راه سوسیالیسم، راهی بهسوی آینده است
روسیه تمام منابع را برای محافظت از خود در برابر بحران در اختیار دارد. اما برای محافظت مؤثر در برابر مشکلات و تهدیدهای جهان معاصر، ما باید از شر سرمایهداری خلاص شویم! برای پیروزی در نبرد با کسانی که اعلان جنگ برای نابودی روسیه کردند، سالمسازی اقتصاد و علم، فرهنگ و ایدئولوژی ضروری است. این وضعیت مستلزم صنعتی شدن جدید، برنامهریزی در اقتصاد و یک سیاست اطلاعاتی است که نه بر اساس اعلامیههای بلند، بلکه بر اساس منافع عمیق کشور و شهروندانش باشد.
امروز سیاره زمین را بحرانی که بزرگترین بحران از زمان جنگ جهانی دوم است، به لرزه درمیآورد. ما مورد هدف گلوبالیستها، ناتو، «باندرا»ها و نازیها قرار گرفتهایم که جنگ بزرگی را بر ما تحمیل میکنند. همانند سده گذشته زمانی که دو بحران سرمایهداری در جنگهای جهانی به پایان رسید، سرمایه فراملی انتظار دارد مشکلات انباشته خود را در آتش کشتار خونین غرق کند. به این ترتیب آن بار دیگر سعی میکند از سقوط و فروپاشی قدرت خود بر جهان جلوگیری کند. تصادفی نیست که موضوع اصلی پلنوم ژوئیه کمیته مرکزی حزب چنین طنینانداز شد: «بحران سیستمایک سرمایهداری، جنگ اطلاعاتی و وظایف حزب کمونیست در مبارزه برای سوسیالیسم». ما بهصراحت اعلام کردیم که: روسیه تنها با بازنگری اساسی در مسیر کنونی و اجرای برنامه احیای سوسیالیستی قادر خواهد بود به نیروهای ویرانگر پاسخی شایسته بدهد. نابودی خائنانه اتحاد جماهیر شوروی، تشدید و وخامت بعدی بحران سیستمی سرمایهداری را به تعویق انداخت. به تسخیر بازارهای جدید و حذف رقابت با نظام کشورهای سوسیالیستی کمک کرد. اما اثر این دوپینگ تمام شده است. مارپیچ بحران بار دیگر در حال چرخش است. تودههای مردم فقیر شدهاند. در سال ۲۰۲۲، شمار کسانی که برای اولین بار به زیر خط فقر میرسند، برابر با جمعیت آلمان، فرانسه، بریتانیای کبیر و اسپانیا خواهد بود. در عوض ۱۰ نفر از ثروتمندترین افراد روی کره زمین بیش از ۴۰ درصد از جمعیت جهان دارد. مجموع ثروت میلیاردرها در حال حاضر با ۱۴ درصد تولید ناخالص داخلی جهانی قابل انطباق و مقایسه است. تشدید بحران سرمایهداری مشهود است. و هرچند «ماکرون»، رئیسجمهور فرانسه، ضمن تکرار با اقتصاددانان برجسته اروپا و ایالات متحده، سرمایهداری را «دیوانه» خواند، گلوبالیستها نمیتوانند و نمیخواهند تغییرات بنیادی و نجاتبخش را به بشریت ارائه دهند. تنها نسخه آنها این است که چنگک و حلقه امپریالیستی را تنگتر کنند. امپریالیستها مهمترین وظیفه را در نابودی کشور ما، حذف حاکمیت آن و تصرف منابع برای تقویت ساختار در حال فروپاشی نظم جهانی گلوبالیستی میبینند. از اینرو سعی میکنند نفوذ ژئوپلیتیکی و اقتصادی روسیه را تخریب کنند، شکاف سیاسی و فرهنگی در فضای اوراسیا ایجاد کرده، میانه ما با متحدان سنتی را برهم زده ، خط بطلان بر وحدت چند صد ساله خلقهای برادر، که با تاریخ بزرگ و پیوند عمیق با جهان روسیه متحد شدهاند، بکشند. دولتهای غربی کودتای سال ۲۰۱۴ در اوکراین را تابع اهداف جنایتکارانه خود قرار دادند. آن باعث تخریب و انحطاط گسترده کشور شد. روند قطع روابط تاریخی با روسیه تسریع شد. چرخ ترور سیاسی، پاکسازی قومی و زبانی با تمام ظرفیت راهاندازی شد. دونباس قهرمان برای دفاع از حق خود برای زندگی و صحبت به زبان مادری خود ایستاد. اما رژیم کیف زیر کنترل کامل نیروهای ارتجاعی که از واشنگتن هدایت میشدند، قرار داشت و اوکراین را به یک مرکز آموزشی ایدئولوژیک و نظامی برای حمله قاطع به کشورمان تبدیل کردند. حزب کمونیست فدراسیون روسیه با نفرت از نازیسم و داشتن احساسات برادرانه نسبت به مردم اوکراین، از عملیات ویژه برای آزادسازی اوکراین از بردگی حمایت کرد. دونباس به مرکز مهم مقاومت در برابر ارتجاع امپریالیستی در جهان معاصر تبدیل شده است.
جهان غرب در واکنش جنگ با تسلیمناپذیران را تشدید میکند. سرمایه از دستاوردهای علمی و فناوری استفاده میکند تا اراده خود را هرچه بیشتر به جهان تحمیل کند. صدای دندان قروچه آن در جهت مسکو و پکن هرچه بلندتر شنیده میشود. تاکنون بیش از ۱۰هزار تحریم علیه روسیه اعمال شده است. در واقع جنگ برای نابودی در جریان است. در دنیایی که الیگارشی آنگلوساکسون بر آن حکومت میکند، جایی برای ما وجود ندارد. آنچه امروز رخ میدهد بهصورت جنگ سرمایه جهانی علیه روسیه درآمده است. ما با یک چالش تاریخی روبرو هستیم. در چنین اوضاعی بهویژه ارزیابی صادقانه تمام نقاط ضعف، مشکلات و شکستهای خود بسیار مهم است. «موج نهم» تحریمها طرح پیشین تعامل روسیه با جهان خارج را از بین برده است. ما را نمیتوان با سیاست تَرَکها و سوراخهای وصلهدار خط مشی لیبرالی اجتماعی ــ اقتصادی که سه دهه پیش بر ما تحمیل شده، نجات داد. حزب کمونیست فدراسیون روسیه بارها به دولت و جامعه در مورد خطرات فزاینده هشدار داده است. اما کسانی که تصمیمات کلیدی میگیرند، نمیخواستند به استدلالها و پیشنهادات ما گوش دهند. آنها پافشاری میکردند و ورشکستگی سیستمی را که در «دهه نود» در کشور ما تثبیت شده بود، تشخیص ندادند. «حزب حاکم» در هزاره جدید بهسمت رد میراث ویرانگر نرفت. سرمایهداری احیاشده در روسیه بهطور مداوم قدرت خود را تقویت کرد. قانون کار جدید خودسری کارفرما را تأیید کرد. زمین ــ فروش زمین مجاز شد. «لسنوی» جنگلها را به غارت داد. طرح بودجه ــ اقتصاد را از طریق قانون بودجه «قطع و جراحی» کرد. یک «جدول مسطحی» از مالیات بر درآمد بسیار ناعادلانه ظاهر شد. اقتصاد اعتباری زیر منگنه قرار گرفت. تولید به حداقل رسیده است. سرمایه سفتهبازی رشد کرد. کاهش سریع سرمایهگذاری در داراییهای ثابت وجود داشت. بحران سرمایه در گردش تقریباً به تمامی بخشهای اقتصاد تأثیر گذاشته بود. حزب کمونیست فدراسیون روسیه اقدامات عمیقاً مطالعه شده نجات را پیشنهاد کرد. دولت خصوصیسازی جدید را به دستورالعملهای ما ترجیح داد. «سرمایهگذاران» خارجی رقبا را خفه کردند. در سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱، ۱/۸ میلیون شرکت در روسیه نابود شدند. تلفات جمعیتی، بیکاری، هزینههای بالا و وابستگی به مواد خام همچنان به کشور ضربه میزد. مشکلات انباشته شدند. «استراتژی ــ ۲۰۲۰» لیبرالی ورشکست شد.
در سال ۲۰۱۴، اعمال تحریمها برای بازگشت کریمه آغاز شد. رشد اقتصادی به صفر گرایش داشت. یک رکورد خروج سرمایه وجود داشت. ۲۰۱۶ ــ ۲۰۱۵ به دوره کاهش تولید ناخالص داخلی تبدیل شد. درآمد واقعی موجود روسها بهطور پیوسته کاهش یافت. وامهای مصرفی بدون وثیقه بیشتر و بیشتر شد. اما حتی تعداد فزاینده «هشدارها» منجر به کنار گذاشتن سیاست بنبست که حزب کمونیست فدراسیون روسیه آنچنان اصرار بر آن داشت، نشد. دولت پیشنهاد کرد و حزب «روسیه واحد» قانون بودجه جدید را تصویب کرد. بخش عظیمی از درآمدهای نفت و گاز به صندوق رفاه ملی اختصاص یافت. کاهش درآمدهای بودجه به «بهینهسازی» تبدیل شد. در خفا مدارس و بیمارستانها «نابود» شدند. سطح زندگی مردم کاهش یافت. بیکاری واقعی از ۳۵ میلیون نفر فراتر رفت. دلیل اصلی آسیبپذیری ما در برابر تحریمهای خصمانه این است که مسئولان نیاز به یک مسیر جدید را درک نکردهاند. انتقال به برنامهریزی را با پروژههای ملی جایگزین کردند. در ماه مه ۲۰۱۸ پوتین اهداف دوره جدید ریاستجمهوری را تشریح کرد: کاهش فقر، افزایش امید به زندگی و افزایش بهرهوری نیروی کار. اما بهجای این، کشور افزایش نزولی در سن بازنشستگی دریافت کرد. تا سال ۲۰۲۰، ۹۰ درصد تجارت و ۶۵ درصد صنعت روسیه در دست سرمایه خارجی بود. ذخایر طلا و ارز ۶۴۰ میلیارد دلاری به خارج از کشور جابهجا شدند. سرمایه ثروت ملی به ۱۴ تریلیون روبل رسید. حزب «روسیه واحد» قانونی را تصویب کرد که اجازه صادرات طلا، غلات و فلزات را میداد و درآمد حاصل از آن را در خارج از کشور میگذاشت. فوریه ۲۰۲۲ فرارسید. آمریکا و اتحادیه اروپا ذخایر طلا و ارز روسیه را به شیوه راهزنانهای مسدود کردند. دیگر نمیتوان مخرب بودن مدل اقتصادی سابق را انکار کرد. ولادیمیر پوتین در کلوپ «والدای» (باشگاه گفتگوی «والدای» یک اتاق فکر و انجمن گفتوگوی مستقر در مسکو است که از نزدیک با رئیسجمهور ولادیمیر پوتین در ارتباط است. مترجم) گفت که سرمایهداری به بنبست رسیده است. اما، این نتیجهگیری میبایست با بهرسمیت شناختن منطقی ناگزیری ساختمان سوسیالیسم نوسازیشده همراه میشد. مزایای آن اثبات قانعکننده پیروزیهای چین، موفقیتهای ویتنام و پایداری کوبا است.
آغاز عملیات ویژه در اوکراین باعث رشد امیدهای میهندوستانه برای تغییرات مورد انتظار طولانیمدت در داخل روسیه شد. افسوس، اما نوسازی اساسی و ضروری رخ نداد. ما پافشاری میکنیم: سرمایهداری کمپرادور روسیه را نابود میکند. او در کنار دشمن با ما میجنگد. در این شرایط، محافل حاکم مسئولیت ویژهای برای تغییر مدل اقتصادی دارند. وقت آن است که از اصول جدید توسعه پیروی کنیم. برنامه حزب کمونیست برای احیای کشور جایگزینی است برای یک سیاست و خط مشی مخرب. این امر مستلزم حذف الیگارشی از مدیریت اقتصاد است. احیای سیستم برنامهریزی دولتی مدتهاست به تعویق افتاده است. بخشهای استراتژیک اقتصاد مستحق ملی شدن هستند. غیرقابل تحملتر، وضعیتی است که از ۵۰ تا ۹۰ درصد تولید در مهمترین بخشها به سرمایه خارجی منتقل شده است. زمان آن فرارسیده است که بار مالیاتی بر ثروتمندان بهطور اساسی افزایش یابد. گسترش دادن تجربه شرکتهای مردمی با اصول سوسیالیستی در سراسر کشور ــ برای آباد کردن روسیه است. اقدامات پیشنهادی حزب کمونیست فدراسیون روسیه امکان تشکیل بودجه عمرانی را فراهم میکند. این مبلغ نه ۲۵، بلکه حداقل ۴۰ ــ ۳۵ تریلیون روبل خواهد بود. وقت آن است که هزینههای زندگی و حداقل دستمزد را دو برابر کنیم. فقرا به کمکهای یکبار مصرف نیاز ندارند، بلکه به حمایت سیستماتیک از خانوادههای دارای فرزند زیاد، معلولان، «کودکان جنگ» نیاز دارند، که ما بهطور مداوم برای آن در دومای دولتی و پارلمانهای منطقهای مبارزه میکنیم. روسیه تمام منابع را برای محافظت از خود در برابر بحران در اختیار دارد. اما برای محافظت مؤثر در برابر مشکلات و تهدیدهای جهان معاصر، ما باید از شر سرمایهداری خلاص شویم! برای پیروزی در نبرد با کسانی که اعلان جنگ برای نابودی روسیه کردند، سالمسازی اقتصاد و علم، فرهنگ و ایدئولوژی ضروری است. این وضعیت مستلزم صنعتی شدن جدید، برنامهریزی در اقتصاد و یک سیاست اطلاعاتی است که نه بر اساس اعلامیههای بلند، بلکه بر اساس منافع عمیق کشور و شهروندانش باشد. حقانیت کمونیستها و متحدان ما با تجربه تاریخی بهطور قانعکنندهای ثابت شده است. سوسیالیسم بارها قدرت خلاقانه و نقش نجاتدهنده خود را در سرنوشت میهن نشان داده است. اکتبر کبیر این سیاره را از جنگ جهانی اول بیرون کشید و از جنگ جهانی دوم ــ پیروزی بزرگ ما در ماه مه ۱۹۴۵ است. سپس برابری موشکی هستهای ما را نجات داد، که هنوز هم امنیت ما را تضمین میکند. غرب بارها «پرده آهنین» را در مقابل اتحاد جماهیر شوروی پایین کشید. اما موقعیت رهبری آن در جهان در همان زمان تقویت یافت. این امر چگونه بهدست آمد؟ استقلال اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی. آن عالیترین عیار حاکمیت را ما تنها با تکیه بر شالوده سوسیالیسم میتوانیم بازگردانیم.
هنگامیکه خیانت دهه ۱۹۹۰ منجر به فروش روسیه و تسلیم آن تحت کنترل گلوبالیستها با ویرانی عظیم شرکتها و شهروندان شد، دولت چپ میانه پریماکوف ــ ماسلیوکوف ــ گراشچنکو وضعیت را نجات داد. این دولت با همکاری نزدیک با جناح حزب کمونیست در دومای دولتی فعالیت کرد و اقدامات انجامشده توسط آن بهراحتی با برنامه ما تطبیق میکردند. حمایت از تولید، کنترل ارز، تعدیل عوارض گمرکی، کنترل بر بانکها ــ این همان چیزی است که به اقتصاد انگیزه جدیدی داد و کشور را از ورطه سقوط باز داشت. موفقیتهای چپ میانه مناسب کمپرادورها و «کاماریلا»ی کرملین نبود. دولت برکنار شد. «اصلاحات» دزدان ادامه یافت. اکنون زمان اصلاح اشتباهات تاریخی و بازگشت به تجربه نجات بر اساس اصول سازندگی و عدالت اجتماعی است. ما برای اجرای برنامه انتخاباتی ده گام بهسوی حاکمیت مردم میکوشیم، ما یک طرح ضدِ بحران «بیست اقدام فوری برای تغییر در روسیه» را پیشنهاد میکنیم، و با «برنامه پیروزی» خود بهسوی مردم میآییم. من مطمئن هستم که مطالبات برنامهای ما در انتخابات منطقهای آتی در ماه سپتامبر مورد حمایت فعال شهروندان قرار خواهد گرفت. این باید گامی مهم در جهت تغییر مسیر در سراسر کشور باشد. صدمین سالگرد تشکیل اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ــ بزرگترین روز تاریخی ما نزدیک است. ما اکنون آمادهسازی گستردهای را برای سالگرد رویدادی آغاز میکنیم که برای بشریت به نمونهای منحصربهفرد از ساختمان قدرت بزرگ سوسیالیستی شد. با مشارکت فعال ما، مجمع جهانی دوستی خلقها در تاتارستان برگزار شد که به یک رویداد درخشان و واقعاً بزرگ برای منطقه ولگا و کل روسیه چند ملیتی تبدیل گردید. و در ماه دسامبر، حزب کمونیست فدراسیون روسیه قرار است یک مجمع بینالمللی همبستگی بین نیروهای پیشرفت اجتماعی و دوستی خلقها را با یک نشست خلاقانه در کاخ بزرگ کرملین در مسکو برگزار کند. نیروهای چپ کل جهان هم در کریمه و هم در دونباس از موضع ما حمایت کردند. دلایل زیادی بر این گمان وجود دارد که تماسهای حزب کمونیست فدراسیون روسیه با همفکران خود به تقویت همبستگی ضدِ امپریالیستی، افزایش نفوذ «بریکس» و سازمان همکاری شانگهای و به آشکار کردن پتانسیل روسیه و چین در مقابله با استعمار نو کمک خواهد کرد. ما معتقدیم که بشریت صدمین سالگرد ایجاد اولین دولت کارگری جهان را در یک دوره تاریخی خاص جشن میگیرد. آن با انباشت پیشنیازهایی تجلی یافت که موفقیتهای عمده سوسیالیسم در قرن بیست و یکم را تأمین میکند. کمونیستهای روسیه برای نجات مردم رنجکشیده و قهرمان ما از فاجعهای که جاده انحطاط سرمایهداری به آن منتهی میشود، هر کاری را انجام خواهند داد. نیروهای میهندوست جناح چپ میتوانند سرزمین مادری را به مسیر توسعه پایدار هدایت کنند. تعیین مسیر برای بازسازی سوسیالیستی بهمعنای کسب پیروزیهای جدید، دستاوردها و موفقیتهای برجسته است!