تنها راهحل: شکست نظامی کامل اوکراین
در پانزدهم آوریل، ِفرگی چَمبِرز یکی ازدستاندرکاران تووارد فری دام (بهسوی حقیقت) فرصتی پیدا کرد که مصاحبهای با رومان کونِنکو عضو هیأت اجرایی کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست فدراسیون روسیه و دبیر اول کمیته حزب در شهر سن پترزبورگ، داشته باشد. در این مصاحبه موضوعاتی را از قبیل «عملیات ویژۀ روسیه در اوکراین»، خصلت دولت اوکراین، مواضع حزب کمونیست در مورد مسایل داخلی روسیه، محبوبیت رئیسجمهور ولادیمیر پوتین، و چین، مورد بحث قرار گرفت. اکثر مصاحبه به زبان انگلیسی و بخش کوچکی از آن به روسی انجام گرفت.
فرگی چمبرز: بسیار خوب ، قبل از هرچیز از موضع حزب دربارۀ درگیری در جنگ در اوکراین بگویید.
رومان کونِنکو: از همان اولین روز، ما اعلامیهای در حمایت از عملیات ویژۀ روسیه صادر کردیم، ما همچنین از عنوان «عملیات ویژه» برای درگیری در اوکراین استفاده میکنیم.
فِرگی چَمبِرز: یعنی بهجای استفاده از کلماتی چون جنگ، تهاجم و یا اشغال.…
رومان کونِنکو: صحیح است، ما همانطور که در اسناد رسمی روسیه از این عملیات نامبرده میشود، آن را جنگ، تهاجم و یا اشغال ننامیدیم. ما عمیقاً معتقدیم که دولت فعلی اوکراین حکومتی مستقل، و خودگردان نیست. عنان این دولت کاملاً در دست به اصطلاح «جماعت غربی»، یعنی اتحادیۀ اروپا، ایالات متحده، و ناتو، است. ما اعتقاد داریم که دولت اوکراین دولت دست نشاندهای بیش نیست، در نتیجه این دولت در اقدامات خود بهدنبال منافع ملی کشور نیست.
دلیل دیگر رشد باورنکردنی نازیسم و فاشیسم در اوکراین است. میتوان در باب این که این نازیسم است یا فاشیسم بحث کرد. اما به اطمینان میتوان گفت که نازیها در اوکراین حضور دارند، و دولتهای غربی در عرض هشت سال گذشته کوششهای بسیاری در حمایت از آنها انجام دادند. این دولتها، از طریق ان جی اوهای غربی پول زیادی به بهانۀ کمک به ساخت هویت ملی کشور خرج کردند، که در حقیقت کمک به نازیسم بود.
مثلاً حتی هماکنون در شهر ملیتوپول و یا بردیانسک، ارتش روسیه کتابها و اعلامیههایی یافته است که با پول مقامات اتحادیۀ اروپا و ان جی اوهایی از کشورهای اروپایی چاپ، و توسط آنها منتشر شده است. اگر همه چیز را بهدرستی بررسی کنید، آشکار میشود که آنها در پی خلق تصویری از روسیه بهعنوان دشمن هستند.
فِرگی چَمبِرز: وقتی شما از روسیه سخن میگویید، آیا مشخصاً منظورتان مردم روسیه است و یا فقط دولت روسیه ؟
رومان کونِنکو: نه منظورم مردم روسیه است. هرکس که به زبان روسی صحبت میکند، حال میخواهد ملیت روسی داشته باشد و یا از روسیه آمده باشد. مثلاً از دید آنها، فردی که ممکن است از جمهوری بوریاتیا، داغستان و یا چچن باشد، اما به روسی سخن بگوید، دشمن محسوب میشود.
فِرگی چَمبِرز: عجب
رومان کونِنکو: بنابراین روشن بود، که دیر یا زود این شرایط خطرناک منجر به انفجار شود.
فِرگی چَمبِرز: مسألۀ جالبی است، زیرا من با شخصی که رئیس یک ان جی او بود، در کشینف (واقع در مولدوا) مصاحبهای داشتم. این ان جی او اتحادیۀ اوکراینیهای اهل مولدوا بود. وقتی از او در مورد نازیسم پرسیدم، او جواب داد که: «ما نازی نیستیم». او گفت: «هدف ما ایجاد هویتی ملی است». و جملۀ بعدی او چنین بود: «میدانید در ۲۰۱۶، طی آزمایشات خونی که به عمل آمد، مشخص شد که روسها خون مغولی دارند و اوکراینیها خون اروپایی». اول گفت که «ما نازی نیستیم» و بعد بلا فاصله بحث خون و اصلاح نژاد را به میان کشید. احمقانه بود. تازه ایشان از «میانهروها» بودند.
رومان کونِنکو: آنها همچنین نشانههای مشخصی نیز با خود دارند، تصویرهایی از وابستگیشان به جنبش نازیها. میدانید شعاری را که بهطور رسمی بهکار میبرند «Slava Ukraini» (عظمت اوکراین) است. این شعار در حقیقت تقلیدی است از شعار «Heil Hitler» (درود بر هیتلر). یا شعار دیگرشان «اوکراین بالاتر از همه» است.
فِرگی چَمبِرز: درست مانند «Deuschland über Alles»، ( آلمان بالاتر از همه).
رومان کونِنکو: بله، اینها کاملاW از رفتار و گفتار نازیها تقلید میکنند. آنها حتی برای توضیح اینکه چرا روسیها از خون اروپایی نیستند، همان استدلالهای نازیها را بهکار میبرند. آنها از صلیب شکسته، سمبلهای آزوف، و تصاویر هیتلر استفاده میکنند. ما عکسهای بسیاری از آنها، حتی قبل از شروع «عملیات ویژه» داریم که پارهای از این تصاویر حتی به رسانههای غربی نیز راه پیدا کرد.
بهعلاوه نهتنها نازیها در اوکراین حضور دارند، بلکه صاحب مناصب مختلف دولتی هستند. آنها بخشی از نیروهای نظامی ویژۀ اوکراین را تشکیل داده و همۀ آنها دارای درجات نظامیاند. گروههایی که قبلا جزو شبهنظامیان نازی بودند، اکنون به نیروهای مسلح و یا گارد ملی اوکراین پیوستهاند. این نمونۀ دیگری از همکاری حکومت اوکراین با نازیهای علنی است، چه از طریق استفاده از آنها و چه از طریق خدمت به آنها.
فِرگی چَمبِرز: موضع «چپ» بینالملل و دیگر احزاب «چپ» در روسیه چگونه است؟
رومان کونِنکو: روشن است که در مورد این عملیات نظامی میان ما و آنها اختلاف دیدگاه وجود دارد. اما من موضع احزاب سوسیالیست و گروههای کوچکتر چپ را بررسی نکردهام.
فِرگی چَمبِرز: منظورتان در روسیه است یا در کشورهای دیگر؟
رومان کونِنکو: منظورم غرب است. ما آنچه که احزاب کمونیست اروپایی دربارۀ این عملیات و موقعیت کلی میگویند را میخوانیم. همۀ آنها «تجاوز روسیه» را محکوم کردهاند. همۀ آنها میگویند که این یک جنگ امپریالیستی است. من میتوانم تنها از حزب کمونیست جدید یوگسلاوی در صربستان نام برم، که طی اعلامیهای از عملیات روسیه حمایت کرد. فکر میکنم که آنها از شیوههای قدیمیتر مارکسیستی ــ لنینیستی در تحلیل شرایط استفاده میکنند.
فِرگی چَمبِرز: ممکن است بیشتر توضیح دهید.
رومان کونِنکو: بله درست است، اگر شما کتاب امپریالیسم بالاترین مرحلۀ سرمایهداری لنین را بخوانید و تنها به درک معنای صوری آن بسنده کنید، بله میتوانید بگویید که این یک جنگ امپریالیستی است. اما لنین همیشه به ما میآموخت که هر موقعیت را باید بهطور خاص، با در نظر گرفتن کلیۀ شرایط و وضعیت تاریخیاش مورد بررسی قرار داد.
اگر تمام جوانب دیگر را در نظر بگیریم، مسلم است که روسیه هم ممکن است که منافع امپریالیستی خودش را داشته باشد. مثلاً اگر مورد سوریه را در نظر بگیریم، من معتقد نیستم که روسیه در صدد حمایت مردم سوریه در مقابل داعش و اشغال کشورشان بود. روسیه منافع خود را در سوریه دنبال میکرد. اما اگر دخالت روسیه در سوریه نبود، من فکر نمیکنم که امروز دولتی مستقل و خودمختاری بهنام سوریه وجود میداشت. بنابراین میتوان گفت که مداخلاتی از نوعی که ما در سوریه شاهدش هستیم دارای [یک] مشخصۀ مترقی است.
فِرگی چَمبِرز: کسانی هستند که حتی با استناد به تعریف لنین از امپریالیسم، معتقدند که روسیه را نمیتوان «کشوری امپریالیستی» در حد کشورهای غربی بهحساب آورد.
رومان کونِنکو: این ارزیابی درستی است. میزان صدور سرمایۀ روسیه چندان نیست. فکر میکنم که بخش اعظم سرمایهای که روسیه صادر کرده به اوکراین بوده، که اکثر آن در سال ۲۰۱۴، از بین رفت.
فِرگی چَمبِرز: دربارۀ ادعاهایی که در مورد ماریوپول و بوچا میشود، چه نظری دارید؟ میدانید هر روز خبر تازه ای منتشر میشود. لشکر آزوف اطلاعیه صادر میکند که سلاح شیمیایی استفاده شده.…
رومان کونِنکو: مشخص است که مورد بوچا صرفاً یک نمایش تبلیغاتی است. آنچه در تلویزیونهای غربی و اوکراینی میبینیم هرگز اتفاق نیفتاده است. همهٔ اینها توسط نیروهای مسلح اوکراین و تکنولوژیستهای سیاسی، صحنهسازی شده، چرا که ما میدانیم که نیروهای روسیه، بوچا را در ۳۰ مارس ترک کردند. رسانههای اوکراینی با شادمانی اعلام کردند که حالا ما در بوچای آزادشده هستیم و ذکری از هیچ نوع کشتاری در میان نبود. بعد همان رسانهها اعلام کردند که ما در حال «پاکسازی» منطقه هستیم. و آنچه در عکسها میبینیم مربوط به بعد از «پاکسازی» توسط اوکراینیهاست. بنابراین من فکر میکنم که این جنازهها، مردم صلحطلبی بودند که توسط نیروهای مسلح اوکراین و یا ناسیونالستهای شبهنظامی کشته شدهاند.
اگر با دقت به عکسها و ویدئوها نگاه کنیم بازوبندهای سفید را میبینیم. هم اکنون هم در مناطق تحت کنترل روسیه، نیروهای مسلح از مردم طرفدار صلح میخواهند که فقط این نوار را به بازو ببندند. من مطمئنم که اوکراینیها این مردم را به بهانهٔ همکاری با روسها و یا دلایل دیگر کشتهاند. در ماریوپول و دیگر موارد، نیروهای اوکراینی در حال استفاده از تاکتیکهای تروریستی هستند.
و آنها مانند سوریه، از طرفداران صلح بهعنوان سپر انسانی استفاده میکنند. این کار، توجیهی ندارد، بیاید مثال جنگ بر علیه آلمان نازی و چگونگی عکسالعمل ارتش را بررسی کنیم، در آنجا صفوف محافظی در مقابل شهر ایجاد میکردند تا از ورود دشمن به شهر جلوگیری کنند، در حالیکه اینها داخل شهر شدهاند، داخل ساختمانها، روی پشتبامها و در آپارتمانها رخنه کردهاند واجازه نمیدهند که مردم طرفدار صلح شهر را ترک کنند. آنها میخواهند تصویری از خرابی و نابودی ارائه دهند و بگویند که خیلی از غیرنظامیان کشته شده اند. این نه یک جنگ کلاسیک بلکه استفاده از تاکتیکهای تروریستی است.
فِرگی چَمبِرز: عجب
رومان کونِنکو: ارتش [اوکراین] با استفاده از مردم تصویری از جنایاتی که خودشان مرتکب میشوند، ایجاد میکنند.
فِرگی چَمبِرز: نکتهٔ قابل توجه دیگر، چگونگی ارائهٔ وضعیت جنگ در رسانههای غرب است که دائماً در نوسان است. روزی اوکراینیها «پوتین را تحقیر میکنند» و روز دیگر، «ارتش بیرحم روسیه» در حال نابود کردن اوکراین است. نظر شما چیست؟
رومان کونِنکو: ضربالمثلی هست که دشمنِ در حال نابودی، دست به حملهٔ بزدلانه میزند. البته، حتماً همینطوره!! مطمئناً ما همه چیز را نمیدانیم. این که تصمیمها چگونه گرفته شد و چرا ما این همه سؤال داریم. ولی من تحصیلات کامل نظامی ندارم. در دانشکدهٔ نظام درس خواندهام. مثل اینکه هفتهای یک روز درس بخوانید و بعد یک سروان شوید. اما من متخصص نظامی نیستم. هنوز نمیفهمم چه اتفاقی افتاد که آنها تصمیم به ترک کیف و چرنیف گرفتند. سربازانمان زندگیشان را از دست دادند. مردمی بودند که به ارتش روسیه خوشآمد میگفتند و یکباره ما این مردم را بهدست اوکراینیها سپردیم که آمدند و بعد مسئلهٔ بوچا پیش آمد.
فِرگی چَمبِرز: پس از موضع شما، تصمیم به ترک شمال، توجیهپذیر نیست؟
رومان کونِنکو: نه من نمیفهمم.
فِرگی چَمبِرز: تنها تئوری که من در این مورد شنیدهام اینست که هدف، جلوگیری از تمرکز نیروهای اوکراین در دنباس بوده است.
رومان کونِنکو: بله [ارتش] برای مدتی در کیف و چرنیف درگیر شد، ولی آنها حالا میتوانند به دنباس برگردند. این عجیب است.
فِرگی چَمبِرز: بله عجیب است، ولی بهطور اجمالی بگویید بهنظر شما چه عوامل عمدهای باعث شد که راهحل نظامی بهجای دیپلماتیک، در پیش گرفته شود؟ برای مثال چرا توافقات مینسک اجرا نشد؟ چه نیروهایی بیشترین نقش را در شکست آنها داشتند؟
رومان کونِنکو: بهنظرم دولت اوکراین اصلاً قصد اجرای آنها را نداشت. در مدت ۷ سال آنها حتی یک قدم در این راه برنداشتند. بعضاً شماری از مقامات اوکراین بهوضوح و رسماً در رسانهها ادعا میکردند که قصد اجرای هیچ بخشی از آنها را ندارند.
فِرگی چَمبِرز: درست.
رومان کونِنکو: ضمناً مطابق اطلاعاتی که توسط نیروهای مسلح ما بعد از شروع عملیات بهدست آمد، وجود طرح و نقشههایی برای هجوم به دنباس و کریمه به اثبات رسیده است. مدارک این موضوع در رسانههای جمعی و اجتماعی منتشر شده است. البته من فکر میکنم که از قبل، سازمانهای اطلاعاتی دولت ما از این موضوع مطلع بودهاند. چون همه میدانند که راهحل نظامی آخرین شیوه ایست که باید مورد استفاده قرار گیرد. فکر میکنم اطلاعاتی داشتند که راهحل نظامی را بهعنوان تنها راه موجود به آنها قبولاند.
فِرگی چَمبِرز: و این که هجوم وسیعتری به دنباس انجام خواهد شد. در مقطع فعلی شما چه راهحلی را ممکن میدانید؟
رومان کونِنکو: فکر میکنم در وضعیت موجود فقط شکست کامل اوکراین، راهحل این درگیری باشد، چرا که حتی با هر نوع آتشبس ویا توافق صلحی، هیچ چیز پایان نمییابد. مثل اینست که ما یک مرز کامل با جمعیتی ضدِ روسی داشته باشیم. فکر میکنم حتی اگر توافقنامهٔ صلحی را امضاء کنیم و همه چیز را همینطور که هست رها کنیم، هیچ چیز پایان نخواهد یافت. گلولهباران مناطق روسیه مثل سالهای گذشته ادامه خواهد یافت. بله آنها دیروز به نواحی بلگورود( Belgorod)، کورسک (Kursk) و بریانسک (Bryansk) حمله کردند. ما باید به این وضع خاتمه دهیم، در وضعیت فعلی متأسفانه این تنها راهحل است.
فِرگی چَمبِرز: وقتی صحبت از شکست کامل میکنید، منظور، جدایی دنباس و پایان یورومیدان [جنبش اعتراضی دست راستی در ۲۰۱۴] و تغییر کامل دولت اوکراین هم هست؟
رومان کونِنکو: تسلیم کامل دولت اوکراین و آمدن دولتی جدید. فکر میکنم نوعی دولت موقت لازم است. البته دولت جدید بایستی به شیوهای دموکراتیک و در شرایط جدید، نه تحت کنترل نیروهای فاشیست انتخاب شود.
فِرگی چَمبِرز: فکر میکنید این نوع درگیریهای ملیگرایانه، بعد از فروپاشی اتحاد شوروی، چرا با این شدت سربرآوردند؟
رومان کونِنکو: بهدرستی نمیدانم، چرا که در آنجا زندگی نمیکنم. ولی فکر میکنم که سالهای زیادی طول کشید تا آنها این هویت به اصطلاح ملی را اختراع کردند. بر روی «به اصطلاح» تأکید میکنم. در این بخش از فرهنگ در اوکراین، در حوزهٔ «مطالعات تاریخی»، کارهای زیادی انجام شده تا تاریخی جعلی برای دولت اوکراین باستانی که هرگز وجود نداشته است، بسازند.
فِرگی چَمبِرز: جعلی یعنی متمایز از کیف/ روس( Rus: منظور دولتی باستانی است که مرکزش در کیف بوده. م)؟
رومان کونِنکو: بله، تئوریهای احمقانهای هست که مطابق بعضی از آنها دریای سیاه را اوکراینیها حفر کردهاند. برای سالها ازین نوع داستانها همه جا پخش شده، تا نشان دهد که اوکراینیها ملتی متفاوت وممتاز هستند.
فِرگی چَمبِرز: ارتباط شما بهعنوان یک حزب با احزاب کمونیست و یا سوسیالیست اوکراین چگونه بود؟
رومان کونِنکو: ما با حزب کمونیست اوکراین روابط خوبی داشتیم و هنوز هم داریم.
فِرگی چَمبِرز: وضعیت آنها چطور است؟ منظورم اینست که آنها اکنون غیرقانونی هستند، اینطور نیست؟
رومان کونِنکو: غیرقانونی هستند. بسیاری از این رفقا در سالهای گذشته بازداشت شدهاند. آنها همیشه در معرض حملهاند و مرتباً در خیابانها توسط اوباش فاشیست مورد ضرب و شتم قرار میگیرند. در حال حاضر ما نمیدانیم رهبر حزب کمونیست اوکراین کجاست.
فِرگی چَمبِرز: چون دستگیر شده یا پنهان شده است؟ اسمش چیست؟
رومان کونِنکو: اسمش [پترو] سیموننکو است. اینکه [دستگیر شده یا مخفی شده است] را نمیدانیم. از ۲۴ فوریه هیچ خبری از او نداریم. ولی رهبر سازمان جوانان حزب کمونیست، دستگیر شده است.
فِرگی چَمبِرز: و موضع سیاسی [حزب کمونیست اوکراین] قبل از وقایع میدان چه بود؟ بهعنوان یک حزب چقدر قدرت داشتند؟
رومان کونِنکو: حزب کاملاً قوی بود. و با اعضای بسیار، دومین یا سومین فراکسیون در پارلمان اوکراین بود. اما بعد از کودتا، آنها را غیرقانونی اعلام کردند. بهنوعی مضحک بود چرا که ممنوع کردن حزب، تصمیم وزارت دادگستری بود. آنها شکایت کردند و دادرسی هنوز ادامه دارد. در نتیجه تصمیم به ممنوعیت حزب کمونیست اوکراین هرگز رسمی نشده است. اما در واقع مقامات و ارگانهای دولتی اوکراین، آن را بهعنوان قانونی معتبر بهحساب میآورند.
فِرگی چَمبِرز: و درنتیجه اجرایش میکنند؟
رومان کونِنکو: بله.
فِرگی چَمبِرز: ارتباط بین حزب کمونیست و دیگر احزاب سوسیالیست کوچکتر در روسیه چگونه است؟ آیا روابط کاری خوب با هیچ یک از دیگر أحزاب وجود دارد؟ آیا جبههٔ واحد چپی وجود دارد و یا که احزاب بیشتر بهصورت پراکنده هستند؟
رومان کونِنکو: نه هیچ جبههای وجود ندارد. میتوانید احزاب کوچکتر سوسیالیست را نام ببرید؟
فِرگی چَمبِرز: نه.
رومان کونِنکو: منهم همینطور. حزبی لیبرال دموکرات (Fair Liberals) وجود دارد، که خود را سوسیال دموکرات میداند. اما نه در ایدئولوژی و نه در اقدامات عملی سوسیال دموکرات نیستند. ما هرگز به آنها توجه نکردهایم و درنتیجه آنها را حتی سوسیالیست نمیدانیم. اما آنها عضو بینالملل سوسیالیستها بودند.
فِرگی چَمبِرز: بعضی چپهای غربی و رادیکالهای روسی، حزب کمونیست را متهم به تجدیدنظرطلبی میکنند، و یا آنها را حزبی متعلق به گذشته، و حزب کهنسالان میدانند. شما در مورد موضع امروز حزب، چه میگوئید؟
رومان کونِنکو: ما دومین [حزب بزرگ] پارلمانیم. ما بزرگترین حزب مخالف هستیم. اما در مورد اتهام تجدیدنظرطلبی، ما «انکشاف خلاق مارکسیسم ــ لنینیسم» را در برنامۀ خود ذکر کردهایم، چرا که مارکسیسم ــ لنینیسم، دگم نیست. و خوب البته من خود را تجدیدنظرطلب نمیدانم. نمیتوانم این اتهام را قبول کنم (با خنده) من ۲۱ سال است که عضو حزب هستم و نسبتاً جوانم.
فِرگی چَمبِرز: چند سال دارید؟
رومان کونِنکو: چهل سال. ما حزب کهنسالان نیستیم. البته خیلی از اعضای ما عضو حزب کمونیست اتحاد شوروی بودهاند. اما رأیدهندگان ما در این سنین نیستند. ما بیشتر توسط مردمی۳۰ تا ۵۰ ساله حمایت میشویم. و مردم مسن بیشتر به حزب پوتین رأی میدهند.
فِرگی چَمبِرز: حزب چطور برای جذب نسل بعد از اتحاد شوروی، تلاش کرد؟
رومان کونِنکو: ما فقط به مشکلات عمومی پرداختیم. چرا که مشکلات نسل جوان و دیگر نسلها در روسیه، نقاط مشترک فراوانی دارد. ما در مورد مشکلات اجتماعی صحبت میکنیم و روشها و معیارهای خود را برای حل مشکلات ارائه میکنیم.
فِرگی چَمبِرز: بهعنوان مثال از نظر حزب کمونیست، تضادهای اصلی اجتماعی که در روسیه وجود دارند، کدامند؟
رومان کونِنکو: روسیه یک کشور سرمایهداری است که بیشتر ثروتش توسط اولیگارشها کنترل میشود. ما معتقدیم منابع طبیعی کشور باید بهصورت واقعی، ملی شود. نه مثل الان فقط روی کاغذ، بلکه بهصورت واقعی و در خدمت توسعهٔ صنعت، اقتصاد و به بیان امروز برای توسعهٔ «سرمایهٔ انسانی» ما بهکار رود.
فِرگی چَمبِرز: در غرب، اخیراً ما اخباری در مورد بعضی ملی کردنها در اقتصاد روسیه شنیدهایم. منظورتان از «روی کاغذ» چیست؟
رومان کونِنکو: بهعنوان مثال نفت و گاز، در قانون اساسی نوشته شده که نفت و گاز به مردم تعلق دارد. ولی در واقع استخراجکنندگان آنها، شرکتهای خصوصیاند که فقط مالیات بیشتری میدهند ولی سود را آنها میبرند. برای مثال، بزرگترین تولیدکنندهٔ گاز، گازپروم، یک شرکت خصوصی است. چند سال قبل، کارزاری با شعار «گازپروم یک میراث ملّی است» در تلویزیون بهراه افتاد. اما این میراث ملّی، در دست یک شرکت خصوصی است. البته در مالکیت آن دولت سهم دارد، اما نه به میزانی که بتواند آنرا کنترل کند.
فِرگی چَمبِرز: ولی [دولت] در آن منافعی دارد. بنابراین باید با شیوهای که در کشورهای کاملاً سرمایهداری عمل میشود، تفاوت داشته باشد؟
رومان کونِنکو: بله، تا حدّی.
فِرگی چَمبِرز: وقتی از مشکلات اجتماعی صحبت میکنید، منظورتان همین است؟
رومان کونِنکو: نه، ما همیشه مشکلات زیادی داشتهایم و این مشکلات، با شروع عملیات نظامی از بین نرفته. شکاف عمیق درآمد بین فقیرترین وغنیترین اقشار، اختلافی که گاهی به ۳۰ برابر میرسد. این، شکاف عظیمی است. و مسألهٔ دیگر به اصطلاح اصلاح قانون بازنشستگی است که در ۲۰۱۸ اتفاق افتاد و طبق آن دولت سنّ بازنشستگی را بالا برد.
