بازهای ژاپنی برای تدارک جنگ به تایوان میروند
اِلبریج کولبی (نویسنده آمریکایی استراتژی دفاع ملی ۲۰۱۸) این موضوع را با جزئیات بیشتر در کتاب خود «استراتژی جلوگیری از نفوذ دشمن» شرح میدهد، او براین اعتقاد است که ایالات متحده نمیتواند از نظر اقتصادی یا حتی در یک مسابقه تسلیحاتی با چین رقابت کند. کولبی با بهرهگیری از نظریه مستعمل «تئوری دومینو» و اشاره به جاهطلبیهای جهانی امپراتوری چین، معتقد است که اعتبار ایالات متحده به خطر افتاده است. لذا آمریکا باید جنگی را ترجیحاً بر سر تایوان آغاز کند، آن هم بهگونهای که بتوان تقصیر آن را به گردن خود چین انداخته و کوشش کند تا از طریق استفاده از یک «استراتژی الزامآور»، بقیه جهان را در یک «ائتلاف ضدِ هژمونیک» علیه چین گردآورد.
همانطور که شاهدیم با دیدار نانسی پلوسی، تایوان به نقطه اشتعال جدیدی تبدیل شده است. در این مقاله سعی کردهام که به ابعاد بزرگتر این مسأله بپردازم:
در ابتدای قرن بیستم ژاپن با اشغال تایوان آن را به مستعمرۀ خود تبدیل کرد. بعد از جنگ دوم جهانی و تسلیم ژاپن، این جزیره طی توافق قاهره به چین بازگردانده شد.
امروزه سیاست حزب حاکم لیبرال دموکرات ژاپن که شدیداً متأثر از عقاید نظریهپردازان اندیشکدۀ «نیپون کایگی (۱)، یعنی نظامیسازی مجدد ژاپن، و تحقق رویای تشکیل دوبارۀ امپراتوری ژاپن است. آنها تحقق این امر را در سه مرحله میبینند:
۱ــ لغو موارد صلحجویانه از قانون اساسی کشور
۲ــ نظامیشدن مجدد و تمام عیار ژاپن
۳ــ همسو شدن با برنامههای ایالات متحده برای مهار و سرنگونی چین [استراتژی محور هند ــ پاسیفیک (۲)].
تایوان از نظر ژئواستراتژیک و تاریخی برای آنها یک منطقه کلیدی است. آنها قصد دارند در جنگ بر سر تایوان شرکت کنند و ایالات متحده نیز طالب و مشوق همین استراتژی است.
استراتژی کلان ایالات متحده («استراتژی بزرگ») آغاز جنگ با چین است [نگاه کنید به مقالۀ «جنگ با چین: تفکر دربارۀ امری غیرقابل تصور»، از انتشارات اندیشکدۀ رند (۳)]
اِلبریج کولبی (نویسنده آمریکایی استراتژی دفاع ملی ۲۰۱۸) این موضوع را با جزئیات بیشتر در کتاب خود «استراتژی جلوگیری از نفوذ دشمن» شرح میدهد، او براین اعتقاد است که ایالات متحده نمیتواند از نظر اقتصادی یا حتی در یک مسابقه تسلیحاتی با چین رقابت کند. کولبی با بهرهگیری از نظریه مستعمل «تئوری دومینو» و اشاره به جاهطلبیهای جهانی امپراتوری چین، معتقد است که اعتبار ایالات متحده به خطر افتاده است. لذا آمریکا باید جنگی را ترجیحاً بر سر تایوان آغاز کند، آن هم بهگونهای که بتوان تقصیر آن را به گردن خود چین انداخته و کوشش کند تا از طریق استفاده از یک «استراتژی الزامآور»، بقیه جهان را در یک «ائتلاف ضدِ هژمونیک» علیه چین گردآورد. کلید رسیدن به این مقصود جنگ اطلاعاتی، و بیاعتبارسازی چین با جنگی اطلاعاتی ــ جغرافیایی است.
جِیک بِبِر (۴) چنین نتیجه میگیرد:
برای تضمین آزادی، امنیت و شکوفایی آمریکا، ایالات متحده باید تعادل نظامی ــ اقتصادی مناسبی را در مناطق کلیدی جهان حفظ کند. وزن جمعیتی و اقتصادی آسیا بهوضوح آن را بهعنوان مهمترین منطقه برای منافع آمریکا مطرح میکند. بنابراین سنگبنای سیاست آمریکا باید تضمین کند که آسیا در معرض هژمونی منطقهای قرارنگیرد. بسیار مهم است که ایالات متحده با انکار هژمونی منطقهای چین، اعتبار متمایز خود را حفظ کند. برای این امر لازم است که ساختار و قابلیتهای نیرو در خدمت اولویت شناسایی و شکست برترین استراتژی چین برای دستیابی به هژمونی منطقهای قرار گیرد. به دلایل نظامی و هم ایدئولوژیک، تایوان هدف اصلی استراتژی نهایی و مرحلهای چین است. احتمال زیادی وجود دارد که استراتژی «جلوگیری از نفوذ» بهطور جزیی و یا کامل شکست بخورد، و ائتلاف ملزم به تغییر روش و تلاش برای بازپسگیری تایوان یا دیگر کشورهای متحد و شریک شود.
بنابراین باید در چگونگی شکل دادن و تأثیرگذاری بر روحیات مردم و مقید ساختن آنها به نتیجه جنگ توجه شود. یکی از اجزای استراتژی باید این باشد که چین را وادار کنیم تا در جنگ دست به شیوههایی بزند که تصور تهدید از سوی ائتلاف را تغییر داده یا آنرا تقویت نماید. چین مجبور میشود تا پرخاشگری، جاهطلبی، ظلم، غیرقابل اعتماد بودن، اعمال قدرت و بیاحترامی خود نسبت به سایر کشورها را آشکار کند، و این بهنوبه خود موجب تقویت عزم اعضای ائتلاف خواهد شد. پیشفرض استراتژی الزامآور این است که نیروی نظامی و سایر اهرمهای مادی در خدمت ایجاد «تأثیرات سیاسی و ادراکی مهم در جنگ» بهکار گرفته شود. بنابراین، برنامهریزی نظامی گاهی اوقات باید در خدمت اهداف سیاسی باشد که جنگ را برای مردم و تصمیمگیرندگان کلیدی بهگونهای ارائه دهد که «برای آنها اهمیت مخاطرات موجود افزایش یابد».
شورای ویژۀ جنگ رئیسجمهور بایدن (۵)، (که ۱۸ مقام عالیرتبه کابینۀاش ازجملۀ اعضای آن هستند) معتقد است که:
الف) ایالات متحده میتواند در جنگ با چین پیروز شود.
ب) ژاپن (و کره) باید دراین جنگ نقشی کلیدی بهعهده داشته باشند. («استراتژی الزامآور»).
* http://space4peace.blogspot.com/2022/07/japanese-hawks-visit-taiwan-to.html
۱ــ Nippon Gaigi اندیشکده دستراستی افراطی در ژاپن که نفوذ بسیار زیادی در ارکان دولت ژاپن دارد. شینزو آبه یکی از مهمترین مشاوران این گروه لابیگر بود.
۲ــ Pacific Pivot”/”Indo-Pacific Strategy
۳ــ https://www.rand.org/pubs/research_reports/RR1140.html
۴ــ Jake Bebber
۵ــ CNAS: The Center for a New American Security