کشتار در بوچا، پرده دیگری از عملیات با پرچم دروغین؟

Print Friendly, PDF & Email

ــ میترا تهامی ــ

رسانه‌ها خبر از کشتار غیر‌نظامیان توسط نیروهای ارتش روسیه و کشف گورهای دسته‌جمعی می‌دهند.
برخی سیاستمداران در غرب، بی‌درنگ واکنش نشان می‌دهند و خواستار افزایش صدور تسلیحات به اوکراین می‌شوند.
از‌جمله، یکی از دو رئیس حزب سبزها در آلمان، امید نوری‌پور از کندی روند صدور تسلیحات به اوکراین انتقاد می‌کند و خواستار سرعت عمل می‌شود.
نوری‌پور می‌گوید که با دیدن تصاویر«بوچا» وارد مرحله جدیدی شده‌ایم.
نوری‌پور، گویا تجربه تلخ چهره شناخته شده حزب سبزها را از یاد برده است.
یوشکا فیشر در زمان تهاجم ناتو به یوگسلاوی در سال ۱۹۹۹، مسئولیت وزرات امورخارجه را برعهده داشت و به دروغ‌پردازی‌ها ناتو مشروعیت می‌بخشید. (۱)

رسانه‌ها خبر می‌دهند که روسیه خواهان برگزاری نشست علنی شورای امنیت شده است. اما بریتانیا که ریاست شورا را بر عهده دارد، به درخواست روسیه جهت برگزاری جلسه اضطراری پاسخ منفی می‌دهد. امری که بی‌سابقه است.
می‌بینیم که کشورهای عضو ناتو خواهان مجازات روسیه هستند، اما با خواست روسیه برای تشکیل جلسه علنی شورای امنیت مخالفت می‌کنند و بدین ترتیب در عمل، مانع روشن شدن نحوه کشته شدن غیر‌نظامیان می‌شوند.

به چه دلیل با تشکیل نشست شورای امنیت و بررسی نحوه کشته شدن غیر‌نظامیان در جلسه علنی مخالفت می‌شود؟
آیا مقصرین واقعی را می‌شناسند و از این رو، با تشکیل نشست علنی شورای امنیت به‌منظور بررسی شواهد و مدارک مخالفت می‌کنند؟
یکی از اصلی‌ترین پرسش‌هایی که می‌توان در چنین شرایطی طرح کرد این است که انتشار این خبر به سود کدام طرف است؟
کشته شدن غیر‌نظامیان در بوچا و نقاط دیگر به سود چه کسانی است؟
آیا با پرده دیگری از «عملیات با پرچم دروغین» مواجه هستیم؟

می‌دانیم که اصطلاح «عملیات با پرچم دروغین» ــ false flag operation ــ به این معناست که از طریق صحنه‌سازی ماهرانه و در برخی موارد، حتی با ضربه زدن به مواضع خودی، انگشت اتهام به‌سوی حریف نشانه می‌رود.

انتشار اخبار دروغ و شوک‌آور، یکی از اجزای اصلی عملیات با پرچم دروغین است.
رسانه‌ها در این میان نقش تعیین‌کننده‌ای برعهده دارند و با به‌راه انداختن جنگ روانی از طریق برانگیختن احساسات، افکار عمومی ‌را برای پذیرش اقدامات تلافی‌جویانه علیه دشمن آماده می‌سازند.
شاید عبارت «عملیات پرچم دروغین» برای برخی یادآور «تئوری توطئه» باشد.
اما انکار «عملیات پرچم دروغین»، در واقع انکار واقعیت است.
مروری کوتاه داشته باشیم بر چند نمونه از پرده‌های پیشین «عملیات با پرچم دروغین».


حمله به ایستگاه رادیویی گلاویتز (۱۹۳۹)

در شامگاه ۳۱ اوت ۱۹۳۹، افراد اس اس (نیروی ضربتی نازی‌ها)، به یک ایستگاه رادیویی آلمان در مرز لهستان حمله کردند. در‌واقع، یک هدف خودی را مورد حمله قرار دادند.
وسایل موجود در ایستگاه را به گوشه و کنار پرتاب کردند و کارکنان رادیو را با خشونت به‌سمت زیرزمین بردند و در آنجا زندانی کردند.
تمام این صحنه‌سازی‌ها با این هدف انجام شد که این تصور ایجاد شود که لهستانی‌ها به ایستگاه رادیو حمله کرده‌اند.
یکی از افراد اس اس، بلندگو را به‌دست گرفت و پیام زیر به ۲ زبان لهستانی و آلمانی از رادیو پخش شد:
توجه! توجه! اینجا ایستگاه رادیویی گلاویتز است.
ایستگاه رادیویی اکنون در دستان لهستان است.
زمان آزادی فرا رسیده است.
زنده باد لهستان!
پس از پخش پیام، نیروهای واحد ضربتی اس اس، ایستگاه رادیویی را پیش از رسیدن نیروهای پلیس به‌سرعت ترک کردند.
در سال ۱۹۶۱، ماجرای حمله ساختگی به ایستگاه رادیویی آلمانی در مرز لهستان، در قالب یک فیلم در آلمان دموکراتیک به دقت بازسازی شد.
این فیلم بر‌اساس اعترافات فرمانده عملیات، Alfred Naujocks ساخته شده است. (۲)

فرمانده واحد ضربتی اس اس پس از پایان جنگ در دادگاه نورنبرگ محاکمه شد و در ارتباط با حمله ساختگی گفت: «مطابق دستور، به ایستگاه رادیویی حمله کردیم، پیامی‌ پخش کردیم و پس از شلیک چند گلوله محل را ترک کردیم.»
بنابه گفته فرمانده واحد ضربتی اس اس، فرمان حمله ساختگی به ایستگاه رادیویی خودی از سوی راینهارد ‌هاینریش، رئیس اداره مرکزی امنیت به وی ابلاغ شده بود.
راینهارد ‌هاینریش تأکید کرده بود که حمله باید به‌نحوی انجام شود که برای رسانه‌ها ی خارجی و خودی جای تردیدی باقی نگذارد که این حمله توسط لهستانی‌ها انجام شده است.

هیتلر چند ساعت بعد ازاجرای حمله نمایشی، به پارلمان رفت و سخنرانی کرد: «لهستان امشب به خاک ما حمله کرده است. این نبرد را تا زمانی که امنیت رایش و حقوق آن تضمین شود ادامه خواهم داد.»
این حمله ساختگی، دستاویزی بود برای حمله به لهستان و آغاز جنگ جهانی دوم. (۳)

ماجرای لاون (۱۹۵۴)

در بهار سال ۱۹۵۴، رئیس سازمان اطلاعات اسرائیل، Benjamin Givli به تعدادی از ماموران اسرائیل در مصر دستور داد تا در تأسیسات و اماکن مربوط به بریتانیا و آمریکا در منطقه کانال سوئز و قاهره اقدام به بمب‌گذاری کنند. عملیات باید به‌نحوی انجام می‌شد که همه ناظران به این نتیجه برسند که این بمب‌گذاری‌ها توسط کمونیست‌های مصری و اعضای اخوان‌المسلمین مصر انجام شده است.
این عملیات با نام Operation Susannah با این هدف انجام شد تا مذاکرات مصر و بریتانیا در ارتباط با خروج بریتانیا از کانال سوئز به بن‌بست برسد. اسرائیل قصد داشت تا از طریق بمب‌گذاری و ایجاد ناامنی، این‌گونه صحنه‌سازی کند که حضور نیروهای بریتانیا برای حفط امنیت کانال سوئز ضروری است.
از سوی دیگر آمریکا نیز باید به این نتیجه می‌رسید که روابط دیپلماتیک خود با مصر را قطع کند.

اما عملیات اسرائیل با پرچم دروغین به اهداف خود نرسید و شکست خورد.
یازده مامور اسرائیل توسط نیروهای اطلاعاتی مصر دستگیر شدند.
این توطئه شکست‌خورده به ماجرای لاون معروف است، چرا که به‌دنبال خنثی شدن طرح، وزیر دفاع اسرائیل به‌نام «لاون» مجبور به استعفا شد. (۴) و (۵)

حادثه ساختگی در خلیج تونکن و تهاجم به ویتنام (۱۹۶۴)

نیروی هوایی ایالات متحده در روز ۴ اوت ۱۹۶۴ اعلام کرد که قایق‌های تندروی ویتنام شمالی چندین بار به‌سوی ۲ ناوشکن آمریکایی در خلیج تونکن شلیک کرده‌اند.
سه روز بعد، در روز ۷ اوت، لیندون جانسون، رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده، قطع‌نامه‌ای را با عنوان «برای ترویج صلح و امنیت در آسیای جنوب شرقی»، در کنگره به رأی گذاشت.
این قطع‌نامه به اتفاق آراء به‌تصویب رسید و بدین ترتیب جواز حمله به ویتنام از سوی کنگره صادر شد.
اما از همان ابتدا این تردید وجود داشت که آیا حملات ادعا شده واقعاً انجام شده است یا ترفندی بوده است برای قانونی جلوه دادن حمله به ویتنام.
سرانجام انتشار اسناد پنتاگون در سال ۱۹۷۱ و همچنین انتشار خاطرات رابرت مک نامارا (وزیر دفاع وقت آمریکا در زمان حمله به ویتنام) در سال ۱۹۹۵، نشان داد که دولت ایالات متحده به‌طور هدفمند از طریق انتشار اخبار ساختگی و دروغ‌پردازی، در پی این بوده است که زمینه حمله به ویتنام را فراهم آورد.
مک نامارا در خاطراتش به این نکته اشاره می‌کند که حمله به ویتنام اشتباه مهلکی بود و او نیز در این میان مسئولیت زیادی بر گردن دارد. (۶) و (۷)

کشتن نوزادان نارس توسط سربازان عراقی؟ (۱۹۹۱)

یکی از ابزارهای اصلی پیشبرد «عملیات با پرچم دروغین»، برانگیختن حس نفرت نسبت به حریف است.
هیچ چیز بیشتر از آزار رساندن به کودکان، احساس خشم و نفرت نسبت به دشمن را برنمی‌انگیزد.
حریفی که بتواند ثابت کند که حریف مقابل، از کشتن کودکان هم ابایی ندارد، می‌تواند افکار عمومی ‌را با خود همراه سازد.
در سال‌های نه چندان دور با یک نمونه از چنین ترفندی مواجه شدیم.
در سال ۱۹۹۱ یک دختر شانزده ساله کویتی‌تبار در برابر کنگره آمریکا شهادت داد.
او با درد و غم بسیار و با چشمانی اشک‌بار شهادت داد که به‌عنوان پرستار در بیمارستانی در کویت شاغل بوده است و به چشم خود دیده است که سربازان عراقی نوزادان نارس را از دستگاه‌های مخصوص نگهداری نوزادان نارس بیرون می‌آوردند و آن‌ها را به دیوار می‌کوبیدند.
افکار عمومی‌ باید به این نتیجه می‌رسید که علیه این ددمنشی می‌باید اقدامی‌ انجام داد.
جرج بوش پدر، رئیس‌جمهور وقت آمریکا به‌عنوان ناجی کودکان کویتی وارد صحنه می‌شود.
بدین ترتیب جنگ اول خلیج فارس و هجوم ارتش آمریکا به منطقه آغاز شد.
بعدها آشکار شد که این دختر شانزده ساله که خود را به دروغ پرستار معرفی می‌کرد، دختر سفیر آمریکا در واشنگتن است.
دختر سفیر کویت توسط یک آژانس روابط عمومی‌ به‌نام Hill & Knowlton برای ایفای این نقش آموزش دیده بود. (۸)

همه چیز با یک دروغ آغاز شد. تهاجم ناتو به یوگسلاوی (۱۹۹۹)

ناتو در سال ۱۹۹۹ به‌مدت ۷۸ روز علیه یوگسلاوی جنگید ــ البته نه فقط توسط بمباران هوایی.
بمباران خبری و انتشار اخبار جعلی نیز به موازات بمباران هوایی در جریان بود.
دو سال پس از حمله ناتو به یوگسلاوی، مستند‌سازان شبکه WDR در آلمان با مسئولان بلند‌پایه نظامی‌ ناتو و سخنگوی وقت ناتو و همچنین وزیر دفاع وقت آلمان، رودولف شارپینگ گفت‌وگوهایی انجام دادند.
همچنین با بررسی میدانی گسترده در منطقه، در جستجوی یافتن پاسخی به این پرسش بودند که آیا پیش از تهاجم ناتو، صرب‌ها در منطقه کوزوو به نسل‌کشی دست زده‌اند؟
مستند‌سازان در روند تحقیقات خود با «جعلیات عمدی» مواجه شدند.
شاهدان در محل نیز اخبار مربوط به آزار و شکنجه سیستماتیک مردم غیر‌نظامی‌ در کوزوو را تأیید نکردند.
در تبلیغات ناتو، اجساد افراد وابسته به گروه شبه‌نظامی UCK که در درگیری کشته شده بودند، به‌عنوان قربانیان غیر‌نظامی‌ نمایش داده می‌شدند.
Jamie Shea سخنگوی رسمی‌ ناتو، اذعان کرد که سناریوهای جعلی توسط ناتو تهیه شده بود.
آلمان برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم در حمله به کشور دیگری مشارکت داشت. مطابق با قانون اساسی این کشور، آلمان فقط به یک دلیل مجاز به شرکت در جنگ بود: جلوگیری از بروز یک فاجعه انسانی.
یوشکا فیشر، وزیر امور خارجه وقت آلمان از حزب سبزها در نشست ویژه این حزب در سال ۱۹۹۹، با قاطعیت از شرکت آلمان در عملیات ناتو علیه یوگسلاوی دفاع کرد و مشارکت در جنگ را به‌منظور پیشگیری از تکرار فاجعه کوزوو در بخش‌های دیگر یوگسلاوی ضروری دانست. (۹)

همچنین رودولف شارپینگ، وزیر دفاع وقت، حضور آلمان در جنگ را با ارائه مدارک ساختگی مشروعیت بخشید. وی تصاویری از قتل‌عام مردم غیرنظامی ‌و روستاهای ویران شده را به خبرنگاران نشان داد. به گفته شارپینگ، هدف صرب‌ها، پاکسازی کوزوو از آلبانی‌تبارها بود. پرس‌و‌جو از دست‌اندرکاران و صاحب‌نظران وقت، بطلان روایت‌های وزیر دفاع وقت آلمان را به اثبات رساند. (۱۰) و (۱۱)

گزارش مستندی که در این ارتباط با این دروغ‌پردازی‌ها تهیه شده است، «همه چیز با یک دروغ آغاز شد» نام دارد. (۱۲)

جنجال سلاح‌های کشتار جمعی و حمله به عراق (۲۰۰۳)

آمریکا در مارس ۲۰۰۳ با دستاویز «حمله پیشگیرانه» به عراق حمله کرد.
در روز پنجم فوریه ۲۰۰۳ فوریه، ژنرال کالین پاول، وزیر امور خارجه وقت آمریکا در جلسه شورای امنیت سازمان ملل مدعی شد که صدام حسین به سلاح‌های کشتار جمعی دست یافته است.
وی به‌عنوان مدرک، یک لوله آزمایش را در دست گرفته بود و نشان می‌داد.

پاول مدعی بود که این لوله که حاوی ماده خطرناکی است، از آزمایشگاه‌های عراق به‌دست آمده است و می‌تواند در تهیه سلاح‌های کشتار جمعی مورد استفاده قرار گیرد.

وزیر امور حارجه آمریکا در مدتی نزدیک به هشتاد دقیقه در نشست شورای امنیت با استناد به تصاویر ماهواره‌ای، نوارهای ضبط شده شنود و روایت شاهدان عینی به این نتیجه رسید که عراق در حال تولید سلاح‌های کشتار جمعی است.
پاول در جلسه شورای امنیت سازمان ملل تأکید کرد که ما بر‌اساس داده‌های واقعی و اطلاعات موثق به این نتیجه رسیده‌ایم که عراق پنهانکاری می‌کند.
وی با استناد به تصاویر ماهواره ای مدعی شد که عراق دارای آزمایشگاه‌های سیار است. آزمایشگاه‌ها توسط کامیون‌ها جابجا می‌شوند و محل ثابتی ندارند. این مخفی‌کاری با این هدف صورت می‌گیرد که بازرسان سازمان ملل نتوانند مکان آزمایشگاه‌ها راکشف کنند.
صحنه‌آرایی به‌گونه‌ای بود که جای تردیدی باقی نمی‌گذاشت و جنگنده‌های آمریکایی برای پیشگیری از کاربرد سلاح کشتار جمعی توسط صدام، عراق را بمباران کردند.
در رسانه‌های همسوی ناتو می‌خواندیم که صدام حسین از یک‌سو، دنیا را با تولید سلاح‌های کشتار جمعی مورد تهدید قرار داده است و از سوی دیگر، عملیات تروریستی القاعده را مورد حمایت قرار می‌دهد.
اما نشانی از سلاح‌های کشتار جمعی در عراق یافته نشد.
به‌زودی مشخص شد که با پرده دیگری از عملیات با پرچم دروغین مواجه هستیم.
کالین پاول در سال ۲۰۰۴ اقرار کرد که «دراماتیک‌ترین» بخش گزارش او در شورای امنیت سازمان ملل بر‌اساس اسناد ساخته‌شده توسط سازمان‌های اطلاعاتی ایالات متحده تنظیم شده بود.
همچنین در سپتامبر ۲۰۰۶، گزارش ارائه شده در کنگره آمریکا حاکی از این بود که صدام حسین هیچگونه ارتباطی با شبکه القاعده نداشته است. (۱۳) و (۱۴)

تیراندازی به تظاهر‌کنندگان در میدان، ۲۰ فوریه ۲۰۱۴

پنهانکاری در ارتباط با ناسیونالیست‌های افراطی و فاشیست‌ها در اوکراین توسط دولت‌های غربی، به پیش از کودتای سازماندهی شده در ۲۲ فوریه ۲۰۱۴ باز‌می‌گردد.
تا به امروز مشخص نشده است که چه افرادی در ۲۰ فوریه ۲۰۱۴، از پشت بام‌های اطراف به تظاهر‌کنندگان تیراندازی کرده‌اند.
دادستان کل اوکراین در آن زمان یکی از اعضای حزب سوابودا بود. زمانی که دادستان کل اوکراین وابسته به حزبی باشد که استپان باندرا، همدست هیتلر در اوکراین را الگوی خود می‌داند، نتیجه تحقیقات را شاید بتوان از پیش حدس زد.
بنابه برخی گزارشات منتشر شده، تیراندازی از بام هنرستان کیف انجام شده بود.

اما نکته قابل توجه این است که هنرستان در روز تیراندازی توسط واحدهای میدان کنترل می‌شد.
استقرار این واحدها نیز تحت نظارت سیاستمدار راست افراطی Andrij Parubij و Dmytro Jarosch رئیس یک واحد راست افراطی قرار داشت. (۱۵)
یک همزمانی تصادفی؟

دروغ‌پردازی در ارتباط با حمله شیمیایی توسط ارتش سوریه، ۲۰۱۸

۱۴ آوریل ۲۰۱۸، آمریکا، بریتانیا و فرانسه در یک عملیات هماهنگ به سوریه حمله کردند. موشک‌های کروز از زیردریایی‌ها، کشتی‌ها و هواپیماها به‌سمت اهدافی در سوریه شلیک شد.
امریکا، بریتانیا و فرانسه مدعی شدند که ارتش سوریه، یک هفته پیش از آن، یعنی در ۷ آوریل ۲۰۱۸، مردم سوریه را در منطقه «دوما» در شرق دمشق مورد حمله شیمیایی قرار داده است و حمله موشکی این ۳ کشور به سوریه، پاسخی به حمله شیمیایی ارتش سوریه به مردم این کشور است.
این ۳ کشور که هر سه در شورای امنیت از حق وتو برخوردار هستند، ادعاهای گروه شبه‌نظامی ‌اسلامی ‌جبهه النصره و «کلاه سفیدها» را در مورد حمله شیمیایی ارتش سوریه مبنا قرار دادند.
در فیلمی ‌دیده می‌شد که کلاه سفیدها مشغول کمک‌رسانی به کودکانی هستند که به‌دنبال حمله شیمیایی در وضعیت دشواری قرار گرفته‌اند.
با استناد به این تصاویر گفته می‌شد که اسد اهریمنی است که کودکان را به چنین وضعیتی دچار کرده است.
صحت این خبرکه حمله شیمیایی توسط ارتش سوریه انجام شده است، از همان ابتدا با تردید جدی مواجه شد.
حتی جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا نیز می‌دانست که شواهد محکمی‌ در دست نیست. (۱۶)

اما پس از انتشار گزارش سازمان منع سلاح‌های شیمیایی، OPCW در مارس ۲۰۱۹ (۱۷)، به‌نظر می‌آمد که دیگر طرح سئوال و ابراز تردید در صحت خبر جایز نیست.
اما در اکتبر ۲۰۱۹ بیانیه ای منتشر شد که پرده‌ها را کنار زد.
این بیانیه حاکی از آن بود که گزارش سازمان منع تسلیحات شیمیایی دستکاری شده و به‌فرموده است.
یکی از کارکنان سازمان منع تسلیحات شیمیایی طی دیدار با گروه کوچکی از روزنامه‌نگاران، حقوق‌دانان و صاحب‌نظران در امور امنیتی و نظامی‌، شهادت داد که گزارش سازمان منع سلاح‌های شیمیایی، «غیر‌قانونی، غیر‌اخلاقی و متقلبانه» است.
این گروه به دعوت «بنیاد شجاعت» Courage Foundation، که از افشاگرانی مانند جولیان آسانژ و ادوارد اسنودن حمایت می‌کند، در بروکسل گردهم آمدند.
پس از این دیدار، بیانیه‌ای از سوی این بنیاد انتشار یافت. این بیانیه به افشای شواهدی پرداخت.
این شواهد ثابت می‌کرد که سازمان منع تسلیحات شیمیایی در تلاش بوده است تا نتایج گزارش نهایی تهیه‌شده توسط کارشناسان کمیته حقیقت‌یاب این سازمان را در ارتباط با حمله شیمیایی در سوریه دست‌کاری کند. (۱۸) و (۱۹)

بر اساس چهار سندی که از سوی وب‌سایت ویکی لیکس منتشر شد، ۲۰ تن از اعضای اصلی کمیته حقیقت‌یاب سازمان منع تسلیحات شیمیایی اعلام کرده‌اند که گزارش نهایی منتشر شده از سوی سازمان منع تسلیحات شیمیایی دستکاری شده و بیانگر نظر آنان نیست.
بنابه گفته این کارشناسان، در تدوین نسخه نهایی گزارش از آنان نظر‌خواهی نشده است.

اسناد و مدارک منتشر شده توسط وب‌سایت ویکی لیکس نشان می‌دهد که گزارش نهایی سازمان منع تسلیحات شیمیایی عامدانه دستکاری شده است.
در نتیجه، گزارش‌ها و اخبار مربوط به حمله شیمیایی توسط ارتش سوریه در منطقه دومای سوریه، ساختگی و نمایشی بوده است. (۲۰)

نخستین مدیرکل سازمان منع سلاح‌های شیمیایی، José Bustani از برزیل بود.
وی که از زمان تأسیس سازمان منع سلاح‌های شیمیایی در سال ۱۹۹۷، تا سال ۲۰۰۲ ریاست این سازمان را بر عهده داشت، پیش از تهاجم آمریکا به عراق تحت فشار قرار گرفت تا استعفا دهد.
جان بولتون، سفیر وقت آمریکا در سازمان ملل متحد، به نمایندگی از دیک چنی، معاون جرج دبلیو بوش با José Bustani در لاهه دیدارکرد و او را مورد تهدید قرار داد:
«چنی می‌خواهد از شر تو خلاص شود. تو ۲۴ ساعت فرصت داری تا سازمان را ترک کنی. اگر نظر واشنگتن را اجرا نکنی، ما گزینه‌هایی داریم … ما می‌دانیم بچه‌های تو کجا زندگی می‌کنند.» (۲۱)

۲۲ درصد بودجه سازمان منع سلاح‌های شیمیایی توسط آمریکا تأمین می‌شود.

اما نکته قابل توجه در این میان این است که به‌رغم تمام افشاگری‌ها، در آوریل ۲۰۲۱، حق رأی سوریه در سازمان منع تسلیحات شیمیایی ازاین کشور سلب می‌شود:
«با رأی موافق ۸۷ کشور، حق رأی سوریه در این سازمان از این کشور سلب شد.
۱۵ کشور از جمله ایران، روسیه و سوریه با این تصمیم مخالفت کردند و ۳۴ کشور نیز رأی ممتنع دادند. این پیشنهاد از سوی ۴۶ کشور، از‌جمله بریتانیا، فرانسه و آمریکا داده شده بود.»
خبرگزاری رویترز نوشته است، این حرکت گرچه عمدتاً نمادین است، اما این پیام سیاسی را به سوریه می‌دهد که استفاده از سلاح شیمیایی قابل قبول نیست.
دولت سوریه در فاصله سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ از گاز اعصاب سارین و بمب‌های بشکه‌ای کلروین در حملات به مخالفان خود استفاده کرده است.
این حملات باعث کشته و زخمی ‌شدن هزاران نفر شده است. سوریه و متحد نظامی ‌آن روسیه بارها این موضوع را انکار کرده‌اند». (۲۲)

جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد

افشاگران زندانی می‌شوند و آنانی که افشا شده‌اند همچنان انگشت اتهام را به این‌سو و آن‌سو نشانه می‌روند.

جولیان آسانژ، بنیانگذار وب‌سایت افشاگر ویکی لیکس، همچنان با خطر استرداد به ایالات متحده آمریکا مواجه است.
وی تاوان افشای جنایات جنگی ایالات متحده را می‌پردازد.
آسانژ در صورت استرداد به امریکا با حکم ۱۷۶ سال زندان مواجه می‌شود.
در ۲۷ ژوئیه ۲۰۲۱، دنیل هیل، به سه سال و نه ماه زندان محکوم شد.
زمانی که سالن دادگاه را ترک می‌کرد، اکثریت قریب به اتفاق حاضران از جای برخاستند و خطاب به او گفتند: سپاسگزاریم.
حاضران از افشاگری قدردانی می‌کردند که از همه چیز خود مایه گذاشت تا برنامه قتل‌های بدون محاکمه ایالات متحده را فاش سازد.
و آگاهی عمومی ‌را در ارتباط با قربانیان غیرنظامی ‌جنگ‌های پهپادی ارتقاء دهد.

جرم دنیل هیل، افشای اطلاعات طبقه‌بندی شده در مورد برنامه هواپیماهای بدون سرنشین ایالات متحده و دادن این اطلاعات به روزنامه‌نگاری به‌نام جرمی ‌اسکاهیل بود. (۲۳)

چلسی منینگ به جرم همکاری با ویکی لیکس دستگیر می‌شود.
وی هزاران صفحه از اطلاعات محرمانه را در اختیار سایت ویکی لیکس قرار داده بود.
چند هفته پیش از بازداشت منینگ، سایت ویکی لیکس ویدئویی را منتشر کرد که گفته می‌شود که توسط منینگ در اختیار ویکی لیکس قرار داده شده بود. در این ویدئو می‌بیینیم که در روز ۱۲ ژوئیه ۲۰۰۷، از یک هلیکوپتر آپاچی آمریکا به ساکنان غیر‌نظامی ‌عراق تیراندازی می‌شود. (۲۴)
منینگ رفتار خدمه هلیکوپتر آمریکایی را با «بچه‌ای» مقایسه کرده بود که با «ذره‌بین» دست به «آزار و سوزاندن مورچگان» می‌زند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *