بار تورم خرداد بر دوش فرودستان

Print Friendly, PDF & Email

«فاصله‌ تورم دهک‌های درآمدی» معیاری‌ست برای محاسبه‌ شاخصِ ضریب جینی و تخمین سطح تضاد طبقاتی در جامعه. فاصله‌ تورم دهک‌ها هرچه بیشتر باشد، به این معناست که فشار سیاست‌های اقتصادی و تورم ناشی از آن، بیشتر بر دوش طبقات فرودست‌تر افتاده است و آن‌هایی که بنیه‌ مالی قوی‌تری دارند، کمتر زیان دیده‌اند.

فاصله‌ تورم دهک‌ها در خردادماه/ تفاوتِ تورم ماهانه بیش از ۱۱ درصد

در خردادماه، فاصله‌ تورم ماهانه‌ دهک‌ها به بیش از ۱۱ درصد و فاصله‌ تورم سالانه‌ دو دهک بالا و پایین به حدود ۴/۴ درصد رسید. هرچند فاصله‌ تورم سالانه‌ دهک‌ها یک درصد افزایش یافته اما نگاهی عمیق‌تر به ترکیب این اعداد نشان می‌دهد که آزادسازی‌های اخیر و حذف ارز ترجیحی که ابتدا بر سبد خوراکی‌ها و به تبع آن بر نرخ دیگر کالاها و خدمات اثر گذاشته، بیشترین اثر را بر دهک‌های فرودست و به‌طور مشخص پایین‌ترین دهک درآمدی داشته است و تثبیت و اثرگذاری کامل این سیاست‌ها در دومین ماه از اجرا یعنی خرداد، باعث شده که فاصله‌ عمیقی بین تورم ماهانه‌ دو دهک پُربرخوردار و کم برخوردار کشور به‌وجود بیاید.

تورم سالانه فقیرترین دهک جامعه در خرداد ۱۴۰۱ بالغ بر ۴۲ درصد به ثبت رسیده است، این بالاترین نرخ تورم سالانه در میان تمامی دهک‌های هزینه‌ای است. شکاف تورمی میان خانوارهای پُردرآمد و خانوارهای کم‌درآمد در سومین ماه سال۱۴۰۱ رکوردشکنی کرد. بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، نرخ تورم ماهانه دهک کم‌درآمد (دهک اول) در خردادماه به ۱۹/۵ درصد رسیده که این رقم برای دهک پُردرآمد (دهک دهم) به میزان ۸/۴ درصد گزارش شده است. بنابراین نرخ تورم کم‌درآمدها در این ماه  ۲/۳ برابر تورم پردرآمدها و ۱۱/۱ درصد بیشتر است. این گسل تورم در شاخص نقطه به نقطه نیز مشاهده می‌شود. نرخ تورم نقطه به نقطه دهک اول در خرداد ماه به میزان ۶۴ درصد گزارش شده که این رقم در دهک دهم ۴۹ درصد بوده است. درواقع کم درآمدها در خرداد ۶۴ درصد بیشتر از خرداد سال قبل هزینه کرده‌اند این در حالیست که ثروتمندان تنها ۴۹ درصد بیشتر از ماه مشابه سال قبل برای هزینه‌های زندگی پول پرداخته‌اند.

نرخ تورم کل کشور در خرداد ماه  ۱۴۰۱ برابر ۳۹/۴ درصد است که در دهک‌های مختلف هزینه‌ای در بازه ۳۸/۳ درصد برای دهک نهم و دهم تا ۴۲/۷ درصد برای دهک اول نوسان دارد. محدوده تغییرات تورم دوازده ماهه در گروه عمده «خوراکی‌ها، آشامیدنی‌ها و دخانیات» بین ۵۱/۱ درصد برای دهک سوم و چهارم تا ۵۲/۳ درصد برای دهک نهم است. هم‌چنین اطلاع مذکور در مورد گروه عمده «کالاهای غیرخوراکی و خدمات» بین ۳۱/۵ درصد برای دهک ششم تا ۳۴/۸ درصد برای دهک دهم است.

نمودارهای زیر نشان می‌دهد که چطور در دهک اول (کم‌درآمدترین و فقیرترین دهک درآمدی) بیشترین تورم مربوط به خوراکی‌ها و آشامیدنی‌هاست.

حتی تورم سالانه که بسیار آرام‌تر و محتاط‌تر حرکت کرده و فاصله‌ این شاخص میان دو دهک بالا و پایین فقط ۴/۴ درصد است، بازهم بار بیشتری برای فقرا دارد؛ نمودار زیر توزیع این شاخص میان دهک‌های درآمدی مختلف را نشان می‌دهد:

اثرات تورمی یارانه‌زدایی بیشتر برای فرودستان/ «کالابرگ تنها» جواب نمی دهد!

فاصله‌ی ۱۱/۱ درصدی تورم ماهانه‌ ذیل و صدرِ جدول درآمدی در خردادماه نشان می‌دهد که سیاست‌های آزادسازی و حذف یارانه‌ اخیر، بیشترین تأثیر را بر دهک‌های کم‌درآمد گذاشته است؛ دولت‌ مدعی است «یارانه فراگیر و به‌یکسان» مثل یارانه‌ ارزیِ کالاها و اقلام خوراکی که در اردیبهشت حذف شد، به نفع ثروتمندان است (چون ناعادلانه از یارانه‌ عام و قیمت‌های ارزان بهره‌مند می‌شوند) اما داده‌های رسمی نشان می‌دهد این یارانه‌ عام یا همان ارز ترجیحی بیشتر به نفع فقرا بوده است چراکه حذف آن تورم زندگی فرودستان و فاصله‌ تورم فقرا و ثروتمندان را افزایش داده است؛ از طرف دیگر سیاست‌های جبرانیِ سیاست‌گذار (یارانه نقدی یا خاص) که قرار بوده این فاصله را کاهش دهد و اثرات سیاست‌های حذفی بر کم‌درآمدها را از میان بردارد، موفق نبوده است، داده‌های تورمی و صعود بیشترِ تورم کم‌درآمدها این ادعا را به‌خوبی ثابت می‌کند؛ فرودستانی که نفری ۳۰۰ یا ۴۰۰ هزار تومان یارانه گرفته‌اند، در دومین ماه از این یارانه‌بگیری، بازهم تورم بیشتری نسبت به ثروتمندان تحمل کرده‌اند و این یعنی اثرات گسترده‌ سیاست‌های حذفی بسیار بیشتر از تأثیرات محدود یارانه نقد ِپرداخت شده است.

و احتمالاً به همین دلیل است که سیاست جدیدی اعلام طرح شده است: «کالابرگ الکترونیک». کالابرگ الکترونیک که در قانون بودجه ۱۴۰۱ نیز پیش‌بینی شده، قرار است حداکثر از نیمه‌ دوم سال جایگزین یارانه نقدی شود؛ کالابرگ تنها برای بخشی از کالاهای خوراکی (احتمالاً همان چهار قلمی که هدف آزادسازی در اردیبهشت ماه قرار گرفتند به اضافه‌ نان و چند کالای دیگر) در نظر گرفته می‌شود؛ اما به گفته‌ مرتضی افقه (استاد اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز) برای موفقیت در این سیاست، دو مسأله مهم است؛ اول اینکه دایره‌ شمول کالابرگ گسترده باشد و تنها کالاهایی که مستقیماً آزادسازی شدند را دربرنگیرد بلکه کالاهای رده‌ دوم و آن‌هایی که نرخ‌شان متأثر از کالاهای آزادسازی‌شده است، باید شامل کالابرگ شوند و دوم اینکه، کالابرگ به تنهایی کافی نیست؛ چرا که موج تورمی اردیبهشت که در خرداد تثبیت و نمایان شده، تنها محدود به اقلام خوراکی نبوده؛ حذف ارز ترجیحی خوراکی‌ها، تمام کالاها و خدمات مورد نیاز مردم را گران کرده است؛ نباید فراموش کنند که مردم به‌خصوص کارگران، بازنشستگان و زنان سرپرست خانوار، نیاز به سرپناهی برای زیستن دارند؛ نیاز به دارو برای درمان و آموزش و حمل و نقل دارند و نرخ تمام مولفه‌ها رشد چند ده درصدی یا حتی چند صد درصدی داشته؛ برای اینها قرار است چه فکری شود؟

این کارشناس اقتصادی اضافه می‌کند: ویژگی تورم در حالت کلی این است که به دهک‌های پایین‌تر فشار بیشتر می‌آورد؛ تورم هرچه بیشتر باشد، این فشار هم بیشتر می‌شود و منطقی است که در این میان، فاصله‌ تورمی دهک‌ها نیز بیشتر می‌شود. حالا این کالابرگی که می‌خواهند بدهند، بعید می‌دانم جبران‌کننده‌ عقب‌افتادگی معیشتی دهک‌های فرودست باشد و بتواند نیازهای اولیه‌ آن‌ها را تأمین کند. باید در نظر بگیریم تورم امروز، تراکم و انباشتِ حداقل بیست سال تورم دو رقمی است بنابراین اگر بخواهند فقط متناسب با تورم امسال به مردم کالابرگ بدهند، در بهترین حالت فقط تورم همین امسال جبران می‌شود نه این اثرات انباشته‌ بیست ساله.

امکان گشایشی هست؟/ سطح پوشش کالابرگ: کمتر از ۴۰ درصد

افقه این دایره را کاملاً بسته نمی‌داند و معتقد است گشایش در مذاکرات می‌تواند به آزادشدن ارزها و مراودات بینجاند و درنتیجه فشار تورمی می‌تواند متوقف شود؛ حداقل این است که سرعت رشد تورم متوقف می‌شود. این توافق راه‌حلی‌ست که می‌تواند از تعمیق شکاف بین دهک‌های درآمدی جلوگیری کند.

در این شرایط بدون توجه به احتمالات فضای سیاسی، «سطح پوشش کالابرگ الکترونیک» مسأله‌ بسیار بااهمیتی‌ست؛ اگر فرض بگیریم که وزن سبد خوراکی‌های خانوارهای کارگری در سبد کلی، چیزی حدود ۳۶ درصد است (براساس محاسبات رسمی سبد معیشت)، کالابرگِ در دستور کار در بهترین حالت می‌تواند جبران تورم این ۳۶ را بکند آنهم به شرطی که برای همه‌ کالاهای خوراکی و آشامیدنیِ خانوارهای کارگری بدون استثنا کالابرگ اختصاص دهند؛ اما با این کار هنوز بیش از ۶۰ درصد هزینه‌های زندگی همچنان متورم می‌ماند.

نادر مرادی (فعال کارگری) با بیان اینکه بایستی تورمِ متأثر از آزادسازی‌ها در حوزه‌هایی مانندِ مسکن، حمل و نقل، آموزش و درمان را در نظر بگیرند و برای آن فکری بکنند؛ می‌گوید: حتی هزینه‌ تعمیرات وسایل خانه، هزینه‌ لاستیک و تعمیرات خودرو، پول شارژ آپارتمان و صدها خدمات دیگر در اردیبهشت و خرداد گران شده‌اند. آیا کالابرگِ تعمیرات هم داریم یا کالابرگِ کرایه خانه؟

حوزه‌هایی که راهکار می‌خواهد!

کالابرگ، سرکوبِ دستوریِ تورم در یک فضا بسته‌ی کوچک است؛ اما در اقتصاد، نرخ کالاها در یک فضای به هم پیوسته و متکثر حرکت می‌کنند؛ اگر قرار باشد تورم در یک بخش کوچک متوقف یا لااقل کند شود، باید برای افزایش قیمت در سایر بخش‌ها نیز تمهیدات روشن، عملی و قابل اجرا در نظر گرفته شود؛ اگر «مسکن» را به‌عنوان یک نمونه کوچک در نظر بگیریم، تنها بازگشت به الزامات اصل ۳۱ قانون اساسی و ماده ۱۴۹ قانون کار، می‌تواند تورم در حوزه‌ مسکن را کنترل و افزایش قیمت را در بخشی از این فضای متکثر مهار کند. بازگشت به این الزامات، یعنی تخصیص بودجه‌ مناسب برای تأمین مسکن فرودستان، تدوین نقشه راه برای رسیدن به اهدافِ این حوزه و البته همت عالی برای پیگیری.

در مجموع نمی‌توان انتظار داشت که با «کالابرگِ تنها»، تمام اثرات تورمی آزادسازی اردیبهشت از میان برداشته شود؛ در بهترین حالت چیزی کمتر از ۴۰ درصد آثار تورمی مهار می‌شود و لاجرم بازهم هزینه‌های سنگین روی دست کارگران، بازنشستگان، زنان سرپرست خانوار و دهک‌های فرودست می‌ماند، هزینه‌هایی که تأمین آن از دایره‌ توانایی‌ این گروه‌ها خارج است؛ برای اینها باید راهکار داشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *