در سوگ قربانیان فاجعه فروریختن برج متروپل آبادان

Print Friendly, PDF & Email

درون سینه‌ام دردی‌ست خونبار
که همچون گریه می‌گیرد گلویم
غمی ‌افتاده دردی گریه‌آلود
نمی‌دانم چه می‌خواهم بگویم

سایت «۱۰ مهر»، سایت هواداران حزب تودۀ ایران، در نهایت اندوه حادثه تلخ و تأسف‌بار فروریختن برج متروپل آبادان را به بازماندگان قربانیان این فاجعه و نیز مردم شریف و زحمت‌کش آبادان، و همه مردم ایران تسلیت می‌گوید و خود را در ماتم و اندوه آنان شریک می‌داند.

در این زمینه دو مطلب منتشره در شبکه‌های اجتماعی را باز‌نشر می‌کنیم.

 

 

کانال تلگرام «جدال ــ علی علیزاده»
آقای رئیسی! این عکس را خوب نگاه کنید. این زن که دستش روی سرش است فوزیه جلالیان‌ است. پرستار بخش‌ کرونا. دو سال گذشته لحظه‌ای آرام نگرفت. شوهر و دو پسرش را روزهای متمادی ندید. جانش را کف دستش گرفت تا غرببه‌ها نفس‌شان قطع نشود و خانواده‌ها عزادار نشوند. و همه اینها با حقوق پرستاری که به‌سختی کفاف نصف ماه را هم می‌کند.
فوزیه جلالیان حالا عزادار است. عزادار شوهر و دو پسرش و برادرزاده شوهر و دو دختر خردسال او. یعنی عزادار شش عزیزش.
آدم نفسش بند می‌آید. جهان از معنا تهی می‌شود. آدم می‌پرسد مگر می‌شود اینهمه رنج سهم یک نفر باشد؟ آنهم سهم آدمی ‌که جز‌ خیر کاری نکرده؟

ولی این داستان واقعی است. به ایران هم منحصر نیست. هر روز هم دارد اتفاق می‌افتد.
سرمایه‌داران فاسد و سیاستمداران فاسدتر همدست‌شان هرروز فاجعه می‌آفرینند و سالم‌ترین‌ و مسئول‌ترین شهروندان قربانی می‌شوند. عبدالباقی‌ها متروپل می‌سازند تا یک‌شبه راه صدساله بروند. سود عبدالباقی فقط از پروژه‌ متروپل در دو سه سال اندازه حقوق هزار سال کار شرافتمندانه فوزیه جلالیان بود. اینبار می‌گویند بسازوبفروش خودش هم مدفون شده ولی در اغلب موارد متروپل‌ها وقتی فرومیریزد که بسازوبفروش در استخر و سونا مشغول استراحت است.
مسأله اینجا فقط سرمایه‌داری نیست، بلکه شکلی به‌شدت فاسد و کاملاً بی‌قاعده از سرمایه‌سالاری است که نه به جان انسان‌ها اهمیتی می‌دهد نه شرع و عرف برایش محترم است. سرمایه‌سالاری به‌شیوه عبدالباقی‌ها جز سود کلان هیچ چیز نمی‌شناسند.
آقای رئیسی، اینک تصمیم با شماست. سال‌ها بی‌قاعده‌گی و مقررات‌زدایی در شهرسازی حاکم بوده؛ دولت روحانی و سرمایه‌‌سالاران اسپانسر او در هر شهری ده‌ها متروپل ساخته‌اند. در سال‌های گذشته شهر جولانگاه تاخت‌و‌تاز بی‌قاعده‌ بساز و بفروش‌ها شده بود. عبدالباقی‌ها همه‌‌جا شهردار و استاندار را خریده و با خود همراه کرده‌اند. اینک تصمیم با شماست که همان مسیر حسن روحانی را بروید یا سیاست‌ها را طوری تغییر دهید که سهم مردم از شهر زندگی باشد نه آلودگی، مرگ و تبعیض. آقای رئیسی راه سختی است و طرف مقابل رسانه و قدرت فراوانی دارد. اما اگر بخواهید مردم را می‌توانید مقابل این سرمایه‌سالاران همراه کنید. تصمیم با شماست.
آقای رئیسی! این کشور، این انقلاب، این نظام توسط فوزیه جلالیان‌ها ساخته شده نه عبدالباقی‌ها. آقای رئیسی! در زمان سیاست‌گذاری و انتخاب‌های سخت سیاسی چهره فوزیه جلالیان‌ را فراموش نکنید.

 

 

کانال تلگرام «اتحاد سراسری بازنشستگان ایران»
کالایی شدنِ حق مسکن و متروپل‌ها!
حق نباید به کالا تبدیل شود؛ حق اگر کالا شد، قابل خرید و فروش می‌شود؛ داشتن مسکن، حق هر انسانی است. کالایی شدن مسکن، موجب شده تا بازار مسکن شکل بگیرد. لذا سرمایه‌سالاران بیشترین بهره را می‌برند. همین می‌شود که بیش از ۳۰درصد جامعه، مستأجر می‌شود و میلیون‌ها مسکن خالی می‌ماند. چرا؟
در اقتصاد جهانی هرگاه تولید مسکن ۴ تا ۵ درصد بیش از نیاز کشورها باشد به کالایی مصرفی تبدیل می‌شود؛‌ تعداد مسکن در ایران اما کمتر از تعداد خانوار است. مطابق سرشماری سال ۹۵، برای ۲۵ میلیون خانوار، حداکثر ۲۳ میلیون مسکن وجود دارد از این تعداد ۳ ــ ۲ میلیون هم خالی از سکنه است!!‏
اضافه کنید رکود عجیب ۸ سال دولت سابق در مسکن که تولید را به یک‌سوم رساند و بحران مسکن را تشدید کرد. وزیر مسکن‌اش با پررویی و در کمال وقاحت می‌گفت افتخار می‌کنم یک واحد هم نساختم! همین باعث می‌شود تا مسکن، جذابیت سرمایه‌گذاری و سوددهی داشته باشد. پول به‌سمت تولید سرازیر نشده بلکه وارد حوزه مسکن می‌شود.‏
نتیجه بیش از ۴۰ درصد تقاضای مسکن، تقاضای سرمایه‌ای است آنهم از سوی طبقه پولدار و سرمایه‌دار؛ علی‌الخصوص وقتی بازار ثباتی ندارد هرکسی برای تثبیت سرمایه خود به مسکن روی می‌آورد. از طرفی برآوردها نشان می‌دهد که ۳۵ درصد از تورم، سهم بازار مسکن است و مسکن به‌شدت روی قیمت‌ها موثر است.‏
حق را باید به صاحب حق پرداخت. طبق اصل ۳۱ قانون اساسی: «داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است. دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند به‌خصوص روستانشینان و کارگران زمینه اجرای این اصل را فراهم کند».
پرداخت این حق، وضعیت را اصلاح می‌کند.‏
اگر این‌گونه شد آنوقت ‎عبدالباقی‌ها هلدینگِ ساخت ‎متروپل‌ ها تشکیل نمی‌دهند و برای سود بیشتر، شهردار و سایر مقامات را نمی‌خرند و این‌گونه مردمان زیر آوار فساد سیاسی و اقتصادی نمی‌مانند. متروپل‌ها آنوقت بر سر ما آوار شد که حق را پولی و کالایی کردیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *