وضعیت خطرناک بیش از یک میلیون کودک کار در مزارع کاکائو

نزدیک به ۲۱ سال است از تعهد شرکت‌های شکلات‌سازی درباره‌ عدم سوءاستفاده از کودکان کار در چرخه تولید شکلات می‌گذرد ولی تحقیقات جدید نشان می‌دهد کودکان کار همچنان در چرخه صنعت تولید شکلات حضور دارند و شرایط آن‌ها به‌هیچوجه مساعد نیست.
 

 

 

«جوزف یوجین استیگلیتز» اقتصاددان آمریکایی در سال ۲۰۰۱ موفق به دریافت جایزه نوبل شد که عمده شهرتش را به‌دلیل انتقاد از سیاست‌های «صندوق بین‌المللی پول» به‌دست آورد. این اقتصاددان، عملکرد شرکت‌های بزرگ ایالات متحده در قبال کارگران و پایبندی آن‌ها به قانون را در گزارشی بررسی کرده است. ترجمه این گزارش مفصل که در Project-Syndicate منتشر شده، در ادامه می‌خوانید:

«آدام اسمیت» پیشگام در عرصه اقتصاد سیاسی و پدر علم اقتصاد مدرن، استدلالی درباره منافع شرکت‌های تجاری ارائه داد. وی باور داشت، سود مالی که بخشی از منافع شخصی افراد را تشکیل می‌دهد همواره منافع عمومی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. اگرچه این ادعا می‌تواند در بسیاری از موارد صدق کند اما همواره بدین شکل نبوده است. بانک‌ها با هدف سودآوری بیشتر، بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ را ایجاد کردند. برخی از شرکت‌های داروسازی مثل «پردو» با سیاست‌های خود سبب شکل‌گیری «بحران افیون» شدند. همچنین شرکت‌های نفتی همچون «تکزاکو» با حمایت‌های همه‌جانبه خود از «فرانسیسکو فرانکو» سبب بروز مشکلات سیاسی در اسپانیا شدند و به گسترش فاشیسم و جنگ داخلی در این کشور اروپایی کمک کردند.

این روزها، منفعت‌طلبی همچنان ادامه دارد و بسیاری از شرکت‌های تجاری با سوءاستفاده از عوامل گوناگون به‌طرق مختلف به اهداف مالی خود دست می‌یابند، یکی از این روش‌ها، سوءاستفاده از نیروی کار کودک یا برده‌داری نوین کودکان است. استفاده از پدیده کار کودک در مزارع کاکائو رایج است ولی این احتمال وجود دارد که علاقمندان به شکلات نسبت به این موضوع بی‌اطلاع باشند اما کودکانی که در مراحل تولید این خوردنی اشتغال دارند، برده‌داری مدرن را تجربه می‌کنند.

ادعاهایی علیه دو شرکت «نستله» و «کارگیل» مطرح می‌شود اما آن‌ها حاضر نیستند در دادگاهی علنی به اتهامات مطرح شده، پاسخ دهند. دفتر مرکزی این شرکت‌ها در ایالات متحده قرار دارد؛ این موضوع، بهانه‌ای در دستان آن‌هاست تا در قبال رفتار ناشایست علیه کودکان کار در آفریقا پاسخگو نباشند. اگرچه آن‌ها از پاسخگویی طفره می‌روند اما نسبت به این موضوع آگاه هستند، کشورهایی که نیروی کار را استثمار می‌کنند، سیستم قانونی و حمایتی مناسب ندارند.

علاوه بر این موارد، اگر سازمان‌های جهانی حکمی علیه این شرکت‌ها صادر کنند، آن‌ها با هدف کسب سود بیشتر و پرداخت هزینه‌های کمتر، مزارع خود را به نقطه‌ای دیگر از جهان منتقل می‌کنند که کاری ساده و راحت است. به‌طور قطع، مقصد بعدی آن‌ها کشوری کوچک‌تر و فقیرتر خواهد بود که امکان صدور احکام جهانی در آن غیرممکن باشد.

بی‌توجهی به حقوق کارگران در دادگاه عالی ایالات متحده نیز اتفاق افتاده است. شش کارگر مالی از دو شرکت نستله و کارگیل به اتهام به‌کار گرفتن کودکان در مزارع کاکائو شکایت کردند و به‌دنبال غرامت بودند. دادگاه به‌جای اینکه درباره پرونده تصمیم‌گیری کند، درباره این موضوع بحث کرد که آیا یک شرکت آمریکایی می‌تواند نسبت به صدمات وارد شده به مزدبگیران در کشوری دیگر پاسخگو باشد؟ آیا مسئولیتی برعهده آن‌هاست؟ دادگاه به این نتیجه رسید، امکان صدور حکم وجود ندارد چون صدور احکام قضایی به‌معنای گسترش قوانین ایالات متحده در خارج از مرزهای این کشور است.

نکته حائز اهمیت اینجاست، اگر شرکتی تحریم‌های وضع شده علیه ایران را دور بزند از سوی دولت آمریکا مورد بازخواست قرار می‌گیرد که موضوعی فراتر از محدوده‌ جغرافیایی این کشور است. این برخورد دوگانه به کشور مقابل بستگی دارد. دادگاه عالی ایالات متحده با صدور احکام حمایتی خود از شرکت‌هایی که در خارج از مرزهای این کشور رفتاری غیرقانونی علیه کارگران دارند، پشتیبانی می‌کند. بنابراین کارفرمایان با پشتوانه این احکام از پاسخگویی درباره رفتارهای خود طفره می‌روند. پرسشی که در اینجا مطرح می‌شود، این است که اگر دادگاه در کشور آمریکا برگزار نشود، کدامین محکمه می‌تواند به این پرونده‌ها رسیدگی کند؟

با توجه به شرایط حاکم، شرکت‌های آمریکایی انگیزه کمی برای تغییر رفتارهای خود در خارج از کشور دارند. اگر آن‌ها بتوانند کاکائو را از کشاورزانی بخرند که از کودکان سوءاستفاده می‌کنند تا شکلات‌های تولیدی خود را با قیمتی کمتر به قفسه‌های فروشگاه‌ها برسانند، اصلاً مورد سوال قرار نمی‌گیرند چراکه آن‌ها هیچ تعهدی به اصول اخلاقی ندارند، مقوله‌ای که آشکارا شامل این شرکت‌ها می‌شود و آن‌ها تنها از اصول بازار رقابتی تبعیت می‌کنند.

پس تکلیف حقوق کودکان چیست و چه کسی از آن‌ها حمایت می‌کند؟ بی‌توجهی به این پرونده به این معناست، حقوق بشر که یکی از ارزش‌هایی که آمریکایی‌ها به حساب می‌آید و بر آن تأکید می‌کنند، همواره ازسوی همین کشور در خطر قرار دارد. به‌طور قطع، ایالات متحده باید نشان دهد که با شرکت‌های متخلف برخورد خواهد کرد به‌ویژه که این روزها وحشی‌گری پلیس این کشور علیه آفریقایی تبارهای ایالات متحده در کانون توجه رسانه‌ها قرار گرفته است.

به‌طور کل همواره وقتی منافع اقتصادی آمریکا در میان باشد، آن‌ها در قبال شرکت‌های متخلف تصمیم‌گیری خواهند کرد در غیراینصورت به راحتی از کنار بی‌اخلاقی‌ها علیه کارگران خواهند گذشت.

واضح و روشن است، کشورهای پیشرفته و شرکت‌های معتبر می‌توانند در زمینه به‌کارگیری درست و احقاق حقوق کارگران سرمایه‌گذاری کنند و محصولات خود را بدون سوءاستفاده از مزدبگیران به جامعه مصرفی تحویل دهند. تحقیقات موسسه تحقیقاتی مستقل «نورک» در دانشگاه شیکاگو نشان می‌دهد حدود ۴۳ درصد از کودکان مزارع کاکائو در کشورهای غنا و ساحل‌عاج ۵ تا ۱۷ سال دارند. این کشورها بزرگ‌ترین تولیدکننده کاکائو در جهان هستند اما شرایط کودکانی که در این مزارع کار می‌کنند، بسیار بحرانی است.

۱ میلیون و ۵۶ هزار کودک کار شاغل در مزارع کاکائو این کشورها شرایط خطرناکی مثل کار با وسایل تیز و برنده، شب‌کاری و استفاده از مواد شیمیایی را تجربه می‌کنند. وزارت کار ایالات متحده در گزارشی با تأکید بر افزایش جمعیت کودکان کار نوشت: تعداد کودکان کار نسبت به دهه گذشته حدود ۱۴ درصد و این تعداد نسبت به بازه زمانی مشابه حدود ۶۲ درصد افزایش یافته است. اما وکلای نستله و کارگیل، سخت تلاش می‌کنند تا زیر بار پاسخگویی به وضعیت کارگران در مزارع کاکائو نروند به همین دلیل هر دو شرکت بیانیه‌ای را علیه برده‌داری کودکان صادر کرده و کار کودک را محکوم می‌کنند. باید پرسید اگر آن‌ها چنین دیدگاهی دارند، چرا حاضر نیستند به این موضوع در دادگاهی بی‌طرف رسیدگی شود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *