آفریقا: میراث اتحاد جماهیر شوروی در مقابل استعمار غربی

اگرچه روسیه دیگر یک کشور کمونیستی نیست، لاوروف در سخنرانی‌های خود مایل بود به دوران اتحاد جماهیر شوروی اشاره کند، بنابراین رابطه منحصربه‌فردی مسکو با آفریقا دارد. به‌عنوان مثال، لاوروف قبل از سفر خود به کنگو در مصاحبه‌ای  گفت  که روسیه «از زمان اتحاد جماهیر شوروی روابط خوب دیرینه‌ای با آفریقا داشته است.»
چنین زبانی را نمی‌توان صرفاً فرصت‌طلبانه یا صرفاً به دلیل فوریت‌های سیاسی خواند. این بخشی از یک گفتمان پیچیده و روبنای ریشه‌دار است که نشان می‌دهد مسکو ــ همراه با پکن ــ در حال آماده شدن برای یک رویارویی ژئوپلیتیکی طولانی‌مدت در آفریقا است.

سفر اخیر سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه به آفریقا، نه‌تنها از نظر روابط روسیه با این قاره، بلکه در جنگ قدرت جهانی که شامل ایالات متحده و اروپا، چین، هند، ترکیه و دیگران می‌شود، تغییری در بازی ایجاد کرد.

بسیاری از گزارش‌ها و تحلیل‌های رسانه‌ای، سفر لاوروف به مصر، جمهوری کنگو، اوگاندا و اتیوپی را در چارچوب سیاسی آشکار جنگ روسیه و اوکراین قرار می‌دهند. جیسون بورکا، خبرنگار بریتانیایی گاردین، سفر لاوروف را اینگونه خلاصه کرد: «لاوروف به‌دنبال متقاعد کردن رهبران آفریقا و تا حد بسیار کمتری مردم عادی است که مسکو را نمی‌توان به‌خاطر درگیری و بحران غذایی مقصر دانست.»

اگرچه این درست است، اما چیزهای بیشتری در خطر است.

اهمیت آفریقا در طناب‌کشی ژئواستراتژیک پدیده جدیدی نیست. دولت‌های غربی، اندیشکده‌ها و گزارش‌های رسانه‌ای، مدت‌های طولانی است که به دلیل موفقیت چین و روسیه در تغییر نقشه سیاست خارجی بسیاری از کشورهای آفریقایی، توجه زیادی را به آفریقا اختصاص داده‌اند. سال‌هاست که غرب در حال بازی کردن است، اما با موفقیت محدود.

اکونومیست در مقاله‌ای در ماه مه ۲۰۱۹، «تقلای جدید برای آفریقا» را مورد بحث قرار داد، که در آن گزارشی از «دولت‌ها و کسب و کارها از سرتاسر جهان» وجود داشت که در جستجوی «فرصت‌های وسیعی» که در آنجا در انتظارشان است، به این قاره می‌شتابند. بین سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۶، ۳۲۰ سفارت خارجی در آفریقا افتتاح شد که به گفته این مجله، «احتمالاً بزرگ‌ترین رونق سفارت‌سازی در هر کجا و در تاریخ است.»

اگرچه چین اغلب به‌عنوان کشوری که تنها به‌دنبال فرصت‌های اقتصادی است، معرفی شده است، ماهیت و تکامل روابط پکن با آفریقا خلاف این را ثابت می‌کند. بنابر گزارش‌ها، پکن بزرگ‌ترین تأمین‌کننده تسلیحات به جنوب صحرای آفریقا است و فناوری دفاعی آن تقریباً در کل قاره نفوذ کرده است. در سال ۲۰۱۷، چین اولین پایگاه نظامی ‌خود را در جیبوتی در شاخ آفریقا ایجاد کرد.

نفوذ نظامی ‌روسیه نیز در آفریقا به‌طور تصاعدی در حال افزایش است و قدرت مسکو قدرت فرانسه، ایالات متحده و دیگران را در فضاهای استراتژیک مختلف، به‌ویژه در مناطق شرق آفریقا به چالش می‌کشد.

اما، بر خلاف ایالات متحده و سایر کشورهای غربی، کشورهایی مانند چین، روسیه و هند محتاطانه عمل کرده‌اند، زیرا تلاش می‌کنند تعادل کاملی بین تعامل نظامی، توسعه اقتصادی و زبان سیاسی ایجاد کنند.

