نگاهی از درون به سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران

Print Friendly, PDF & Email

از مقدمه کتاب:

«رفقای سازمان از هنگام شکل‌گیری نظریات انتقادی تورج حیدری بیگوند در داخل سازمان تا وقوع انشعاب و پس از آن، طبق رویۀ نانوشته‌ای نظریات اعضای گروه و ریشه‌های آنها و پیوندهای آنها با سازمان و دلایل شکل‌گیری را نادیده گرفتند، انکار کردند یا دربارۀ آن سکوت اختیار کردند. آنها توجه نکردند که تاریخ سازمان چریک‌های فدایی خلق بدون تاریخ گروه بزرگی از کادرهای آن ناقص است و تاریخی که بخش مهمی از موضوع تحقیق خود را حذف می‌کند «تاریخ» ‌نیست.

«گروه منشعب» را تنها یک فرد و یک کتاب تشکیل نمی‌داد. شش تن از اعضای آن پیش‌تر زندانی سیاسی بودند و پس از اتمام دورۀ زندان با عزمی راسخ‌تر برای نبرد مرگ و زندگی به صفوف سازمان پیوسته و مخفی شده بودند. آنها در محیط تحصیل یا کار خود فعالیت و محبوبیت بسیار داشتند. آنها شاخص طرفداران سازمان در زندان و محیط تحصیل خود بودند و به تبعیت از آنها بسیاری افراد به‌سمت فعالیت در سازمان یا به هواداری از سازمان جلب شدند. افرادی نظیر تورج حیدری بیگوند، فریبرز صالحی، حسین قلمبر و فرزاد دادگر در دانشگاه صنعتی آریامهر، ابوالحسن خطیب در دانشکدۀ فنی دانشگاه تهران و سپس در سیمان آبیک، و حسین پرورش نیز در دانشگاه صنعتی آریامهر و سپس در سیمان آبیک از سرشناسان فعالیت صنفی و طرفداران مشی سازمان بودند. هشت نفر، یا یک‌سوم کل دانشجویان دانشگاه صنعتی آریامهر که از این دانشگاه به سازمان پیوستند و در صفوف سازمان مخفی شدند، بعدها عضو «گروه منشعب» شدند. مسئول «گروه منشعب» (حسین قلمبر) عضو مرکزیت سازمان و مسئول تنها دستۀ سالم‌مانده در ضربات هولناک اردیبهشت و تیرماه ۱۳۵۵ بود و در جمع‌آوری و احیای بقایای کشتی درهم‌شکستۀ سازمان نقش مهمی ایفا کرد و پس از ضربات نیز مسئول بخش اصلی شاخۀ تهران سازمان بود.»

برای مطالعه ۲۹ صفحه اول کتاب به فایل پیوست مراجعه کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *