بیانیه‌های تشکل‌های صنفی به‌مناسبت روز جهانی زن

Print Friendly, PDF & Email

بیانیه سندیکاها و تشکلات مستقل کارگری و بازنشستگان به مناسبت ۸ مارس (۱۷ اسفند) روز جهانی زن

 از آن هنگام که زنان کارگر پارچه‌بافی و لباس‌دوزی‌های نیویورک (۱٨٥٧) علیه شرایط مشقت‌بار کار، مزد ناچیز، ساعات کار طولانی و ستم مضاعف، خیابان‌های نیویورک را با اعتراضات خود به لرزه انداختند، بیش از یک و نیم قرن می‌گذرد. مبارزه سراسری و مشترک زنان برای رهایی از نابرابری، تبعیض، فقر و خشونت در ابعاد جهانی همچنان بی‌وقفه در حال پیشروی است. سرمایه‌داران با سلطه‌ نکبت‌بار خود چنان جهنمی‌ از ستم، تبعیض، نابرابری، فقر، جنگ‌افروزی، آوارگی، محرومیت و سرکوبگری را بر سرنوشت میلیون‌ها انسان زحمتکش تحمیل نموده‌اند که معیشت و زیست شایسته را به واقع ناممکن کرده و سراپای زندگی انسانی را به گرداب کالاسازی و مناسبات سود‌محورانه‌ خود فرو کشانده‌اند. در مناسبات غیرانسانی حاکم، سرمایه‌داران و دیگر نیروهای واپس‌گرا با تحمیل جایگاه اجتماعی فرودست و نهادینه کردن ستمگری مضاعف، زنان را به‌طور فزاینده قربانی منفعت‌طلبی خود ساخته‌اند. بحران‌های همه‌جانبه به‌ویژه بحران مرگبار کرونا بیشترین آسیب مرگبار خود را بر گرده‌ کارگران و همچنان زنان زحمتکش تحمیل نموده است.

موقعیت فرودست زنان در جامعه به‌ویژه در ایران که قوانین حاکم برابری زن و مرد را به‌رسمیت نمی‌شناسند و یک رشته تبعیض‌ها و ستم‌ها بر زنان مورد حمایت قانون و نهادهای رسمی‌ هستند دو چندان تشدید می‌یابد. فقر زنانه و بیکارسازی‌ها، اخراج و از دست دادن مشاغل و تحمیل مزدهای ناچیز و نابرابر در ازای کار یکسان، و نیز نابرابری‌های فاحش در زمینه اشتغال و بازنشستگی و حقوق و مزایای اجتماعی، نشان‌دهنده‌ این واقعیت تلخ و شرم‌آورند که زنان وضعیت بدتری نسبت به مردان دارند. حذف مزایای عائله‌مندی زنان بازنشسته و سرپرست خانواده در پرداخت عیدی امسال یک نمونه از این تبعیض‌هاست.

علاوه بر این موقعیت نابرابر زن و مرد در امر طلاق، نگهداری و تربیت فرزندان، سرپرستی خانواده، وجود چند همسری و صیغه، ازدواج کودکان و پدیده «کودک همسری» ــ «کودک مادری»، مجازات‌های وحشیانه قرون وسطایی، حجاب اجباری، نابرابری در ارث‌بری، در امر شهادت و قضا، حق مسافرت و تصدی یک رشته مشاغل، فعالیت‌های هنری و ورزشی و غیره و غیره تنها بخشی از ستم‌هایی است که بر زنان وارد می‌شود. سنگینی کار اسارت‌بار خانگی علاوه بر کار برای تأمین معیشت، شانه خالی کردن دولت از مسئولیت‌های خود در زمینه‌ کمک به هزینه‌ی خانوار و مسکن و نگهداری از کودکان و نیز فشار مدیریت فقر و فلاکت حاکم بر خانوارهای زحمتکش، پیوسته ضربات جسمی ‌و روحی جبران‌ناپذیری بر زنان تحت انواع خشونت‌ها وارد می‌آورد.
 