فِرگی چَمبِرز: آیا در آن قضیه، محبوبیت شما افزایش یافت؟
رومان کونِنکو: البته، هم محبوبیت و هم حمایت. آن سال، انتخابات فدرال نداشتیم، اما در انتخابات محلّی، نتایج خیلی بهتر شد. دو فرماندار جدید از حزب ما انتخاب شدند.
فِرگی چَمبِرز: در حال حاضر حزب شما چند فرماندار دارد؟
رومان کونِنکو: سه فرماندار
فِرگی چَمبِرز: و چه تعداد کرسیهای پارلمانی؟
رومان کونِنکو: دقیق بهخاطر ندارم بیش از ۹۰ کرسی.
فِرگی چَمبِرز: درصد تقریبی آن چقدر است؟
رومان کونِنکو: فکر کنم ۱۹ درصد. اما دومین حزب بعد از «روسیهٔ متحد» هستیم، چون آنها دولت را کنترل میکنند.
فِرگی چَمبِرز: از منظر یک آمریکایی با دیدگاهی دیالکتیکی، احساس نزدیکی بیشتری با حزب «روسیهٔ متحد» دارم ، تا اگر در روسیه زندگی میکردم. شما از درآمد، فاصلهٔ درآمدی، ملّی کردن منابع و الیگارشی، صحبت میکنید. از منظر غرب، اینها مسائلی است که پوتین باید بهخاطر آنها سرزنش شود. ولی بهنظر میرسد همهٔ اینها در ۲۰ سال گذشته به نسبت دههٔ ۹۰ بهتر شدهاند. شما موافقید؟ نه اینکه این مسائل حل شده باشند، بلکه شرایط مادّی تودهها در روسیهٔ پوتین به نسبت دههٔ ۹۰ بهتر شده است.
رومان کونِنکو: البته، ولی بیشتر بین سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۱۱، بهخاطر بالا رفتن قیمت جهانی نفت و گاز در آن سالها. و ما به این «چربی آوردن» میگوییم.
فِرگی چَمبِرز: یعنی مثل یک حباب؟
رومان کونِنکو: بله. و ما هنوز با کوهی از مسائل حل نشده روبرو هستیم که همه توسط حزب «روسیهٔ متحد» ایجاد شده است. مشکلات زیادی در سیستم بهداشت و درمان داریم، چرا که تمام این سالها آنها فقط از آنچه «بهینهسازی» مینامند، پیروی کردهاند. کلینیکها و بیمارستانها را بستند تا دوتا را یکی کرده و پول زیادی خرج نکنند. آنها با عنوان بهینهسازی بسیاری از مجتعهای بیمارستانی کوچک را هم بستند.
فِرگی چَمبِرز: به اسم بهرهوری؟
رومان کونِنکو: بله، البته همه چیز با ظهور کووید ـ ۱۹ از هم پاشیده شد، چرا که در بسیاری از بیمارستانها یا مراکز بهداشتی، باز هم به بهانهٔ بهینهسازی، بخش بیماریهای واگیردار را تعطیل کرده بودند. بنابراین امکانات جداسازی بیماران را نداشتند و باید آنها را به مناطق مجاور میفرستادند. البته مجبور بودند که بهسرعت امکاناتی ایجاد کنند، ولی آنچه در آغاز ۲۰۲۰ ــ در مارس و آوریل ــ اتفاق افتاد این بود که ما [تخت] کافی در بیمارستانها برای آنها که به کووید مبتلا شده بودند، نداشتیم.
فِرگی چَمبِرز: من در اینباره بیاطلاعم، اما معتقدم که مسایل مربوط به «حقوق بشر» اغلب تبدیل به ابزاری در دست امپریالیسم شده است. آیا نگرانی حزب بهخاطر مسایل «حقوق بشرس در روسیه است، یا با توجه به حزب اتحاد روسیه، حقوق اجتماعی؟ آیا فکر نمیکنید که مشکل سرکوب دولتی وجود دارد؟
رومان کونِنکو: درست است. فکر میکنم که حقوق مدنی اهمیت دارد، اما اهمیت حقوق اجتماعی نیز کمتر از آن نیست. ما مخالف حملۀ حزب اتحاد روسیه به حقوق مدنی دموکراتیک مردم برای حضور در تظاهرات خیابانی هستیم. ما میخواهیم حق شرکت در تظاهرات حفظ گردد.
فِرگی چَمبِرز: بنابراین شما مخالف بازداشت تظاهرکنندگان هستید؟
رومان کونِنکو: بله، ما جزو همان کسانی بودیم، که در مخالفت با آنها و دیگر اقدامات ضدِ مردمی حزب اتحاد روسیه، به خیابانها آمدیم.
فِرگی چَمبِرز: اما شما اعتراضی به این عملیات ویژه ندارید، و اعتراض شما به مسایل دیگر است؟
رومان کونِنکو: میدانید ، موارد بسیاری از محکومیت به جرم تظاهرات وجود دارد. محکومیتی که حتی مطابق قوانین خود آنها، غیر قانونی است.
فِرگی چَمبِرز: آیا معمولا تظاهرات و تخلفات مطبوعاتی در مورد عملیات ویژه و یا هر موضوع دیگری، موجب محکومیت زندانهای طولانی میشود؟ یا آنکه به جریمۀ نقدی اکتفا میشود.
رومان کونِنکو: تقریباً همیشه جریمۀ نقدی است. واقعا فکر نمیکنم که هیچ کدام از اعضای حزب ما به دلیل فعالیتهای سیاسی به زندان افتاده باشند.
فِرگی چَمبِرز: زیرا در غرب این تصور وجود دارد که کافی است شما قدمی علیه سیاست حاکم در روسیه بردارید، تا پوتین به سراغتان بیاید.
رومان کونِنکو: بهطور عمده وضع به این منوال است که شما بعد از دستگیری، شبی را در ادارۀ پلیس میگذارانید، و قاعدتا فردای آن شب، شما را به دادگاه فرستاده و آنجا جریمۀ شما تعیین میشود.
فِرگی چَمبِرز: مطلب دیگر اینکه ما در غرب نمیشنویم که حزب کمونیست بزرگترین حزب مخالف دولت است. ما تنها از آلکسی ناوالنی رهبر حزب «روسیۀ آینده» خبر میشنویم.
رومان کونِنکو: ناوالنی و طرفدارانش، تعداد اندکی هستند که عمدتاً در ثروتمندترین و اروپاییترین شهرهای روسیه یعنی سن پترزبورگ و مسکو حضور دارند. آنها در هیچ جای دیگر روسیه نیرویی ندارند.
فِرگی چَمبِرز: این مسأله برای من جالب توجه است که غرب بهدنبال شنیدن چه صداهایی از روسیه است. در غرب همۀ صحبت پیرامون بخش کوچکی از بورژوازی سن پترزبورگ و مسکو است. کسانی که قاعدتاً تحصیل کردۀ غربند، و در مبادلات تجاری و مالی با غرب هستند، آدمهایی که ممکن است ساکن روسیه هم نباشند.
رومان کونِنکو: کاملاً با نظر شما موافقم.
فِرگی چَمبِرز: پس در حقیقت گرایش ناوالنی نمایندگی این گروه از مردم را به عهده دارد.
رومان کونِنکو: بله، اینها تنها کسانی هستند که از ناوالنی پشتیبانی میکنند. اغلب آنها جوانانی هستند بین ۱۶ تا بیست سال، چرا؟ دلیلش را من درست نمیدانم. شاید آنها میخواهند خود را متعلق به چیزی که خودشان «طبقۀ خلاق» مینامند، بدانند. حال این اصطلاح به چه معناست، من که سر در نمیآورم.
فِرگی چَمبِرز: ما شاهد گرایش مشابهی در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰در جامعۀ آمریکا هستیم. در آن دوران این گرایش ضدِ فرهنگ جوانان ، محیط مستعدی را برای فعالیتهای سازمان سیا و بهخصوص ترویج آنارشیسم بهوجود آورده بود. حالا نیز گروه رسانهای وایس ( Vice) پایش به روسیه باز شده و شروع به پخش خبر از روسیه میکند. پوسی رایوت (Pussy Riot) [گروه موسیقی فمینیستهای روسی] همه جا بهعنوان نماد مقاومت روسی، ظاهر میشود. درست است؟
رومان کونِنکو: کاملاً
فِرگی چَمبِرز: ارتباط حزب شما با حزب کمونیست چین (CPC) چگونه است؟
رومان کونِنکو: ارتباط ما با آنها بسیار نزدیک است. ما با آنها یک توافق مشارکت پنج ساله داریم، با قابلیت تمدید در انتهای پنج سال. ما بهطور منظم تبادل نماینده کرده و در زمینۀ جنبههای علمی آموزش مارکسیسم ــ لنینیسم همکاری داریم. بنابراین روابط ما بسیار نزدیک است.
فِرگی چَمبِرز: شاید حتی نزدیکتر از سالهای ۱۹۶۰ که شکاف عقیدتی عمیقی میان حزب کمونیست اتحاد شوروی با حزب کمونیست چین بوجود آمده بود؟
رومان کونِنکو: بله البته بسیار نزدیکتر.
فِرگی چَمبِرز: آیا بهطور کلی همکاری چین و روسیه را بخش مهمی از پیشرفت تاریخ به جلو ارزیابی میکنید؟
رومان کونِنکو: البته ، این بخشی از پیشرفت تاریخی است. این همکاری به کشورهای جهان امکان تنوع بخشیدن به اقتصاد را میدهد.
فِرگی چَمبِرز: آیا هدف حزب از دوباره به قدرت رسیدن در روسیه، و برقراری دوبارۀ دیکتاتوری پرولتاریا است؟
رومان کونِنکو: به قدرت رسیدن دوباره در روسیه ؟ بله، اما ما در مورد دیکتاتوری پرولتاریا، در برنامۀ رسمی خود ذکری به میان نیاوردهایم. هدف ما بهطور رسمی «ساختمان سوسیالیسم نوشدۀ قرن بیست و یکم» است که بهمعنای کوشش ما در استفادۀ از بهترین مزایای دوران شوروی و آنچه امروز صواب است، میباشد.
فِرگی چَمبِرز: چه تفاوتی میان دوران شوروی و این مفهوم «سوسیالیسم نو شدۀ قرن بیست و یکم» وجود دارد.
رومان کونِنکو: بهطور کلی از لحاظ اقتصادی میتوان گفت که ما مخالف دربست مالکیت خصوصی نیستیم. ما معتقدیم که کسب و کارهای کوچکی مانند نانوایی کوچک، آرایشگاه و یا داروخانه میتواند وجود داشته باشد. این تفاوت اصلی [برنامۀ ما] با دوران شوروی است، زیرا در آن زمان همۀ کسب و کارها دولتی بود. ما معتقدیم که این سیاست میتواند در ابتدا کمک به رشد اقتصادی نماید. همانطور که لنین در سالهای ۱۹۲۰، نپ [سیاست نوین اقتصادی] را با هدف گذار از دوران فقر بعد از رژیم تزاری به کمونیسم اعمال نمود. [ نپ] سیاست اقتصادی «مختلط» بود که کسب و کارهای کوچک تا متوسط را مجاز شمرده، در حالی که دولت بنگاههای بزرگ چون بانکها را در تحت تسلط خود داشت. هدف از این سیاست کمک به تشکیل سرمایۀ مورد نیاز توسعۀ نیروهای تولیدی بود. ما معتقدیم که همین هدف را باید دنبال کرد.
فِرگی چَمبِرز: بهعنوان وسیلهای برای رسیدن به هدف غایی یعنی کمونیسم و یا تنها کوششی برای تطبیق با شرایط فعلی زمانه؟
رومان کونِنکو: بدون شک، در نهایت باید بهدنبال کمونیسمی تمام عیار بود، اما ابتدا ما نیازمند ساخت کشوری سوسیالیستی هستیم.
فِرگی چَمبِرز: مشابه آنچه دنگ شیائو پینگ [رهبر چین در بین سالهای ۱۹۷۸تا ۱۹۸۹] میگفت؟
رومان کونِنکو: چیزی مشابه آن، هرچند که ما بهدنبال کپی کردن از الگوی چین نیستیم، اما .…
فِرگی چَمبِرز: چنین میفهمم که در موقعیت فعلی، شما هم طرفدار تصرف قهرآمیز دولت نیستید؟
رومان کونِنکو: ما علناً طرفدار [استفاده از قهر برای تصرف دولت] نیستیم. در اسناد ما ذکر شده که ما باید از طریق انتخابات به قدرت برسیم.
فِرگی چَمبِرز: آیا معتقدید که این روش واقعگرایانه است؟ آیا معتقدید که انتخابات در اینجا [روسیه] انتخاباتی آزاد و منصفانه است؟
رومان کونِنکو: نه ما چنین اعتقادی نداریم. آنها صادق نیستند. اما ما در راه شفافسازی انتخابات، آزادی و منصفانه بودن آن میجنگیم.
فِرگی چَمبِرز: اما این چگونه امکان دارد؟ زیرا کسانی که کنترل انتخابات را در دست دارند، همانهایی هستند که تقلب میکنند، چگونه میتوانید آنها را کنار بزنید؟
رومان کونِنکو: ما باید سختتر بکوشیم. راه دیگری نیست. فرستادن نمایندگانی با بیشترین احساس مسئولیت به کنگره، و وارسی حوزههای رأیگیری. قبول دارم که در موقعیتی که کل ماشین دولتی بر ضدِ ماست، این تلاشی بسیار دشوار است. البته ما هرگز روشهای انقلابی برای تغییر قدرت را مستثنی نکردهایم. اما بیشک برای انجام تغییرات انقلابی، در ابتدا نیاز به وجود شرایط انقلابی است.
فِرگی چَمبِرز: آیا این ارزیابی درستی است که اکنون تمرکز شما بر روی رشد آگاهی انقلابی و احیای مجدد آموزش سیاسی در روسیه است؟
رومان کونِنکو: رشد آگاهی طبقاتی، آموزش سیاسی. حتی به اصطلاح «کنشگری مدنی» که کلمهای معادل آن در زبان روسی داریم. ما برای این آموزش حتی اقلامی را در بودجۀ پیشنهادی خود در نظر گرفتهایم. کوشش ما شکل دادن آگاهی طبقاتی در میان بیشترین تعداد از مردم است.
فِرگی چَمبِرز: آیا برنامۀ آموزش سیاسی وسیعی در کشور وجود دارد که به ابتکار حزب انجام میشود؟
رومان کونِنکو: البته، ما در هر ناحیه مراکز آموزش سیاسی داریم. اما آموزش سیاسی تنها جمع کردن آدمها و درس دادن به آنها نیست. آموزش سیاسی یعنی تشریح مسایل، «توضیح آنکه چرا فلان اتفاق میافتد و دلایل وقوع آن چیست»، آموزش میتواند از طریق یک ورق اعلامیه، روزنامه و یا رسانههای جمعی نیز صورت گیرد.
فِرگی چَمبِرز: شما هنوز پراودا را دارید؟
رومان کونِنکو: بله پرودا در اختیار ماست. علاوه بر پراودا که روزنامهای در سطح کشور است، دو روزنامۀ دیگر در همین سن پترزبورگ منتشر میشود.
فِرگی چَمبِرز: پایگاههای اصلی حزب در کدام نقاط کشور قرار دارد؟
رومان کونِنکو: بهطور دقیق نمیتوانم به منطقهای اشاره کنم، زیرا این مناطق هر ساله تغییر میکند. اما فکر میکنم مهمترین این مناطق بخش مرکزی کشور، نواحی شرق دور، ولادی وستوک و یا خاباروفسک آلتای، باشد.
فِرگی چَمبِرز: آیا سن پترزبورگ به دلیل اروپامداریاش، چالش برانگیزتر است؟
رومان کونِنکو: در اینجا لیبرالهای زیادی هستند، به اصطلاح لیبرال، زیرا که مراد ما از لیبرال در روسیه با معنایی که لیبرال در ایالات متحده دارد متفاوت است. یک حزب سیاسی لیبرال نیز بهنام یابلوکو ( Yabloko) وجود دارد که طرفدارانی نیز در مسکو و سن پترزبورگ دارد. شهردار شهر نووسیبریسک (Novosibirsk) در سیبری، یعنی سومین شهر روسیه از لحاظ تعداد جمعیت، یک کمونیست است.
فِرگی چَمبِرز: آیا شما هنوز خود را حزبی با مرکزیت دموکراتیک میدانید؟
رومان کونِنکو: بیتردید، زیرا معتقدیم که بدون مرکزیت دموکراتیک، انضباط حزبی وجود نخواهد داشت.
فِرگی چَمبِرز: آیا در پی فرصتی برای تغییر نام دوبارۀ سن پترزبورگ به لنینگراد، نیستید؟
رومان کونِنکو: (با لبخند) فکر نمیکنم که این مسأله برای ما در اولویت باشد. به شوخی شاید این در لیست کارهای ما در الوویت ۳۳ام باشد.
فِرگی چَمبِرز: کنجکاوم که رابطۀ شما را با کلیسا بفهمم. آیا کسی میتواند هم کمونیست و هم ارتدوکس باشد؟ من در مورد زیوگانف [رهبر حزب کمونیست فدراسیون روسیه] خوانده بودم که با کیریل ( Kirill) [اسقف اعظم ارتدوکس روسیه] تماسیهای دوستانهای داشته و روابط حسنهای با یکدیگر دارند. سیاست حزب در قبال کلیسا چیست؟
رومان کونِنکو: گنادی زیوگانف رهبر حزب فردی مذهبی است. این اعتقاد شخصی اوست. اما حزب ما حزبی بیخداست. هرچند که این حق را برای هر عضو حزب محفوظ میشماریم که به خدا باور داشته باشد. تنها هرگونه تبلیغ مذهبی در داخل حزب ممنوع است، اما بهعنوان فرد میتوانید اعتقاد مذهبی داشته باشید. در اسناد رسمیحزب آمده که حزب ما طرفدار بیخدایی علمی است و نه خداستیزی مبتذل.
فِرگی چَمبِرز: تفاوت میان خداستیزی مبتذل و بیخدایی علمی را چگونه تعریف میکنید؟
رومان کونِنکو: فکر میکنم که تعریف جامعی برای اینکه چه اعتقادی علمی و یا غیرعلمی است وجود ندارد. این بستگی به احساس شخص دارد. احمقانه است اگر کمونیستی به خیابان برود و فریاد بزند که «خدا نیست». بهنظرم این ابتذال است، ولی کوشش برای بیان این استدلال که تا بهحال اثباتی علمی برای وجود خدا ارائه نشده، بهنظرم برخورد علمیتری است. من شخصاً بیخدا هستم. اما زنم که عضو حزب هم هست به خدا اعتقاد دارد، و ما این را پذیرفتهایم.
