مسایل عملی و نظری سوسیالیسم در ویتنام
سوسیالیسم و گذار به سوسیالیسم در ویتنام، حقیقتا موضوعی است با اهمیتی فوقالعاده، که موضوع شامل موارد بسیار متنوع و پیچیدهای با تلقیهای متعدد است، و نیاز به بررسی جدی و موشکافانه و همینطور کسب تجارب دقیق علمی و عملی دارد. در این مقاله، من کوشش دارم که به برخی از جوانب دیدگاههای عملی در ویتنام اشارهای داشته باشم. من تمرکز خود را تنها بر روی پاسخ به این سؤالات قرار دادهام که سوسیالیسم چیست؟ چرا ویتنام مسیر گذار به سوسیالسم را انتخاب کرده است؟ و چگونه میباید به تدریج سوسیالیسم را در ویتنام بنا نمود؟ روند بازسازی و نوآوری (دوی ــ مویی) که از سال ۱۹۸۶ آغاز شده چه معنا دارد و ساختمان سوسیالیسم در ویتنام در سالهای گذشته چگونه بوده؟ و این روند با چه مسایلی روبروست؟
همانطور که بهخوبی میدانیم، معمولا سوسیالیسم در سه وجه شناخته میشود: یک دکترین، یک جنبش و یا یک نظام سیاسی. هریک از این وجوه بسته به شرایط جهانی، و سطح رشد در یک دورۀ مشخص تاریخی، نمودهای خاص خود را دارد. منظور از سوسیالیسم در این مقاله سوسیالیسم علمی است، که بر بنیاد مارکسیسم ــ لنینیسم در جهان امروز بنا شده است. حال چگونه ما سوسیالیسم و مسیر گذار به آن را با موقعیت خاص و مشخصههای ویتنام تعریف میکنیم؟
در گذشته در دوران حضور اتحاد شوروی و مجموعۀ کشورهای سوسیالیستی در جهان، پاسخ روشن و ضمناً معتبری در جواب به مسألۀ پیشرفت بهسوی سوسیالسم در ویتنام وجود داشت. اما بعد از فروپاشی الگوی سوسیالیستی در اتحاد شوروی و بسیاری از کشورهای سوسیالیست اروپای شرقی و افول انقلاب جهانی، این مسأله یکبار دیگر به موضوع بحثهای متعدد و داغی تبدیل شد. ضدِکمونیستها و فرصتطلبان با خوشحالی از این فرصت برای سرکوب جنبشها و انتشار اطلاعات غلط استفاده بردند. در میان صفوف انقلابیون، هم کسانی بودند که دچار تردید شده و در باتلاق بدبینی فرورفتند. برخی بهدرستی و علمی بودن سوسیالیسم شک کرده، و انحلال اتحاد شوروی را به اشتباهات مارکسیسم ــ لنینیسم و انتخاب سوسیالیسم بهعنوان مسیر تکامل، نسبت دادند. با این فرض، آنها معتقد بودند که ما راه غلطی را برگزیدهایم و میبایست به راه دیگری برویم. گروهی با تکرار استدلالهای دشمنان از سوسیالیسم انتقاد کرده و آن را بیاعتبار دانستند، و در ستایش یک سویۀ سرمایهداری عنان از کف دادند. تعدادی حتی از آنکه زمانی به مارکسیسم ــ لنینیسم و سوسیالیسم اعتقاد داشتند، ابراز ندامت کردند. اما آیا ویتنام انتخابی نادرست کرده بود؟ آیا درست است که سرمایهداری امروز، و ازجمله کشورهای کهنسال سرمایهداری، هنوز بهخوبی در حال رشد هستند؟
هرگز سرمایه به حد امروز جهانی نبوده، و بهخصوص در مورد توسعۀ توان تولیدی و پیشبرد علم و فنآوری، تابحال به پیشرفتهای عظیمی نایل شده است. در بسیاری از کشورهای پیشرفتۀ سرمایهداری، به یمن بنیۀ اقتصادی پیشرفته و همچنین مبارزات طبقۀ کارگر، تعدیلهایی انجام شده و طرحهای رفاه اجتماعی چشمگیری را محقق کردند.
اما از میانۀ دهۀ ۱۹۷۰، و بهخصوص از زمان انحلال اتحاد شوروی، سرمایهداری برای تطبیق خود با شرایط جدید، از هیچ کوششی برای تنظیم و ترویج نئولیبرالیسم در سطح جهان، فروگذار نکرد. به همین دلیل هنوز میتواند بدون فایق آمدن بر تضادهای ذاتی و بنیادی خود، رشد بیشتری داشته باشد.
اما وقوع بحرانها ادامه دارد. بخصوص در ۲۰۰۹-۲۰۰۸ شاهد بحرانی مالی و رکودی اقتصادی بودیم که ابتدا از ایالات متحده آغاز شد و بهسرعت به مراکز دیگر سرمایهداری سرایت کرد و تقریبا گریبان همۀ کشورهای دیگر را نیز گرفت. با آنکه دولتها و حکومتهای سرمایهداری در غرب برای نجات شرکتهای چند ملیتی، مجتمعهای صنعتی، مالی، بانکی، و بازارهای اوراق بهادار، مبالغ عظیمی پول را به نظامهای خود تزریق کردند، اما تنها به موفقیت محدودی دست یافتند.
امروزه ما شاهد بحرانی چند وجهی در بهداشت، اجتماع، سیاست، و اقتصاد ناشی از اثرات پاندمی کووید- ۱۹ و انقلاب چهارم صنعتی هستیم. اقتصاد در بحران، واقعیت نبود عدالت اجتماعی را در جوامع سرمایهداری، عیان میکند. در عین افزایش میزان بیکاری، استاندارد زندگی اکثریت مردم زحمتکش بهشدت پایین آمده است. شکاف میان فقیر و غنی عمیقتر شده ، و موجب شدت گرفتن تضادهای و مناقشه میان گروههای قومی میشود. ناسازههای «توسعۀ نادرست» و «ضدِ توسعه» از حیطۀ اقتصاد و مالیه به حیطۀ زندگی اجتماعی سرایت کرده ، و رویاروییهای اجتماعی را موجب شده است. در بسیاری از نقاط عالم، وقایع اقتصادی منجر به وقایع سیاسی شده، و موج تظاهرات و اعتصابها رژیمهای حاکم را به لرزه انداخته است.
واقعیت به ما نشان داده است که «بازار آزاد» سرمایهداری نه تنها قادر به حل این مشکلات نیست، بلکه در بسیاری از موارد به کشورهای فقیر لطمه زده و موجب عمیقتر شدن تعارض میان [اردوی] کار جهانی و سرمایۀ جهانی شده است. واقعیت همچنین تئوریهای اقتصادی و الگوهای توسعهای را که دیر زمانی «مد رایج روز» بودند از اعتبار ساقط کرد. نظریاتی که مدتها مورد تجلیل سیاستمداران بورژوا بوده و از نظر متخصصین بورژوا «بهینه» و «منطقی» به حساب میآمد.
بحرانهای اقتصادی و مالی با بحران انرژی و غذا، تحلیل رفتن منابع طبیعی، و فروسایش محیط و زیست بوم، همراه شده است. این بحرانها، چالشهای عظیمی را بر سر هستی و رشد بشر قرار داده است. همۀ اینها تبعات آن روند توسعۀ اقتصادی و اجتماعی است که سود را بهعنوان هدف اعلای خود قرار داده، و تملک ثروت و مصرف مادی را بهعنوان معیار تمدن، قدر مینهد. این روند، سود فردی را بهعنوان ستون اصلی اجتماع به حساب میآورد. اینها مشخصههای اساسی شیوۀ تولید و توزیع سرمایهداری است. بار دیگر بحرانهای فعلی شاهدی هستند بر عدم قابلیت تداوم اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی سرمایهداری. از دید بسیاری از دانشمندان، بحرانهای فعلی را نمیتوان بهطور کامل در چارچوب رژیم سرمایهداری بر طرف نمود.
جنبشهای اجتماعی اخیری که در بسیاری از کشورهای پیشرفتۀ سرمایهداری سر برآورده، طبیعت واقعی سازمانهای سیاسی سرمایهداری را بیشتر افشا کرده است. در حقیقت نهادهای دموکراسی که در قالب «آزادی و دمکراسی» وجود دارند، و غرب از هیچ کوششی برای ترویج و تحمیل آن بر جهان فروگذار نکرده، بههیچوجه تضمینی برای حکومت مردم برای مردم ، یعنی آنچه که هستۀ اساسی دموکراسی را تشکیل میدهد، نیست. سیستم قدرت هنوز در اختیار عدۀ قلیلی ثروتمند و در خدمت کارتلهای بزرگ سرمایهداری قرار دارد. اقلیتی انگشتشمار، شاید حتی کمتر از ۱٪ جمعیت، صاحب بخش اعظم ثروت و وسایل تولید و اختیاردار سه چهارم منابع مالی، دانش، و رسانههای عمومی جریان اصلی بوده، و در نتیجه بر کل جامعه مسلط هستند. باید علت اصلی جنبش «۹۹ درصدیها» که در اوایل سال ۲۰۱۱ در ایالات متحده شروع و به کشورهای سرمایهداری دیگر هم سرایت کرد را، در این پدیده یافت. ادعای وجود «حقوق مساوی» که از ایجاد «فرصتهای مساوی» برای برخورداری از این حقوق منفک شده، تنها اسمی توخالی از دموکراسی بدور از هر محتوایی بجا مانده است. وقتی قدرت پول در حیات سیاسی تسلط یابد، قدرت مردم منکوب میشود. به همین دلیل است که انتخابات ادعایی «آزاد» و «عادلانه» در کشورهای پیشرفتۀ سرمایهداری، ممکن است موجب تغییر دولت شوند، اما قدرت حاکم را تغییر نخواهد داد. به واقع در پشت نظام دموکراسی چند حزبی، دیکتاتوری کارتلهای سرمایهداری قرار دارد.
ما به آن جامعهای نیاز داریم که رشد آن حقیقتاً بر اساس منافع مردم، و نه بر استثمار و نفی انسانیت بهمنظور کسب سود بیشتر استوار باشد. ما به آن چنان رشد اقتصادی نیازمندیم که با پیشرفت اجتماع و برابری همراه بوده، و نه آنکه موجب عمیقتر شدن شکاف میان ثروتمندان و فقرا و یا نابرابری بیشتر اجتماعی شود. ما نیازمند جامعهای با همدردی، تعاون و کمک متقابل هستیم که بهسوی ارزشهای مترقی و انسانی سیر نماید، و نه آنکه رقابتی ناعادلانه برای منافع خودخواهانۀ گروهی و یا افرادی اندک حاکم شود و در آن «قوی ضعیف را میدَرَد».
ما نیازمند رشدی پایا در هماهنگی با طبیعت هستیم تا به جای استثمار و تملک همۀ منابع، مصرف بیحد و تخریب محیط، بتوان محیط زیست پاکیزهای را برای نسلهای فعلی و آینده حفظ کرد. همچنین ما نیازمند آن نظام سیاسی هستیم که بهطور حقیقی قدرت متعلق به مردم، توسط مردم اعمال و در خدمت آنها باشد، نه آنکه تنها منافع تعداد اندکی را تأمین نماید. آیا این ایدهآلهای والا همان ارزشهای واقعی سوسیالیستی و همچنین اهداف مسیری نیست که رئیسجمهور هوشی مین، حزب ما و خلق ما برگزیده و آنرا با عزم راسخ و سرسختی دنبال میکنند؟
همانطور که همه آگاهیم، خلق ویتنام درگیر مبارزهای انقلابی بر ضدِ تجاوز و تسلط استعمارگران و امپریالیستها بوده است. مبارزهای طولانی و مشقتبار که نیاز به فداکاریها عظیمی داشت. این مبارزه برای دفاع از استقلال و حاکمیت مقدس ملی، برای آزادی و شادکامی مردم ما بود. این مبارزه در راه روح این گفتۀ هوشی مین بود که «هیچ چیز گرانبهاتر از آزادی و استقلال نیست». استقلال ملی بههمراه سوسیالیسم خط مشی اساسی انقلاب ویتنام و در عینحال جوهرۀ میراث تئوریک رئیسجمهور هوشی مین است. هوشی مین با استفاده از غنای تجارب عملی خویش و ترکیب آن با نظریههای انقلابی و علمی مارکسیسم ــ لنینیسم، به این نتیجه رسید که تنها از طریق سوسیالیسم و کمونیسم است که میتوان مسالۀ استقلال ملی را بهطور کامل حل کرده و آزادی و خوشنودی را برای همه کس و هر ملتی به ارمغان آورد.
حزب کمونیست ویتنام (VCP) از همان آغاز و در تمام طول مبارزۀ انقلابیاش همیشه بر سوسیالیسم بهعنوان هدف و ایدهآل حزب و خلق ویتنام پای فشرده است. گذار بهسوی سوسیالیسم، خواستهای عینی و مسیر گریزناپذیر انقلاب ویتنام است. حزب کمونیست ویتنام در برنامۀ سیاسی خود در سال ۱۹۳۳، مشی خود را چنین اعلام میکند: «انجام انقلاب ملی دموکراتیک تحت رهبری طبقۀ کارگر، و گذار بهسوی سوسیالیسم، بدون طی مرحلۀ سرمایهداری». در اواخر قرن بیستم وقتی بخش بزرگی از سیوسیالیسم واقعا موجود سقوط کرد، بلوک دولتهای سوسیالیستی از میان رفت و جنبش سوسیالیستی وارد دورهای بحرانی، همراه با دشواری و پسرفت شد. حزب همچنان به این شعار که: «حزب و خلق ویتنام تصمیم قاطع دارد که بر بنیاد مارکسیسم ــ لنینیسم و اندیشههای هوشی مین، کشور را در مسیر گذار به سوسیالیسم بنا نماید»، وفادار ماند.
در یازدهمین کنگرۀ ملی حزب در ژانویۀ سال ۲۰۱۱، در برنامۀ ساختمان کشور برای دوران گذار به سوسیالیسم (نسخۀ اصلاحی و تکمیل شده در سال ۲۰۱۱)، بار دیگر تأکید کردیم که : «پیشرفت بهسوی سوسیالیسم الهامبخش خلق ما، و انتخاب درست حزب کمونیست ویتنام و رئیسجمهور هوشی مین، در تطابق با خط سیر انکشاف تاریخ است.»
اما سوسیالیسم چیست؟ و ما چگونه قادر خواهیم بود که به آن گذار نماییم؟ ما دائماً در حال تعمق، بررسی، پژوهش و سنجش این مسأله هستیم، تا بتوانیم بهتدریج خط مشی و نظرگاههای خود را ارتقا بخشیم. ما از این راه میکوشیم که در عین رعایت قوانین عمومی و شرایط خاص ویتنام، روش اجرای خط مشیهای خود را بهبود بخشیم.
در طول سالهای اجرای روند بازسازی و نوآوری، حزب کمونیست ویتنام با بازنگری [تجارب] عملی و مطالعۀ نظری، بهتدریج به درک کاملتر و عمیقتری از سوسیالیسم و گذار به آن نایل آمد. ما در مراحلی با عقاید سادهانگارانۀ قبلی خود، برخورد کردیم. عقایدی از قبیل: یکسانانگاری هدف نهایی سوسیالیسم با وظایف عاجل پیش رو، تأکید یکجانبه بر روی روابط تولیدی و برابرطلبی در توزیع، بدون درک کامل نیاز به رشد نیروهای تولیدی در دوران گذار؛ عدم تشخیص وجود شاخههای دیگر در اقتصاد، و یکسان دیدن اقتصاد بازار با اقتصاد سرمایهداری، و دولتی بر مبنای حاکمیت قانون با یک دولت بورژوا.
هرچند امروزه نیز هنوز زمینههایی برای مطالعۀ بیشتر وجود دارد، اما ما توانستیم که به درکی اساسی به قرار زیر برسیم که:
جامعۀ سوسیالیستی که مردم ویتنام تمام تلاش خود را در بنای آن مصروف میکنند، جامعهای است از مردمی متمکن و همتراز، در کشوری نیرومند، دموکراتیک، و متمدن، که صاحبان واقعی آن مردم باشند. این جامعه اقتصادی بر مبنای نیروهای تولیدی نوین و روابط تولیدی مناسب و مترقی دارد. این جامعه برخوردار از فرهنگی پیشرفته ملهم از هویت ملی است. مردم این جامعه محقاند که از آزادی، شادی و تندرستی، و نعمت فرصت برای رشدی فراگیر برخوردار باشند. همۀ گروههای قومی در جامعه ویتنام برابر، متحد، و با رعایت احترام متقابل، برای رشدی مشترک حامی یکدیگرند. حکومت سوسیالیستی مردم ، بهدست مردم و برای مردم ، با حاکمیت قانون و زیر رهیری حزب کمونیست. حکومتی که در پی حفظ دوستی و تعاون با همۀ کشورهای جهان است.
برای دستیابی به این هدف، ما باید صنعتی شدن و نوسازی [صنایع] خود را در پیوند با رشد اقتصاد دانش بنیان، تسریع کنیم. ما همچنین باید اقتصاد بازار را با جهتگیری سوسیالیستی توسعه بخشیم، فرهنگی پیشرفته با الهام از هویت ملی بسازیم؛ منابع انسانی را تقویت کرده، سطح زندگی مردم را ارتقا بخشیم، و بالاخره مساوات و پیشرفت اجتماعی را موجب شویم. ما باید از امنیت و دفاع ملی خود، نظم و امنیت عموم مردم حفاظت نماییم. ما نیازمندیم که یک سیاست خارجی مستقل با اتکا به خود، حمایت از چندجانبهگرایی، و تنوعبخشی [در روابط بینالمللی] بهمنظور صلح، دوستی، همکاری و توسعه را بهکار گرفته و فعالانه در همبستگی بکوشیم. ما باید با تأسیس یک دموکراسی سوسیالیستی بتوانیم عزم و توان وحدت ملی را در ترکیب با قدرت این دوران، مهار نماییم. ما باید حکومتی سوسیالیستی را بر مبنای قانون و حکومت مردم بر مردم و برای مردم، بنا کنیم. ما باید حزب و سازمانهای سیاسی درخشانی را از هر نظر ایجاد نماییم.
هرچه حزب ما عمیقتر در مورد راهنمای عمل به کندوکاو پرداخت، بیشتر به این نتیجه رسیدیم که گذار به سوسیالیسم امری درازمدت، و بسیار چالشانگیز است، و برای نیل به آن باید در ابتدا تغییراتی عمیق و کیفی در تمامی جنبههای زندگی اجتماعی ایجاد شود. ویتنام زمانی در راه گذار بهسوی سوسیالیسم قدم نهاد که کشوری با کشاورزی عقبافتاده با نیروهای تولیدی بسیار محدود بود، که میخواست مرحلۀ سرمایهداری را دور بزند. بهعلاوه کشور به دلیل دهها سال جنگ، و با تلاشهای دائم خرابکارانۀ نیروهای دشمن، دچار ویرانی وسیعی شده بود. این عوامل سد راه گذار ویتنام به سوسیالیسم بودند. در نتیجه این گذار لاجرم طولانیتر شده، و لازمۀ آن عبور از مراحل و اشکال مختلفی از سازمان اقتصادی ــ اجتماعی، و مبارزهای میان نو و کهنه است. اعلام این مطلب که ویتنام «مرحلۀ سرمایهداری را دور میزند» به این معناست که کشور از نظامی ستمگر، نابرابر و استثمار سرمایهداری عبور نخواهد کرد و از روشهای مضر و بنیادها و تنظیماتی که برای یک نظام سوسالیستی مناسب نیستند، اجتناب میکند. البته این بهمعنای نادیده گرفتن همۀ دستاوردها و ارزشهای مدنی که در دوران انکشاف سرمایهداری نصیب بشریت شده، نیست. طبیعی است که باید این دستاوردها را بعد از عبور از عدسی علم و توسعه، بهطور انتخابی جذب کرد.
مفهوم توسعۀ اقتصاد بازار با سمتگیری سوسیالیستی ، بهخصوص نقطۀ عطفی اساسی و پیشرفت تئوریک خلاقانهای را در حزب ما رقم زده است. این دستاورد مهم تئوریک نتیجۀ دریافت ما از کاربست سی و پنج سال روند دوی ــ مویی،از تجربۀ عملی ما در ویتنام، و جذب گزینشی تجارب جهانی است. اقتصاد بازار با سمتگیری سوسیالیستی مطابق درک ما، اقتصاد بازار نوینی است که بهخوبی در جهان ادغام شده است. این اقتصادی است بهطور کامل منسجم و همخوان با قوانین اقتصاد بازار. این اقتصاد با حاکمیت قانون در دولت سوسیالیستی تنظیم، و زیر نظارت حزب کمونیست ویتنام قرار دارد. این اقتصاد با جهتگیری سوسیالیستی سیر بهسوی هدف مردمی مرفه، کشوری ثروتمند و دموکراتیک، و جامعهای عادل و پیشرفته، را در پیش دارد. این شکلی جدید از اقتصاد بازار در تاریخ این الگو است. شیوۀ سازمان اقتصادی که علاوه بر پیروی از قوانین اقتصاد بازار، بر مبنای اصول و طبیعت سوسیالیسم ساخته و هدایت میشود. انعکاس این شیوۀ نوین را در هر سه وجه یعنی مالکیت، سازمان و نحوۀ ادارۀ حکومت، و در نحوۀ توزیع میتوان مشاهده کرد. این اقتصاد بازار سرمایهداری نیست، اما هنوز هم به یک اقتصاد سوسیالیستی تمام عیار تبدیل نشده است، زیرا کشور ما هنوز در حال گذار میباشد.
یک اقتصاد بازار با سمتگیری سوسیالیستی، دربرگیرندۀ اشکال متعددی از مالکیت و شامل بخشهای مختلف اقتصادی است. بخشهایی سازگار با قانون، مؤلفههای مهم اقتصادی را تشکیل میدهند. با توجه به منافع درازمدت توسعه؛ همکاری و رقابت سالم، قانون با این بخشها بهطور یکسان برخورد میکند. در این نظام، اقتصاد دولتی نقشی کلیدی دارد. اقتصاد اشتراکی دائماً در حال تحکیم و توسعۀ بوده و بخش خصوصی نیروی محرکۀ مهمی برای اقتصاد است، و بالاخره سرمایهگذاری مستقیم خارجی در هماهنگی با استراتژیها و طرحهای توسعۀ اقتصادی ــ اجتماعی، تشویق میشود. مناسبات توزیع باید با رعایت انصاف موجب شتاب بخشیدن به رشد شود. توزیع در درجۀ اول باید بر اساس بازده کار، بهرهوری اقتصادی، و سهم مشارکت سرمایه و منابع بوده، ولی باید از طریق نظام تأمین و رفاه اجتماعی انجام گیرد. دولت اقتصاد را از طریق استراتژیها، برنامهها، سیاستها ، و [تخصیص] منابع مادی، تنظیم میکند. همچنین تعیین جهت، تحریک و تنظیم توسعۀ اقتصادی ــ اجتماعی نیز توسط دولت انجام میگیرد.
مشخصۀ اساسی و خصیصۀ مهم سمتگیری سوسیالیستی در اقتصاد بازار در ویتنام هم بندی اقتصاد با جامعه و هماهنگ سازی سیاستهای اقتصادی با سیاستهای اجتماعی است.این جهت گیری تضمینی است برای هماهنگی میان رشد اقتصادی با پیشرفت اجتماعی و رعایت مساوات در هر مرحله، در هر سیاست، و در تمام طول روند توسعه. به این معنا که برای پیشرفت اجتماعی و برقراری مساوات ما به انتظار رسیدن به مرحلۀ بالایی از توسعه نمینشینیم. ما مساوات جویی و پیشرفت اجتماعی را «فدای» رشد صرف اقتصادی نمیکنیم. درست برعکس، هر سیاست اقتصادی باید هدف توسعۀ اجتماعی را نیز دنبال کرده و همچنین هر سیاست اجتماعی باید در پی ارتقا رشد اقتصادی باشد. تشویق مردم به ثروتمند شدن از طرقی قانونی، باید به طور تنگاتنگ، همراه تلاش برای ازمیان بردن گرسنگی و کاهش فقر، حمایت از محرومین و آنهایی باشد که بیشترین خدمت را به این کشور مینمایند. این امر در تضمین توسعه ای سالم و پایا، با سمتگیری سوسیالیستی نقشی اساسی دارد.
از دید ما فرهنگ، بنیاد معنوی جامعه ، قوهای درونی، و نیروی محرکهای است برای پیشرفت جامعه، و مساوات بهعنوان راهنمای اصلی و بنیادین برای ساختمان سوسیالیسم در ویتنام. ما در پی ساختمان فرهنگ پیشرفتهای هستیم که از لحاظ هویت ملی بسیار غنی باشد. فرهنگ وحدت در عین تنوع، بر پایۀ ارزشهای مترقی و انسانی. مارکسیسم ــ لنینیسم و اندیشههای هوشی مین، نقشی اساسی را در زندگی معنوی ما بازی میکند. ما با شروع از ارزشهای سنتی سالم متعلق به همۀ اقوام مختلف داخل کشور، در پی ارتقاء آنها و همچنین آموختن از دستاوردها و گلچین فرهنگی کل بشر هستیم. تلاش ما برای ساختن جامعهای سالم و پیشرفته در راستای منافع حقیقی و کرامت مردم است. جامعهای که بتواند بهطور روز افزون اخلاق، آمادگی جسمانی، و حس زیباییشناسی مردم را پرورش داده و در ارتقا روزافزون سطح دانش و شیوۀ زندگی آنها بکوشد. مردم در مرکز استراتژیها توسعۀ ما قرار دارند. فرهنگ و رشد انسان هم هدف و هم نیروی محرکۀ روند دوی- مویی است. ترویج آموزش، تحصیلات، علم و فنآوری اولویت اول در سیاست ملی ماست.
حفاظت از محیط زیست موضوعی حیاتی و معیاری برای توسعۀ پایدار است. تشکیل خانوادههایی خرسند، بنیاد مستحکمی را برای جامعه بهوجود میآورد. حمایت از برابری جنسیتی ضابطهای است برای پیشرفت و تمدن.
جامعۀ سوسیالیستی کیفیتی متفاوت با جوامع دیگری دارد که مشخصه آنها رقابت میان افراد و گروهها برای کسب منافع است. این جامعه قادر است بجای تقابل و تضاد، توافقی اجتماعی را جایگزین نماید. در سیستم سیاسی سوسیالیستی، رابطه میان حزب، دولت و مردم رابطهای است میان سه نهاد که در اهداف و منافع خود متفق هستند. هدف هر خط مشی حزبی، هر سیاست، قانون و یا اقدام دولت خدمت به منافع مردم و بهروزی آنهاست.
الگوی سیاسی و شیوۀ کلی عملکرد این جامعه، عبارت از رهبری حزب، مدیریت دولت و حاکمیت مردم است. دموکراسی طبیعت نظام سوسیالیستی است. دموکراسی مقصد و نیروی محرکۀ ساختمان سوسیالیسم است. بنای یک دموکراسی سوسیالیستی که مردم را صاحب قدرت واقعی نماید، هدف و دستور کار درازمدت انقلاب ویتنام است. ما بیوقفه در پی ترویج دموکراسی و تأسیس حکومتی سوسیالیستی و قانونمدار هستیم، که بر مبنای اتحاد میان کارگران، کشاورزان، و روشنفکران تحت رهبری حزب کمونیست ویتنام، بهطور حقیقی حکومت مردم، توسط مردم و برای مردم را برقرار سازیم. حکومت به نمایندگی از حق حاکمیت مردم، اجرای خط مشی حزب را سازماندهی میکند. سازوکارهایی وجود دارد که مردم بتوانند از طریق آنها، بهطور مستقیم و یا از مجرای نمایندگی دموکراتیک، حق حاکمیت بیواسطۀ خود را اعمال نمایند.
ما از تفاوت طبیعت حکومت سوسیالیستی قانونمدار، با حکومت سرمایهداری قانونمدار آگاهیم. قوۀ مقننه در نظام سرمایهداری اساساً وسیلهای است برای حفظ منافع طبقۀ بورژوازی و خدمت به آن. در حالی که قانونمداری در سوسیالیسم وسیلهای است برای ابراز و اعمال حق حاکمیت مردم، و حفاظت و تأمین منافع اکثریت مردم. حکومت از راه اعمال قانون حافظ شرایطی است که بهطور حقیقی مردم را عاملین قدرت سیاسی کند. برخورد با هرگونه عمل ناقض منافع مردم و سرزمین مادری، از طریق اعمال قدرت یگانۀ دولت صورت میگیرد. در عین حال، ما اتحاد ملی سترگ خود را منبع توان و عامل تعیینکنندهای برای پیروزی ماندگار انقلاب ویتنام بهشمار میآوریم. برابری و اتحاد میان اقوام و مذاهب مختلف دائماً در حال ترویج است.
با آگاهی عمیق از اینکه رهبری حزب کمونیست، عاملی تعیینکننده در موفقیت دوی ــ مویی و تضمین توسعهٔ کشور در مسیر سوسیالیستی است، ما توجه مخصوصی به بازسازی حزب و اصلاح آن میکنیم. این واقعیتی تعیینکننده برای بقای حزب و سیستم سوسیالیستی است. حزب کمونیست ویتنام پیشآهنگ طبقهٔ کارگر ویتنام است. هدف بنیانگذاری، وجود و پیشرفت حزب، خدمت به منافع طبقهٔ کارگر، زحمتکشان و تمام ملت است. با قرار گرفتن حزب در جایگاه رهبری ملت، تمام مردم آن را بهعنوان پیشآهنگ میشناسند. و این بهمعنی رهبری طبقهٔ کارگر، تودهٔ زحمتکش و کل ملت ویتنام است. مقصود از این امر ضربه زدن به ماهیت طبقاتی حزب نیست بلکه انعکاس درک عمیق و کاملتری از این ماهیت با قرار گرفتن منافع طبقهٔ کارگر در راستای منافع زحمتکشان و کل ملت است. حزب ما مارکسیسم ــ لنینیسم و اندیشهٔ هوشی مین را بهعنوان زیربنا و چراغ راهنمای انقلاب حفظ میکند و سانترالیسمی دموکراتیک را اصل عمدهٔ سازماندهی خود قرار میدهد. حزب رهبری خود را از طریق پلاتفرمها، استراتژیها، اصول و خطوط اصلی حفظ میکند که ترجمهٔ آن در عمل عبارتست از اشاعهٔ اطلاعات، تبلیغ، تهییج، سازماندهی، بازرسی و نظارت است. پرسنل حزب همچنین با رفتار نمونۀ خود سرمشق دیگران شده و یکپارچگی رهبری را حفظ میکنند. از آنجا که حزب متوجه است که فساد، بوروکراسی و انحطاط، حزب حاکم را بهخصوص در اقتصاد بازار تهدید میکند، حزب کمونیست ویتنام بایستی مرتباً به اصلاح و بهبود بپردازد و مبارزه با فرصتطلبی، فردگرایی، فساد، بوروکراسی، تجملگرایی و انحطاط اخلاقی در حزب و کل سیستم سیاسی را جزء ضروریات در نظر بگیرد.
از ۱۹۸۶، دوی ــ مویی از جمله توسعهٔ اقتصاد بازار با جهتگیری سوسیالیستی حقیقتاً تغییرات عظیم و مثبتی در کشور ما ایجاد کرده است. ویتنام کشوری فقیر، جنگزده با آسیبهای جدی در زندگی مردم، زیرساختها و محیط زیست بود. هنوز هم میلیونها نفر قربانی بیماریهای خطرناکند و صدها هزار کودک با معلولیت و نقص تولد ناشی از دی اکسین عامل نارنجی که توسط ارتش آمریکا استفاده شده است به دنیا میآیند. بنابه نظر متخصصان، صد سال طول میکشد تا ویتنام از شر مهمات منفجر نشدهٔ زمان جنگ رهایی یابد. بعد از جنگ، آمریکا و غرب برای ۲۰ سال تحریم اقتصادی کردند، در این دوران تغییرات پیچیدهای در منطقه و جهان به زیان ما اتفاق افتاد. کمبود جدی غذا و کالاهای اساسی باعث شد که مردم ما در سختی شدید بسر برند، ۳/۴ آنها زیر خط فقر قرار داشتند. به لطف دوی ــ مویی اقتصاد، شکوفا و در طول ۳۵ سال از رشد بالای ۷ درصد بهرهمند شد. تولید ناخالص داخلی ما دائماً در حال افزایش بوده و در سال ۲۰۲۰ به ۳۴۲/۷ میلیارد دلار رسید. درحال حاضر ویتنام چهارمین اقتصاد بزرگ اتحادیهٔ ملل آسیای جنوب شرقی است. درآمد سرانه به ۳۱۵۲ دلار افزایش یافته است.
ویتنام در ۲۰۰۸ از جرگهٔ کشورهای کم درآمد خارج شد. کشوری که با مشکل دائمی تأمین غذا روبرو بود، اکنون نهتنها امنیت غذلیی خود را حفظ میکند، بلکه به صادرکنندهٔ بزرگ برنج و دیگر محصولات کشاورزی در جهان تبدیل شده است. صنایع ما درحال شکوفایی و سهمشان در تولید ناخالص داخلی دائماً درحال افزایش است و امروز ۸۵ درصد تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهند. حجم تجارت خارجی بهشدت درحال رشد است و در ۲۰۲۰ از ۵۴۰ میلیارد دلار فراتر رفته است. در این سال صادرات به بیش از ۲۸۰ میلیارد دلار رسیده است. ذخیرهٔ ارز خارجی با رشدی سریع به ۱۰۰ میلیارد دلار در ۲۰۲۰ رسید. سرمایهگذاری مستقیم خارجی بهسرعت توسعه یافته و میزان سرمایهٔ ثبت شده آن در پایان ۲۰۲۰ به ۳۹۵ میلیارد دلار رسید. در ارتباط با مالکیت در اقتصاد کشور سهم دولت ۲۷ درصد تولید ناخالص داخلی، تعاونیها ۴ درصد، خانوادهها ۳۰ درصد، بخش خصوصی داخلی ۱۰ درصد و سرمایهگذاری خارجی ۲۰ درصد است.
جمعیت ویتنام ۹۷ میلیون نفر با ۵۴ گروه نژادی مختلف است که ۶۰ درصد آن در روستاها زندگی میکنند. توسعهٔ اقتصادی، کشور را از بحران اقتصادی، اجتماعی دههٔ ۸۰ نجات داده و استانداردهای زندگی مردم را به اندازهٔ قابل توجهی بهبود بخشیده است. میزان خانوارهای فقیر بهطور متوسط، سالانه ۱/۵ درصد کاهش یافته و از ۵۸ درصد در ۱۹۹۳ به ۸/۵٪ در ۲۰۱۶ مطابق استاندارد دولتی فقر و به کمتر از ۳ درصد در ۲۰۲۰ براساس شاخص چند بعدی فقر (که استانداردهای بالاتری دارد) رسیده است. امروزه بیش از ۶۰ درصد کمونها به استانداردهای نوین زندگی روستایی دست یافتهاند. بیشتر مراکز آنها از قابلیت دسترسی با راه اتومبیلرو، پوشش شبکهٔ سراسری برق، مدارس ابتدایی و متوسطه، کلینیک و خدمات تلفن، برخوردارند. درحالیکه هنوز قادر به تأمین آموزش رایگان در همهٔ سطوح نیستیم، ویتنام، تلاش خود را بر ازبین بردن بیسوادی متمرکز کرده است. آموزش ابتدایی را در سال ۲۰۰۰ و متوسطه در ۲۰۱۰، همگانی کردیم. تعداد دانشجویان دانشگاهها و کالجها در ۳۵ سال گذشته، ۱۷ برابر شده است و در حال حاضر ۹۵ درصد ویتنامیها باسوادند.
هنوز به پوشش بهداشتی سراسری، دست نیافتهایم و تلاش خود را بر روی پیشگیری، کنترل و جلوگیری از بیماریهای واگیر و حمایت از اقشار آسیبپذیر متمرکز کردهایم. بسیاری از بیماریهای غالب، تحت کنترل درآمدهاند. فقرا، کودکان زیر ۶ سال و سالمندان از پوشش بیمهٔ رایگان برخوردارند. سوءتغذیه و مرگ و میر نوزادان به ۳/۱ کاهش یافته است. متوسط امید به زندگی، از ۶۲ سال در ۱۹۹۲ به ۷۳/۷ در ۲۰۲۰ رسیده است. به لطف رشد اقتصادی این امکان را یافتهایم تا از کسانی که خدمات قابل توجه به انقلاب کردهاند، ازجمله مادران قهرمان ویتنامی، بهتر نگهداری کنیم. ما از آرامگاه شهدایی که خود را فدای سرزمین پدری کردهاند، حفاظت میکنیم.
زندگی فرهنگی در ویتنام با متنوعتر شدن و رشد فعالیتهای فرهنگی، شدیداً غنیتر شده است. ۷۰ درصد جمعیت به اینترنت دسترسی دارند و ویتنام جزء کشورهای با سریعترین رشد در تکنولوژی اطلاعات میباشد. سازمان ملل، ویتنام را یکی از پیشآهنگان رسیدن به اهداف توسعه در هزارهٔ سوم نامیده است. شاخص توسعهٔ انسانی در ۲۰۱۹ به ۰/۷۰۴ رسید و ویتنام در زمرهٔ کشورهای با توسعهٔ انسانی بالا قرار گرفت. این دستاورد بزرگی بهخصوص در مقایسه با کشورهایی در سطح توسعهٔ یکسان است. میتوان گفت اجرای دوی ــ مویی تغییرات روشن، بنیانی و مثبتی در ویتنام ایجاد کرده است. اقتصاد بهسمت رونق حرکت کرده و نیروهای مولد قویتر شدهاند. فقر، دائماً و بهسرعت در حال کاهش است. استاندارد زندگی مردم در حال بهتر شدن و بسیاری از مسائل اجتماعی، حل و فصل شده است. ثبات سیاسی و اجتماعی، دفاعی و امنیتی، بهخوبی حفظ شده و با روابط خارجی وسیعتر، موقعیت کشور در جامعهٔ جهانی دائماً در حال بهبود است. مواضع ملی و قدرت ما در حال رشد و اعتماد مردم به رهبری حزب تقویت شده است.
در ۲۰۰۶، دهمین کنگرهٔ ملی حزب با بررسی اجرای دوی ــ مویی اعلام کرد که این فرایند دستاوردهای تاریخی مهمی داشته است. درواقع مردم ویتنام از خیلی جنبهها این روزها نسبت به هر زمان دیگری در گذشته، از استانداردهای بالاتری در زندگی، بهرهمندند. و این یکی از دلایلی است که دوی ــ مویی که توسط حزب کمونیست ویتنام اجرا و رهبری شده است، حمایتی این چنین بهدست آورده و توسط تودههای وسیع ویتنامی به اجرا در میآید. موفقیت دوی ــ مویی ثابت کرده است که نهتنها توسعه با رویکرد سوسیالیستی از نظر اقتصادی مثبتتر است بلکه نسبت به کشورهای سرمایهداری با سطح پیشرفت اقتصادی مساوی، توانایی بهتری برای پاسخگویی به مشکلات اجتماعی دارد. تأیید و تحسین جامعهٔ بینالمللی از نتایج قابل توجه و دستاوردهای ویتنام در همهگیری کرونا و رکود جهانی ۲۰۲۰ برتری نظام سوسیالیستی را نشان داده است. کنگرهٔ سیزدهم حزب، اخیراً تأکید کرده است که:
«بعد از گذشت ۳۵ سال از دوی ــ مویی و ۳۰ سال بعد از اجرای پلاتفرم توسعهٔ در جریان گذار به سوسیالسم، تئوریهای دوی ــ مویی سوسیالیسم و مسیر ویتنام بهسوی آن در حال کمال و تبدیل شدن به واقعیت است. ما به پیشرفتی عظیم و تاریخی دست یافتهایم و نسبت به دوران قبل از دوی ــ مویی با سرعتی بیشتر در حال توسعه هستیم. در کمال تواضع میتوانیم بگوییم که هرگز در گذشته، ثروت، تواناییهای بالقوه، موقعیت بینالمللی و پرستیژ کشور ما به اندازهٔ امروز نبوده است. این پیشرفت، تبلور خلاقیت کل حزب، مردم، نیروهای مسلح و محصول تلاش و کوشش مستمر دولتهای گذشته است و شاهدی بر صحت راه ما بهسوی سوسیالیسم است. همچنین ثابت میکند که این فرایند، در انطباق کامل با قوانین عینی، موقعیت ویتنام و مسیر پیشرفت در زمانهٔ ماست. این پیشرفت دلیل صحت و نوآورانه بودن خطوط اصلی دوی ــ مویی که توسط حزب بنا شده است میباشد، و ثابت میکند که رهبری حزب، مهمترین عنصری است که مسئول تمام پیروزیهای انقلاب در ویتنام است. پلاتفرم سیاسی حزب، همچنان نماد ایدئولوژیکی است که عزم مردم ما را قویتر کرده و آنها را در مسیر تاریخی و فراگیر دوی ــ مویی رهبری میکند. این نماد بهعنوان اساس کار حزب ما برای بهتر کردن خطوط راهنمای ساخت و دفاع از سرزمین مادری (دولت سوسیالیستی ویتنام) در عصر جدید به کار میرود.»
جدا از وجه غالب دستاوردها و جنبههای مثبت، محدودیتها و عقبماندگیهایی نیز علاوه بر چالشهایی که در جریان پیشرفت ملت پدید میآید، هنوز باقی مانده است. از نظر اقتصادی کیفیت و پایداری رشد و قابلیت رقابت، پایین است. زیرساختها از انسجام برخوردار نیستند و بهرهوری و ظرفیت بسیاری از کسب و کارها ازجمله شرکتهای دولتی، محدود است. خیلی از مناطق از آلودگی رنج میبرند. مدیریت و تنظیم بازار هنوز کاستیهای زیادی دارد. همزمان رقابت در محیط جهانی شده و یکپارچهٔ بینالمللی به شدت سختتر میشود. فاصلهٔ درآمدی درحالیکه هنوز کیفیت آموزش، بهداشت و دیگر خدمات عمومی، راه درازی پیش رو دارد، درحال افزایش است. نشانههایی از نزول بعضی جنبههای فرهنگی و اخلاق اجتماعی دیده میشود. جنایت و اعمال ضدِ اجتماعی، با پیچیدگی خاصی گسترش مییابد. از همه نگرانکنندهتر، فساد، تجملگرایی، نزول تفکر سیاسی و اخلاق و سبک زندگی که در بخشی از کادرها و اعضای حزب، دیده میشود. از طرف دیگر نیروهای مخالف بهمنظور ازمیان بردن سوسیالیسم در ویتنام سعی در دخالت، خرابکاری، ایجاد بیثباتی و جلوگیری از پیشرفت صلحآمیز میکنند.
حزب ما معتقد است که ویتنام در دوران گذار بهسمت سوسیالیسم است، در طول این گذار، عناصر سوسیالیستی، ضمن شکلگیری، درحال درهم تنیدگی و رقابت با عناصر غیرسوسیالیستی ازجمله سرمایهداری در برخی مناطقاند. این تداخل و رقابت در محیط اقتصاد بازار، درهای باز و همچنین یکپارچگی جهانی، پیچیدهتر میشود. جدا از دستاوردها و بپشرفتهای مثبت، همواره جنبههای منفی و چالشهایی وجود دارد که بایستی به روشی منطقی مورد نظر قرار گرفته و راهحلهای سریع و مؤثر برای آن اندیشیده شود. این مبارزهای سخت و طاقتفرساست که به دیدگاههای نو، استقامت و محرکهای جدید برای نوآوری نیازمند است. پیشرفت بهسوی سوسیالیسم، دورهای از تلاش خستگیناپذیر و طاقتفرسا برای پرورش و به ثمر رساندن عناصر سوسیالیستی است، بهنحوی که این عناصر آرام آرام بهوجهی غالب تبدیل شوند و سوسیالیسم به پیروزی برسد. موفقیت و یا شکست بیش از هرچیز به درستی رهنمودها، تحمل سیاسی، رهبری و مبارزهجویی حزب بستگی دارد.
هم اکنون ما در حال شتاب بخشیدن به مدل رشد و بازسازی اقتصادی با تأکید پیشتر بر روی کیفیت و پایداری هستیم. در این ارتباط مسائل اصلی زیر را مشخص کرده ایم:
• توسعهٔ هماهنگ ساختارهای توسعه با اولویت دادن به تکمیل اقتصاد بازار با سمتگیری سوسیالیستی
• توسعهٔ منابع انسانی بهخصوص کارگران با تخصص بالا
• توسعهٔ زیرساختهای هماهنگ و مدرن اجتماعی
در ارتباط با توسعهٔ اجتماعی، کاهش پایدار فقر، توسعهٔ کیفیت بهداشت و آموزش و دیگر خدمات عمومی و همچنین بهترکردن زندگی فرهنگی مردم را ادامه خواهیم داد. کل حزب، مردم و نیروهای مسلح از هیچ تلاشی برای آموزش و نشر افکار و فضایل و رفتار رئیسجمهور هوشی مین به قصد جلوگیری از نزول ایدئولوژی سیاسی، اخلاق و سبک زندگی در میان بخشی از کادرها و اعضای حزب، با اولویت کادرهای رهبری و مدیریتی دریغ نخواهند کرد. ما تلاش خواهیم کرد که اصول ساختاری و سازمانی بهتری را بهکار بندیم تا مطمئن شویم که سازمان حزب و ابزار دولتی آن خصلت انقلابی حزب را حفظ میکنند و رهبری و مبارزهجویی آنرا پیش میبرند.
تئوری و عمل نشان داده است که ساختمان سوسیالیسم بهمعنای خلق نوع کیفیتاً جدیدی از اجتماع است که بههیچ عنوان کار سادهای نیست. این تلاشی بزرگ و نوآورانه با چالشها و ناملایمات بسیار است. تحولی خودکار، دائمی، بلندمدت و هدفمند که شتاب و عجله برنمیتابد. بنابراین علاوه بر برنامهریزی صحیح برای عمل و تضمین نقش رهبری حزب باید خلاقیت، حمایت و شرکت فعال مردم را با جدیت دنبال کنیم. مردم وقتی میبینند که رهنمودهای حزب در جهت منافع آنها و زندگی بخشیدن به آرمانهایشان است، با اشتیاق به همکاری و حمایت خواهند پرداخت. ریشهٔ عمیق پیروزی نهایی در قدرت مردم ویتنام نهفته است. از طرف دیگر، رهبری و سرپرستی حزب نمیتواند در سیاستگذاری و سمتگیریهای سیاسی فقط براساس شرایط کشور خودمان تصمصیمگیری کند. حزب بایستی تجربیات دیگر کشورها را مطالعه کرده و از آنها و درسهای زمانه، بیاموزد. در جهان امروز پیشرفت هیچ دولت ــ ملتی نمیتواند مستقل از اثرات خارجی، محیط جهانی و دینامیزم زمان خود باشد. بنابراین باید فعالانه در جهان یکپارچهٔ کنونی ادغام شویم و سیاستی خارجی بر اساس استقلال، خوداتکایی، صلح، همکاری و توسعه، چندجانبهگرایی و تنوع روابط بینالمللی بر اساس احترام به استقلال، حاکمیت و تمامیت ارضی یکدیگر، مساوات، منافع مشترک و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر بنا کنیم.
پافشاری بر بنیادهای مارکسیسم ــ لنینیسم که دکترین عملی و انقلابی کارگران و زحمتکشان است، از اهمیت بالایی برخوردار است. طبیعت علمی و سازشناپذیری انقلابی مارکسیسم ــ لنینیسم و اندیشهٔ هوشی مین، ارزشهایی را دنبال کرده است که نسلهای زیادی از انقلابیون نیز آنها را دنبال کرده و بهکار بستهاند. حیاتبخشی این اندیشه در واقعیت توسعهٔ علمی و جنبشهای انقلابی به اثبات خواهد رسید. لازم است تا برای حفظ تازگی دائمی بنیانهای ایدئولوژیک خود و جلوگیری از غلطیدن به دامن دگماتیزم، آخرین دستاوردهای علمی و ایدئولوژیک را با روحیهای خلاق و انتقادی و با انتخابی درست، اقتباس و مورد استفاده قرار دهیم.
مطلب بالا توسط پروفسور وین فو ترونگ، دبیر کل حزب کمونیست ویتنام، به مناسبت ۱۳۱مین سالگرد تولد هوشی مین (۱۹ ماه می ۲۰۲۱) و انتخابات نمایندگان پانزدهمین کنگرۀ ملی و شوراهای فراگیر خلق (۲۰۲۶-۲۰۲۱) در ۲۳ ماه مه ۲۰۲۱ نوشته شده است.