تحت حمایت‌های قانونی و شرعی مردسالارانه، افزایش روزافزون آمار خشونت، خودکشی، «زن‌کشی» و قتل‌های «ناموسی» تکان‌دهنده و فاجعه‌بار گردیده است. تداوم محدودیت‌ها، ممنوعیت‌ها، سرکوب، بازداشت و به بند کشیدن زنان معترض و مبارز از سوی حاکمیت نیز همچنان جریان دارد. زنان در ایران در اعتراضات سراسری جاری کارگران، معلمان، بازنشستگان، پرستاران، دانشجویان و سایر عرصه‌ها، فعالانه در صف نخست و در تمامی‌ مناطق حضور و شرکت فعال دارند. تجربه همزمان ستم و استثمار، توان مقابله و مبارزه زنان را در برابر شرایط ظالمانه حاکم در  تمامی ‌ابعاد به عمل اجتماعی کشانده است. آنان در تمامی‌ نقاط جهان با نقش چشمگیر خود به سمت‌و‌سو دادن اعتراضات و پیگیری خواست‌ها پرداخته، همدلانه به حمایت و اتحاد با سایر جنبش‌های اعتراضی جاری اجتماعی همت گماشته‌اند. زنان آگاهانه و مصمم نشان داده‌اند که به‌رغم تلاش ِ حکومت‌ها و مرتجعان، نیرویی تاثیرگذار در تحولات رو به پیش جامعه خود هستند چرا که نیمی ‌از جامعه‌اند و حذف‌شدنی نیستند. این نیروی عظیم در پیکره جهانی، همچون زنان زحمتکش و مبارز نیویورک همگام و دوشادوش تمامی ‌اقشار زحمتکش در برابر بساط ستم و بهره‌کشی همچنان در تمامی‌ عرصه‌ها و حضور فعال و اعتراضی در خیابان تا تعیین تکلیف سرنوشت زندگی و تغییر بنیادی در این مناسبات ظالمانه، عقب نخواهند نشست.

جنبش زنان برای آزادی و برابری در تمام عرصه‌های حقوقی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی با مردان، که طی دو قرن گذشته با شدت و ضعف در سراسر جهان ادامه داشته همواره مورد حمایت جنبش‌های کارگری پیشرو بوده و زنان کارگر از نظر اجتماعی در صف نخست تلاش برای برابری کامل زن و مرد بوده‌اند. این همبستگی یک شرط موفقیت جنبش زنان و جنبش کارگران است.

آزادی و پیشرفت زنان معیار آزادی و پیشرفت هر جامعه است.

هشت مارس (۱۷ اسفند) روز جهانی زن را گرامی ‌می‌داریم  و از خواسته‌های برابری‌طلبانه زنان با مردان در ایران و سراسر جهان حمایت می‌کنیم.

گرامی ‌باد ۸ مارس (۱۷ اسفند) روز جهانی زن!
پر طنین باد پیام آزادی‌بخش ۸ مارس!
۱۶ اسفند ۱۴۰۰

ــ سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
ــ سندیکای کارگران کشت و صنعت هفت‌تپه
ــ گروه اتحاد بازنشستگان
ــ کمیته پیگیری ایجاد تشکل‌های کارگری ایران
ــ کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری

 

 

هشت مارس، روز حهانی زن مبارک باد!
بیانیه شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان به‌مناسبت روز جهانی زن

امسال در حالی به استقبال هشت مارس، روز جهانی زن می‌رویم که زنان در ایران و جهان برای دستیابی به حقوق خود با ساختارهای مردسالار و سرمایه‌سالار در حال مبارزه هستند. ساختاری که زن را جنس دوم تلقی می‌کند و به زنان با نگاهی کالایی و مصرفی نگاه می‌کند. فراتر از این نگاه مسلط جهانی، زنان در ایران تحت انقیاد قوانین ضدِ زن منبعث از سنت مردسالارانه و مذهب هستند. شرایطی  که  مانع تحقق حقوق برابر برای زنان می‌شود و آنان را در موقعیت فرودست قرار می‌دهد.

به‌عنوان نمونه در طی یک سال گذشته طرح جوانی جمعیت یکی از مهم‌ترین مسائلی بود که با تصویب آن حقوق زنان به‌صورت جدی مورد تعرض قرارگرفته است. این طرح که هدفش افزایش جمعیت است بدون توجه به زیرساخت‌های ضروری اقتصادی و اجتماعی برای رشد جمعیت به‌دنبال سلب حق مالکیت زنان بر بدن خود است. این طرح چنان به جنگ پیشگیری از بارداری و سقط‌جنین ناشی از بارداری ناخواسته رفته است که عملاً زمینه بروز انواع بیماری‌ها را برای زنانی فراهم می‌کند که ناخواسته باردار شده‌اند یا خواهان سقط‌جنین هستند تبعات این طرح‌های ضدِ زن بی‌شک در بلندمدت باعث ناهنجاری‌های فراوان خواهد شد که به‌سادگی قابل جبران نیست.

یکی از معضلات جدی دیگر پدیده کودک همسری است که ناشی از فقر و فقدان عدالت آموزشی است دخترانی که ناچارند به‌جای کودکی مسئولیت همسری به عهده بگیرند همین کودک همسری باعث ایجاد مشکلات فراوان می‌گردد و در مواردی منجر به زن‌کشی می‌گردد. تا جایی که می‌توان گفت، زن‌کشی امنیت روانی زنان را در طی یک سال گذشته به‌خاطر تعدد همسرکشی و زن‌کشی دچار آسیب جدی نموده است. مرگ رومینا به‌دست پدرش تا قتل مونا به‌دست همسرش نشان می‌دهد که همچنان خشونت عریان علیه زنان در جامعه ایران یک معضل اجتماعی جدی است. قتل‌هایی که فراتر از ریشه‌های فرهنگی و وضعیت روانی قاتل باید علت آن را در قوانینی جست که عملاً زمینه‌ساز این قتل‌هاست. در یک چنین شرایطی زنان و مردان برابری‌خواه کوشیده‌اند برای رفع تبعیض و از بین بردن ساختارهای نابرابر و قوانین ضدِ زن و تبعیض‌آمیز تأکید نمایند اما تا رسیدن به حقوق برابر راه طولانی در پیش است. بی‌شک آموزش حقوق کودکان و زنان و مخالفت با کودک همسری و مبارزه با طرد دختران از مدرسه به‌خاطر آموزش پولی و فقر، در راستای تحقق حقوق زنان می‌تواند مؤثر باشد. نقش آموزش مترقی و پیشرو در این زمینه را نباید نادیده گرفت.

در سطح بین‌المللی نیز شاهد آن بودیم که زنان از آمریکا تا ترکیه و افغانستان برای دفاع از حقوق خود خیابان را از آن خود نمودند. در افغانستان زنان تنها نیروی مترقی بودند که در مقابل بربریت و توحش طالبان مقاومت کردند. این در حالی بود که جهان مدعی تمدن و همسایگان افغانستان بر سر منافع خود با سرنوشت افغانستان معامله کردند و زیر پای طالبان جنایتکار و زن‌ستیز فرش قرمز پهن نمودند. اگرچه زنان افغانستان قیمت فراوانی دادند و قربانی و سر به نیست شدند اما باعث ایجاد یک موج همبستگی جهانی شدند که زنان ایرانی نیز در کنار این زنان ستمدیده قرار گرفتند. این همبستگی و مقاومت زنانه نشان داد که چهره سیاست‌های جهانی چقدر ضدِ زن و غیرانسانی است.

در آخرین حادثه بین‌المللی و در حمله روسیه به اوکراین شاهد آن هستیم که اولین قربانیان زنان و کودکان هستند. اگرچه همواره جنگ در هر نقطه و هر زمان، جنگ میان قدرتمندان است آنان برای منافعی جنگ به پا می‌کنند که اکثریت مردم در آن سهمی ‌و سودی ندارند. اگرچه جنگ در دنیا و به‌ویژه در خاورمیانه، نتیجه تقابل منافع غرب و آمریکا و متحدانش از یک‌طرف و منافع روسیه و متحدانش در دیگر سو است و نمی‌توان نقش جنگ‌افروزی قدرت‌های منطقه ازجمله ترکیه ، ایران ، عربستان و اسراییل را نادیده گرفت و باید با کلیت سیاست‌های جنگ‌افروزانه مخالفت نمود اما در این شرایط تاریخی باید تجاوز روسیه به اوکراین را محکوم نمود چراکه هر جنگ، جنگ علیه کودکان و زنان و زحمتکشان است. ما خواهان فیصله جنگ در تمام دنیا به‌ویژه در اوکراین هستیم و انتظار داریم نهادهای مستقل جهانی از قربانیان جنگ به‌ویژه زنان و کودکان حمایت نمایند.

اما تمام تحولات به موارد فوق محدود نمی‌گردد در ایران در یک سال گذشته با فشار به فعالان زن، سرکوب جنبش زنان افزایش‌یافته است اما این سرکوب‌ها مانع کنشگری زنان در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی نشده است. در جنبش معلمان زنان معلم در قامت پیشتازان جنبش ظاهر شدند و از احضارها و بازجویی‌ها نهراسیدند بااینکه تعدادی از زنان در زندان بودند اما این موجب ترس زنان نشد و تشدید سرکوب نتوانست نقش مثبت و پیشرو معلمان زن را به حاشیه ببرد.

روزبه‌روز بر حضور زنان در کنش‌های میدانی افزوده شد و در انتخابات برخی تشکل‌های صنفی زنان به هیأت‌مدیره‌ها راه یافتند تا در موقعیت تصمیم‌گیری نیز قرار گیرند. بااین‌حال هنوز به مطالبات خاص زنان مانند حقوق برابر در برابر کار یکسان با مردان به‌خصوص در بخش خصوصی، برخورداری از حق عائله‌مندی و امکانات رفاهی مانند مهدکودک رایگان و … آن‌گونه که شایسته است پرداخته نشده است.

 شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران به تمام زنان و مردان برابری‌خواه به‌ویژه زنان ایران و زنان معلم، زنان فعال صنفی، زنان زندانی سیاسی به‌ویژه معلمان زندانی زن روز جهانی را تبریک می‌گوید و خواهان رفع تبعیض از ساختار حقوقی و سیاسی در راستای برابری حقوق زنان و مردان است.

شورا ضمن استقبال از حضور پرشور زنان معلم در عرصه کنشگری صنفی و آموزشی از تمام فعالان زن که احضار شده یا مورد بازجویی قرارگرفته و زنان زندانی معلم حمایت می‌کند. ما خواهان آزادی تمام زنان زندانی سیاسی به‌ویژه زنان معلم، خانم‌ها ناهید فتحعلیان، زینب همرنگ، معصومه عسگری، عالیه اقدام‌دوست و زهرا محمدی هستیم.

حکم زندان خانم نصرت بهشتی باید لغو شود و پرونده زنان معلم خانم‌ها مریم کبیری، سارا سیاهپور، فرنگیس نسیم‌پور، مریم زیرک، شبنم بهارفر و فاطمه بهمنی مختومه گردد.

بی‌شک این سرکوب‌ها مانع پیشروی جنبش معلمان و کنشگری زنان معلم نخواهد شد. حضور زنان در جنبش معلمان نشان می‌دهد که در آینده ایران هیچ حرکت و تغییری بدون حضور زنان و بدون توجه به مطالبات زنان موفق نخواهد شد. با تحقق مطالبات زنان است که می‌توان به تحقق جامعه‌ای آزاد و برابر همراه با شادی و رفاه و بدون هر تبعیض بخصوص تبعیض جنسیتی دست‌یافت.

۱۶ اسفند ۱۴۰۰

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

 

 

بیانیه اتحاد سراسری بازنشستگان ایران  به‌مناسبت ۸ مارس ۲۰۲۲
«هشتم مارس، روز رزم جهانی زنان علیه نابرابری گرامی ‌باد!»

صاحبان قدرت و ثروت، به‌عنوان حافظان ساختارهای ضدِ زن که تنها به نفع مناسبات پوسیده‌ سرمایه‌داری است که با وجود ارتش بیکاران زنان و کار ارزان‌شان، سودهای کلانی به جیب می‌زنند.

 به همین دلیل، زنان، علیه چنین ساختاری مبارزه می‌کنند. راه رهایی زنان، مبارزه با فرودستی زنان در جامعه مرد‌سالار و مبارزه با ستم جنسی و ستم طبقاتی است.

نقش موثر زنان ایرانی در طول تاریخ به‌خصوص در جنبش‌های اجتماعی صد سال اخیر از صدر مشروطیت تا انقلاب بهمن ۵۷ بر کسی پوشیده نیست. به این دلیل است که به‌رغم تمام تلاش و کوشش حاکمان برای خانه‌نشین کردن زنان، هر روز که می‌گذرد نقش اجتماعی زنان کشورمان چشم‌گیرتر می‌شود.

با گسترش آگاهی و مبارزه علیه هرگونه تبعیض، نقش مبارزه زنان در ارتقای جنبش‌های اجتماعی نقش بسیار موثری بوده است.

همچنین، جنبش مستقل زنان میهن ما در سال‌های اخیر دستاورد‌های ارزنده‌ای به همراه داشته است. پیدایش شمار زیادی از تشکل‌های صنفی و اجتماعی، تلاش تحسین‌برانگیز در زمینه بالا بردن آگاهی اجتماعی، به‌ویژه در میان زنان زحمتکش، در کنار کار گسترده فرهنگی و اجتماعی، به‌ویژه در تحصیلات دانشگاهی و برتری دانشجویان زن نسبت به دانشجویان مرد بی‌شک نقش موثری در توسعه جنبش مستقل زنان میهن ما داشته است. علی‌رغم این برتری حضور زنان در دانشگاه‌ها، تنها ۱۵درصد شاغلان را زنان تشکیل می‌دهد و تمام محدودیت‌ها و تبعیض در انتخاب رشته‌های فنی و مهندسی یکی از جفاهای آشکار در حق زنان ایران است، که به‌رغم محدودیت‌هایی که حاکمیت ایجاد کرده، موفقیت‌های بزرگ زنان میهن ما در عرصه‌های گوناگون، تحسین جهانیان را برانگیخته است.

شوربختانه زنان در کشورهای جهان سوم بیش از هر جای دیگر از جهان مورد آماج انواع ستم‌ها و آزارها واقع شده‌اند، از‌جمله در کشور ما ایران، و افغانستان زنان همواره با تبعیض و نابرابری‌های مضاعف و چند‌گانه از طریق سنت‌های ارتجاعی و ضدِ انسانی مواجه بوده، حقوق مدنی و اجتماعی‌‌شان از جهات گوناگون مورد تعرض قرار گرفته است، از این رو زنان همواره خواهان:  

۱. رفع تبعیض و تصویب قوانین منطبق با ارزش‌های والای انسانی مانند: اصلاح قوانین ازدواج، حق برابری طلاق، حق برابری در ارث، آزادی در حجاب، حق برابری در شهادت و قضاوت، حق حضانت فرزند و …

۲. رفع تبعیض از قوانین مربوط به حقوق و دستمزد

۳. حق تشکل‌یابی و برگزاری تجمع در دفاع از مطالبات زنان

۴. فراهم کردن فضای سالم و مبارزه با خشونت جنسی در محیط کار

۵. دسترسی  رایگان و همگانی زنان به تحصیل و حق داشتن شغل به‌ویژه در مناطق محروم

۶. لغو قوانین مغایر با ارزش‌های والای انسانی مربوط به زن‌کشی و قتل‌های معروف به ناموسی.

۷. پایان دادن به ازدواج کودکان (کودک همسری که در واقع تجاوز به کودکان است) و …

۸. آموزش‌های لازم برای ارتقای بهداشت دختران در سن بلوغ و فراهم آوردن دسترسی به وسایل بهداشتی رایگان

۹. مبارزه با جرائم سازمان‌یافته علیه زنان مانند: روسپیگری، قاچاق انسان و دیگر جرائم مرتبط با جنسیت زنان

۱۰. آموزش حقوق شهروندی به دختران

۱۱. ماخواستار آزادی فوری  و بی‌قید و شرط تمامی ‌فعالان زن دربند که هیچ جرمی ‌مرتکب نشده‌اند هستیم. قوه قضائیه باید به دستگیری فعالان اجتماعی خاتمه دهد.

متأسفانه همچنان بعد از گذشت ۴۳ سال از انقلاب بهمن ۵۷، زنان جامعهٔ ما بیش از دوران قبل از انقلاب، تحت فشار اجتماعی و سیاسی و حقوقی قرار گرفته‌اند .از‌این‌رو اولویت خواست‌های زنان ایران، لغو تمامی‌ احکام و قوانینی  است  که زنان را بیکار و خانه‌نشین کرده‌اند.

دفاع از حقوق اساسی زنان ایران، وظیفه‌ای همگانی است.
دفاع از حقوق اساسی زنان، دفاع از انسانیت و اعتلای جامعه است.
دفاع از حقوق اساسی زنان، دفاع از حقوق برابر زنان با مردان است.
پیروز باد جنبش دفاع از زنان در تمامی‌ عرصه‌ها

اتحاد سراسری بازنشستگان ایران

۱۷ اسفند ۱۴۰۰
 

 

بیانیه‌ کانون نویسندگان ایران به‌مناسبت ۸ مارس
 
شصت و هفت سال طول کشید تا روزی که زنان برای گرامیداشت مبارزات خود برگزیده بودند، به‌عنوان روزی جهانی به تقویم‌ها راه یابد. جنبش زنان که با خواستِ حق رأی و حقوق برابر با مردان آغاز شده بود، علی‌رغم سرکوب‌ها، دامنه‌ مبارزات و مطالبات خود را گسترش داد. تاریخ جنبش، سرشار از نام و یاد زنانی است که جان و هستی خود را بر سر اثبات ضرورت برابری و احقاق حقوق نیمی ‌از جامعه گذاشته‌اند.

۸ مارس که هویت خود را از مبارزات سازمان‌یافته‌ زنان برابری‌خواه گرفته، همچون جنبش‌های دیگر همواره از سوی سرمایه‌داری مردسالار در خطر مصادره بوده است. رسانه‌های جریان اصلی و حاکم بارها کوشیده‌اند از وجه معترض این روز بکاهند و آن را به یادبود واقعه‌ای تاریخی یا روزی برای شادباش‌گویی تقلیل دهند؛ زنان مبارز را چون جزیره‌هایی دور از هم تصویر کنند و ضرورت به هم پیوستن آنان را نادیده بگیرند. ۸ مارس گرچه پیوند ناگسستنی خود را با مفهوم مبارزه حفظ کرده است، اما دیگر لزوماً موصوف به صفت سازمان‌یافتگی نیست.

در ایران نیز که هر چرخشی به‌سمت سازمان یافتن با سرکوبی آشکار روبه‌رو می‌شود، تشکل‌یابی زنان به‌مراتب دشوارتر بوده است. اگر در بسیاری کشورها برابری زنان و مردان به‌شکل صوری و قانونی پذیرفته شده است، در قوانین ایران زن شهروند درجه دو، نصف مرد و نیازمند قیم است. حکومت هر اقدام قانونی و فراقانونی ممکن را در سرکوب و به حاشیه راندن زنان به‌کار می‌بندد. هر جا که قانون از چنگ‌اندازی به حقوق زنان باز می‌ماند، دست سرکوب از آستین عرف و سنت بیرون می‌آید. عرفی که به مدد سلطه‌ حکومت بر آموزش و رسانه پیوسته بازتولید می‌شود و به سنت‌های مرده، جسمِ زنده می‌بخشد. این سلطه‌ تا آنجا پیش می‌رود که اخبار قتل‌های «ناموسی» و خشونت علیه زنان به مسئله‌ای تلخ اما خارج از اولویت بدل می‌شود. قتل مونا حیدری، کودک‌همسر قربانی قتل‌ «ناموسی» و قوانین زن‌ستیز، افکار عمومی ‌را جریحه‌دار می‌کند اما عرصه را بر قاتلان و قانون‌سازان تنگ نمی‌کند. آنچه که زنان مبارز را سالیانِ سال از افشای شکنجه‌های جنسی و تجاوز در زندان‌ها باز داشت/ باز می‌دارد، اکنون زنان آزاردیده در خانه و خیابان و محل کار را به‌سمت سکوت می‌راند. نام و روایت مقاومت زنان زندانی چون زینب جلالیان و مریم اکبری منفرد که بدون حتی یک روز مرخصی و بدون هیچ چشم‌اندازی از آزادی، روزهای حبس را تاب می‌آوردند، جز هنگام بیماری و رنجوری جسم‌شان به متن اخبار راه نمی‌یابد. قلم‌ها و رسانه‌های مستقل نیز که می‌کوشند تجربه‌ زنان، رنج تبعیض و روایت سرکوب آنان را به‌نحوی ثبت کنند، از یک سو گرفتار سانسور مضاعف می‌شوند و از سوی دیگر در جامعه‌ مردسالار هرگز در مرکز توجه قرار نمی‌گیرند. این همان ساز و کاری است که آثار نویسندگان و هنرمندان زن را که خواسته یا ناخواسته حاوی رگه‌هایی از انکار وضعیت موجودند، در بهترین حالت در روند پخش و توزیع و ارائه به حاشیه می‌راند.

سوی دیگر سرکوب و انکار صداهای معترض اما، هراس حکومت است از اینکه ستم و حذف سیستماتیک، زنان را به یکدیگر نزدیک کند یا حول مطالبه‌ای گرد آورد. زیرا تاریخ جنبش زنان نشان داده است که تنها مبارزات سازمان‌یافته و آگاهی‌بخش، رخنه‌های غیرقابل ترمیم در پیکر به‌ظاهر استوار نظام مردسالار ایجاد می‌کنند. نیز نشان داده است که زنان از پس ِ هر سرکوبی قاطعانه‌تر به میدان باز می‌گردند و هر مصادره‌ای، به ظهور جریانی پیشروتر می‌انجامد.

از این رو کانون نویسندگان ایران در آستانه‌ ۸ مارس، بر دو حق مغفول مانده‌ زنان، حق تشکل‌یابی و حق نشر آزادانه‌ آرا و آثارشان تأکید می‌کند و حمایت خود را از مطالبات برابری‌خواهانه و احقاق حقوق آنان اعلام می‌دارد. کانون نویسندگان ایران همچنین خواستار آزادی همه‌ زندانیان سیاسی از جمله زنان شجاع در بند است.

گرامی‌باد ۸ مارس! گرامی‌باد مبارزات زنان!
 
کانون نویسندگان ایران
۱۶ اسفند ۱۴۰۰

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *