دلیل افزایش مدام قیمتها در بازار چیست؟
افزایش قیمت مواد غذایی در ماههای خرداد و تیر (پس از حذف ارز ترجیحی) برای دهک پایین درآمدی ۳۷ درصد و برای دهک بالای درآمدی ۲۹ درصد است. با توجه به این که سهم غذا در سبد هزینه دهک پایین درآمدی ۴۳/۳ درصد و در دهک بالای درآمدی ۱۷/۲ درصد است، روشن است که با حذف ارز ترجیحی چه فشار هزینهای به خانوارهای کم درآمد وارد آمده است … در شرایطی که به دلیل جنگ اوکراین قیمت کالاهای اساسی به اوج قیمتی خود رسیده بود، دولت با انجام یک اشتباه در حالی که کشور دارای ذخایر مناسب کالاهای اساسی بود، با حذف ارز ترجیح عملاً خود ایجادکننده یک گرانی در کشور شد.
بر اساس دادههای رسمی مرکز آمار طی دو ماه اخیر تنها افزایش قیمت مواد غذایی بالغ بر ۳۳ درصد بوده است. علت این موضوع حذف ارز ترجیحی است که باعث شد بسیاری از مواد غذایی با افزایش قیمت بسیار زیادی روبرو شوند، این درحالی است که از ابتدای سال تاکنون افزایش قیمت مواد غذایی ۴۴ درصد بوده، اما شاخص قیمت کل کالاها و خدمات در تیرماه ۲۶ درصد افزایش پیدا کرده است.
خطایی که در مورد اندازهگیری تورم از سوی مرکز آمار انجام میشود، مرتبط با نحوه محاسبه تأثیر تورم اجاره مسکن در فرمول کلی تورم است، در حالیکه بر اساس محاسبات مرکز آمار تورم بخش مسکن حدود ۳۰ درصد محاسبه شده، این موضوع با واقعیات موجود در جامعه بههیچ عنوان همخوانی ندارد و ما حداقل در بخش مسکن و بهخصوص بازار اجاره با تورمی حداقل بالای ۵۰ درصد روبرو هستیم، این چیزی است که مستأجران بخوبی آن را در بازار و در مواجهه با قیمتها لمس کردهاند.
مرکز آمار باید ضریب اهمیت بخش مسکن را در نحوه محاسبه متوسط تورم اصلاح کند، تا نرخ تورمی که اعلام میشود، با واقعیات همخوانی داشته باشد، بنابراین نحوه محاسبه نرخ تورم در حال حاضر دارای اشکال است که باید مورد اصلاح قرار گیرد، تا این شاخص اقتصادی به واقعیت نزدیکتر شود و منعکسکننده اتفاقات واقعی اقتصادی در جامعه باشد.
عملاً ریشه اصلی گرانیها در دوماه اخیر حذف ارز ترجیحی از سوی دولت است که بهخصوص در بخش مواد غذایی و کالاهای ضروری مردم گرانیهای زیادی را رقم زد. از سویی برای جبران این یارانه نقدی ۳۰۰ و ۴۰۰ هزار تومانی را در نظر گرفتند، درحالیکه همین تورم ۳۳ درصدی مواد غذایی در خرداد و تیرماه عملاً اثر این یارانه نقدی را از بین برد و مردم باید برای جبران هزینههای خود، مبلغ بیشتری میگذاشتند، بر روی این پول تا بتوانند نیازهای خود بهخصوص در حوزه مواد غذایی را تأمین کنند.
افزایش قیمت مواد غذایی در ماههای خرداد و تیر (پس از حذف ارز ترجیحی) برای دهک پایین درآمدی ۳۷ درصد و برای دهک بالای درآمدی ۲۹ درصد است. با توجه به این که سهم غذا در سبد هزینه دهک پایین درآمدی ۴۳/۳ درصد و در دهک بالای درآمدی ۱۷/۲ درصد است، روشن است که با حذف ارز ترجیحی چه فشار هزینهای به خانوارهای کم درآمد وارد آمده است.
علمکرد دولت در حوزه خرید کالاهای بهنوعی خود باعث ایجاد یگ گرانی شد. درحالی که واردات گندم در سال ۱۳۹۹، حدود ۳ میلیون و ۲۸۵ هزار تن بود، در سال ۱۴۰۰ این رقم به بیش از ۷ میلیون تن رسید که با توجه به تولید ۷ میلیون تنی گندم در داخل عملاً کشور برای حداقل ۶ ماه نیاز به واردات گندم نداشت.
در مورد نهادهای دامی نیز با توجه به واردات ۱۵ میلیون و ۴۷۰ تنی در سال ۱۴۰۰، این میزان دو میلیون تن بیشتر از سال ۹۹ بود، از سویی در مورد روغن خام نیز درحالیکه حدود ۴ میلیون و ۱۰۰ هزار تن در سال ۱۴۰۰ واردات انجام شد، این میزان حدود ۸۰۰ هزار تن بیشتر از میزان واردات در سال ۹۹ بود، با توجه به چنین ذخیرههایی که در کشور وجود داشت، در سال جاری برای تأمین کالاهای اساسی تنها به حدود ۸ میلیارد دلار معادل ۱۶۰ هزار میلیارد تومان نیاز بود، اما دولت در شرایطی که به دلیل جنگ اوکراین قیمت کالاهای اساسی به اوج قیمتی خود رسیده بود، با انجام یک اشتباه در حالی که کشور دارای ذخایر مناسب کالاهای اساسی بود، با حذف ارز ترجیح عملاً خود ایجادکننده یک گرانی در کشور شد.
در سه ماهه فصل بهار خالص بدهی دولت به بانک مرکزی حدود ۱۰۱ هزار میلیارد تومان بالا رفت، که عامل اصلی آن همین یارانه نقدی بود که دولت بهمنظور حذف ارز ترجیحی به مردم پرداخت کرد، از سوی دیگر با توجه به فشار بانک مرکزی به بانکها و استقراض دولت از شبکه بانکی، بانکها حدود ۱۶۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی خلق کردند.
به بیان دیگر درست در اردیبهشت ماه با توجه به اینکه قیمت کالاهای اساسی در تمامی جهان بالا رفته بود، یک تورم وارداتی در کشور رخ داد درحالی که امروز تورم ناشی از جنگ اوکراین در مورد قیمت جهانی گندم در حال تخلیه شدن است و قیمتها به زمان قبل از زمان جنگ اوکراین بازگشته، بنابراین این تورم وارداتی خود باعث تورم بیشتر شد.
در زمانی که کالاهای اساسی در جهان در اوج قیمتی بودند، دولت برای خود یک تعهد پرداخت یارانه ایجاد کرد که این موضوع به افزایش قیمتها و همچنین خلق نقدینگی ختم شد، اما هم اکنون که قیمتهای جهانی به نسبت سه ماه گذشته با کاهش شدیدی روبرو شدهاند که با ادامه این روند و با حذف ارز ترجیحی، ظرف فقط طی دو ماه مواد غذایی ۳۳ درصد گران میشود. با موج جدید گرانی (مالیات تورمی) سفرهها خالیتر، عامه مردم فقیرتر و شکاف دارا و ندار عمیقتر میشود. با تخلیه شوک قیمت جهانی غذا، یک صورت حساب جدید برای دولت (با پرداخت یارانههای طرح توزیع عادلانه یارانهها) به میراث باقی میماند.