«کوارتز آفریقا» گزارش داد  که تجارت بین آفریقا و چین در سال ۲۰۲۱ «به بالاترین حد» رسید. این جهش عظیم بود: ۳۵٪ بین سال‌های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱، در مجموع به ۲۵۴ میلیارد دلار رسید.

اکنون که محدودیت‌های کووید ــ ۱۹ تا حد زیادی برداشته شده است، تجارت بین آفریقا و چین احتمالاً در سال‌های آینده در سطوح نجومی ‌افزایش خواهد یافت. با درنظر گرفتن رکود اقتصادی و رکود بالقوه در غرب، رشد اقتصادی پکن با وجود ناامیدی آشکار واشنگتن، لندن و بروکسل، بعید است که کند شود. باید گفت که چین در حال حاضر بزرگ‌ترین  شریک تجاری آفریقا است و با اختلاف بسیار زیاد.

روابط قوی روسیه، چین و آفریقا در صحنه بین‌المللی سودمند است. تقریباً نیمی ‌از رأی ممتنع در رأی‌گیری قطعنامه ES-۱۱/۱ سازمان ملل در ۲ مارس که اقدام نظامی‌ روسیه در اوکراین را محکوم می‌کرد، تنها  از آفریقا بود. اریتره به آن رأی منفی داد. این نشان‌دهنده توانایی روسیه برای ایجاد اتحادهای جدید در این قاره است. همچنین نشان‌دهنده نفوذ چین ــ متحد اصلی روسیه در کشمکش ژئوپلیتیک فعلی ــ نیز هست.

با این حال، موقعیت آفریقا بیش از علاقه صرف به سخت‌افزار نظامی‌ و گسترش تجارت است. تاریخ بسیار مهم است.

در اولین «تقلا برای آفریقا»، اروپا قاره را به مستعمرات و مناطق تحت نفوذ تقسیم کرد. استثمار و وحشیگری که پس از آن به‌وقوع پیوست، یکی از کثیف‌ترین فصل‌هایی است که در تاریخ بشر مدرن باقی مانده است.

آنچه اکونومیست از آن به‌عنوان «دومین تقلا برای آفریقا» در دوران جنگ سرد یاد می‌کند، تلاش اتحاد جماهیر شوروی برای تخریب پارادایم‌های استعماری و نواستعماری موجود بود که کشورهای غربی در طول قرن‌ها در آنجا ایجاد کردند.

فروپاشی اتحاد  جماهیر شوروی بیش از سه دهه پیش این پویایی را تغییر داد و منجر به عقب‌نشینی اجتناب‌ناپذیر روسیه و بازگشت به سلطه بلامنازع غرب شد. با این حال، این وضعیت برای مدت طولانی دوام نیاورد، زیرا چین و در نهایت روسیه، هند، ترکیه، کشورهای عربی و دیگران شروع به چالش کشیدن برتری غرب کردند.

لاوروف و همتایان آفریقایی او این زمینه را کاملاً درک می‌کنند. اگرچه روسیه دیگر یک کشور کمونیستی نیست، لاوروف در سخنرانی‌های خود مایل بود به دوران اتحاد جماهیر شوروی اشاره کند، بنابراین رابطه منحصربه‌فردی مسکو با آفریقا دارد. به‌عنوان مثال، لاوروف قبل از سفر خود به کنگو در مصاحبه‌ای  گفت  که روسیه «از زمان اتحاد جماهیر شوروی روابط خوب دیرینه‌ای با آفریقا داشته است.»

چنین زبانی را نمی‌توان صرفاً فرصت‌طلبانه یا صرفاً به دلیل فوریت‌های سیاسی خواند. این بخشی از یک گفتمان پیچیده و روبنای ریشه‌دار است که نشان می‌دهد مسکو ــ همراه با پکن ــ در حال آماده شدن برای یک رویارویی ژئوپلیتیکی طولانی‌مدت در آفریقا است.

با توجه به گذشته دلخراش استعماری غرب و ارتباط تاریخی روسیه با جنبش‌های آزادی‌بخش مختلف در این قاره، بسیاری از کشورهای آفریقایی، روشنفکران و مردم عادی مشتاق رهایی از چنگال هژمونی غرب هستند.

* https://english.10mehr.com/?p=1459

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *