افغانستان تحت حکومت طالبان و ایران
اسرائیل یکی دیگر از مخالفان ایران، امیدوار است که بهطور غیرمستقیم از پیروزی طالبان در رویارویی با تهران سود ببرد. ظاهراً تشکیل دولت طالبان توسط جنبش سنی با یک ایدئولوژی مذهبی بنیادگرا برای رژیم شیعه در تهران نویدبخش نیست. همچنین افزایش قاچاق مواد مخدر از افغانستان، هجوم مهاجران افغانی به ایران و وخامت شرایط اجتماعی و اقتصادی در آنجا پیشبینی میشود.
ناکارآمدی آمریکا در افغانستان که در نتیجه آن ۳۰۰هزار ارتش آموزشدیده و مجهز آمریکایی و افغانی طی چند ساعت سقوط کرد، نشاندهنده محدودیت قدرت آمریکا است. بدون شک آمریکا مجبور خواهد شد از بسیاری تعهدات خود در منطقه صرفنظر کند. زمان آن فرارسیده است که از تجربه اشغال افغانستان توسط آمریکا درس لازم را گرفت. در رشد صلحآمیز رویدادها در افغانستان همسایه، شاید یکی از ذینفعترین طرفها تهران باشد. در سالهای قبل از حمله آمریکا، طالبان رابطه متشنج و تیرهای را با ایران داشت. رویارویی تا اندازهای بحرانی شد که درنتیجه آن دولت ایران و نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عمل به نیروهای آمریکایی پس از حمله آمریکا در سال ۲۰۰۱ کمک کردند. این مسأله تا حدی معلول دشمنی بین ایران و طالبان بود، اما تا حد زیادی ــ ناشی از ترس تهران از وخامت روابط با آمریکا در پی حملات ۱۱ سپتامبر بود. اما با گذشت زمان استراتژی ایران تغییر کرد. ایران مانع از افزایش فشار طالبان بر نیروهای آمریکایی نشد. پس از ظهور شعبه (ولایت خراسان) داعش در افغانستان، تهران سمتوسوی دیگری را برای همکاری با طالبان پیدا کرد و آنهم: ممانعت از هواداران افراطی جهادیها که تهدیدی برای مرزهای ایران بود. در پایان سال ۲۰۱۸، ایران برای نخستین بار تأیید کرد که میزبان هیأتی از طالبان برای مذاکره در خاک خود است. در این میان دولت افغانستان از این دیدار مطلع بود. پس از رفتن «اشرف غنی» و اشغال کابل توسط طالبان چندین مقام رسمی ایرانی از سقوط دولت دستنشانده استقبال کردند و برخورد مثبتی را نسبت به طالبان نشان دادند. در حال حاضر ایران سرانجام صلحآمیز رویدادهای افغانستان و تشکیل دولتی را در کابل که بتواند با آن مناسبات عادی داشته باشد، بعید نمیداند. نمایندگان طالبان تعهد کردند که از تبدیل افغانستان به میدان مبارزه با هر یک از همسایگان خود جلوگیری کنند، که این امر برای ایران که منافع متعدد و زیادی در افغانستان دارد و در حالیکه طالبان هم به متحدین خارج از کشور نیاز دارد، بهطور اصولی مهم است.
ایران که محل زندگی سه میلیون افغانی است در انتظار موج جدیدی از مهاجرت است. مقامات ایرانی مقررات ویژهای را در برخی از بخشهای مرزی ایران و افغانستان به اجرا گذاشتند. اردوگاه مهاجران در سه استان هممرز با افغانستان ایجاد شدند. بسیاری از افغانیهایی که در ایران زندگی میکنند ــ چه افغانیهای ثبت شده و چه مهاجرین اقتصادی ــ از سرنوشت خویشاوندان و دوستان خود که در افغانستان ماندهاند، نگرانند. بیش از ۱۲۰۰ فعال ایرانی و افغانی در نامهای به سازمان ملل متحد، سایر افراد در سطح بینالمللی، رهبران کشورها و دولتها میخواهند که «اقدامات مسئولانهای» را برای تأمین صلح در افغانستان و حفظ حقوق مردم آن، بهویژه زنان انجام دهند. نباید فراموش کرد که ایران شیعه در برابر جامعه شیعی در افغانستان تعهد اخلاقی برای حفظ آنها از هرگونه خشونت و اعمال زور فرقهای دارد. در حال حاضر طالبان قول داده که به حقوق شیعیان لطمه نزنند. ایرانیها متحدین خارجی طالبان، پیش از همه عربستان سعودی را که با تهران رویارویی میکند، از نظر دور نمیدارند. طالبان ازجمله توسط ریاض تأمین مالی میشود و سعودیها میتوانند قصد دامن زدن به درگیری با ایران در افغانستان جدید را داشته باشند. هنگامیکه طالبان در افغانستان برای نخستین بار (۶ـ۲۰۰۱) در قدرت قرار گرفت، عربستان سعودی یکی از سه کشوری بود که بهطور رسمی دولت این گروه اسلامی را بهرسمیت شناخت. دو کشور دیگر پاکستان و امارات متحده عربی بودند. در تمامی این سالها ریاض یکی از مهمترین متحدان طالبان، بهویژه بهلحاظ تأمین مالی باقی ماند. این کشور پادشاهی همچنین در لیست کشورهای مظنون سازمان ملل متحد در تحویل تسلیحات به طالبان با دور زدن تحریم بینالمللی تسلیحات قرار داشت. اما این رابطه همواره متحدانه نبود. در سال ۱۹۹۸ سعودیها از طالبان درخواست کردند که «اسامه بن لادن» که در افغانستان پنهان شده بود را تحویل دهند. طالبان امتناع میکرد. این مسأله به وخامت شدید رابطه منجر شد. رویداد سپتامبر ۲۰۰۱ فروپاشی این اتحاد را تسریع بخشید و عربستان سعودی و امارات متحده عربی تمامی روابط خود را با افغانستان، که در آن زمان طالبان حکومت میکرد، قطع کردند. اکنون ریاض هراس دارد که طالبان اجازه دهد که القاعده فعالیتهای ضدِ سعودی را از خاک افغانستان انجام دهد. ستیزهجویان «القاعده» «شکست تاریخی» آمریکا را جشن میگیرند. اسرائیل یکی دیگر از مخالفان ایران، امیدوار است که بهطور غیرمستقیم از پیروزی طالبان در رویارویی با تهران سود ببرد. ظاهراً تشکیل دولت طالبان توسط جنبش سنی با یک ایدئولوژی مذهبی بنیادگرا برای رژیم شیعه در تهران نویدبخش نیست. همچنین افزایش قاچاق مواد مخدر از افغانستان، هجوم مهاجران افغانی به ایران و وخامت شرایط اجتماعی و اقتصادی در آنجا پیشبینی میشود. در این ارتباط، اسرائیل همکاری با دولتهای سنی، مانند مصر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین و کویت را گسترش میدهد. با این وجود این احتمال هست که بیثباتی رو به رشد در خاورمیانه بهنفع دولت یهودی نشود. پیروزی طالبان گروههای فلسطینی مقاومت در پیکار خود علیه اسرائیل را ترغیب خواهد کرد. مانند شکست دولت حامی آمریکا در کابل، رهبران معتدل تشکیلات خودگردان فلسطین میتوانند در رویارویی با گروههای اسلامگرای درون جنبش فلسطین شکست بخورند. بسیاری چیزها بستگی دارد به اینکه طالبان چگونه رفتار خواهد کرد. گفتههای اولیه آنها با پراگماتیسم معین تفاوت دارد، آمادگی به مصالحه، آگاهی به این مسئله که کشوری را که آنها ۲۰ سال پیش از دست دادهاند، اکنون تغییر کرده است، واقعیتی است که طالبان با آن روبهروست. طالبان به همه کارکنان دولت اعلام عفو دادند و از سربازان ارتش پیشین خواستند که به نیروهای مسلح آن بپیوندند. رهبران طالبان از تشکیل دولت ائتلافی، از اجازه دختران برای رفتن به مدارس، و زنان برای ماندن در محل کار، در صورتی که آنها حجاب داشته باشند، صحبت میکنند. آیا این شواهدی از تحول و دگرگونی جنبش طالبان هست و یا روشهای تاکتیکی فریبنده برای خروج از انزوا، باید دید و منتظر شد.