نقش غرب در مهاجرت مردم ‌خاورمیانه به اروپا *

برای توقف یا معکوس کردن این مهاجرت چه باید کرد؟ پیوند بین تحریم‌های اقتصادی و مهاجرت اجباری را باید به‌خوبی تشخیص داد. تحریم‌ها را باید یکی از ظالمانه‌ترین سلاح‌های جنگی دانست، سلاحی که غیرنظامیان را هدف قرار می‌دهد و آنها را به پناهنده تبدیل می‌کند.
 

 

 

 در تاریخ بریتانیا، این تنها دولتی است که بیش از هر دولت دیگری به شعارها و تیترها فکر می‌کند. احمقانه و غیرعملی بودن پیشنهادهای آن برای جلوگیری از عبور افراد ناامید از کانال مانش با قایق‌های مملو از انسان، آخرین گواه بر این امر است.

 نخست‌وزیر بوریس جانسون و وزیر کشور پریتی پاتل (Priti Patel)، شغل و مقام سیاسی خود را مدیون بهره‌برداری از بیگانه‌هراسی هستند، از همین رو شکست آنها در مقابله با مشکل پیچیده‌ای مانند گذرگاه کانال مانش که نیاز به همکاری بین‌المللی دارد، غیرمنتظره نیست. حتی با استانداردهای تأسف‌بار چند سال گذشته، فرار جانسون و پاتل از واقعیت‌ها خنده‌دار خواهد بود، اگر نتیجه تا این حد غم‌انگیز نبود.

 پیشنهادهای موجود در نامه سرگشاده جانسون به رئیس‌جمهور مکرون حاوی فانتزی‌هایی همچون گشت‌زنی در ۱۲۵ مایلی سواحل فرانسه توسط شرکت‌های امنیتی بریتانیا در کنار ژاندارم‌های فرانسوی است. کدام کشور در جهان اجازه می‌دهد حاکمیتش این چنین تضعیف شود؟ این ایده با پیشنهاد بسیار تمسخرآمیز پاتل که کشتی‌های بریتانیایی به آرامی ‌قایق‌های شکننده مملو از انسان را درهم می‌کوبند و با خراش سوزنی بادشان را خالی و به فرانسه برمی‌گردانند، مطابقت دارد.

 دولت‌هایی که فاقد یک سیاست عملی هستند، اغلب به «اعلان جنگ» علیه برخی آژانس‌های شرور ــ در این مورد قاچاقچیان مردم ــ که می‌توان آنها را برای همه چیز سرزنش کرد، بازمی‌گردند. نمونه بارز آن «جنگ علیه مواد مخدر» است که نیم قرن پیش توسط پرزیدنت نیکسون اعلام شد و پیامدهای بسیار بیهوده و خود‌ویرانگر داشت.

 آخرین فرمول جادویی دولت این است که «مدل کسب‌وکار» قاچاقچیان مردم را که در آن واحد به‌عنوان باندی از گانگسترهای قاتل به تصویر کشیده می‌شوند، از بین ببرد، اما می‌توان آن‌ها را به‌راحتی با تهدیدهایی که قابلیت اجرایی ندارند تحت فشار قرار داد، درست مثل آنکه صاحب مغازه پیتزافروشی‌اند.

این سیاست مانند هروئین و کوکائین، کارایی ندارد زیرا تقاضا برای آنچه مجرمان ارائه می‌کنند ــ مواد مخدر در یک مورد، انتقال غیرقانونی به کشوری دیگر در مورد دیگر ــ بسیار قوی است و پاداش ارائه‌دهندگان آن نیز بسیار زیاد است.

 یک رویکرد پُرطمطراق قانون و نظم ممکن است مردم را تحت تأثیر قرار دهد، اما به هر شکلی، عرضه همیشه وجود خواهد داشت. چیزهای زیادی در بریتانیا بر قیمت مواد مخدر قوی تأثیر می‌گذارد، اما اقدامات پلیسی که بسیار هم درباره‌اش تبلیغ می‌شود، یکی از آنها نیست.

 علیرغم پوشش فراگیر رسانه‌ها از قایق‌های پُر از انسان در کانال، هنوز از آنچه که باعث شده آنها آخرین دارایی‌های خود را برای پرداخت پول زیاد به گانگسترها بفروشند و خانه و کاشانه خود را رها نمایند، درک محدودی وجود دارد. واضح است که انگیزه اصلی این می‌باشد که آنها هیچ آینده‌ای در کشور خود نمی‌بینند، اما دلایل افزایش تقاضا برای خدمات قاچاقچیان مردم، پیچیده‌تر است.

 هویت ۲۷ نفری که بر اثر غرق شدن قایق کوچک‌شان در روز چهارشنبه غرق شدند، نشان‌دهنده مشکلی است که رُخ داده است. به گفته سایر مهاجران، بسیاری از آنها از شهر رانیا در منطقه کردستان در شمال عراق آمده‌اند. سایر قربانیان که اجساد آنها شناسایی شده است شامل یک زن و مرد کُرد اهل سوریه، دو مرد یمنی، یک مرد کُرد اهل ایران و دو مرد دیگر از عراق است که مشخص نیست کُرد یا عرب هستند.

 تعداد کُردهای عراق، سوریه و ایران غالب است، زیرا کُردها بزرگترین بازنده جنگ در لایه شمالی خاورمیانه بوده‌اند. کُردها که به‌عنوان متحدان شجاع در برابر داعش که سرانجام در سال ۲۰۱۹ شکست خورد، مورد ستایش قرار می‌گرفتند، به امان دشمنان زیاد خود رها شدند.

 گزارش سازمان ملل در این هفته تخمین زد که ۳۷۷هزار نفر یمنی در جنگی فراموش‌ شده و سازمان‌دهی شده تحت حمایت غرب، تا پایان سال ۲۰۲۱ جان خود را از دست خواهند داد؛ حدود ۱۵۰‌هزار نفر در جنگ و بقیه بر اثر گرسنگی ناشی از درگیری‌ها.

 بسیاری از موج کنونی مهاجرانی که به کانال مانش می‌رسند از چهار کشور افغانستان، ایران، عراق، سوریه می‌آیند که شاهد درگیری‌های نظامی ‌وحشیانه بوده‌اند و هنوز از پیامدهای آن رنج می‌برند. درست است که بگوییم غرب نقش مهمی ‌در جنگ با این کشورها داشت و نمی‌تواند از مسئولیت فجایع بعدی که خود به‌وجود آورده است فرار کند. اما محکوم کردن مداخله خارجی این نکته را نادیده می‌گیرد که ماهیت جنگ در خاورمیانه در طول ۳۰ سال گذشته تغییر کرده است و این باعث ایجاد نوع دیگری از پرواز دسته‌جمعی شده است. در نتیجه، در بریتانیا معمولاً صغری کبری قیاس منطقی در مورد اینکه آیا افرادی که به‌دنبال پناهندگی هستند، پناهندگان واقعی می‌باشند که از خشونت و آزار و اذیت می‌گریزند، یا در عوض، مهاجران اقتصادی که به‌دنبال استانداردهای بهبود‌یافته زندگی بهتر‌اند، مورد بحث قرار می‌گیرد.

 این نگرش ممکن بود ۳۰ سال پیش اعتبار داشته باشد، اما امروز نه؛ زیرا جنگ نظامی ‌و اقتصادی با هم ترکیب شده‌اند. من برای اولین بار این را در سال ۱۹۹۰ دیدم، زمانی که ایالات متحده و متحدانش پس از حمله صدام حسین به کویت، سازمان ملل را به تحمیل تحریم‌های سختی که معادل محاصره اقتصادی عراق بود، سوق دادند. این تحریم‌ها ۱۳ سال به طول انجامید، هیچ سودی در برانداختن حکومت صدام حسین نداشت ولی اقتصاد و جامعه عراق را که تا به امروز هرگز به‌طور کامل بهبود نیافته است، کاملاً ویران کرد.

 کُردهای شمال عراق، اگرچه دشمنان فانی صدام حسین بودند، اما به همان اندازه در عراق ضربه خوردند. در دهه ۱۹۹۰، من از روستایی نه چندان دور از رانیا بازدید کردم؛ برابر گزارش‌ها، خانه بسیاری از کسانی که این هفته در کانال دریای مانش جان باختند؛ جایی که روستاییان تنها با خنثی کردن یک مین خطرناک پرشی به نام والمارا، که در تمامی ‌منطقه پراکنده بود، و فروش مواد منفجره داخل آن به قیمت ناچیز کسب درآمد می‌کردند. بسیاری از آنان در این میدان‌های مین دست یا پای خود را از دست داده بودند.

 ایران مدت‌هاست که هدف جنگ اقتصادی بوده است، جنگی که توسط دونالد ترامپ در دوران ریاست‌جمهوری‌اش با کنار گذاشتن توافق هسته‌ای مورد قبول باراک اوباما با ایران تشدید شد. تحریم‌ها به‌طور کامل نتوانست رهبری ایران را به مذاکره وادار کند، اما باعث فقر ایرانیان عادی و به‌ویژه کُردهای ایران شد.

 سوریه از زمان اولین قیام علیه بشار اسد در ۱۰ سال پیش تحت تحریم قرار گرفته است. اما سال گذشته ترامپ اینها را بیشتر هم کرد تا همه پیوندهای تجاری با این کشور قطع شود. این قانون تحت قانون موسوم به حفاظت از غیرنظامیان سزار بود که هیچ کاری برای محافظت از غیرنظامیان انجام نداد، اما منجر به سقوط پول سوریه و سوءتغذیه، نه‌تنها در مناطق دولتی، بلکه در منطقه تحت کنترل مخالفان در اطراف ادلب، ترکیه شد؛ مناطق تحت کنترل و منطقه کردستان در شمال شرق سوریه.

 جنگ نظامی ‌و اقتصادی در حال حاضر با هم همراه است، بنابراین دیگر معنی ندارد که بین مهاجران اقتصادی و پناهندگان سیاسی که از عملیات نظامی ‌فرار می‌کنند، تمایز قائل شویم. هر دو پناهنده هستند که به‌دلیل انواع مختلف جنگ از خانه‌های خود رانده شده‌اند. با این حال، در غرب درک کمی‌ وجود دارد که اگر اقتصاد یک کشور را خراب کنید، بسیاری از ساکنان آن کشور ممکن است در آستانه درِ خانه شما قرار گیرند یا در تلاش برای رسیدن به آن بمیرند.

 جنگ اقتصادی در خاورمیانه به‌ویژه برای واشنگتن خوب عمل می‌کند، زیرا میلیون‌ها نفری که از این کشور‌ها آواره می‌شوند به‌سمت اروپا در حرکت‌اند و نه آمریکا. به‌نظر می‌رسد اروپایی‌ها هرگز این موضوع را در نظر نگرفته‌اند.

 برای توقف یا معکوس کردن این مهاجرت چه باید کرد؟ پیوند بین تحریم‌های اقتصادی و مهاجرت اجباری را باید به‌خوبی تشخیص داد. تحریم‌ها را باید یکی از ظالمانه‌ترین سلاح‌های جنگی دانست، سلاحی که غیرنظامیان را هدف قرار می‌دهد و آنها را به پناهنده تبدیل می‌کند.

* تیتر از «۱۰ مهر» است. تیتر اصلی مقاله: «غرب به ایجاد شرایطی کمک کرد که عراقی‌ها، ایرانی‌ها و سوری‌ها را مجبور به عبور از کانال کند»

** https://www.counterpunch.org/2021/12/07/the-west-helped-create-the-conditions-that-force-iraqis-iranians-and-syrians-to-cross-the-channel/

پاتریک کاکبرن نویسنده کتاب ( جنگ در عصر ترامپ ) است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *