رأی دیوان عدالت: سلب رأی ویژه کارگران در کمیته طبقه‌بندی

Print Friendly, PDF & Email

در حال حاضر کارگران دو درخواست عمده از قوه قضاییه و به‌طور مشخص دیوان عدالت دارند: ابطال دادنامه ۱۷۹ و ابطال دادنامه ۳۶۹. با دادنامه ۱۷۹ قدرت چانه‌زنی کارگران در عقد قراردادهای شغلی زایل شده و با بند ب دادنامه ۳۶۹ امتیاز کارگران در طبقه‌بندی از میان برداشته شده است.
 

 

 

براساس آنچه قانون کار می‌گوید «مزد پایه» فقط جزء کوچکی از دریافتی کارگران است. مزایای مزدی مصوب شورایعالی کار به مزد پایه افزوده می‌شود، حق‌السعی و پاداش تولید باید در کارگاه‌ها پرداخت شود و البته طبقه‌بندی مشاغل نیز یکی از الزامات مزدی است که بایستی در تمام کارگاه‌های مشمول به کارگران پرداخت شود.

«طبقه بندی» در قانون

ماده ۴۸ قانون کار می‌گوید: «به‌منظور جلوگیری از بهره‌کشی از کار دیگری وزارت کار و امور اجتماعی موظف است نظام ارزیابی و طبقه‌بندی مشاغل را با استفاده از استاندارد مشاغل و عرف مشاغل کارگری در کشور تهیه نماید و به مرحله اجرا در آورد.»

اما طرح طبقه‌بندی مشاغل کارگاه‌ها باید توسط یک کمیته تخصصی تهیه شود. ماده ۴۹ می‌گوید: «به‌منظور استقرار مناسبات صحیح کارگاه یا بازار کار در زمینه مزد و مشخص بودن شرح وظایف و دامنه مسئولیت مشاغل مختلف در کارگاه، کارفرمایان مشمول این قانون موظفند با همکاری کمیته طبقه‌بندی مشاغل کارگاه و یا موسسات ذی‌صلاح طرح طبقه‌بندی مشاغل را تهیه کنند و پس از تأیید وزارت کار و امور اجتماعی به مرحله اجرا در آورند.»

کارگران باید در تدوین و تهیه طرح طبقه‌بندی، مشارکت فعال و حداکثری داشته باشند و به‌عبارت دقیق‌تر طرح طبقه‌بندی هر کارگاه باید با نظر و رأی موافق کارگران همان کارگاه تهیه شود. اما به‌نظر می‌رسد رأی جدید دیوان عدالت، این حق قانونی را از کارگران سلب کرده است. در واقع «حق وتوی کارگران» و برتری رأی آن‌ها در تصویب طرح طبقه‌بندی با دادنامه اول خردادماه ۱۴۰۰ دیوان عدالت از میان برداشته شده است. اما قضیه به چه صورت است؟!

رأی اخیر دیوان عدالت: سلب رأی ویژه کارگران در کمیته طبقه‌بندی

در بند ۷ نحوه اعتبار تصمیمات کمیته دستورالعمل ضوابط انتخاب و وظایف کمیته‌های دائمی طبقه‌بندی مشاغل کارگاه‌ها مصوب بهمن ماه ۱۳۸۹ آمده که تصمیمات کمیته در چارچوب وظایف آن به‌صورت مکتوب و با رأی حداقل ۳ نفر از اعضا که حداقل یک نفر از آنان بایستی از نمایندگان کارکنان باشد، معتبر خواهد بود.

بنابراین براساس این بند قانونی، رأی مثبت یکی از نمایندگان کارگران برای تصویب تصمیمات کمیته طبقه‌بندی الزامی است و درنتیجه کارگران اگر با تصمیمات موافق نباشند «حق وتو» دارند اما اول خردادماه، دیوان عدالت دادنامه‌ای صادر کرد که این الزام بسیار حداقلی را از میان برداشت.

هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در بند ب دادنامه ۳۶۹ رأی داده که ترجیح نمایندگان کارگران بر دیگر نمایندگان که اعتبار آرای کمیته را منوط به موافقت حداقل یک تن از اعضای نمایندگان کارگران نموده است، از مصادیق اعمال تبعیض ناروا بوده و به دلیل مغایرت با حکم مقرر در بند ۹ اصل سوم قانون اساسی (رفع تبعیض ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینه‌های مادی ومعنوی) و اصل بیستم ابطال می‌شود.

دادنامه ۳۶۹ دیوان عدالت ارجحیت نمایندگان کارگران بر دیگر اعضای کمیته در فرایند تصویب طرح طبقه‌بندی یا اصلاح آن را از میان برداشته است و این در حالیست که کارگران در ترکیب کمیته دست پایین را دارند: دو نفر در مقابل ۳ نفر.

ترکیب ناعادلانه کمیته: دو نفر در مقابل سه نفر!

کمیته طبقه‌بندی مشاغل در شرکت‌ها ۵ نفره است، ۲ نفر نماینده کارکنان (به انتخاب تشکل کارگری مانند شورای اسلامی کار و در نبود تشکل کارگری، مستقیم با انتخاب مجمع کارکنان) ۲نفر نماینده مدیریت و ۱ نفر هم نماینده سرپرستان به انتخاب سرپرستان. در این کمیته دو نفر نماینده کارگر و دو نفر نماینده کارفرما هستند اما وجود یک «سرپرست»، وزنه را به‌سمت کارفرما سنگین می‌کند و احتمال به کرسی نشاندن رأی کارفرما را بیشتر می‌کند آنهم در شرایطی که با رأی اخیر دیوان عدالت، برتری رأی کارگران در کمیته از بین رفته است و دیگر حق وتوی حداقلی هم ندارند.

سرپرست در اصطلاح کارگاهی به کسی گفته می‌شود که یک یا چند نفر نیرو در زیر مجموعه دارد که بابت سرپرستی مستقیم و غیر‌مستقیم آن‌ها امتیاز می‌گیرد که منجر به بالا رفتن سطح اهمیت پست سرپرستی‌اش می‌شود و علاوه بر ارتقاء جایگاه پستی، از نظر شغلی نیز ممکن‌ است به گروه بالاتر ارتقاء یافته و از افزایش حقوق نیز بهره‌مند شود، ضمن آنکه از حق پست سرپرستی وافزایش‌های ریالی آن نیز برخوردار خواهد شد.

حسین حبیبی (عضو هیأت مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور) به این ترکیب ناعادلانه اعتراض کرده و می‌گوید: نماینده سرپرستان در کمیته طبقه‌بندی مشاغل همیشه به طرف مدیریت متمایل شده یا به اصطلاح غش خواهد کرد و درحال حاضر نیز به‌واسطه نبودن امنیت شغلی در اثر افزایش قراردادهای موقت کوتاه مدت، حتماً زیر فشار مدیریت، رأی نماینده سرپرستان به ‌نفع پیشنهادات و خواست‌های مدیریت خواهد بود و این یعنی اینکه اهداف مواد ۶ و ۴۸ و ۴۹ قانون کار، جلوگیری از بهره‌کشی از کار دیگری و استقرار مناسبات صحیح کارگاه با بازار کار در زمینه مزد و مشخص بودن شرح وظایف و دامنه مسئولیت مشاغل مختلف در کارگاه، محقق نخواهد شد.

او اضافه می‌کند: با ابطال بند ۷ دستور‌العمل مربوط به ضوابط انتخاب و وظایف کمیته‌های دائمی طبقه‌بندی مشاغل مصوب بهمن ۱۳۸۹ توسط دادنامه ۳۶۹ مورخ اول خرداد ۱۴۰۰، کارگران از داشتن حق رأی ویژه (ترجیح داشتن یک رأی نماینده کارکنان در کمیته طبقه‌بندی مشاغل) که درست و عادلانه نیز بود محروم شده واین محرومیت از حق ر‌أی ویژه ولی عادلانه، شرایط خطرناکی برای کارگران رقم خواهد زد.

به‌گفته حبیبی، همانطور که دادنامه ۱۷۹ دیوان عدالت (مجوز عقد قرارداد موقت در کارهای با ماهیت مستمر) صفر تا صد تنظیم و انعقاد قراردادهای شغلی را به اختیار کارفرما گذاشته، از بین رفتن امتیار ویژه کارگران در کمیته طبقه‌بندی، منجر به سقوط مزدی کارگران می‌شود چرا که تصویب و اجرای طرح، تطبیق کارکنان، ارتقاء و رسیدگی به درخواست‌ها، اعتراضات کارگران و بازنگری در طرح را موکول به‌نظر مدیریت می‌کند.

خواسته کارگران از قوه قضاییه: ابطال دادنامه ۳۶۹ به اضافه ابطال دادنامه ۱۷۹

با این حساب، می‌توان گفت در حال حاضر کارگران دو درخواست عمده از قوه قضاییه و به‌طور مشخص دیوان عدالت دارند: ابطال دادنامه ۱۷۹ و ابطال دادنامه ۳۶۹. با دادنامه ۱۷۹ قدرت چانه‌زنی کارگران در عقد قراردادهای شغلی زایل شده و با بند ب دادنامه ۳۶۹ امتیاز کارگران در طبقه‌بندی از میان برداشته شده است. این در حالیست که حق وتو یا امتیاز ویژه کارگران در کمیته طبقه‌بندی به‌هیچوجه مصداق تبعیض و بی‌عدالتی نیست. وقتی در یک میز مذاکره، دو طرف به دلایل متعدد در سطح برابر نباشند و یک طرف برتری ذاتی و ساختاری داشته باشد، دادن رأی ویژه به طرف ضعیف‌تر، به‌هیچوجه بی‌عدالتی و تبعیض نیست. کارگری که قرارداد موقت دارد و تنها دو نماینده در یک کمیته ۵ نفره از حقوق او دفاع می‌کنند چطور می‌تواند نظرات خود در ارتباط با طرح طبقه‌بندی را به کرسی بنشاند.

وقتی حق وتوی کارگران سلب شده و حتی یک رأی آن‌ها برای قطعی شدن مصوبات کمیته لازم نیست با غش کردن سرپرستان به‌سمت کارفرما، تمام تصمیمات کمیته طبقه‌بندی به‌ نفع کارفرما خواهد بود و این کمیته ابزاری خواهد شد برای به ثمر رساندن منویات مدیران و کارفرمایان!

حبیبی سه خواسته عمده را به شرح زیر مطرح می‌کند؛ خواسته‌هایی در ارتباط با حقوق مزدی کارگران و جلوگیری از استثمار از طریق طرح طبقه‌بندی عادلانه:
۱ــ باید دیوان را وادار کنیم دادنامه ۳۶۹ خود را ابطال کند.
۲ــ با درخواست اعمال ماده ۹۱ دیوان به‌دنبال ابطال دادنامه ۳۶۹ باشیم.
۳ــ درخواست ابطال قسمت ج بند ۱ دستور‌العمل ضوابط انتخاب و وظایف کمیته‌های دائمی طبقه‌بندی مشاغل کارگاه‌ها مصوب بهمن ۱۳۸۹ در خصوص ترکیب اعضای کمیته را مطرح نماییم، چرا که حضور و رأی نماینده سرپرستان یعنی رای برتر و ترجیحی مدیران و کارفرمایان.

در سال‌های اخیر، کارگران هرچه تلاش کرده‌اند و مطالبه‌گری نموده‌اند به جایی نرسیده اند، سال به سال و ماه به ماه از حقوق قانونی آن‌ها کاسته شده است. اول دادنامه ۱۷۹ در دهه ۷۰ شمسی و حالا دادنامه ۳۶۹ در ۱۴۰۰. پیش از این، کارگران در کمیته طبقه‌بندی مشاغل وزنه سنگینی نداشتند اما حالا همان امتیاز انحصاری آن‌ها نیز سلب شده است. با این رأی اخیر، اگر هر دو نماینده کارگری کمیته با طرح طبقه‌بندی یا ملحقات آن مخالف باشند باز هم طرح ناعادلانه با دو رأی کارفرما و یک رأی سرپرست به‌تصویب خواهد رسید و سئوال این است که آیا دیوان عدالت راضی می‌شود این دو دادنامه‌ ناعادلانه و ضدِ‌کارگری را به نفع طبقه کارگرِ تحت استثمار باطل کند؟!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *