قزاقستان ــ انتحار دولت
شورش قزاقستان که شدت آن حتی کارشناسان زبده را حیرتزده کرد و حد و مرزی را نشان داد که (بهنظر میرسد) باثباتترین جمهوری پیشین اتحاد شوروی به آن نزدیک شده است. کارشناسان این لحظه را آرزو میکردند، منتظر آن بودند، برای آن آماده شده بودند. از نظر ژئوپلیتیکی، این قطعه غولپیکر نه چندان پُرجمعیت، اما بسیار غنی از اهمیت زیادی برخوردار است. این شورش بهشکلی جامع تدارک دیده شد و بسیاری از کسانی را که هنوز هم میشناسیم جذب آن شدند. کارگردان رویدادها روشن است. علت و محرک ضربه برای افزایش سریع قیمت گاز مایع انتخاب شد، اگرچه شکی نیست که این یک ترفند سادهای بود. این سیگنال پیامی از طرف نفتیها بود. آیا جای تعجب نیست که کانون انفجار یک روستای فرسوده در غرب قزاقستان بود و قتل و کشتار در آلماتی آغاز شد؟ سازماندهندگان با درک اهمیت نمادها، متوجه شدند که «ژانائوزن» (شهری در استان «مانغیستاو». مترجم) نماد شورش اخیر علیه نظربایف است و میدان جمهوری آلماتی نماد شورش سال ۱۹۸۶ است. علاوه بر این، زمانیکه انجام این کار در «پایتخت جنوبی» راحتتر است، چرا شورش در «تسلینوگراد» (شهر «نورسلطان»، که پیشتر، «آستانه» ــ پایتخت قزاقستان ــ نام داشت. مترجم) یخزده و تقریباً سیبری. آمادگی شورش حکایت از اقدامات کاملاً «مجاز» معترضان هم در غرب قزاقستان و هم در آلماتی دارند. آنها مانع حرکت ستونهای نیروهای امنیتی شدند، با چشم غیرمسلح میتوان «آغازکنندگان» جریان را هم در شبکههای اجتماعی و هم در بین جمعیت دید و شمار زیاد «کوکتل مولوتوف استفادهشده » در شب ۵ ژانویه که جای تعجب نیست. اما آنها به ظروف، آمادهسازی ترکیب مخلوط قابل احتراق (معمولاً پلی استایرن رقیق شده در بنزین) احتیاج دارند و در نهایت به افرادی نیاز است که این کار را انجام دهند. همه اینها نیازمند پول و منابع است. اعتراض تودهای در آلماتی، جایی که دههاهزار نفر از مناطق جنوبی بهدنبال کار هستند، تعجبآور نبود. دانشگاههای اصلی و متعددی نیز در اینجا هستند که بهطور مداوم دانشجویانی شورشی اما آزادیخواه را به جامعه تحویل میدهد. از این رو، تلاش برای آتش زدن قزاقستان بیش از همه در آلماتی انجام میشود، زیرا قزاقهای شمالی عمدتاً مردمی آرام هستند. به هر حال، «شورش گاز» نشان داد که نهادهای سیاسی ایجاد شده توسط «نظربایف» چقدر بیپایه و سست بودند و معلوم شد که برای شرایط بحرانی از نوع جدید آماده نیستند. مشخص شد «آکیمها» ( حاکمهای دولت محلی در قزاقستان. مترجم) ترسو هستند، «ماسلیخاتها» (مصلحتها. نمایندگان ارگانهای محلی منتخب مردم استان در قزاقستان. مترجم) فرار کردند. یکپارچگی حزب «نور اوتان» نیز روی کاغذ معلوم شد.
علاوه بر این کسانی نیز از قبیلهگرایی استپی استفاده کردند که در جمهوری پس از شوروی شایع شده بود. هر راننده تاکسی آلماتی در راه فرودگاه میتواند به شما بگوید که چگونه «شاپرشتیهای تازه بهدوران رسیده» (شاپرشتی، قبیلهای در قزاقستان. مترجم) قدرت را بهدست آوردند. ذهنیت قبیلهای واقعاً در هیچ کجا از بین نرفته است. علاوه بر این، آن مد شده و وزن سیاسی پیدا کرده است. انقلابهای بیپایان قیرقیزستان نمونهای از این امر است. ظهور «توقایف» تا حدودی باعث سرد شدن اوضاع شد، اما بعد حکومت دوگانه نارضایتی را تشدید کرد. و اکنون زمان «آق اردو و کتابخانه» (منظور دوران نظربایف. مترجم) به پایان رسیده است، دوران «نظربایف» با دود حریق آلماتی در ژانویه ۲۰۲۲ سپری میشود. کاملاً مشخص نیست که دوره بعدی چه خواهد شد. بهمدت سه روز شورش طبق سناریو توسعه یافت، هرچند فقط «آلماتی»، «آق تاو» و تا حدی «آق توبه» به کانونهای واقعی شورش تبدیل شدند. معلوم شد که «انقلاب گاز» به سبک قرقیزی پُرتحرک است و به اردوگاه عشایری مانند میدان کیف تبدیل نشد. در شب ۵ ژانویه انقلابیون جدید شروع به سرقت احمقانه از مغازهها کردند. و در آلماتی چیزی برای سود بردن وجود دارد، یک روز طول کشید که تا معترضان به راهزنان تبدیل شدند. در آعاز هرج و مرج از طریق فراخوان منفجر کردن فروشگاههای اسلحه، گرفتن سلاحهای پلیسها، آتش زدن خودروها؛ ساختمانهای اداری و شعبات پلیس تنظیم شد. اما «مامیتها»(مامیت نام یک روستا در قزاقستان. مترجم) درگیر شدند و افراد مسلح شروع به حمله به خانهها و آپارتمانها کردند. جالب است که کارشناسان تصفیه شده قزاقستانی مانند «دوسیم ساتپایف»، آشکارا از روند رویدادها راضی بودند و در مورد موضوع ضرورت تغییرات بنیادی، و نه غفلتهای موقتی که «توقایف» انجام داده فلسفهبافی میکردند. هرچند «ساتپایف» میداند که چنین تغییراتی از طریق آتشسوزی، قتل و کشتار امکانپذیر نیست. «توقایف» نه عصبی بود و نه ترسو. زمانی که کشتار فقط در آلماتی تشدید شد، رئیسجمهور حق شهروندان برای اعتراض مسالمتآمیز را بهرسمیت شناخت و فوراً علت درگیری برای «قیمت گاز» را حل کرد. اما علت تنها این نبود، این فقط بهانه بود. هنگامی که شورشکنندگان به ماشینها خسارت وارد کردند و ضرب و شتم پلیسها را شروع کردند، «توقایف» یک بار دیگر شورشیان را به آرامش دعوت کرد. او کاملاً منطقی برکناری «رهبر ملت» (نظربایف. مترجم) و سلب «رهبری شورای امنیت» از او را اعلام کرد، دولت را منحل و پاکسازی هدفمند «رهبری» را آغاز کرد. رهبری «آلفا» را «بریک کونابایف»، یکی از مقامات معتبر در میان نیروهای امنیتی، بر عهده گرفت که در همان زمان معاون رئیس کمیته امنیت ملی به ریاست «ارمک ساگینبایف» بود. بدیهی بود که طی این چند روز پیامد جبرانناپذیری بر قزاقستانیهایی که از شورش حمایت میکردند، پیش خواهد آمد. اول از همه، پیامد مالی، زیرا با شروع شورش بر سر قیمت بنزین، آنها برای همه چیز افزایش قیمت خواهند داشت. بنابراین، فرمانی در مورد مقررات دولتی برای ثابت ماندن قیمت محصولات با اهمیت اجتماعی، بهمدن ۱۸۰ روز صادر شد، صندوق ویژهای برای حمایت از کودکان بهوجود آمد و بهدنبال آن وعده نظارت بر بازیگران اقتصادی که از قبل آماده تبانی و ساخت و پاخت برای قیمت بودند، ایجاد شد.
کنترل لازم است و کنترل بر عهده سازمانهای مجری قانون است که اگر قاطعیت نشان نمیدادند (پلیس یا در ۵ ژانویه به زانو درمیآمد یا به طرف شورشیان میرفت)، اعتبار آنها بهعنوان یک نیرو به صفر میرسید. اوکراین نمونهای از این دست است. از این رو، شورشیان را از امکان هماهنگی محروم کردند. ارتشیها وارد این پرونده شدند و «توقایف» تقاضای کمک از سازمان پیمان امنیت جمعی کرد. تصمیم درمورد معرفی نیروهای حافظ صلح گرفته شد و عملیات ضدِ تروریستی با تمام عواقب ناشی از آن آغاز شده است.