فِرگی چَمبِرز: فکر میکنید امروزه کلیسا نقش زیادی در دولت روسیه دارد؟
رومان کونِنکو: روزبهروز ارتباط کلیسا با جامعه، بیشتر و بیشتر شده، و نقش آن در حال افزایش است. اما در حال حاضر فکر نمیکنم آنقدر که بعضی تصور میکنند در دولت قدرت داشته باشد.
فِرگی چَمبِرز: هیچ حزب کمونیست و یا سوسیالیستی در جهان وجود دارد که روابط مهمی با آن داشته باشید؟
رومان کونِنکو: ما همیشه با حزب کمونیست ویتنام، حزب کمونیست کوبا و حزب کمونیست هندوستان (CPI) روابط خوبی داشته ایم.
فِرگی چَمبِرز: حزب مارکسیست هندوستان؟
رومان کونِنکو: هر دو [CPI ــ حزب کمونیست مارکسیست و CPI حزب کمونیست(مائوئیست)] چون آنها أحزاب متفاوتی هستند، ولی در دوران انتخابات، در یک قالب مبارزه میکنند. درواقع ما با همهٔ احزاب کمونیست، روابط بینالمللی داریم.
فِرگی چَمبِرز: آیا موافقید که موضع یک حزب کمونیست غربی باید قبل از هرچیز و در درجهٔ اول، مخالفت با امپریالیسم غربی باشد؟
رومان کونِنکو: بله اینطور فکر میکنم. بیشتر آنها با امپریالیسم، امپریالیسم غربی مخالفند.
فِرگی چَمبِرز: ولی شاید نه در آمریکا.
رومان کونِنکو: من دربارهٔ حزب کمونیست صحبت میکنم. در بارهٔ بقیه، صحبت نمیکنم، چون دربارهٔ آنها چیزی نمیدانم. درواقع هیچوقت هم مورد توجه من نبودهاند.
فِرگی چَمبِرز: دربارهٔ ونزوئلا چطور، رابطهای با دولت ونزوئلا، با مادورو دارید؟
رومان کونِنکو: فکر میکنم که هیچ رابطهٔ رسمی با مادورو و یا حزب حاکم نداشته باشیم. تماسهایی هست ولی نمیتوانیم آنرا رابطه بنامیم. البته ما معتقدیم که امپریالیسم آمریکا فشار سختی بر ونزوئلا وارد میکند، ولی از طرفی میدانیم که دولت مادورو هم بینقص نیست.
فِرگی چَمبِرز: میخواستم بپرسم که بعداز فروپاشی اتحاد شوروی، حزب کمونیست چگونه دوباره خود را سازماندهی کرد؟ آیا فقط به کار خود ادامه داد و یا نیاز به رفورم داشت؟
رومان کونِنکو: ما، یعنی اعضای حزب کمونیست اتحاد شوروی، نمیتوانستیم به همان صورت سابق ادامه دهیم، چون رئیسجمهور سابق روسیه، بوریس یلتسین حزب کمونیست را در ۱۹۹۱ ممنوع کرد. در نتیجه فقط جمعهای خاصی از اعضای قبلی حزب، بهصورت گروههای کوچک کار میکردند، مثل «کمونیستها برای اتحاد شوروی». بعد حزب ما به دادگاه قانون اساسی مراجعه کرد. و طی یک فرآیند طولانی که تقریباً تمام سال ۱۹۹۲ طول کشید، سعی کردیم ثابت کنیم که ممنوعیت اعلام شده توسط یلتسین، غیرقانونی است و دادگاه یک تصمیم نصفهنیمهای گرفت.
فِرگی چَمبِرز: تصمیم نصفهنیمه؟
رومان کونِنکو: نگفتند که ممنوعیت یلتسین غیرقانونی بوده. گفتند که ممنوعیت حزب کمونیست اتحاد شوروی، و ممنوعیت بدنهٔ مرکزی حزب کمونیست جمهوری فدراتیو روسیهٔ سوسیالیستی مطابق قانون بوده. ولی گفتند که ممنوعیت سازمانهای پایهای و سازمانهای مردمی غیرقانونی است. بنابراین سازمانهای مردمی، قانونی شدند. فکر میکنم این تصمیم در پایان سال ۱۹۹۲ گرفته شد. و در عرض سه ماه، ما این سازمانهای کوچک مردمی را سازماندهی کردیم و در فوریهٔ ۱۹۹۲ کنگرهای را بهنام «کنگره فوقالعادهٔ حزب کمونیست جمهوری سوسیالیستی فدراتیو شوروی روسیه» برپا کردیم. و در این کنگره حزب کمونیست فدراسیون روسیه KPRF را تأسیس کردیم.
فِرگی چَمبِرز: موضع رسمی حزب نسبت به استالین چیست؟
رومان کونِنکو: ما هیچ تصمیم مشخصی در این مورد نگرفتهایم و میتوان گفت تصمیم ثبتشدهای وجود ندارد. ما میگوییم استالین، خدمات زیادی به کشور و مردم کرده است. ولی البته از قوانین سوسیالیستی هم در آن دوره، تخطیهایی صورت گرفته است. این ارزیابی رسمی ماست. ولی در داخل حزب، البته مواضع دیگری نیز وجود دارد. خیلیها استالین را از لنین بهتر میدانند وبعضیها ضدِ استالین هستند.
فِرگی چَمبِرز: اما کسی تروتسکیست نیست؟
رومان کونِنکو: (با خنده) البته که نه.
فِرگی چَمبِرز: بهنظر شما کدامیک از رهبران شوروی موجب بیشترین تخریب شد و بیشترین مسئولیت را در فروپاشی اتحاد شوروی داشت؟
رومان کونِنکو: خروشچف.
فِرگی چَمبِرز: این نظر بیانگر خیلی چیزهاست. بسیار عالی بود رفیق. از وقتی که امروز در اختیار من گذاشتید، متشکرم.
رومان کونِنکو: من هم از شما تشکر میکنم. از آمدنتان ممنونم و در اینجا همیشه از شما استقبال خواهد شد.
فرگی چمبرز نویسنده و سازماندهندهٔ سوسیالیست مستقل در نیویورک است که برای بهسوی آزادی از اروپای شرقی گزارش تهیه میکند. او را میتوان در توئیتر، اینستاگرام و سابستک دنبال کرد.
مصاحبه
خیلی جالب بود