشیان و جداییطلبان کرد در شمال سوریه عمل میکنند، بدون اینکه ایالات متحده لزوماً نیروهای خود را در منطقه حفظ کند و یا برای ادامه جاهطلبیهای ماجراجویانه خود، هزینههای زیادی را بپردازد.