موضع ایران در مورد اوکراین
درخواست ایران برای خویشتنداری در مناقشه اوکراین نیز در بحبوحه روابط قویتر با روسیه و نگرانیهای امنیتی متقابل مطرح میشود.
با تشدید بحران اوکراین، سادهلوحانه خواهد بود که ادعا کنیم عملیات نظامی روسیه در جمهوری شوروی سابق بدون هیچگونه تحریکی رخ داده است. حتی تحلیلگران برجسته سیاست خارجی ایالات متحده نیز اذعان میکنند که وقایع تا حد زیادی ناشی از حرکت خطرناک کیف به سمت بلوک نظامی غرب بوده است.
اما این تحریک کمتر از سوی کیف صورت گرفت تا از سوی ایالات متحده و متحدان ناتوی آن، که از سال ۲۰۱۴، مواضع تقابلی اوکراین را در قبال همسایه روس خود دنبال کردند. امروز دنیا به دو بخش تقسیم شده است: آنهایی که از مداخله نظامی روسیه حمایت میکنند و کسانی که به دلایل بیشماری با آن مخالف هستند.
موضع ایران در مورد چیزی که بهنظر میرسد پیشروی یک جنگ سرد جدید است ــ که در آن قدرتهای غربی از اوکراین بهعنوان مهرهای برای به چالش کشیدن سلطه منطقهای روسیه استفاده میکنند ــ با عملگرایی سیاسی و منافع استراتژیک تعریف میشود.
تحولات چند ماه گذشته در مرز اوکراین نشان میدهد که چگونه ائتلاف نظامی به رهبری ایالات متحده زمینه را برای اقدام نظامی روسیه در همسایگی خود، تنها شش ماه پس از خروج نادرست ناتو از افغانستان، جایی که میلیونها نفر اکنون در آستانه گرسنگی و مرگ هستند، آماده کرد.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران، در بیانیهای در ۲۴ فوریه، زمانی که بحران در حال تشدید اوکراین را به دلیل «اقدامات تحریکآمیز ناتو»، دانست و تأکید کرد که جنگ «راهحل نیست»، این موضوع را بهصراحت بیان کرد. دیپلمات ارشد ایران تأکید کرد: ما توسل به جنگ را راهحل نمیدانیم. برقراری آتشبس و تمرکز بر راهحل سیاسی و دمکراتیک یک ضرورت است.
توسعهطلبی ناتو
این اظهارات موضع تهران را در مورد چرخش اخیر رویدادها در اوکراین تشریح کرد ــ ناتو باید از شعلهور کردن آتش جنگ دست بردارد و روسیه و اوکراین باید خویشتنداری نشان دهند و از دام شرورانه پرهیز و در خشونتهای بیشتر و بالقوه گسترشیابنده درگیریها نیفتند.
سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران نیز در بیانیهای با اشاره به تحریکات ناتو به رهبری آمریکا، منطقه اوراسیا را در آستانه ورود به یک بحران فراگیر دانست. وی گفت که ایران از طرفهای درگیر میخواهد که از طریق گفتوگو به خصومتها پایان دهند و بر لزوم رعایت قوانین بینالمللی و بشردوستانه در درگیریهای نظامی تأکید کرد. سخنگوی دولت ایران، علی بهادری جهرمی نیز اواخر بهمن ماه در واکنش به تحولات اوکراین، بیانیهای صادر کرد و همان نگرانیها از «روند رو به رشد و تحریکآمیز گسترش ناتو به سمت شرق» را تکرار کرد.
بهطور قابل توجهی، روابط ایران با اتحاد نظامی غرب ــ که آشکارا در «تروریسم اقتصادی» آمریکا علیه جمهوری اسلامی شریک بوده است ــ سالهاست با خصومت و تلخی همراه بوده است.
آیتالله خامنهای روز سهشنبه در موافقت با مواضع مسکو، علت این درگیری را سیاستهای آمریکا دانست و در عین حال خواستار پایان جنگ شد. وی طی یک سخنرانی تلویزیونی گفت: «علت اصلی بحران اوکراین سیاستهای آمریکا و غرب است.» بهنظر من، امروز اوکراین نیز قربانی چنین سیاستی است. امروز وضعیت اوکراین با این سیاست آمریکا مرتبط است. ایالات متحده اوکراین را به این نقطه کشانده است.
همسویی استراتژیک ایران و روسیه
در عین حال، روابط تهران با مسکو در سالهای اخیر به سطح تازهای ارتقا یافته است که بخشی از آن به دلیل سیاستهای سختگیرانه غرب در قبال این دو کشور و بخشی به دلیل تغییر سریع پویاییهای ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک است.
گذار سیاسی در تهران در سال گذشته ــ از اصلاحطلبان به محافظهکاران ــ بر این معادلات در حال تغییر تأثیری نداشت. در واقع، دولت جدید ایران به رهبری ابراهیم رئیسی، قدرتهای شرقی منطقه مانند روسیه و چین را در کانون توجه سیاست خارجی خود قرار داده است.
رئیسی یکی از اولین رهبران جهان بود که روز پنجشنبه چند ساعت پس از اعلام عملیات نظامی با ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه تماس گرفت. رئیسجمهور ایران در گفتوگوی کوتاه خود، گسترش ناتو به شرق را «تهدیدی جدی برای امنیت کشورهای مستقل» خواند. او همچنین ابراز امیدواری کرد که رویدادهای در حال رخ دادن به سود کشورهای منطقه باشد و نشان داد که ایران اصولاً مخالف تلاش روسیه برای پایان دادن به مداخله خارجی در اوکراین نیست ــ جایی که ردپای غرب از فوریه ۲۰۱۴ به طرز نگرانکنندهای افزایش یافته است. از تصرف غیرقانونی حمایت کرد ــ اما مدافع جنگ و خونریزی هم نبود.
پوتین بهنوبه خود به همتای ایرانی خود گفت که وضعیت فعلی «پاسخی مشروع به چندین دهه نقض معاهدات امنیتی و تلاشهای غرب برای تضعیف امنیت روسیه است.»
آنچه در سالهای اخیر ایران و روسیه را به هم نزدیک کرده است، افزایش خصومتها بین دو کشور و غرب است. مسکو خود را بهعنوان متحدی برای ایران معرفی کرده است که در همه شرایط آب و هوایی مناسب است و مشتاقانه از اهداف ایران در مجامع بینالمللی، بهویژه توافق هستهای ۲۰۱۵ حمایت میکند. این دو کشور نیز مانند سوریه در مقابل نیروهای مورد حمایت دولتهای متخاصم ایستادهاند.
این دوستی در اولین سفر رئیسی به مسکو در ماه گذشته به نمایش گذاشته شد. او در یک سخنرانی پُرقدرت در دومای دولتی روسیه، آگهی ترحیم هژمونی جهانی آمریکا را خواند و ناتو را به دلیل «تهدید منافع کشورهای مستقل» متهم کرد. تشویق دائمی قانونگذاران روسی نشان داد که دو کشور در یک نقطه قرار دارند.
در جریان این سفر، ایرانیها و روسها توافق کردند که توافقنامه راهبردی بلندمدت خود را نهایی کنند، تجارت دوجانبه خود را به ۱۰ میلیارد دلار افزایش دهند و برای توسعه نیروگاههای هستهای جدید در ایران همکاری کنند. آنها همچنین متعهد شدند که در مسائل منطقهای از جمله افغانستان، یمن و سوریه همکاری نمایند.
سیاست خارجی مستقل ایران
اما این بدان معنا نیست که ایران آماده است سیاست خارجی خود را به مسکو واگذار کند. همکاری ایران با روسیه ذاتاً و در درجه اول به منافع راهبردی آن گره خورده است. رئیسجمهور اخیرا در سخنرانی خود در اجلاس سران کشورهای صادرکننده گاز (GECF) در دوحه، آمادگی کشورش را برای تأمین گاز طبیعی به جهان ازجمله اروپا اعلام کرد، زیرا ایران یکی از بزرگترین ذخایر گاز طبیعی در جهان را دارد. او با عجله اضافه کرد که تحریمهای اعمال شده توسط «قدرتهای سلطهگر» بر «ملتهای آزاد» بیاثر شدهاند و در عین حال خواستار همکاری نزدیکتر کشورهای صادرکننده گاز برای بیاثر شدن تأثیر تحریمها شد.
سخنان رئیسی مسلماً نمونهای از دولتمردی و سیاست خارجی شدیداً مستقل را نشان میدهد ــ تلاش برای آرام کردن تنشها در بازار جهانی انرژی در حالی که پیامی روشن و قدرتمند به دشمنان اصلی ارسال میکند. وزیر نفت او، جواد اوجی، بعداً این تماس را تکرار کرد و گفت که ایران «ظرفیت لازم» برای ارائه گاز به کشورهای منطقه، حتی اروپا را دارد.
فرصتی در وین؟
با پیشنهاد ایران برای جایگزینی احتمالی برای روسیه ــ حداقل در کوتاهمدت ــ برای جلوگیری از اختلال در بازارهای جهانی انرژی، به ایران اهرم سنگینی در مذاکرات هستهای در وین میدهد، زیرا وارد مرحله نهایی شدهاند.
در حال حاضر گمانهزنیهایی در مورد احتمال تأثیر بحران اوکراین بر مذاکرات وین وجود دارد. نقش ناتو به رهبری ایالات متحده در قرار دادن اوکراین و روسیه در مقابل یکدیگر و شکست آن در مهار مسکو، نشاندهنده حرکت مرکز قدرت از غرب به شرق است.
تحریمهای غرب علیه مسکو نیز روسیه را نسبت به همکاری با اروپاییها و آمریکا بر سر احیای توافق هستهای بیمیل میکند. این نیز بهنوبه خود به ایران برتری بیشتری در وین میدهد.
بحران در اوکراین تنها تهران را در جاه طلبیهای هستهایاش جسورتر و دههها بیاعتمادی و تردید نسبت به تعهدات ایالات متحده را تقویت میکند. خامنهای در سخنرانی این هفته تأکید کرد: «حمایت قدرتهای غربی از رژیمها و دولتهای دستنشانده سراب است، واقعی نیست».
همانطور که امیرعبداللهیان شنبه گذشته گفت، ایران خطوط قرمز خود را برای طرفهای غربی روشن کرده و آماده است تا یک «توافق خوب» منعقد کند، مشروط بر اینکه طرفهای دیگر «اراده واقعی (سیاسی)» نشان دهند.
منابعی در وین روز پنجشنبه به The Cradle گفتند که در چند روز گذشته، ایالات متحده مجبور شده است این مسایل را بپذیرد و فقط جزئیات ــ اما جزئیاتی مهم ــ باقی مانده است.
بنابراین توپ در زمین غرب است: معامله در وین و صلح در کیف.