بازی بزرگ جدید در قفقاز و آسیای مرکزی
باکو ــ و آنکارا ــ باید از نظر دیپلماتیک آنقدر زیرک باشند که حتی با در نظر گرفتن اینکه مسیر اصلی INSTC هند، ایران، آذربایجان و روسیه را به هم متصل میکند، این ارتباط را از دست ندهند.
بهنظر میرسد در این مقطع خاص، دو اردو آشتیناپذیر باشند: ترکیه ــ آذربایجان از یکسو و هند ــ ایران از سوی دیگر، با پاکستان در میانه ناخوشایند.
تحول کلیدی این است که دهلی نو و تهران تصمیم گرفتهاند که INSTC از طریق ارمنستان ــ و نه آذربایجان ــ تا روسیه خواهد رفت.
بازیگران با هم متحد میشوند و بهسرعت و با احساسی همچون بازی صندلیهای موزیکال (۱) به صفحه شطرنج اوراسیا روبرو میشوند.
صفحه شطرنج اوراسیا با سرعتی سرسامآور در حرکتی بیوقفه است. پس از شوک افغانستان، همه ما از ارتباط متقابل پیشرونده طرح کمربند و جاده، اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) و سازمان همکاری شانگهای (SCO) و نقش برجسته روسیه، چین و ایران آگاه هستیم. اینها ستونهای بازی بزرگ جدید هستند. بیایید اکنون روی برخی از جنبههای نسبتاً نادیده گرفته شده اما نه کماهمیت بازی تمرکز کنیم ــ از قفقاز جنوبی تا آسیای مرکزی.
ایران در دولت جدید، پس از پذیرفته شدن بهعنوان عضو کامل سازمان همکاری شانگهای، اکنون در مسیر افزایش ادغام تجاری و اقتصادی با اوراسیا قرار دارد. محور «رو به شرق» تهران مستلزم تقویت امنیت سیاسی و همچنین امنیت غذایی است. اینجاست که دریای خزر نقش کلیدی ایفا میکند ــ زیرا مسیرهای تجاری بین دریای خزر بهطور کامل تحریمها یا تلاشهای آمریکا برای محاصره را دور میزند.
یک پیامد اجتنابناپذیر، میانمدت تا بلندمدت، این است که تجدید امنیت استراتژیک ایران که در دریای خزر مستقر است، به افغانستان نیز که با دو همسایه از پنج همسایه خزر همسایه میباشد، گسترش مییابد و برای آن نیز منافعی بههمراه خواهد داشت.
روند ادغام در حال انجام اوراسیا، نمایانگر یک کریدور ترانس خزر بهعنوان یک گره کلیدی، از سین کیانگ در چین تا سراسر آسیای مرکزی، سپس ترکیه، تا اروپای شرقی است. کار برپا داشتن چنین کریدوری در حال انجام است. بخشی از آن توسط (CAREC) ــ همکاری اقتصادی منطقهای آسیای مرکزی ــ انجام میشود که از نظر استراتژیک شامل چین، مغولستان، پاکستان، آذربایجان، گرجستان، پنج منطقه آسیای مرکزی و افغانستان است. بانک توسعه آسیایی (ADB) دبیرخانه آن را هماهنگ میکند.
همکاری اقتصادی منطقهای آسیای مرکزی CAREC یک نهاد چینی مبتنی بر کمربند و جاده و بانک توسعه زیرساخت آسیایی (AIIB) نمیباشد. با این حال، چینیها تعامل سازندهای با بانک توسعه آسیایی متمایل به غرب و مستقر در مانیل دارند.
«کمربند و جاده» در حال توسعه کریدورهای خود از طریق «ستانهای» (۲) آسیای مرکزی و بهویژه تا ایران است که اکنون از طریق قرارداد بلندمدت ۴۰۰ میلیارد دلاری انرژی و توسعه به چین متصل است. در عمل، ترانس کاسپین به موازات کریدورهای BRI «کمربند و جاده» موجود حرکت میکند و مکمل آن خواهد بود ــ بهعنوان مثال، ما قطعات صنعت خودروسازی آلمان را داریم که در قطارهای باری ترانس سیبری بارگیری میشوند تا به سرمایهگذاریهای مشترک در چین تحویل داده شوند و در همین حال لپتاپها و ماشینهای چاپ (Foxconn & HP) فاکس کان و اچ پی که در چونگ کینگ ساخته شدهاند، بارگیری و از راه دیگری به اروپای غربی میروند.
از زمانی که تعریف موقعیت دریای خزر سرانجام در سال ۲۰۱۸ در آکتائوی قزاقستان نهایی گردید، این دریا در حال تبدیل شدن به یک بازیگر کلیدی در تجارت اوراسیا است . هرچه باشد، خزر بهمثابه یک چهارراه اصلی است که آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی، آسیای مرکزی و غرب آسیا و شمال و جنوب اوراسیا را به هم متصل میکند.
این دریا یک همسایه استراتژیک با کریدور حملونقل بینالمللی شمال ــ جنوب (INSTC) ــ که شامل روسیه، ایران، آذربایجان و هند میباشد ــ است و در عینحال BRI کمربند و جاده و EAEU اتحادیه اقتصادی اوراسیا را به هم متصل میکند.
شورای ترکان را تماشا کنید
همه تعاملات فوق بهطور معمول در مجمع اقتصادی سن پترزبورگ و مجمع اقتصادی شرق در ولادی وستوک، نشستهای اقتصادی برتر روسیه در کنار بحثهای والدای مورد گفتوگو و برنامهریزی قرار میگیرند. اما پس از آن، در بین بازیگران نیز میانیابیهایی وجود دارد ــ برخی از این میانیابیها منجر به مشارکتهای احتمالی میگردد که دقیقاً همان چیزی نیست که مورد خواست و نظر سه عضو اصلی ادغام اوراسیا: روسیه، چین و ایران میباشد.
بهعنوان مثال، چهار ماه پیش، روسلان کازاکبایف، وزیر امور خارجه قرقیزستان، از باکو بازدید کرد تا یک مشارکت استراتژیک ــ موسوم به ۵+۳ ــ بین کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی را پیشنهاد دهد.
آری، دردسر و مشکلات هم وجود دارد. یک مشکل خاص این است که ترکمنستان و آذربایجان هر دو از اعضای اتحادیه ناتو برای صلح میباشند ــ که یک کنسرت نظامی است ــ و همچنین از اعضای شورای ترک میباشند که یک برنامه توسعه قاطعانه را آغاز کرده است. برای پیچیدهتر شدن اوضاع، روسیه هم با آذربایجان شراکت استراتژیک دارد.
پتانسیل شورای ترک در میانه کارکرد ــ اوراسیا ــ بهمثابه یک آچار شلاقی است. پنج عضو دارد: ترکیه، آذربایجان، قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان. این پان ترکیسم ــ یا پان تورانیسم ــ در عمل، تأکید ویژه بر «یک ملت، دو دولت» ترک ــ آذری است. بلندپروازی یک هنجار است: شورای ترک فعالانه تلاش کرده است تا افغانستان، ترکمنستان، اوکراین و مجارستان را برای عضویت در آن اغوا کند. فرض اینکه ایده ۵+۳ مورد توجه قرار گیرد و منجر به تشکیل یک موجودیت واحد از دریای سیاه تا مرزهای سین کیانگ، با تز برتری ترکیه شود، این بهمعنای برتری ناتو است.
این همان چیزی است که دقیقاً روسیه، چین و ایران از آن استقبال نخواهند کرد. همه ۸ عضو در ۵+۳ اعضای اتحادیه ناتو برای صلح میباشند، در حالی که نیمی از آنها (قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ارمنستان) اعضای وزنه تعادل سازمان پیمان امنیت جمعی به رهبری روسیه نیز میباشند.
بازیگران اوراسیا کاملاً آگاه هستند که در اوایل سال ۲۰۲۱ ناتو فرماندهی نیروی عملیات مشترک بسیار استراتژیک خود را به ترکیه منتقل کرد. متعاقباً، آنکارا ــ با دیدار خلوصی آکا، وزیر دفاع ترکیه از لیبی، عراق، قرقیزستان و تاجیکستان ــ یک حرکت دیپلماتیک جدی را آغاز کرده است.
ترجمه: ترکیه ــ و نه اروپاییها ــ قدرت ناتو را در سراسر اوراسیا فرافکنی میکند.
به حرکت دیپلماتیک ترکیه، دو مانور نظامی اخیر، آناتولی ۲۱ و عقاب آناتولی ۲۰۲۱ را که بر عملیات ویژه و نبرد هوایی متمرکز است را نیز باید اضافه کرد. آناتولی ۲۱ توسط نیروهای ویژه ترکیه انجام شد. فهرست دستاندرکاران از نظر یک قوس ژئوپلیتیکی قابل توجه است؛ بهغیر از ترکیه، آلبانی، آذربایجان، پاکستان، قطر، قزاقستان و ازبکستان هم شرکت داشتند ــ و مغولستان و کوزوو هم بهعنوان ناظر. یک بار دیگر، این نشاندهنده پان ترکیسم ــ و همچنین نئو عثمانی ــ در عمل است.
اینترماریوم (۳) جدید را تماشا کنید
گمانه زنیهای نوستالژی برژینسکی مبنی بر اینکه موفقیت ۵+۳، بهعلاوه گسترش شورای ترک، منجر به انزوای روسیه در بخشهای وسیعی از اوراسیا میشود، بینتیجه است. هیچ مدرکی مبنی بر اینکه آنکارا بتواند کریدورهای نفت و گاز را کنترل کند (اینجا سرزمین اصلی روسیه و ایران است) یا بر گشایش دریای خزر به روی منافع غرب تأثیر بگذارد (این هم مربوط به همسایگان دریای خزر میشود که بار دیگر شامل روسیه و ایران است) وجود ندارد. تهران و مسکو از جاسوسبازیهای پُرجنبوجوش اردوغان/علی اف که دائماً در باکو اجرا میشود، آگاهاند.
پاکستان بهنوبه خود ممکن است روابط نزدیکی با ترکیه و ترکیب ترک و آذری داشته باشد. با این حال، این امر مانع از آن نمیشود که اسلامآباد به یک معامله بزرگ نظامی با تهران دست یابد. براساس این قرارداد، پاکستان به خلبانان جنگندههای ایرانی آموزش میدهد و ایران به نیروهای ویژه پاکستانی ضد تروریسم خواهد آموخت. نیروی هوایی پاکستان دارای یک برنامه آموزشی در سطح جهانی است ــ در حالی که تهران دارای تجربه درجه یک در عملیات ضد ترور در عراق/سوریه و همچنین در مرزهای حساس خود با پاکستان و افغانستان است.
ترکیب ترک و آذری باید بداند که رویای باکو برای تبدیل شدن به کانون کریدور تجاری/حملونقل در قفقاز تنها زمانی امکانپذیر خواهد بود که در هماهنگی نزدیک با بازیگران منطقه صورت پذیرد. امکان گسترش کریدور تجاری/ارتباطات ترک ــ آذری تا قلب مراکز ترکنشین آسیای مرکزی همچنان وجود دارد. با این حال، سختگیری اخیر باکو پس از پیروزی نظامی در قرهباغ کوهستانی را میتوان ضربه از پیش مهندسیشدهای شمرد. ایران و هند در حال توسعه ایدههای کریدور خود بهسمت شرق و غرب میباشند.
این علیرضا پیمان پاک، رئیس سازمان توسعه تجارت ایران بود که میبایست روشن سازد «دو مسیر ترانزیتی جایگزین ایران ــ اوراسیا جایگزین مسیر آذربایجان خواهد شد». اولی باید بهزودی «از طریق ارمنستان» و دومی «از طریق دریا با خرید و اجاره کشتی» افتتاح شود.
یکبار دیگر این اشارهای مستقیم به کریدور حملونقل بین المللی شمال ــ جنوب بود: مسیرهای راهآهن، جاده و آبی که از ۷۲۰۰ کیلومتر عبور میکنند و روسیه، ایران، آسیای مرکزی، قفقاز، هند و اروپای غربی را به هم متصل میکنند. INSTC حداقل ۳۰ درصد ارزانتر و ۴۰ درصد کوتاهتر از مسیرهای پرپیچ و خم موجود است.
باکو ــ و آنکارا ــ باید از نظر دیپلماتیک آنقدر زیرک باشند که حتی با در نظر گرفتن اینکه مسیر اصلی INSTC هند، ایران، آذربایجان و روسیه را به هم متصل میکند، این ارتباط را از دست ندهند.
بهنظر میرسد در این مقطع خاص، دو اردو آشتیناپذیر باشند: ترکیه ــ آذربایجان از یکسو و هند ــ ایران از سوی دیگر، با پاکستان در میانه ناخوشایند.
تحول کلیدی این است که دهلی نو و تهران تصمیم گرفتهاند که INSTC از طریق ارمنستان ــ و نه آذربایجان ــ تا روسیه خواهد رفت.
این خبر وحشتناکی برای آنکارا است ــ زخمی که حتی شورای گسترشیافته ترک نیز آن را التیام نخواهد بخشید. باکو ممکن است بهنوبه خود، توسط بازیکنان ارشد اوراسیا بهعنوان شریکی غیرقابل اعتماد در نظر گرفته شود؛ که در آن صورت مجبور است با عواقب ناخوشایند آن دست و پنجه نرم کند.
به هر حال، ما هنوز با پایان نهایی کازینو مانترای معروف فاصله داریم، «هوا پس است»؛ این یک صفحه شطرنج است در حرکتی بدون توقف.
برای مثال، ما نباید بخارست ۹ (۴) را فراموش کنیم : بلغارستان، جمهوری چک، استونی، مجارستان، لتونی، لیتوانی، لهستان، رومانی و اسلواکی. این مربوط میشود به یک رویای خیس (۵) درجه یک ناتو: تازهترین تنظیم مجدد اینترماریوم ــ همانطور که عملاً مانع خروج روسیه از اروپا شد. یک تیم مسلط ۵+۳ و بخارست ۹ میتواند از نظر «انزوای» روسیه آخرین گازانبر باشد.
خانمها و آقایان، شرط بندی کنید.
۱ــ نوعی بازی که بازیکنان در حرکتاند و وقتی موسیقی متوقف شد، مینشینند و هر کس بیصندلی باشد باخته است.
۲ــ «ستانها» منظور از کشورهای آسیای مرکزی است که نام آنان با «ستان» ختم میشود، مانند افغانستان، تاجیکستان، پاکستان، و ….
۳ــ مفهوم اینترماریوم Intermarium پس از جنگ جهانی اول از دریای بالتیک در شمال تا دریای مدیترانه و دریای سیاه در جنوب را شامل میشود (بخشهای شرقی سرزمینهای اوکراین و بلاروس در سال ۱۹۲۲ به اتحاد جماهیر شوروی پیوست).
۴ــ بخارست ۹: ویژگی مشترک کشورهای B۹ (بلغارستان، جمهوری چک، استونی، مجارستان، لتونی، لیتوانی، لهستان، رومانی و اسلواکی) موقعیت آنها در جناح شرقی ناتو است. همچنین جنبه اتحاد این کشورها نیز درک مشترک آنها از آن است. تهدیدها، جهتگیری بهسمت ایالات متحده، آمادگی برای سرمایهگذاری بیشتر در دفاع و جایگزینی سلاحهای قدیمی شوروی با سلاحها و تجهیزات تولید شده توسط ایالات متحده و خصومت با روسیه. برخی از کشورهای B۹ تلاش میکنند تا بودجه نظامی خود را تا حد مطلوب، ۲/۵ درصد تولید ناخالص داخلی افزایش دهند. برای بخشی دیگر، حتی معیار ۲ درصد تولید ناخالص داخلی نیز دست نیافتنی است. در یک چشمانداز کوتاهمدت همکاری با کشورهای همفکر B۹، همکاری اوکراین را با آنها گسترش میدهد. ناتو و کیف اهرمهای نفوذ اضافی بر بروکسل و واشنگتن میباشند. لهستان و رومانی تلاش میکنند تا رهبری خود را در CEE و اروپا نشان دهند و در منطقه دریای سیاه همکاری با اوکراین میتواند پتانسیل رهبری ناتو را تقویت کند.
۵ــ رویای خیس(wet dream): انزال در حین خواب، شیطانی شدن!